حاشیه ای دیگر در بیمارستان مطهری گنبد؛

گلایه هایم را فقط برای این رسانه ای می کنم که تلنگری باشد تا با بیماران دیگر اینطور برخورد نکنند والا رسما شکایتی از بیمارستان نکردیم یعنی پدرم اجازه نداد.

گلایه از کوتاهی پرسنل در رسیدگی به بیمار اورژانسی تا عدم همکاری برای اهداء عضو

 به گزارش گلستان24، محمد محمدی برادر یکی از بیماران تصادفی بیمارستان شهید مطهری است که روز چهارشنبه ۱۶ دیماه به این بیمارستان منتقل می شود.

محمدی که امروز داغدار برادر جوان خود است از رفتار بی تفاوت پرسنل با برادرش در آن وضعیت اورژانسی گلایه مند است.

او از لحظه تحویل بیمار به بیمارستان می گوید، لحظه ای که به تائید یکی از دوستانش بیمار بدون هیچ آتل بندی و ثابت کردن اعضای بدنش در آمبولاس اوژانس ، زانوهای خود را بغل کرده و ناله می کند. بیماری که ضربه به سرش اصابت کرده است و خونریزی شدیدی نیز دارد.

photo_2016-02-19_10-26-08
این کم کاری به اینجا ختم نمی شود و ظاهرا بعد از اینکه ماموران اوژانس بیمار را در ساعت ۱۷ و ۵۳دقیقه به بیمارستان تحویل می دهند شروع دیگری از کم کاری هایست که باعث رنجش همراهان این بیمار که نه تنها درد بیمارشان دوا نمی شود بلکه داغدار از بیمارستان می روند نیز هست.

محمد محمدی می گوید: بعد از ورود به قسمت فوریت ها مدتی معطل شدیم و کسی سراغ برادرم نمی آمد و تنها یک سطل زباله دادند تا وقتی رضا خون بالا می آورد جایی کثیف نشود. بعد هم گفتند بروید اوژانس ولی وقتی رفتیم سمت اورژانس ما را راه ندادند و بدون توجه به وضعیت اورژانسی برادرم گفتند باید حتما پذیرش انجام شود . وضعیت خیلی بدی بود توی راهرو بین اورژانس و فوریت بودیم و رضا حال خوشی نداشت آیا برای مریض اورژانسی هم نباید نگاه ویژه تری داشت؟

محمدی به دوستش اشاره می کند و ادامه می دهد من روی سر رضا ایستاده بودم و به او روحیه میدادم و از مهندس خواستم کارهای پذیرش را انجام دهد ولی داشت خیلی دیر می شد، کسی که با برادرم تصادف کرده بود کار پذیرشش تمام شده بود و او را برای رادیولوژی فرستاده بودند. او به پرستاران می گفت من حالم خوب است بروید به این مریض برسید اما متاسفانه پرستاران بی تفاوت می گفتند نه ما کار خودمان را بلدیم وضعیت آن بیمار هم طبیعیست!

او با بغض حرف میزند و با حسرتی که هر لحظه با آهی از نهادش بر می خیزد می گوید: دیدم خیلی دیر شده و حال رضا اصلا خوب نیست، رفتم سمت اورژانس سرو صدا کردم که مریض ما حالش بد است چرا کسی بالای سرش نمی آید.

طبق گفته حراست مرکز بهداشت در بازبینی فیلم زمان خروج از آمبولانس تا زمان پذیرش اورژانس ۳۵ دقیقه بوده است این را محمد محمدی می گوید و اضافه می کند: ولی به نظر من زمان بیشتری بود به هر حال با سرو صدا و اعتراض من با پزشک آنکال تماس گرفته شد و باز هم به گفته خودشان ۴۰ دقیقه زمان برد تا پزشک آنکال بالای سر بیمار بیاید و متاسفانه پزشک مقیم نداشتند.

او همچنین می گوید: انگار فقط برای بستن دهان ما و ساکت شدنمان می خواستند سر برادرم را بخیه بزنند هنوز پزشکی نبود و با همان وضعیت و بدون اینکه خون بند بیاید بخیه زدند. بالاخره پزشک آمد و دستور سی تی اسکن داد.

در اینجا رو ح الله عجم، دوست محمد محمدی می گوید: من ساعت گرفتم و همان برگه ای که قرار بود برای بردن به سی تی اسکن بدهند نیز ۴۰ دقیقه طول کشید تا به ما دادند. و بعد از گرفتن سی تی اسکن هم گفتند دوباره دکتر رفته و باید منتظر بمانید تا بیاید و نظر بدهد.

photo_2016-02-19_10-25-54
محمدی می گوید از نظر دکتر اورژانس خونریزی داخلی داشت اما گفت :” باید دکتر خودش ببیند و نظر بدهد چون شاید به خاطر تحرک مریض تصویر دقیق نباشد و نظر دکتر شرط است.” دوباره نیم ساعت زمان برد تا دکتر برای دیدن سی تی اسکن بیاید و بدون هیچ معاینه و سوالی دستور داد به ICUمنتقل شود.

برادر این جانباخته همچنین می گوید: شب با آن وضعیت که برادرم داشت مورد عمل جراحی قرار نگرفت و بعد از آن همه جابجایی که فکر نمیکنم برابر با استانداردهای پزشکی هم یک مریض ضربه مغزی را به این شکل جابجا کنند به ICU منتقل شد.

این برادر داغدار می گوید صبح رضا را عمل کردند و دکتر از عملش راضی بود و گفت:” عمل خوبی بود اما حالش خوب نیست و ممکن است بدنش جواب ندهد” من هم رفتم سمت ایستگاه پرستاری و گفتم بخاطر کوتاهی همکاران شما این مشکل پیش آمده است. آنها هم گفتند به قسمت شکایات بروم من هم رفتم ولی بعد ازگذشت بیش از ۱۰ روز از این اتفاق هنوز هیچ تماسی از بیمارستان با من گرفته نشده است که نشان از پیگیری شکایت من داشته باشد.باز به سمت ایستگاه پرستاری رفتم آنجا به من گفتند که برادرت حالش خیلی بد است و زنده نمی ماند این را الان به شما می گوئیم که آماده باشید. من هم گفتم اگر واقعا حال خوبی ندارد و قرار است این اتفاق بیفتد ما می خواهیم اعضاء بدنش را اهداء کنیم تا لا اقل صدای قلبش را در بدن یکی دیگر که نیازمند است بشنویم، اما متاسفانه اینجا هم همکاری نکردن!

او می گوید: هر کدام چیزی می گفتند پرستارا از وضعیت بد می گفتند و دکتر دیگری که بالای سرش رفته بود می گفت حالش بهتر است حتی ساعت۶ و ۴۵ دقیقه صبح روز جمعه ۱۸ دیماه هم آیفون ICU را زدم و از خدمه بخش حالش را پرسیدم که گفت فرقی نکرده و من با این زمینه که دکتر عصر روز گذشته، نظر مثبتی به وضعیت رضا داشته است خداروشکر کردم که حالش ثابت شده و بدتر نشده است، به منزل رفتم و بعد از انجام کاری دوباره برگشتم و دیدم همه بر سر و صورت می زنند و همه چیز تمام شده و رضا تمام کرده است.

محمدی با بغضی که در گلو دارد می گوید: رضا تنها برادرم نبود، پسرم بود و مانند پسرم دوستش داشتم اما بیمارستان خیلی در حقش کوتاهی کرد قسمت بود درست ولی اگر زودتر رسیدگی می شد، شاید اگر شب عمل می کردند و شاید اگر میدانستم قرار است اینقدر اینجا معطل شویم به شهر دیگری می بردمش و زنده می ماند. ولی همه اینها شاید و اگرهایی است که با حسرتی که برادرم با خود برد و حسرتی که برای ما گذاشت، مانده است.

بی مهری بیمارستان تا حدی بود که حتی به ما اجازه ندادند با برادرم خداحافظی کنیم. خواهرم خودش پرستار است. بارها التماس کرد برای یک لحظه هم شده برادرمان را قبل مرگ ببیند ولی اجازه ندادند. حتی بعد از مرگ هم چشمان و دهانش باز مانده و گردنش کج بود . بی انصاف ها حتی چشمان برادرم را نبسته بودند اگر خودشان دل ندارند می گفتند یکی از ما می رفتیم نه اینکه با این وضعیت تحویل بدهند. حالا من مانده ام و پدرو مادر پیری که روزو شبشان گریه و زاری برای جوانشان است.

روح الله عجم که در تمام این لحظات شاهد این ماجرا بوده است، می گوید:جواب هایی که پرسنل در آن وضعیت به آدم می دهند واقعا عجیب است!یکی از پرستاران وقتی رضا به خاطر آمپولی به او تزریق شده بود آرام و بی حرکت شد از کنارمان رد شد و گفت: اون چشه ؟ نمرده!! واقعا اینطور حرف زدن از یک پرستار باعث تاسف است.

QABOOSNAMEH

او اضافه می کند: کوتاهی زیادی در حق رضا شد با آن خونریزی شدیدی که داشت حتی یک قطره خون هم تا زمان انتقال به ICU به آن تزریق نشد از ساعت ۶ تا ۹ و نیم اگر قطره قطره هم خون ریزی داشت کلی خون از بدنش خارج میشد در صورتیکه که رضا خونریزی شدیدی داشت، من متخصص نیستم ولی با این وضعیت معلوم است که بدن جواب نمی دهد هر چند رضا قوی بود و تا پشت در ICU هم حرف میزد.

عجم ادامه می دهد: اگر رسیدگی به درستی انجام می شد و کوتاهی نمی شد و باز هم رضا از دنیا می رفت می گفتیم تلاششان را کردند و قسمت این بوده است اما این کوتاهی بود، کوتاهی را در چه می دیدیم در اینکه جوانی اینجا افتاده و خون بالا می آورد ولی هیچ کس کاری نمی کند امیدوارم برای کسی این اتفاق تکرار نشود.

این اظهارات بر اساس مشاهداتی بود که این خانواده داغدیده با آن مواجه شده اند و امیدوارند که این سخنان تلنگری باشد برای نظارت بیشتر و اصلاح این قبیل مشکلات.
انتهای پیام/قابوس نامه

ارسال نظر

آخرین اخبار