لحظه نهایی تصمیمگیری؛
روحانی با اصلاحطلبان میتواند مجری موفق برجام باشد یا اصولگرایان
میان تنشهای سیاسی داخل ایران و فشارهای غرب علیه کشورمان رابطه مستقیمی است که حوادث تلخ سال 88 و تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران نمونه بارز این معادله است و روحانی برای عبور آرام از کنار بحرانهای احتمالی، نیاز به آرامشی همچون مجالس هفتم و هشتم دارد.
به گزارش گلستان24، حال که کشور به شرایط پسابرجام رسیده است؛ شرایط داخلی ایجاب میکند که تنشهای سیاسی کاهش یافته و انرژی سیاسیون صرف شکوفایی اقتصادی و نظارت بر حسن اجرای تعهدات نسبی که در برجام طرف مقابل متعهد شده است، معطوف شود.
این درحالی است که آمریکاییها در کنار اجرایی شدن برجام در حال تشدید برخی تحریمها علیه کشورمان هستند که مانند تحریم محدودیت سفر به ایران ابعاد گستردهای داشته و حتی دامن کارمندان رسانههای ضدانقلاب و بیبیسی فارسی را نیز گرفته است. با این اوصاف نظارت بر اجرای دقیق برجام و جلوگیری از بهانهگیری طرف مقابل برای اعمال تحریمهای جدید علیه کشورمان از جمله اولولیتهای مهم فضای سیاسی داخلی کشور است.
بنابراین بایستی ساختارهای سیاسی کشور از جمله نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری که در اسفندماه انتخاباتهای این مجالس برگزار میشود ساختاری عقلانیت محور و کاربردی داشته باشند و از تنشهای بیهوده در این فضا کاسته شود.
به نظر میرسد بین تنشهای سیاسی در داخل ایران و فشارهای سیاسی غرب و به ویژه آمریکاییها علیه کشورمان، رابطه مستقیم وجود دارد؛ بدین معنا که هر چقدر تنشهای سیاسی در ایران افزایش یابد، طرف غربی نیز بیشتر شور و شوق براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به سرش میزند و سعی میکند در این فضا با تشدید تحریمها، فشارهای خارجی و جنگ روانی با استفاده از رسانههای خود گروههای برانداز داخلی را یاری دهد و به نوعی سوار موجهای براندازانه علیه کشورمان شود و به اهداف خود نائل آید.
نمونه بارز این رفتار آمریکاییها را میتوان در سال 88 به وضوح دید. ماجرای اولین نامه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به رهبر انقلاب از جمله این موارد است که به خوبی رفتار و کنش و واکنش آمریکا در قبال حوادث داخلی کشورمان را نشان میدهد.
در همین رابطه اوباما در اردیبهشت سال 88 نامهای به رهبر انقلاب نوشت و در آن از ایشان درخواست کرد برای شروع فصل جدیدی از مناسبات بین ایران و آمریکا به واشنگتن کمک کند اما یک ماه بعد و پس از شروع فتنه 88، آمریکا یک بار دیگر از موضع مدعی ظاهر گردید و خواستار سرنگونی نظام جمهوری اسلامی شد![1]
در این شرایط بود که تحریمها علیه کشورمان روز به روز سنگینتر شد و هر چقدر ندای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی از کشورمان بیشتر شنیده میشد، آمریکاییها بیشتر و بیشتر به براندازی نظام امیدوار شده و تحریمهای سفت و سختتری را علیه کشورمان اعمال میکردند که بعد از مدتی نظامی از تحریمهای سفت سخت علیه کشورمان شکل گرفت.
با این اوصاف به نظر میرسد که شرایط کشور در دوران پسابرجام نیز بسیار حساس است و نوع عمل به تعهدات طرف مقابل در مورد تعهدات نیم بند برجام نیز بسیار متقابل با شرایط داخلی کشورمان است و هر چقدر در این شرایط تنشهای سیاسی به ویژه در مجلس و میان قوای سه گانه از جمله میان دولت و مجلس کمتر شکل بگیرد و قوای طرفین به نظارت بر حسن اجرای برجام و هدف نهایی آن یعنی شکوفایی اقتصادی کشور معطوف شود، بیشتر میتوان به عمل به تعهدات طرف مقابل امیدوار بود.
این درشرایطی است که به نظر میرسد دولت نیز بسیار موافق و معطوف به نیروهای سیاسی است که در این راستا کمتر تنشزا هستند، در این زمینه حتی مجلس حاضر با نیروهای اصولگرا بیشتر مورد پسند دولت است تا مجلسی مانند مجلس اصلاحطلب ششم که کارش به تحصن و جنجالهای سیاسی بیهوده رسید. بر همین اساس با اینکه حسن روحانی در سخنرانی خود برای جلب افکارعمومی از ردصلاحیتها انتقاد میکند اما به نظر میرسد در واقعیت دوستدار مجلسی مانند مجلس حاضر است که در آن برجام بدون حاشیه زیادی با سرعت تمام به تصویب رسید.
این در حالی است که آمریکاییهایی که وقایع سال 88 را دیدهاند و دیگر امیدشان نسبت به چنین دورانی کمرنگ شده است نسبت به حفظ کاندیدای خود در ساختار سیاسی ایران تمایل ویژهای پیدا کردهاند و فضای سیاسی ایران را به تب گرفتهاند تا فضای مرگ نیز پس از آن با تقویت نیروهای براندازانه شکل بگیرد. از این رو سعی دارند در یک دوپینگ سیاسی در فضای آرام کشور به کاندیدای مورد نظر خود کمک کنند.
در همین زمینه مرکز تحقیقات کنگره آمریکا در گزارش اخیر خود بیان میکند: «برجام اگر منافع اقتصادی قابلملاحظهای داشته باشد، میتواند در پیروزی کاندیداهای طرفدار روحانی در انتخابات 26 فوریه 2016 مجلس شورای اسلامی و نیز مجلس خبرگان نقش داشته باشد و همچنین در انتخاب مجدد روحانی در سال 2017 تأثیرگذار باشد.» [2]و این به معنای عمل به تعهدات آمریکا با یک توجیه سیاسی است اما اگر تنشهای سیاسی مانند سال 88 افزایش یابد این توجیه سیاسی نیز از بین رفته و طرف آمریکایی بازهم برای کمک به نیروهای اپوزیسیون و اصلاحطلب سعی میکند تحریمهای جدیدی در این راستا وضع نماید و این یعنی زمین خوردن برجامی که بسیاری از سیاسیون بر این نظرند که تعهد و اراده سیاسی بیشتر از تعهدات فنی در اجرای آن تاثیرگذار است.
مشرق
ارسال نظر