اینکه در منطقه غرب گلستان مدام اجماع ترکمن یا اجماع محلی‌ها و دیگر اقوام را مطرح می‌کنند، جز تفرقه چیزی به دنبال ندارد، مگر قرار است که مازنی زبان‌ها (کردکوی و بندرگز) که به مجلس راه یافتند، بندرترکمن را فراموش کنند و کمتر به این شهر بپردازند و یا برعکس؟!

تازیانه «قومیت گرایی» بر قامت «شایسته سالاری» در غرب‌ گلستان

به گزارش گلستان24،عرصه رفاقت‌ها و رقابت‌های سالمی است که مجال سهیم بودن مردم در آینده مملکت خویش را فراهم می‌آورد، رویداد مهمی که گاها، با جدال بین «خدمت» و «قدرت»، محلی برای صحنه گردانی برخی منفعت طلبانی می‌شود که غبار فتنه انگیزی شان از حماسه‌های مردمی تعبیری وارونه خلق می‌کند.

انتخابات

با توجه به پیش رو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین مجلس خبرگان رهبری، به بررسی فضای حاکم بر شهرستان‌های استان گلستان طی مصاحبه با فعالین دانشگاهی این استان خواهیم پرداخت؛ آنچه در ادامه می آید مشروح گفت‌وگوی خبرنگار خبرگزاری دانشجو در کردکوی با امیر مسعود رایجی، دانشجوی مهندسی مکانیک سیالات و از فعالان سیاسی و اجتماعی غرب استان(کردکوی، بندرگز، بندرترکمن) است که از نظر می‌گذرانید.

جو انتخاباتی شهرستان خود و بخش‌های اطراف آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جوی پویا در منطقه غرب گلستان هم از طرف کاندیدا و هم از طرف مردم شاهد هستیم؛ البته یکی از مشکلاتی که دیده می‌شود قومیت گرایی در انتخاب یک کاندیدا برای گسیل به مجلس است که شخصا از این حس ناسیونالیستی برخی از مردم عذاب می‌بینم. مثل اینکه به جای شایسته سالاری قوم گرایی را برگزیده‌اند!

چه طیف‌هایی وارد این دوره از انتخابات شهرستان شما شده‌اند و با وجود حضور طیف‌های مختلف به نظر شما چگونه می‌توان فضای حاکم را تعدیل کرد و همگان را به آرامش دعوت کرد؟

اساسا طیف و جناح بندی‌های مرسوم را قبول ندارم، همه افراد به یک نظام و یک اصول معتقدند و در اداره امور است که تضارب افکار وجود دارد؛ البته داخل پرانتزی وجود دارد که صرف نظر می‌کنم.

در واقع بنده معتقد هستم راست و چپ کردن‌ها و جبهه سازی‌ها درون جامعه اسلامی نه صحیح است و نه به صلاح مملکت و نظام مقدس است.

به بیانی دیگر اعتقاد دارم وقتی صحبت از طیف و جناح می‌شود خیلی مفسده‌ها به میان می‌آید؛ چرا که در این شرایط به جای اینکه هم و غم افراد روی مرتفع کردن مشکلات جامعه باشد، روی اهداف و خواسته‌های جناح و حزب آنان معطوف می‌شود.

بی شک آرامش در فضای سیاسی و اجتماعی مملکت جز به این نیست که فقط خدا را در نظر بگیریم. آنوقت نه کاندیداها برای نماینده شدن جنجال به پا می‌کنند و نه مردم به خاطر هواداری از جناح و فرد خاصی آخرتشان را می‌فروشند.

یک انتخابات خوب و مردمی چگونه است؟

انتخاباتی که بر مبنای صداقت و به دور از هوای نفس علی الخصوص تجمل و رانت باشد را می‌توان یک انتخابات خوب دانست، انتخاباتی که مردم حضورشان حداکثری است و آنها را با وعده‌های کذا و هکذا مچل نمی‌کنند و فریب نمی‌دهند؛ در یک جمله باز هم باید گفت انتخاباتی که تنها و تنها رضایت خدا هم از طرف ما مردم و هم از طرف کاندیدای محترم در آن ملاک باشد یک انتخابات خوب و احسن است.

البته این نکته ضروری را باید در نظر داشت که نباید گول برخی حرف‌ها را خورد که دم از رضایت خدا و پیشرفت مملکت می زنند؛ اما افکارشان بوی غربزدگی و وادادگی می‌دهد و پیشرفت مملکت را منوط به باج دادن به مستکبران می‌دانند.

چگونه می‌توان در انتخابت پیش رو از بروز فتنه‌هایی مانند آنچه در گذشته بر سر کشور آمده و یا فتنه‌ای موسوم به «فتنه اکبر» جلوگیری کرد؟

به نظر بنده تمامی فتنه‌ها منشاء هوای نفسی دارند و با این حساب چه چیزی جز توکل و توسل می‌تواند ما را ازین منجلاب بیرون کشد؟!

اکثر عاملین فتنه مصداق عینی آیه شریفه « خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ» هستند و عده باقیمانده نیز غافل و بی‌خبر هستند برای هر دوی این عامل‌ها جز دعا نمی‌توان کاری کرد.

اما وظیفه مردم در این شرایط و موقعیت چیزی جز کلام مولای متقیان امیرالمومنین علی (ع) نیست که فرمودند: «در فتنه‌ها همچون شتر دو ساله باش،نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند.»

در واقع وقتی اینگونه (مانند آنچه امام علی (ع) توصیه فرمودند) شدیم هیچ دشمنی نمی‌تواند هیچ غلطی کند، هر چند اسلام و مملکت اسلامی کشیده از نیروهای داخلی نیز ضربات مهلک و جبران ناپذیری خورده است، نیروهای داخلی که دچار نفاق شده‌اند، نفاق درد عظیمی است.

فتنه اکبر هم یکی از همین خروجی‌های نفاق است، در این شرایط همین که رفتار مورد انتظار مولا علی (ع) را داشته باشیم و پشتیبان که هیچ، جان داده‌ راه ولایت فقیه باشیم هیچ کس هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

فکر می‌کنید کدام طیف شانس بیشتری در تصاحب کرسی‌های مجلس دارند و چرا؟

همانطور که عرض کردم اعتقادی به طیف بندی و جناح بندی ندارم، اما ان شاءالله هر شخصی که به کرسی مجلس تکیه می‌زند کلام امیر المومنین (ع) را سر لوحه امور خویش قرار دهد که فرمودند: «فانت محقوق ان تخالف علی نفسک وان تنافخ عن دینک ولو لم یکن لک الا ساعه من الدهر ولا تسخط الله برضی احد من خلقه، فان فی الله خلفا من غیره ولیس من الله خلف فی غیره؛ بر تو شایسته است که با هواهای نفسانی مخالفت کرده و از دین خود دفاع کنی، هرچند برای تو ساعتی از زندگی نمانده باشد، خدا را بخاطر رضایت احدی از مردم خشمگین مساز، زیرا خداوند جایگزین همه چیز می‌شود اما هیچ چیزی جانشین خداوند نمی‌تواند باشد.»

مردم و دانشگاهیان هر کدام چه سهمی در رعایت اخلاق انتخاباتی دارند؟

قطعا نقش اساسی دارند؛ این اقشار هستند که همه چیز را رقم می‌زنند. هوشیاری آنهاست که مانع بروز فتنه‌هاست. با این اوصاف مردم اگر دست کم جانب داری بی خود و هواپرستانه از شخصی نداشته باشند و در کلام و رفتار و اعمال خودشان خدا را در نظر بگیرند هیچ تشنجی رخ نخواهد داد که البته غالب مردم همین گونه‌ هستند و تصور می‌کنم آن اندک افرادی هم که با بحث و جدل جانبدارانه، فضا را آلوده می‌کنند غافل و ناآگاه هستند.

دوره‌های قبلی مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه (کردکوی، بندرگز و بندرترکمن) را تحلیل کنید؟

در مورد دوره‌های خیلی گذشته نمی‌توانم اظهار نظر کنم و پیگیری کم‌تری داشتم؛ اما در رابطه با دوره‌ قبلی تصور می‌کنم مردم می‌توانستند هوشیارتر عمل کنند.

یک آفت در انتخابات این منطقه وجود دارد که مربوط به تمامی دوره‌هاست و آن هم قومیت گرایی است، اینکه در منطقه ما مدام اجماع ترکمن یا اجماع محلی‌ها و دیگر اقوام را مطرح می‌کنند جز تفرقه چیزی به دنبال ندارد، مگر قرار است که مازنی زبان‌ها(کردکوی و بندرگز) که به مجلس راه یافتند بندرترکمن را فراموش کنند و کم‌تر به این شهر بپردازند و یا برعکس؟! واقعیت این است که هر دو از یک ملیت هستند و از یک حوزه انتخابیه و قرار بر فراموش کردن یکدیگر نیست.

در بحث قومیت گرایی این ما مردم هستیم که با این افکار جو را خراب می‌کنیم. به نظر بنده کسی که از این حس ناسیونالیستی سوءاستفاده کرده و مدام بر طبل قومیت گرایی می‌کوبد مرتکب عملی ناشایست می شود و ان شاالله که تاکنون چنین افرادی وجود نداشتند و نخواهند داشت.

نظرتان راجع به مجلس ششم چیست؟ و چرا اکثریت معتقدند نباید آن دوره دوباره تکرار شود؟

با توجه به مطالبی که خواندیم و شنیدیم و دیدیم به جای مجلس ششم بهتر است بگویی مجلس فتنه، مجلسی که نمایندگان آن آگاه و یا ناخودآگاه بر مسیر مورد علاقه دشمنان کفتار صفت فرصت طلب رفتند.

در آن مجلس فتنه‌ای بود که می‌خواست کشور را دو دستی تقدیم کند و آنقدر فتنه گران آن حریص بودند که چشم دیدن عقاید مخالف خود را در مجلس نداشتند، تمامی این موارد که بر سر مملکت و منافع آن آمد به کنار اما آن چیزی که خون من و امثال من را به جوش می‌آورد اهانت‌های پی در پی سران فتنه به مقام عظمای ولایت (مدظله العالی) و آن نامه کذایی بود.

مگر عاقبت این فتنه گران چه شد؟ سرانجام فاطمه حقیقت جو شخصیت حقیقی خود را با کشف حجاب و صدای آمریکا مشخص کرد، جمیله و محسن کدیور پای ثابت بی بی سی شدند، موسوی خوئینی‌های صدای آمریکایی و احمد شیرزاد و روزنامه لارپوبلیکا و قص علی هذا که جای شک و شبهه‌ای از حقیقت درونی این افراد بجا نگذاشته است و قطعا هم باید اینگونه باشد و به این شکل رسوا شوند؛ چرا که «والعاقبه للمتقین.»

اینکه با این همه خدمات این مجلس به استکبار باز پرسیده شود چرا مردم معتقدند نباید دوباره آن مجلس فتنه گر و کذایی تکرار شود جای تعجبی بزرگ دارد؛ چرا که رسوایی‌های این مجلس عیان است و چرا و اما و اگر و چگونه نمی‌طلبد.

/snn

 

ارسال نظر

آخرین اخبار