اهمیت حلب برای همه طرفها؛
تمام بایدها و نبایدها برای ورود به میدان سوریه/ آیا سعودیها توان و اجازه ورود نظامی به سوریه را دارند؟
مشاور وزیر دفاع عربستان سعودی پس از پیروزی های اخیر ارتش سوریه در شمال حلب، از تدارک ارتش کشور متبوعش جهت ورود به عرصه میدانی سوریه خبر داد، اظهاراتی که باید دید تا چه اندازه ممکن است، عملی شود.
به گزارش گلستان24، هفته گذشته پرونده سوریه شاهد تحولات بسیار مهمی بود:
- «احمد العسیری»، مشاور وزیر دفاع عربستان سعودی و سخنگوی ائتلاف عربی ضد یمن از آمادگی نیروهای ارتش این کشور در صورت موافقت ائتلاف بین المللی برای ورود به خاک سوریه به منظور مقابله با گروه تروریستی تکفیری «داعش» خبر داد.
- به تبع این اظهارات در عرصه سیاسی، مرحله اول مذاکرات ژنو 3 میان معارضان سوری و دولت سوریه بدون نتیجه پایان یافت.
- در عرصه میدانی روسیه در حالی در اقدامی که گفته شده، هماهنگ با آمریکاست، به عملیات خود علیه داعش ادامه میدهد که در آن سوی معادله ارتش سوریه با شکست محاصره دو شهرک شیعه نشین «نبل» و «الزهراء» که برای سه سال و نیم توسط گروه های تروریستی تکفیری محاصره شده بود، پیروزی های راهبردی بسیار مهمی در ریف شمالی حلب که دارای مرزهای مشترک با ترکیه است، به دست آورد.
«حلب»، شهر آرزوها
استان و شهر «حلب» را باید نقطه مشترک تمام طرف های درگیر در بحران سوریه شمرد، به گونه ای که آنکارا تنها با هدف سیطره بر شهر حلب و جدا کردن این استان از سوریه مانند استان «اسکندرون» بی محابا وارد بحران سوریه شد.
از سوی دیگر، نظام سوریه آزادی شهر و استان حلب و در دست گرفتن کنترل آن را به معنای پایان بحران سوریه می داند. روسیه از همان هفته های اول ورود نظامی به عرصه میدانی سوریه یکی از مهمترین اهداف خود را کمک به دمشق جهت باز پس گیری شهر حلب اعلام کرد که از سال 2012 تنها 40 درصد آن در دست نظام و مابقی تحت تصرف گروه های تروریستی مسلح بود که عمدتا در شرق این شهر متمرکز شده اند.
اهمیت حلب تنها در نبردهای جاری در این شهر و اطراف آن نیست، بلکه این شهر دارای اهمیت سمبلیک بسیاری است، از جمله اینکه دومین شهر بزرگ سوریه، بزرگترین مرکز اقتصادی این کشور و اولین مقصد توریست ها و گردشگران خارجی پیش از آغاز بحران سوریه و یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان تلقی می شود که قدمت آن براساس متون تاریخی به بیش از 20 قرن قبل از میلاد باز می گردد.
اغلب ساکنان شهر حلب را اعراب اهل سنت تشکیل می دهند، اما در میان آنها اقلیتی از کُردها و ترکمن های اهل سنت، شیعیان و علویان و همچنین مسیحیان نیز مشاهده می شوند، به گونه ای که حلب بزرگترین اقلیت مسیحی سوریه را در خود جای می داد.
- اهمیت حلب برای سوریه و روسیه
با وجودی که بحران سوریه از مارس 2011 میلادی تاکنون از شهر حلب جز ویرانه ای برجای نگذاشته، اما برای سوریه و روسیه از اهمیت راهبردی بسیاری برخوردار است، از جمله اینکه براساس تاکتیک دمشق مبنی بر در دست داشتن کنترل شهرها و مراکز استانها در سوریه، از شهر حلب، به عنوان سومین شهر مهم یاد شده است.
نزدیکی این شهر به مرزهای ترکیه به عنوان مهمترین مسیر تردد گروه های تروریستی و گذرگاه انتقال کمک های لجستیکی از ترکیه به سوریه که نقشی بسزا در قدرت یافتن این گروه ها داشت، عامل دیگری بود که اهمیت بازپس گیری حلب برای نظام سوریه را دو چندان می کرد.
از سوی دیگر، معارضان سوری از زمان شروع بحران سوریه از شهر حلب به عنوان پایتخت و مرکز دولت خود یاد می کردند و رویای تشکیل دولت انتقالی خود را در این شهر در برابر دمشق در سر می پروراندند و بازپس گیری آن به معنای بسته شدن پرونده انقلاب مورد ادعای آنها و به تبع آن دولت انتقالی است که از آن داد سخن سر می دادند.
از سوی دیگر، موفقیت روس ها در حلب به معنای شکست دادن آمریکا و هم پیمانانش در محور دشمنان سوریه و پایان دادن به برخی شک و تردیدهای داخلی درباره سودمند بودن ورود مسکو به عرصه میدانی سوریه در راستای بحران اقتصادی است که این کشور از زمان بحران اکراین و تحریم غرب با آن مواجه است.
- اهمیت حلب برای گروه های تروریستی
اما برای گروه های تروریستی مسلح، شهر حلب، در کنار شهر «ادلب»، مرکز استان ادلب در شمال غربی یوریه بزرگترین دژ و پایگاه در شمال سوریه و در نزدیکی مرزهای ترکیه شمرده می شد، افزون بر اینکه گذرگاه های «باب السلامة» در استان حلب و «باب الهوى»، در استان ادلب مهمترین گذرگاه های ورود کمک های نظامی و لجستیکی از ترکیه به داخل سوریه بود که اهمیت شهر و استان حلب را برای این گروه ها دو چندان می کرد.
جدیدترین گزارش ها از وضعیت گروه های تروریستی مسلح در استان و شهر حلب پس از پیروزی های به دست آمده توسط ارتش سوریه از نقص شدید ذخایر و تجهیزات نظامی نزد این گروه ها حکایت دارد که آنها را در موضع ضعف و دفاعی قرار می دهد.
- اهمیت حلب برای ترکیه و غرب
به اذعان مطبوعات غربی از جمله آمریکایی تحولات میدانی اخیر در حلب ترکیه و عربستان سعودی را به شدت نگران کرده است، چون در عمل ارسال کمک های آنها به گروه های مسلح از مرزهای شمالی سوریه را متوقف می کند.
افزون بر اینکه حلب برگه بسیار قدرتمند و تاثیر گذاری در مذاکراتی است که بین نظام سوریه و معارضان سوری در جریان است و بالطبع هر طرف که این برگه را در دست داشته باشد، راحت تر خواسته های خود را بر طرف مقابل تحمیل خواهد کرد و این خوشایند ترکیه و عربستان و آمریکا نیست.
افزون بر اینکه عربستان سعودی سیطره نظام سوریه بر حلب را نوعی پیروزی ایران در سوریه و همچنین حزب الله لبنان مهمترین متحد دمشق و تهران در این پرونده می داند که بازتاب های آن لبنان را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
از دست دادن حلب برای آنکارا نه تنها به معنای بر باد رفتن رویاهایش در سوریه است، بلکه خود را مستقیما و توامان رو در روی سوریه و روسیه می بیند ، این نه تنها بدین معناست که جنگ عملا به خاک ترکیه کشیده شده، بلکه مرزهای جنوبی آن به محاصره کمربندی متشکل از علویان و کُردها درمی آید تا به تبع آن تشدید بحران کُردها در جنوب ترکیه را نیز درپی داشته باشد.
سراسیمگی و آشفتگی ترک ها و سعودی ها
آنچه در بالا به آن اشاره شد تا حدود زیادی بیانگر دلایل اظهارات اخیر ریاض مبنی بر تصمیم عربستان سعودی جهت اقدام نظامی در سوریه است که در لفافه مبارزه با داعش مطرح شده است.
در این ارتباط منابع آگاه سعودی افشا کردند، مانور نظامی که عربستان تحت عنوان «رعد شمال» با مشارکت شماری از کشورهای عربی از جمله مصر، سودان و اردن داخل این کشور برگزار کند و 150 هزار نیروی نظامی را دربر خواهد گرفت، بخشی از آمادگی سعودی ها برای ورود به عرصه نظامی سوریه است.
این درحالی است که تاکنون ترکیه، کویت، بحرین، امارات، قطر و مغرب نیز از مشارکت خود در این مانور خبر داده و دو هفته پیش سعودی ها و ترک ها اتاق عملیات مشترکی را در شمال ترکیه برای هماهنگی در قبال هرگونه اقدام نظامی در سوریه تشکیل داده اند.
از گفتار تا عمل سعودی ها
پس از اظهارات سعودی ها مبنی بر ورود به عرصه میدانی سوریه سوالی که در اذهان تداعی می کند، این است که ریاض تا چه اندازه در گفته خود جدیت و قاطعیت دارد؟
به تبع آن این سوال مطرح می شود که با فرض وجود جدیت و قاطعیت از سوی سعودی ها تا چه اندازه امکان عمل کردن به این ادعاها وجود دارد که تاکنون تحلیل ها و ارزیابی های متعددی در این خصوص ارائه شده است.
- ایجاد شرایط جدید
برخی اظهارات عربستان مبنی بر ورود به خاک سوریه را تحرک سیاسی برای ایجاد شرایطی جدید در نتیجه شکست در مرحله اول مذاکرات ژنو 3 می دانند. به اعتقاد این کارشناسان، عربستان در شرایط کنونی عملا امکان ورود به خاک سوریه را ندارد، چون ارتش این کشور در یمن در حال جنگی است که تاکنون نتیجه ای از آن نگرفته است.
در این شرایط ورود به عرصه نزاع و نبرد دیگر، آن هم در کشوری مانند سوریه که 5 سال است، تمام ترفندها و توطئه های براندازی نظام در این کشور را به بن بست کشانده در چارچوب هیچ منطقی نمی گنجد.
به همین دلیل دور از انتظار است که سعودی ها ارتش خود را در سوریه درگیر کنند، به ویژه اگر توجه داشت که ورود نظامی عربستان به خاک سوریه اسما در قالب رویارویی با داعش است و رسما جنگ با ارتش سوریه است.
- مخالفت و عدم همراهی آمریکایی ها
اگرچه آمریکا از پیشنهاد ریاض استقبال کرده، اما می دانیم، این استقبال، استقبالی صوری است که در عمل آمریکایی ها تن به آن نخواهند داد، آن هم در زمانی که مطبوعات غربی از توافق آمریکا با روسیه در پرونده سوریه سخن می گویند.
در این ارتباط پایگاه خبری انگلیسی «میدل ایست آی» افشا کرد که واشنگتن معارضان سوری را عامل شکست مرحله اول مذاکرات ژنو 3 دانسته و به آنها هشدار داده «شکست مذاکرات به معنای ادامه بمباران ها و حملات هوایی تا از بین رفتن کامل معارضان است».
به نوشته این پایگاه خبری جملات فوق بخشی از گفتگوی «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا ساعاتی پس از پایان دور اول مذاکرات ژنو 3 با دو نفر از کارمندان نهادها و سازمان های بشردوستانه فعال در سوریه است.
همانگونه که کری در حاشیه کنفرانس دشمنان سوریه در لندن معارضان سوری را به خاطر به بن بست کشاندن مذاکرات سرزنش کرده و آنها را مسئول عملیات نظامی ارتش سوریه و نیروی هوایی روسیه در حلب دانسته است.
همچنین به گفته منابع نزدیک به وزیر خارجه آمریکا، کری آشکارا به سازمان ها و نهادهای بین المللی فعال در سوریه اعلام کرده است، واشنگتن دیگر از گروه های معارض و مسلح حمایت نخواهد کرد.
این درحالی است که میدل ایست آی اظهارات فردی را منتشر کرده که با معرفی خود به عنوان افسری که رابط دمشق و واشنگتن طی 6 ماه گذشته بوده، تصریح کرده است: «کری طی ماه اکتبر نامه ای برای بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نوشته و در آن تاکید کرده که آمریکا خواهان برکناری وی از قدرت نیست».
همچنین نشریه «دلندن ریور آف باکس» در گزارشی تاکید کرد که برنامه آموزش نظامی گروه های مسلح میانه رو را فرماندهان ارشد پنتاگون به شکست کشاندند، چون اطمینان نداشتند که با موفقیت همراه خواهد بود و در این راستا حتی اطلاعاتی درباره تحرکات و برنامه های این گروه ها در اختیار دمشق گذاشتند.
این گزارش ها و اطلاعات بسیار دیگر نشان می دهد، آمریکایی ها ضمن چرخش در مواضع خود در قبال بحران سوریه به ریاض و آنکارا پشت کرده و با روس ها همراه شده اند تا به این بحران پایان دهند.
در چنین شرایطی این سوال مطرح می شود که آیا عربستان به تنهایی و بدون هماهنگی با آمریکا جرات و توان ورود به عرصه میدانی سوریه را دارد؟
هرگونه اقدام نظامی نیازمند موافقت بین المللی
از جهت دیگر، باید توجه داشت، هرگونه اقدام نظامی عربستان سعودی در سوریه نیازمند تایید و موافقت بین المللی و منطقه ای به ویژه از سوی کشورهای همجوار سوریه است تا عربستان از خاک آنها به عنوان پایگاهی برای نیروهای خود و نقطه آغاز عملیات و حملات اشان استفاده کند، چون این کشور دارای مرز مشترکی با سوریه نیست و در این صورت هرگونه اقدام نظامی سعودی ها نیازمند موافقت و همراهی عراق، ترکیه و اردن یا هر یک از این کشورهاست.
در حال حاضر امکان ورود نیروهای سعودی از عراق به داخل خاک سوریه وجود ندارد، زیرا وضع عراق به گونه ای است که بغداد با این اقدام ریاض موافقت نخواهد کرد.
در جنوب سوریه، تحولات راهبردی مهمی رخ داده که مهمترین آن آزادسازی منطقه «الشیخ مسکین» درعا توسط ارتش سوریه است که به معنای سیطره ارتش سوریه بر بخش گسترده ای از مرزهای جنوبی مشترک با اردن است.
این درحالی است که اردن نیز از بدو بحران سوریه، به دمشق اطمینان داده، مرزهای خود را برای ورود نیروهای نظامی باز نمی کند. بنابراین گزینه جنوب سوریه نیز منتفی است.
به این ترتیب تنها گزینه برجا مانده مرزهای شمالی سوریه است، اما باید توجه داشت، اوضاع امنیتی خطرناکی در این مرزها حاکم است. طی روزهای اخیر بار دیگر پناهندگان سوری به سمت مرزهای ترکیه روی آورده اند و این موجب می شود، ترکیه در وضعی نباشد که بتواند اجازه ورود ارتش عربستان از خاک خود به سوریه را بدهد. از طرفی وارد شدن نظامیان سعودی یا هر نیروی نظامی دیگری از سمت ترکیه به شمال سوریه منوط به موافقت روسیه است که عملیات های خود را هم اکنون بر قطع ارتباط گروه های داعش و النصره با ترکیه و استقرار ارتش سوریه در مرزهای ترکیه متمرکز کرده است.
صرف نظر از این سه گرینه، ریاض گزینه دیگری برای اعزام نیرو به سوریه ندارد، مگر آنکه اقدام عربستان با موافقت دولت سوریه نباشد که در این صورت مصداق تجاوز خواهد بود و با توجه به پیمان نظامی میان سوریه و روسیه و همچنین درخواست اسد از پوتین برای مقابله با نیروهای متجاوز، گزینه درگیری نظامی روسیه با عربستان مطرح می شود.
در این شرایط باید دید، آیا عربستان توان رویارویی با روسیه را دارد و آیا سعودیها در این رویارویی ناتو و آمریکا را در حمایت از خود خواهند داشت؟ و آیا ناتو و آمریکا خواهان چنین تقابلی هستند؟
مشکلات داخلی گریبانگیر سعودی ها
پرفسور «پل کندی» نویسنده کتاب معروف «فروپاشی امپراتوری ها در طول تاریخ» از 3 عامل به عنوان عوامل فروپاشی امپراتوری ها یاد کرده است: اقدام نظامی بدون پشتوانه اقتصادی و مالی، اقدام نظامی در خارج از مرزها و در کشورهای دیگر، تضعیف امنیت داخلی به دلیل تمرکز بر دخالت های خارجی و صرف تمام امکانات مالی و بشری در این راه.
اگرچه عربستان سعودی در طول تاریخ هیچ گاه در شکل و شمایل یک کشور قدرتمند ظاهر نشده، چه رسد، در قالب و فرم یک امپراتوری مانند ایران و رم و امویان و عباسیان، اما با اندکی دقت درمی یابیم که تمام شرایط مذکور از سوی کندی برای فروپاشی امپراتوری ها به ویژه در بعد اقتصادی و مالی هم اکنون در عربستان سعودی گرد آمده و بالطبع ورود به عرصه نظامی سوریه تنها فروپاشی تاج و تخت آل سعود را تسهیل خواهد کرد.
سوق دادن منطقه به لبه پرتگاه سقوط
در این تردید نیست، هرگونه اقدام نظامی سعودی ها در سوریه منطقه را درگیر جنگی فراگیر و سرتاسری خواهد کرد و منطقه را به لبه پرتگاه سقوط سوق خواهد داد.
جنگی که سعودی ها از آن در سوریه سخن می گویند، رویارویی با داعش یا صرف جنگ با ارتش سوریه نیست، بلکه مقابله با جمهوری اسلامی ایران است که عربستان همواره آن را رقیب خود در منطقه ملاحظه می کند و پیروزی های اخیر ارتش سوریه را موفقیت دمشق نمی بیند، بلکه آن را موفقیت و پیروزی جدید ایران در منطقه و پرونده سوریه ملاحظه می کند که تبعات آن پرونده ها و قضایای منطقه ای دیگر مانند پرونده ریاست جمهوری در لبنان، مقاومت فلسطینی و قضیه فلسطینی را نیز شامل خواهد شد.
اما سعودی ها باید به این نکته توجه داشته باشند، هرگونه اقدام نظامی در سوریه و تقابل با ایران صف آرایی محور مقاومت و روسیه در برابر عربستان و هم پیمانانش را به دنبال خواهد داشت و این موضوعی نیست که از نگاه واشنگتن به عنوان مهمترین هم پیمان سعودی ها دور مانده باشد و به چنین تقابلی رضایت دهد.
خلاصه سخن
با توجه به ارزیابی های صورت گرفته و تاکید کارشناسان امور منطقه انتظار نمی رود، عربستان سعودی در اظهارات خود مبنی بر ورود نظامی به سوریه جدیت داشته باشد، بلکه هرآنچه سعودی ها در این برهه زمانی در صدد دستیابی آن هستند، دستاوردهایی سیاسی در عرصه سیاسی است، به خصوص آنکه بیست و پنجم ماه جاری میلادی آغاز دور دوم مذاکرات ژنو 3 را پیش رو دارند و به این طریق تلاش می کنند، بتوانند، دستاوردی را در این دور از مذاکرات محقق کنند.
ارسال نظر