فاز سوم مذاکرات بین ایران و اتحادیه اروپا

همانطور که کاملاً مشخص بود پذیرش شرکت در این گفت وگوها توسط جمهوری اسلامی ایران سبب استثناء شدن ایران می‌شد؛ همچنین بدتر از آن این که جمهوری اسلامی ایران در گفت و گوهایی حضور پیدا می‌کرد که همانند یک متهم باید به بازجو که اتحادیه اروپا است پاسخ‌گو باشد! شرکت در گفت و گوهایی که در آن ایران و اتحادیه اروپا رو به روی هم نشسته و موضوع هم از بررسی رفتارهای جمهوری اسلامی ایران است!

روایت مسئولان دستگاه دیپلماسی از آغاز«گفت وگوهای سطح بالا» ایران و اتحادیه اروپا

به گزارش گلستان24،سفر فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران و دیدار با محمد جواد ظریف در مرداد ماه امسال باب جدیدی از گفت و گوها بین ایران و اتحادیه اروپا را گشود که محمد جواد ظریف از آن به عنوان « گفت و گوهای سطح بالا » یاد کرده است.

 
محمد جواد ظریف در کنفراس خبری خود با فدریکا موگرینی در مرداد ماه امسال با اشاره به سابقه گفت و گوها میان ایران و اتحادیه اروپا گفت: « بحث های ما و اتحادیه اروپا در چند سال گذشته درباره موضوع هسته ای بوده است و قبل از آن، گفت وگوهایی انتقادی و بعدها با نام گفت وگوهای جامع را داشتیم .امروز تصمیم گرفتیم دور جدیدی از گفت و گو را بین ایران و اتحادیه اروپا شروع کنیم و بر اساس روشی که اتحادیه اروپا دارد به آن گفت و گوهای سطح بالا نام می نهیم .این گفت و گوها در آینده ای نزدیک در سطح معاونین وزارت خارجه و معاون موگرینی شروع می شود و بتدریج در سطح وزرا ادامه می یابد. موضوعات مختلفی در این گفت و گوها مدنظر است که موضوعات همکاری دو طرف محسوب می شود. این موضوعات شامل انرژی، حمل و نقل، محیط زیست ، حقوق بشر و سایر حوزه های همکاری است.»
 
مسئله‌ گفت و گوهای سطح بالا که محمدجواد ظریف به آن اشاره کرد هر چند در طی شش ماه گذشته زیاد به آن پرداخته نشده است اما این روزها جزئیات بیشتری از آن مطرح می‌شود که خود حکایت از جدی‌تر شدن عزم مسئولان سیاست خارجی کشور در تحقق این مسئله است. در همین ارتباط مجید تخت‌روانچی که قرار است مسئولیت رییس هیات مذاکره کننده ایرانی با اتحادیه اروپا را برعهده داشته باشد می‌گوید: « هیات اروپایی به سرپرستی خانم اشمید به تهران می آید و مذاکرات سطح بالا بین ایران و اتحادیه اروپا شروع می شود. این مذاکرات دو روزه و در سطح معاونان است و هیات های دو طرف، کارشناسانی در زمینه های مختلف را در برخواهد گرفت. قرار است در این مذاکرات که هر ۶ ماه یک بار در تهران و بروکسل انجام می شود، موضوعات متنوعی در زمینه روابط دو جانبه ایران و اتحادیه اروپا از جمله در زمینه انرژی، تجارت، همکاری های مالی و بانکی، محیط زیست و مبارزه با مواد مخدر به بحث گذاشته شود.»
 
گفتنی است که به عقیده بسیاری از کارشناسان آغاز گفت وگوهای سطح بالا در واقع همان بازتولید گفت و گوهای انتقادی ایران با اتحادیه اروپا در دوران سازندگی است مطلبی که محمد جواد ظریف نیز به شکل تلویحی به آن اشاره کرده است. به همین دلیل بازخوانی گفت و گوهای انتقادی در حال حاضر از از طرفی به علت این که تداعی کننده ماهیت واقعی طرف مقابل و ضعف دیپلماسی دولت سازندگی می‌باشد و از طرفی دیگر از این جهت که به نظر می‌رسد به دلیل سابقه مسئولان فعلی وزارت امور خارجه کشور که بیشتر آن ها تربیت یافتگان دکتر ولایتی-وزیر امور خارجه وقت ایران در زمان گفت و گوهای انتقادی- هستند  گویا قرار است تاریخ مجدداً تکرار شود قابل تامل است.
 
ماجرای گفت و گوهای انتقادی
 
با پایان جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت هاشمی رفسنجانی تنش زدایی در  سیاست خارجی را در دستور کار خود قرار داد. در واقع تنش زدایی به مثابه بهانه‌ای جهت کوتاه آمدن از اصول انقلابی در سیاست خارجی  و ایجاد فرصت چیرگی برای طرف مقابل با کوتاه آمدن‌های غیر موجه به امید رسیدن به جایگاهی مقبول در میان قدرت‌های جهانی، تلقی می‌شد. در همین راستا تحکیم رابطه با اتحادیه اروپا در دستور کار وزارت امورخارجه ایران قرار گرفت؛ به طوری که علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه دولت سازندگی پس از شکل‌گیری اتحادیه اروپا در اواخر سال ۱۳۷۱ و افزایش نیازش برای نقش آفرینی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس می‌گوید: « ما برای همکاری متقابل با اروپا حاضر هستیم و اروپا اگر بخواهد سیاستی مستقل در این منطقه حساس داشته باشد تنها کشوری که باقی مانده و دیگران نفوذی در آن ندارند و مستقل است و می‌تواند در یک همکاری متقابل با احترام متقابل و حفظ حقوق برابر کار کند ایران است.»
 
بر این اساس، نخست سران دوازده کشور اروپایی در بیانیه پایانی اجلاس ادینبورگ در انگلستان به موضوع روابط خود با ایران پرداختند. آنها در این بیانیه با اشاره به حفظ و ادامه گفت و گو با ایران تاکید کردند که این گفت و گوها باید انتقادی و دربرگیرنده نگرانی‌های حقوق بشر در ایران، سرنوشت فتوای اعدام سلمان رشدی، تروریسم، تسلیحات ایران و اتخاذ سیاست و رفتار سازنده در قبال روند صلح خاورمیانه باشد.
 
همانطور که کاملاً مشخص بود پذیرش شرکت در این گفت وگوها توسط جمهوری اسلامی ایران سبب استثناء شدن ایران می‌شد؛ همچنین بدتر از آن این که جمهوری اسلامی ایران در گفت و گوهایی حضور پیدا می‌کرد که همانند یک متهم باید به بازجو که اتحادیه اروپا است پاسخ‌گو باشد! شرکت در گفت و گوهایی که در آن ایران و اتحادیه اروپا رو به روی هم نشسته و موضوع هم از بررسی رفتارهای جمهوری اسلامی ایران است! مطلبی که مقام معظم رهبری نیز بعدها به آن اشاره کردند. در همین زمینه ایشان در دیدار تاریخی خود با معلمان و کارگران در اردیبهشت ۷۶ می‌گویند:
 
« اسم این گفت‌وگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم مى‌گفتم که بگویید این گفت‌وگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادى دارید؟ انتقاد شما به این است که چرا ما به اصول اسلامى خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند!»
 
گفتنی است که با این وجود مسئولین دولت سازندگی برای حضور در گفت و گوها اعلام آمادگی کردند و به این ترتیب طی سال‌ها ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ چند دوره گفت و گوهای بین ایران و اروپا انجام شد. سرانجام این گفت و گوها نه تنها نتیجه خاصی به جای نیاورد بلکه زمینه‌ساز محکوم سدن سران جمهوری اسلامی در دادگاهی معمولی در آلمان و به دلیل ماجرای قهوه‌خانه میکونوس را فراهم آورد!
 
در همین زمینه باید اشاره کرد که در پنج‌شنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۷۱، حادثه‌ای در یک رستوران یونانی اما پاتوق ایرانی‌ها به نام میکونوس در منطقه "ویلمرسدورف" برلین رخ داد که به موجب آن "صادق شرفکندی" دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، "همایون اردلان" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان،‌ "فلاح عبدلی" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا، "نوری دهکردی" کارمند صلیب سرخ، کشته می‌شوند.
 
یک سال بعد از این واقعه، دادگاهی در آلمان به ریاست "فریچوف کوبش" پیگیر این ماجرا می‌شود و پنج سال بعد، در ۲۱ فرودین ۷۶ طی حکمی که مدرک اصلی آن شهادت "ابوالحسن بنی صدر" است، "کاظم دارابی" از اتباع ایرانی و "عباس رحیل" تبعه لبنانی به حبس ابد و "یوسف امین" و "محمد اتریس" هر دو از اتباع لبنان به ترتیب به ۱۱ و ۵ سال زندان محکوم می‌شوند و مهم تر از اینها در ادامه‌ی رای در حکمی طنز گونه و با شهادت اپوزسیون خارج نشین، مسولین طراز اول جمهوری اسلامی متهم به صدور دستور قتل مخالفان بی خطر خود می‌شوند.
 
 
 
در همین ارتباط نیز سعید جلیلی دبیر سابق شورای امنیت در مناظره‌های انتخابات سال ۹۲ می‌گوید: « هفت دور مذاکره برگزار شد و در نهایت در سال ۱۹۹۷ در بیانیه ای که دادند حکم علیه هاشمی دادند و گفتند گفتگوهای دوجانبه در سطح وزیران باید تعلیق شود.»
 
در واکنش به این اقدام دولت آلمان، ایران، سفیر آلمان را فرامی‌خواند و مراتب اعتراض خود را بیان می‌کند، متعاقب آن آلمان سفیر خود را از ایران خارج می‌کند و چهار دیپلمات ایرانی را از آلمان اخراج می‌کند. متقابلاً ایران هم سفیر خود را از آلمان فرا می‌خواند. اینجاست که تمام کشورهای اروپایی در اقدامی بی سابقه و البته شتاب زده، جهت تحت فشار قرار دادن ایران، تمام سفرای خود را از ایران خارج می‌کنند و متقابلاً ایران نیز سفرای خود در اروپا را فرا می‌خواند که منجر به ایجاد بحران در روابط دو طرف می‌شود و گفت و گوهای انتقادی پایان می‌یابد.
 
گفت و گوهای انتقادی که عملاً هیچ ثمره ای برای جمهوری اسلامی نداشت و با فراخواندن سفرای اروپایی از تهران به سبب حکم دادگاه میکنوس کم کم می‌رفت به یک بحران برای کشور تبدیل شود با ورود مقام معظم رهبری ختم به خیر شد؛ بلکه بیان صحیح‌تر آن است که با تدبیر حضرت آیت الله خامنه‌ای این مسئله منجر به افزایش اقتدار جمهوری اسلامی شد. به طوری که سفرای دولت‌های اروپایی مجبور به بازگشت به ایران شدند و سفیر آلمان نیز با تدبیر مقام معظم رهبری دیرتر از همه به ایران ورود پیدا کرد.
 
به هرحال باید گفت که گفت و گوهای انتقادی هیچ ثمره‌ای برای کشور نداشت و رویکرد کاملاً غلط وزارت امور خارجه وقت را نشان می‌داد. در زمان فعلی هم به نظر می‌رسد که اگر گفت و گوهای در سطح بالا بر مبنای گفت و گوهای انتقادی برگزار شود نه تنها بی‌فایده خواهد بود بلکه باید منتظر میکنوسی دیگر باشیم.


/رجانیوز

ارسال نظر

آخرین اخبار