ناگفتههای"ناطق"ازمدیریتهاشمی بر انتخابات ریاست جمهوری92
عضو مجمع تشخیص مصلحت گفت: در همین مساله ریاستجمهوری هم آقای روحانی خیلی به من اصرار میکرد. آقای هاشمی هم به من اصرار میکردند که شما بیا. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در مجمع تشخیص مصلحت نظام که هستیم بعد از جلسه رسمی، ناهار را نزد آقای هاشمی میمانیم. چند نفر هستیم که ناهار را بعد از جلسه مجمع با هم میخوریم که عدهای هم شوخی میکنند و ما را «انجمن اسلامی مجمع» خطاب میکنند.
به گزارش گلستان24، روزنامه اصلاح طلب اعتماد متنی مختصر از یک گفتگوی طولانی با ناطق نوری رئیس مجلس چهارم و پنجم و یکی از حامیان حسن روحانی، رئیس جمهور منتشر کرد.
متنی که در زیر می خوانید بخشی از این گفتگو است که در ویژه نامه نوروزی اعتماد در پایان اسفند 94 منتشر خواهد شد، متن زیر بدون ویراش از روزنامه اعتماد است:
خلاصهای از این گفتوگو که معطوف به دوران کار با حسن روحانی در مجالس چهارم و پنجم و نحوه کاندیدا شدن او در انتخابات سال ٩٢ هست را در ادامه میخوانید:از او در ارتباط سالهای همکاری با حسن روحانی در مجالس چهارم و پنجم پرسیدیم. سالهایی که بدون شک رابطه کاری مهم و تاثیرگذاری میان شیخ علیاکبر ناطق نوری و حسن روحانی برقرار بوده است. ناطق نوری اما در ارتباط با سابقه دوستیاش با روحانی بیشتر توضیح میدهد و میگوید: « من و آقای روحانی از دوران مدرسه حجتیه در سال ٤٢ با هم آشنا هستیم. در انقلاب، حزب جمهوری اسلامی و در جامعه روحانیت همواره با هم رفیق بودیم. همکاری در مجلس هم با آقای روحانی هشت سال نیست، تمام آن پنج دوره مجلس با هم بودیم اما هشت سال به عنوان «رییس» و «نایبرییس» با هم بودیم.» از او در مورد مشی اعتدالی حسن روحانی پرسیدیم که چقدر شبیه به مشی اعتدالی خود ناطق نوری است. او میگوید: «آقای روحانی همیشه نیروی معتدلی بود. هیچگاه در طول تاریخ مجلس آقای روحانی را به عنوان یک نیروی منتسب به یک جناح خاص نمیبینید. من اینطور نبودم و بالاخره در رأس جریان راست بودم و رهبری میکردم. فراکسیون را در داخل مجلس اداره میکردم و در بیرون هم جبهه پیروان خط امام و رهبری و شورای هماهنگی را مدیریت میکردم.»
وی افزود: «آقای روحانی اصلا اینطور نبود و به همین دلیل شما میبینید که در مجلس سوم که جناح مقابل ما اکثریت را آورد. لیست جامعه روحانیت در تهران رای نیاورد، تنها من و آقای باهنر رای آوردیم آن هم در رده ٢٨ و ٢٩. اما آقای روحانی رای آورد، به این دلیل که هم در لیست ما اسمش بود و هم در لیست مجمع روحانیون. چند نفر بودند که در هر دو لیست بودند. یکی مرحوم «عمید زنجانی» بود، یکی آقای «دعایی» و دیگر آقای «روحانی»؛ اینها نیروهای معتدل مجلس بودند. خب ایشان عضو جامعه روحانیت مبارز بود اما نه به معنی این دستهبندیها. حالا هم همان روش را دنبال میکند.» ناطق نوری در ارتباط با رابطه کاری با روحانی توضیح بیشتری میدهد و تاکید میکند: « ما در مجلس هیچوقت به عنوان «رییس» و «نایبرییس» با هم مشکل نداشتیم. مدیر خوبی بود و به آیین نامه و قوانین خوب مسلط بود و در مواقعی که من سفر میرفتم یا اگر در زمان بودجه سه شیفت بود ایشان در اداره جلسه به من کمک میکرد و خیلی هم خوب اداره میکرد. گاهی هم شوخی میکرد و میگفت: «مگر اینکه سه شیفت شود که ما هم اداره کنیم وگرنه این رییس هیچ موقع مریض نمیشود که نوبت ما شود. » (خنده) واقعا آقای روحانی روش معتدلی داشت که الان هم همان روش اعتدال را دنبال میکند و واقعا هم محسوس است.»
از شیخ علیاکبر ناطق نوری در ارتباط با نگاه نمایندگان مجلس به حسن روحانی پرسیدیم. نگاهی که او در توضیحش میگوید: « اولا آقای روحانی همیشه در مجلس که بود در کمیسیون دفاع بود. در مجالس اول و دوم. در مجلس اول، رییس کمیسیون دفاع، مقام معظم رهبری بود. من هم عضو همان کمیسیون بودم. آقای روحانی نایبرییس کمیسیون و جانشین مقام معظم رهبری بود. عضو فعال و مطرح مجلس هم بود. همواره به عنوان یک فرد با سابقه مبارزه، فرهیخته و تحصیل کرده خوش فهم و با استعداد مورد احترام همه بود.»
رییس مجلس پنجم اما پاسخ جالبی به پیشبینیاش از احتمال رییس جمهور شدن روحانی در آینده داد و گفت: « اینکه آیا تصور میکردم که چنین و چنان بشود، باید بگویم در مورد خودم هم چیزی را که اصلا تصور نمیکردم این بود که بروم بالا بنشینم و رییس مجلس بشوم. حالا تقدیر این بود و انتخاب شدم. همه همینطور هستند.» وی اما در ادامه به روایتی از اصرار حسن روحانی و آیتالله هاشمی رفسنجانی برای کاندیداتوری او در سال ٩٢ اشاره میکند. اشارهای که شاید برای اولین بار باشد که صورت میگیرد. او در توضیح این روایت میگوید:« مثلا در همین مساله ریاستجمهوری هم آقای روحانی خیلی به من اصرار میکرد. آقای هاشمی هم به من اصرار میکردند که شما بیا. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در مجمع تشخیص مصلحت نظام که هستیم بعد از جلسه رسمی، ناهار را نزد آقای هاشمی میمانیم. چند نفر هستیم که ناهار را بعد از جلسه مجمع با هم میخوریم که عدهای هم شوخی میکنند و ما را «انجمن اسلامی مجمع» خطاب میکنند. در این گروه قبل از انتخابات ٩٢ بحث بر سر این بود که رییسجمهور چه کسی باشد؟ همه این افراد به من اصرار میکردند که کاندیدا شوم. یادم هست که یک روزی آقای روحانی همین بحث را مطرح کرد که آقای هاشمی گفت: «خب شما هر دو بیایید.» آقای روحانی گفت: اینطوری که نمیشود و من همیشه نفر دوم فلانی بودهام و ایشان اگر بیاید من حتما نمیآیم.» من گفتم: «بنده چون قطعا تصمیم دارم نیایم بنابر این شما بیا و اگر آمدی من حمایت میکنم» و تا اندازهای هم که از دستم بر میآمد، وظیفهام را انجام دادم؛ راضی هم هستم و برای موفقیت ایشان هم همواره دعا میکنم. »
ارسال نظر