به شکست پروژه عربستان افتخار می‌کنیم

سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم هفتمین روز شهادت "علی فیاض" معروف به حاج علاء از فرماندهان حزب الله در سوریه، توان ملی را بالاترین بازدارندگی دانست و به اتهامات رژیم سعودی علیه این حزب پاسخ داد.

نصرالله: تکیه بر نهادهای عربی"سراب" است

به گزارش گلستان24،مراسم بزرگداشت شهید علی احمد فیاض معروف به حاج علاء از سوی  حزب الله در روستای انصاریه در جنوب لبنان برگزارمی شود. سید حسن نصرالله هفته گذشته نیز درباره آخرین مسایل لبنان و تازه ترین تحولات منطقه سخنرانی کرد.

در ابتدای این مراسم مستندی از مجاهدت شهید "احمد فیاض" در جبهه‌های نبرد از شبکه المنار لبنان پخش شد.

تجلیل نصرالله از مجاهدت‌های شهید حاج علاء

سید حسن نصرالله در ابتدای سخنانش که به طور مستقیم از شبکه تلویزیونی المنار در حال پخش است، گفت: ابتدا لازم می‌دانم از حضور تمام عزیزان تشکر کنم و به خانواده شهید علاء تبریک و تسلیت می‌گویم. همچنین لازم می‌دانم به خانواده تمام شهدایی که در جبهه‌های دیگر جنگیدند و به درجه شهادت نایل آمدند تسلیت می گویم خواه در جبهه شهید علاء بودند یا در جبهه دیگر جنگیدند.

وی افزود: همچنین لازم می دانم شهادت رزمندگان ارتش سوریه و کمیته‌های مردمی در جبهه‌های رزم سوریه را تسلیت بگویم. لازم می‌دانم به فرزند این شهید هادی درود بفرستم به خاطر این روحیه بالایی که داشته و دارد و خطاب به هادی فرزند این شهید می‌گویم انشاء الله شما و دیگر برادرانتان در مسیر پدر بزرگوارتان گام برداریم و راه ایشان را ادامه دهید.

می‌خواهم در این سخنرانی درباره مراحل مختلفی که شهید علی در آن به سر برد تا این که در جبهه سوریه به شهادت رسید صحبت کنم. یعنی از جبهه جنوب لبنان تا جبهه بوسنی تا جبهه عراق و سرانجام در جبهه سوریه به زندگی شهید در این جبهه به پایان رسید.

به گزارش تسنیم، نصرالله در ادامه سخنانش افزود: در هر یک از این مراحل قصد دارم به نکات و مسائل مهمی که حتی مربوط به رویدادهای کنونی مرحله فعلی است اشاره کنم و در پایان سخنرانی هم می‌کوشم درباره تحولات و توصیف‌ها (اتهامات اخیر علیه حزب الله) که برای ما عنوان شده بود، صحبت کنم.

در بخش مربوط به مقاومت باید بگویم که علاء از همان عنفوان جوانی به مقاومت پیوستند و از همان ابتدا به عنوان یکی از رزمندگان جبهه جنوب حاضر شدند. از این رو باید بگویم که بخش اعظم امر خود را در میادین جنگ گذراندند و سرانجام نیز به عنوان یکی از فرماندهان جبهه به خیل شهادت نائل آمدند. هر یک از عملیات مقاومت را که بخواهیم به یاد آوریم در آن اثری از حاج علاء به چشم می‌خورد.

این شهید فرمانده در بیش از یک محور در جبهه های جنوب شرکت داشت و بیش از یک نوع عمل جهادی را از این شهید ما می‌دیدیم تا این که به سرعت به عنوان یکی از فرماندهان مقاومت و یکی از نخبگان رزمنده تبدیل شد.

این شهید فرمانده با جانفشانی‌هایش و جانفشانی تمام رزمندگان مقاومت و شهدای مقاومت توانستند پیروزی سال 2000 میلادی را محقق سازند و طولی نگذشت که در سال 2006 به یکی از فرماندهان دلاور مقاومت تبدیل شد.

در بخش دیگری از فعالیت‌های این شهید می‌توان او را یکی از فرماندهان زیر ساخت‌های توان مقاومت دانست. او در کنار شهید حاج عماد مقنیه برای پیشبرد توان و قدرت بازدارندگی مقاومت تلاش کردند تا این که این مقاومت رشد کرد، بزرگ شد پیشرفت کرد تا این که اکنون به یک قدرت واقعی تبدیل شده به گونه‌ای که دشمن اسرائیلی از آن واهمه دارد و حساب آن را می‌کند.

 این همان مقاومتی است که از سال 2000 تا 2006 پیروزی آفرین بود حاج علاء نماینده نسلی از جوانان لبنانی است که گزینه‌ مقاومت را برگزیدند. بعد از سال 1982 و یورش دشمن صهیونیست جوانان لبنانی می‌توانستند گزینه‌ها و مقاصد مختلفی را برای خود انتخاب کنند.

علاء و برادران او همچون سایر رزمندگان در جنبش امل و دیگر گروه‌های مقاومت در انتظار راهبرد عربی مشترک نبودند، یعنی آنها در انتظار تصمیم‌های اتحادیه عرب نماندند و حتی منتظر رسیدن عرب‌ها به یک اجماع کلی نبودند.

مقاومت گزینه ما باقی خواهد ماند

 همه ما لبنانی‌ها خوب می‌دانیم و به درستی این واقعیت را درک می‌کنیم که اگر قرار بود منتظر راهبرد عربی مشترک می‌بودیم و منتظر تصمیم‌ اتحادیه عرب می‌نشستیم هم اکنون اسرائیل در جنوب لبنان و در بیروت پایتخت این کشور و حومه آن مستقر بود.  اگر نگویم که تمام لبنان اکنون در اختیار دشمن صهیونیست قرار می‌گرفت.

 اگر مقاومت مردمی لبنان نبود امروزه اسرائیل بر کل لبنان حاکم می‌شد و اکنون لبنان به صورت مستعمره‌ای در اختیار اسرائیل بود و جوانان لبنانی همگی در بازداشتگاه‌های اسرائیلی بودند.گزینه‌ها برای آزادی سرزمین‌مان مقاومت بود و مقاومت همواره گزینه ما باقی خواهد ماند.

ایران و سوریه همواره در کنار مقاومت بودند

به گزارش تسنیم، باقی ماندن سرزمین ما که مزارعه شبعا است حال و روزش و حکمی که در خصوص آن جاری می‌شود حکم باقی سرزمین‌هایی است که در اشغال رژیم صهیونیستی است. اگر بخواهیم به انتظارمان ادامه دهیم این مناطق را هم از دست خواهیم داد. در این خصوص باید از موضع سوریه و ایران که در کنار مقاومت بودند یاد کنیم، بسیاری از کشورهای عربی که ما را جزو تروریست‌ها می‌خوانند ارتباطتشان با مقاومت چیست، آنها هیچ ارتباطی با این مسئله ندارند و آنها حتی به اموال و تصمیم‌گیری‌های سیاسی هم ارتباطی ندارند و در این باره تنها ما نظام سوریه را مستثنی قرار می‌دهیم. آیا واقعا در بین کشورهای عربی یک نظام عربی را می‌شناسید که می‌تواند سلاح به مقاومت ارائه دهد.

 بسیار خوب اگر ما تروریست هستیم نهادهای عربی بفرمایند و سلاح مورد نیاز مقاومت فلسطینی را ارائه دهند، این نهادهای عربی هیچ ارتباطی به مقاومت و پیروزی‌های آن ندارند.

مثلث ارتش، ملت و مقاومت چه زمانی شکل گرفت

 شهید علاء ایمان داشت که آن چیزی که بر مقاومت حاکم است قدرت ذاتی آن است و همین مسئله به مرور زمان پیشرفته‌تر شد تا اینکه اصطلاح ارتش، ملت و مقاومت شکل گرفت.

آن چیزی که این ملت را مصون می‌دارد ارتش، ملت و مقاومت است. و کسانی که انتظار دارند اتحادیه عرب یا اجماع عربی  بتواند مانع اسرائیل از تجاوز به خاک لبنان شود یا از لبنان در برابر دشمنی‌های اسرائیل حمایت کند به مانند کسی است که به سراب چشم امید دوخته است و چنین کسانی در توهم به سر می‌برند.

از اعراب هیچ انتظاری نداریم

 ما در سال 2006 به آنها تنها اعلام کردیم از شما هیچ چیز نمی‌خواهیم جز این که دست از سر ما بردارید. امروز بار دیگر همان مسئله را تکرار می‌کنیم به آنها می‌گوییم از شما هیچ چیزی نمی‌خواهیم فقط ما را رها کنید، مقاومت را به حال خود واگذارید، ملت را رها کنید و این کشور را به حال خودش واگذارید.

 آنها هرگز به ما کمک نکردند بلکه همواره بر ضد مقاومت تلاش می‌کردند، حتی اسرائیل هم اعلام کرده بود که هیچ رژیم عربی از این رژیم نخواست تا به تجاوزش به لبنان پایان دهد بلکه اعلام کرد رژیم های عربی خواهان ادامه تجاوز بودند و این مسئله بار دیگر در تجاوز اسرائیل به نوار غزه تکرار شد.

توان ملی بالاترین بازدارندگی است

 آنچه امروز می‌خواهم در حضور شهید علاء اعلام کنم این است، این توان ملی خودجوش تنها چیزی است که می‌تواند از این کشور حمایت کند و این توان ثابت کرده که می‌تواند قدرت بازدارندگی بالایی در برابر دشمن داشته باشد. دشمنی که همه روزه در خصوص مقاومت در لبنان و توانایی‌هایش سخن می‌راند.

 چشم امید بستن به نهادهای عربی و سازمان‌های اتحادیه عرب حتی اگر به آنها توجه کنیم کار به جایی نمی‌برد سودمند هم نخواهد بود از همین رو باید بگویم که این مقاومت با تمام دست‌آوردهایی که داشته، توانسته این اعتماد را به خود جلب کند و در نزد ملت‌های عربی و اسلامی احترام و قداست خود را به دست آورد و ما به درستی می‌دانیم که پیامبر گرامی اسلام هم فرموده‌اند صلاح و نیکی یک امت در خود آن امت است تا روز قیامت.

حمایت های مردمی از مقاومت قابل پیش بینی بود

به گزاش تسنیم، سید حسن نصرالله ادامه داد:  از این رو انتظار می‌رفت که چنین بازتاب‌های مردمی در قبال این تصمیم‌های کورکورانه و ظالمانه‌ای که نسبت به حزب‌الله داده شده و آن را سازمان تروریستی خوانده‌اند از سوی مردم صادر شود. چرا که مقاومت امروزه به عنوان تنها افق موجود در برابر دیدگان ملت‌ها برای باز پس گیری مقدسات و مقاومت است.

اسرائیل همه روزه به عرب‌ها توهین می‌کند

در خصوص موضوع مقاومت و سخن گفتن درباره بزرگی عربی و هویت عربی و حقوق عرب می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم، چه کسی واقعا به عرب‌ها و امّت عربی و ارتش‌های عربی و حاکمان عرب تاکنون به مانند اسرائیل توهین کرده است؟ اسرائیل همه روزه به آنها توهین می‌کند آن زمان که سرزمین‌های آنها را در اشغال نگاه می‌دارد و مردم فلسطین را می‌کشد و امروز هم تجاوز جدیدی به مسجد الاقصی صورت می‌گیرد اینها همه توهین است . واقعا از سال 1967 تا به امروز در قبال این مسائل چه کردید؟ و قصد دارید از این پس چه کنید؟ برعکس آنچه گفته شد اگر ارتشی یا نظامی می‌خواست یا بخواهد همچون مصر و سوریه یا مقاومتی بخواهد در برابر اسرائیل بجنگد و مقدسات را بازپس گیرد آیا بر ضد آن توطئه نمی‌چیدید؟ آیا بر ضد این سازمان‌ها و ارتش‌ها و مقاومت‌ها توطئه نمی‌کردید؟ و منظور من در راس این رژیم‌های، رژیم سعودی است.  آیا آنها شیعه بودند؟

موضوع شیعه و سنی بهانه و دروغ است

موضوع شیعه و سنی بهانه است، دروغ است، آیا جمال عبدالناصر شیعه بود؟ یا این که مقاومت فلسطینی شیعی است؟ بیایید سئوال کنیم چگونه این رژیم‌های عربی بر ضد این تلاش‌ها توطئه چیدند. تضمین لازم برای حفظ تاج و تخت این نظام‌ها حمایت از اسرائیل و بقای موجودیت این رژیم است.

مقاومت لبنان کرامت را به اعراب بازگرداند

 به همین دلیل این کشورها و رژیم‌ها همواره در مقابل نظام‌هایی که از مقاومت و جنبش‌های مقاومت حمایت می‌کردند صف‌آرایی می‌نمودند از این رو می‌گویم آنچه که امروز در قبال ما روی می‌دهد ادامه همان راهبرد گذشته آنان است. این مقاومتی که امروز در لبنان آن را تروریسم می‌خوانید همان مقاومتی است که بخشی از بزرگی و کرامت عربی شما را توانست بازگرداند.

مبارزه شهید علاء در بوسنی

 در بخش دوم سخنانم واقعا نمی‌خواستم درباره موضوع بوسنی صحبت کنم، اگر موضوع شهید علاء مطرح نمی‌شد، شهید علاءیی که معروف به علاء بوسنی بود. می خواهیم از این طریق ادای دینی به شهید علاء کرده باشیم و از این طریق می خواهیم درباره برخی از سازمان‌ها و گروه‌های تروریستی هم صحبت کرده باشیم.

 در آغاز دهه 80 از قرن گذشته میلادی نبرد سنگینی در بوسنی و هرزگوین صورت گرفت، مسلمانان در آنجا مستضعف بودند و نیروهای صرب و بوسنی قتل  عام‌های فجیعی را در حق این مسلمانان روا داشتند. شهرها و روستاهایی ویران شدند به زنان و نوامیس‌شان تعرض شد در آن روزی که فاجعه شکل گرفته بود در لبنان دو موضع در قبال آن می‌گرفتند کسانی بودند که با اهالی بوسنی ابراز همدردی می‌کردند و گروهی دیگر که حامل افکار سعودی بودند در مقابل آنها می‌ایستادند.

در آنجا و در آن مرحله تصمیم بر این گرفته شد تا مسیحیان لبنان را مسئول آن فاجعه بدانند، از این رو تصمیم گرفتند به مسیحیان در لبنان حمله‌ور شوند و عملا نیز این گروه کوچک تندرو که اصلا نماینده اهل سنت و جماعت در لبنان نبودند، بلکه حتی سنی‌ها را هم تکفیر می‌کردند دست به این اقدامات زدند. اقدام به بمب‌گذاری در زیر پل‌ها کردند و برخی از تجاوزها هم صورت گرفت.

 اما مسئله حل شد، گروه دوم مسئولیت آن حوادث را به کسی یا به مسیحیان لبنان نسبت ندادند بلکه معتقد بودند اگر کسی می خواهد در این خصوص موضع‌گیری کند بهتر است که به آنجا برود و برای این که کمک کند در آنجا حضور داشته باشد.

حمایت حزب الله از مردم بوسنی ابعاد انسانی داشت

حزب‌الله طرفدار گروه دوم بود، اگرچه ما در آن زمان یک جنبش نو پا بودیم و توانایی‌های کوچک و محدودی داشتیم اما حاج علاء و برخی‌ از برادرانش لبنان را به مقصد بوسنی به سرزمینی که هیچ چیزی از آن نمی‌شناختند عزیمت کردند این عزیمت تنها جنبه انسانی و اخلاقی داشته است. چرا که این تصمیمی بود بین خودمان و خدای خودمان.

 و زمانی که در خلوت خود می‌نشینیم این احساس را می‌کنیم که آن چیزی را که می‌توانستیم در آن زمان انجام دهیم، انجام دادیم و در آن زمان ما قادر نبودیم هزاران نفر را اعزام کنیم یا به آنجا سلاح بفرستیم ما در این خصوص با دولت بوسنی ارتباط داشتیم و حتی در آن نبرد شهید رمزی مهدی به شهادت رسید و جوانان ما در آن سرزمین برای مدت طولانی حضور یافتند و در کنار رزمندگان بوسنی جنگیدند، آیا شما این را تروریسم می‌دانید؟

دلیل حضور مقاومت در بوسنی

ما به بوسنی نرفتیم تا در تصمیم‌گیری سیاسی بوسنی دخالت کرده‌ باشیم بلکه ما به بوسنی رفتیم تا به مردمی که در آنجا هر روز قتل عام می‌شدند کمک کنیم. باید این موضوع را از نظر اخلاقی، دینی و قانونی بررسی کنیم.

به گزارش تسنیم، نصرالله خطاب به کسانی که مقاومت را امروز متهم به تروریسم می‌کنند ، گفت: ما  یک مقاومت مذهبی هستیم این را می‌گویم آیا در بوسنی  شیعه‌ای وجود داشت که ما از آنها دفاع می‌کردیم؟ مسلمانان در بوسنی همه از اهل سنت و جماعت بوده و هستند، علاءیی که امروز در مراسمش حضور داریم خانواده و مقاومت و سرزمین اشغال شده خود را رها کرد و به سمت بوسنی رهسپار شد، عازم شد تا برای دفاع از شرف برادران مسلمان اهل سنت و جماعت در بوسنی بجنگد. آیا با چنین اقداماتی ما مذهبی و طایفه گرا خواهیم بود؟

حضور شهید علاء در عراق

 در بخش مربوط به عراق پیش از پرداختن به موضوع عراق حاج علاء و برادرانش به سوریه رهسپار شده بودند از این رو به این موضوع بعدا اشاره خواهم کرد، زمانی که داعش به موصل و الانبار و بخشی از استان صلاح الدین و کرکوک حمله کرد و آنجا را اشغال کرد داعش به نزدیکی‌های بغداد رسید و در آن شرایط کل عراق در معرض تهدید قرار داشت.

جادو به جادوگر بازگشت

داعش در عراق به کل ملت عراق توهین و تجاوز کرد و سنی ، شیعی ، مسیحی و ایزدی همه را قتل عام کرد و هیچ کس از تیررس آن در امان نبود و آن بلایی که بر سر اهل سنت در عراق توسط داعش حاصل شد بسیار خطرناک‌تر و بزرگ‌تر از بلایی بود که بر سر شیعیان آمده بود. این همان داعشی است که امروز در عراق می‌بینیم.داعشی که حتی برخی از کشورهای عربی از آن احساس تهدید می‌کنند. اکنون در خصوص برخی از کشورهای عربی باید بگویم که سِحر جادوگر بر ضد او شده است.

 در آن روز عراقی‌ها دولت، احزاب و علما همه خواستار آن شدند تا ملت عراق به صورت یکپارچه برای مقابله با آن به پا خیزند و بالاترین صدایی که در بین تمام این صداها شنیده می‌شد صدای مرجعیت بود و دعوت به جهاد از سوی مرجعیت حاصل شد. بعد از این خواسته مرجعیت دهها هزار تن از جوانان عراقی به جبهه‌های جنگ شتافتند.

بعد از آن بود که برادران عراقی از ما کمک خواستند از ما نمی‌خواستند که رزمنده برایشان اعزام کنیم بلکه از ما فرمانده می‌خواستند، آنها از ما کادری می‌خواستند که بتواند به آنها در صف آرایی،‌آموزش و عملیات میدانی در برخی از اماکن حساس تعلیم لازم صورت گیرد. این همان دعشی است که ملت عراق و ملت‌های منطقه را تهدید می‌کرد و اکنون هم تهدید می‌کند. این داعش عتبات مقدسه در عراق را هم تهدید می‌کند.

 این تلاشی است که باید از سوی ما صورت بگیرد و ما هم آن را انجام می‌دهیم، آیا در آن زمان کسی از ما انتظار داشت که ما منتظر بنشینیم و ببینیم اتحادیه عرب و یا اجماع عربی چه تصمیمی‌ می‌گیرند؟ آیا واقعا چنین انتظاری داشتید خدا خیرتان دهد.

حضور حزب الله در عراق برای مبارزه با داعش

در نیمه‌های شب بود که ما گروهی بزرگ از فرماندهان خود را از جبهه‌ها به عقب فراخواندیم و آنها را به عراق اعزام کردیم، ما این اقدام را به صورت محرمانه و بدون هیچ تبلیغات انجام دادیم، بدون اینکه بخواهیم دستاورد سیاسی یا غیرسیاسی داشته باشیم. ما در عراق می‌جنگیدیم و فرمانده‌هان ما در این جنگ عراقی بودند، ما برای عراق رفتیم و نه برای دخالت در مسائل داخلی عراقی‌ها نه آنگونه که عربستان سعودی بیش از یک کشور عربی انجام می‌دهد. این یک وظیفه ملی، عربی و اخلاقی و دینی بود، نبرد ما بر این اساس در عراق صورت گرفت و تا به امروز هم ما گروهی داریم که در عراق می‌جنگند.

پاسخ حزب الله به تصمیم شورای همکاری خلیج فارس

 واقعا جرمی که حزب‌الله مرتکب شده تا متهم به دخالت در عراق شده چیست؟ در مقابله با چه کسی این اتهام به ما نسبت داده شد؟ آیا تنها به دلیل مقابله با داعش است؟ داعشی که تمام جهانیان بر تروریستی بودنش اذعان دارند، داعشی که حتی اتحادیه عرب و شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و شورای وزرای کشور عرب همگی اذعان داشتند که این یک گروه تروریستی است ما با همین سازمان تروریستی می‌جنگیم سازمانی که جهانیان همه آن را تروریستی خواندند آیا در چنین صورتی ما متهم می‌شویم؟

اگر تحت فرمان آمریکا بودیم هرگز ما را تروریسم نمی‌نامیدند

 امروزه چه کسی در عراق معادله را تغییر می‌دهد، خود عراقی‌ها، ما به عراق رفتیم آن هم به صورت کاملا محرمانه شماها بودید که به فرماندهی آمریکا ائتلاف به ظاهر بین‌المللی تشکیل دادید تا به امروز در عراق برای مبارزه با تروریسم چه کردید؟ ما به این دلیل که در عراق تحت فرمان فرماندهی عراقی بودیم و می‌جنگیدیم تروریسم خوانده شدیم اگر تحت فرمان فرماندهی آمریکایی می‌جنگیدیم هرگز ما را تروریسم نمی‌خواندند! ائتلاف اسلامی به فرماندهی آمریکا تشکیل می‌دهند چگونه می‌خواهید این مسئله را تفسیر کنید؟

اگر نیروهای مردمی عراق نبود داعش در کاخ‌های رژیم‌های عربی بود

ما در عراق حضور داشتیم و تاکنون هم حضور داریم و تحت فرماندهی عراقی می‌جنگیم، برخی از مقامات کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می‌گویند اکنون که در حال نابودی داعش هستیم باید حزب‌الله و کمیته‌های مردمی را هم نابود کنیم، من خطاب به آن شخص می‌گویم اگر کمیته مردمی در عراق نبود امروز داعش در داخل کاخ‌های شما بودند و زنان‌تان را اسیر گرفته بودند، اما این عراقی‌ها هستند که امروز بهای دور کردند این خطر از شما را می‌پردازند بهای دور کردن خطر از کل منطقه و ملت‌های منطقه و به جای این که از آنها تشکر کنیم اینگونه پاسخ زحمات‌ها و تلاش‌های آنها را می‌دهید.

هیچ کس از شما انتظار اقدام پسندیده‌ای ندارد ولی واقعا چرا تا این اندازه دشمنی می‌کنید، کسانی که این همه در حق شما جانفشانی می‌کنید به این صورت محکوم می‌کنید، عراقی‌هایی که هزاران شهید را در میادین جنگ تقدیم کردند و این خود عراقی‌ها هستند که تنها می‌توانند سرزمین خود را بازپس گیرند. این کل داستان ما در عراق است. آیا تمام هرآنچه که گفته شد تروریسم است؟

 وجدان عربی می‌طلبد تا هر انسان عربی برای دفاع از مقدسات امّت و عراقی ها در عراق بپا خیزد و کسی که چنین اقدامی نکند از شهامت عربی و وجدان عربی به دور است.

حضور شهید علاء در سوریه و دلایل حضور حزب الله در نبرد

 در خصوص جبهه سوریه علاء بوسنی از نخستین کسانی بود تصمیم گرفت به جبهه سوریه عزیمت کند نمی‌خواهم تکرار کنم دلایلی که برای رفتن به سوریه داشتیم، ما دیدگاه خود را در این خصوص و برداشت خود را درباره تحولات سوریه در سال‌های گذشته اعلام کردیم و حتی اعلام کردیم که چه مسائلی در پس پرده بود تا این جنگ در سوریه صورت گرفت. ما تشخیص دادیم که مسئولیت ما بر آن است که در آن جنگ شرکت کنیم و این دیدگاه ما هم قابل بررسی است و من حتی خواستار این هستم که بیایند و این مسئله را مورد بررسی قرار دهند و اگر اختلاف نظری و دیدگاهی مغایری با دیدگاه ما وجود دارد مطرح شود و حق مطلب ایجاب می‌کند که دیدگاه ما را هم بشنوید و آنچه گفتیم و گفتند و در حق ما گفته شد همه مورد توجه قرار گیرد و بدانند که اسرائیل چه می‌خواست و آمریکایی چه می‌خواهد و برخی کشورهای عربی به دنبال چه هستند.

 زمانی که تشخیص دادیم برای انجام وظیفه شتاب کردیم و این کوچکترین حد مطلوب برای انجام یک فریضه است، دمشق در معرض خطر بود و بارگاه سیده زینب در معرض خطر بود، این بعد از القصیر بود و رفته رفته اوضاع بحرانی‌تر می‌شد و ما هرگز علاقه نداشتیم اوضاع  به این منوال پیش رود.  چرا که ما پیش از عزیمت به جایی ابتدا موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهیم بعدا عزیمت می‌کنیم.

برای حضور در سوریه، از ایران و سوریه دستور نمی‌گیریم

اما از جمله نخستین کسانی که به سوریه شتافتند حاج علاء بود او در این باره دیدگاه و نظر و عقیده‌ای داشت و فرماندهی میدان نبرد را بر عهده داشت بار اول در میدان جنگ زخمی شد، او می‌توانست بعد از این جراحت استراحت کند اما بلافاصله به میدان جنگ بازگشت تا این که بار دیگر زخمی شد باز هم شفا یافت و به سوریه بازگشت، او 7 فرزند دارد او در آن شرایط می‌توانست از ما بخواهد که معاف شود و استراحت کند اما چون علاء و برادرانش دیدگاه واضحی درباره مسئله سوریه داشتند ترجیح دادند به سوریه بازگردند.

به گزارش تسنیم، سید حسن نصرالله در ادامه گفت:  ما در خصوص تصمیم‌گیری برای جنگ در سوریه هیچ دستوری از سوریه و ایران نمی‌گیریم بلکه این دیدگاه و ایمان و درک و بصیرت ما در در خصوص مسئله سوریه نشان می‌دهد.

بحران در مناسبات لبنان و عربستان / خشم عربستان قابل درک است

چالشی که اخیرا از طرف عربستان سعودی در قبال لبنان شکل گرفته در باقی مانده سخنرانی امروز به آن اشاره خواهم کرد.امروز لبنان در برابر خشم عربستان سعودی قرار دارد، اما چرا عربستان سعودی خشمگین شده است؟ همه به دنبال علت این مسئله هستند، در سخنرانی قبل کمی در این باره صحبت کردم اما امروز می‌خواهم بگویم خشم عربستان سعودی را درک می‌کنم چرا که هر زمان کسی شکست بخورد، خشمگین می‌شود و اگر می‌توانست کاری بکند کاری انجام می‌داد.

 هم اکنون در سوریه خشم عربستان سعودی بسیار زیاد است اما این مسئله تنها در ماههای نخست بود، در آن زمان بود که ما با معارضه در سوریه در آن زمان صحبت کردیم و اعلام کردیم که نظام و رهبری در سوریه خواهان گفتگو است، اما آنها همواره مخالفت می‌کردند و انتظار داشتند پایان مسائل ظرف چند ماه اندک حاصل شود و کسانی که بازیگردان این بازی در آن زمان بودند عربستان سعودی بود و حتی در آن زمان که یکی از شاهزادگان از اردن این نبرد را اداره می‌کرد و اموال و سلاح لازم را ارائه می‌داد.

امید عربستان در سوریه نقش برآب شد

امروز بعد از گذشت 5 سال امید و آرزوهایشان نقش بر آب شد و شکست بزرگی حاصل شده و تمام شرط بندی‌های آنها به شکست انجامیده است، آنها امید داشتند که ناتو و آمریکا وارد عمل شوند آنها انتظار داشتند که آمریکایی‌ها به نفع آنها وارد عمل شود، آنها نمی‌دانستند که آمریکایی‌ها تمام جهانیان را سرگرم پروژه خود ساخته‌اند. همین مسئله در خصوص یمن هم صدق می‌کند چرا که انتظار داشتند نبرد در یمن ظرف تنها چند روز به پایان برسد.

عربستان در یمن با رسوایی بزرگی روبرو است

 یمنی‌ها قبل از آغاز جنگ کار گفت‌وگوها را به پایان رسانده بودند و همه چیز در صنعا تمام شده بود، اما عربستان سعودی تصمیم گرفت راه‌حل نظامی را در پیش‌گیرد، بهایی که امروز عربستان سعودی به دلیل جنگش بر ضد یمن می‌پردازد بسیار زیاد است، رسوایی بزرگ در این است که عربستان سعودی تحت عنوان نبرد بر ضد حوثی‌ها توانسته بود تمام جهانیان را متقاعد سازد تا این گروه را تروریستی اعلام کند و از این طریق بر استان‌های جنوبی یمن سلطه یابد.

حمله تروریستی به خانه سالمندان در عدن

دو روز قبل خانه سالمندانی در عدن که در آن گروهی از راهبه‌ها خدمت می‌کردند و پرستارانی در آن انجام وظیفه می‌کردند از سوی گروه‌های تروریستی تحت این عنوان که این خانه سالمندان را کفار اداره می‌کنند مورد حمله قرار دادند و همه آنها را سر بریدند آنها وارد این خانه این سالمندان شدند و راهبه‌ها و هندی‌ها را کشتند و حتی مسلمانانی که قصد داشتند از آنها دفاع کنند سربریدند، اما این تفکر داعشی را نشان می‌دهد که در سایه حضور نیروهای سعودی صورت می‌گیرد آنها سرزمین‌هایی را که به دست می‌گیرند به داعش و القاعده تقدیم می‌کنند آنها شکست خوردند و شکست هم خواهند خورد و من ایمان کامل دارم به تمام آنچه که تا به امروز از همان روز نخست در این باره گفتم. هیچ راهی نیست مگر آن که ملت یمن پیروز شود چرا که این ملت یمن است که مقاومت می‌کند و ایستادگی و پایداری از خود نشان می‌دهد و این ملت شکست نمی‌خورد.

ما به شکست دادن پروژه عربستان در منطقه افتخار می‌کنیم

 به گزارش تسنیم، سید حسن نصراللله در ادامه سخنانش اظهار داشت: عربستان سعودی در سوریه ، یمن، لبنان و بحرین شکست خورده است، شکست آنها در بحرین در نتوانستن آنها برای پایان دادن انتفاضه مردمی محقق شده است. بعد از آن است که آنها ما را مسئول این شکست می‌دانند و در این مسئله مبالغه می‌کنند ما از آنها تشکر می‌کنیم چرا که به این صورت آنها ثابت کردند که حزب‌الله مسئولیت بزرگی در شکست دادن پروژه‌های آنها و جنگ‌هایشان بر عهده دارد ما به این مسئله افتخار می‌کنیم هم در دنیا و هم در آخرت، این مسئله مبالغه آمیز است چرا که ما در این حد نیستیم.

دلیل خشم سعودی‌ها از مقاومت لبنان

 آنها از ما به خشم آمدند و خشم‌شان تمام لبنان را فرا گرفته است، چرا آنها این خشم‌ را بر لبنان گرفته‌اند؟ چرا که می‌خواهند ملت لبنان از ما خشمگین شود. اما لبنانی‌ها هرگز چنین نمی‌کنند چرا که آنها می‌دانند که پروژه عربستان سعودی در سوریه هدفش سرنگونی نظام بود و بعد از آن برایشان مهم نبود که چه کسی در سوریه حاکم می‌شود همین پروژه را در یمن هم دنبال می‌کنند.

 اگر داعش ایستادگی می‌کرد و داعش و النصره بر سوریه سلطه پیدا می‌کردند لبنان و مسیحیان لبنان و میانه‌روهای لبنان اکنون کجا بودند؟

مدافعان واقعی منافع ملی لبنان

 آن کسانی که امروز در برابر عربستان سعودی در سوریه می‌ایستند مدافعان واقعی منافع ملی لبنان هستند، هرگز نمی‌توان لبنانی‌ها را به خاطر موضع‌شان در سوریه و مخالفت‌ آنها با سلطه گروه‌های تروریستی و تکفیری بر نظام در سوریه مورد بازخواست قرار داد، چرا که پس از آن کودکان لبنانی را سر می‌بریدند.

بعد از آن بود که بهانه‌ها شروع شد ما حتی یک سلاح هم از ارتش نگرفتیم حال می‌بینیم امروز حزب الله را در فهرست سازمان‌های تروریستی شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس قرار داده‌اند. بعد از آن بود که شورای وزرای کشورهای عرب هم همین موضع را گرفتند و پس از پایان نشست‌شان حزب‌الله را یک سازمان تروریستی در نظر گرفتند.

تمجید نصرالله از موضع گیری تونس

آنها انتظار داشتند کسی این مسئله را مورد بررسی و مناقشه قرار ندهد، اما بلافاصله موضع عراقی، الجزایری و لبنانی و موضع دیگر کشورها در این باره مطرح شد و بیانیه بدون اجماع عربی صادر شد.

پس از آن بود که واکنش‌ها یک به یک عیان شد و موضع تونس در این باره بزرگترین موضع‌گیری بود. چرا که شاید این موضع‌گیری به این دلیل بود که این نشست در خاک این کشور برگزار شده بود، همچنین موضعی‌ بزرگ از سوی ملت تونس و احزاب تونسی و نشریات و جمعیت‌ها در این کشور صادر شد تا این که موضع رسمی کشور به نقل از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه صادر شد و خواستار حل این مشکل شدند.

 از این رو من از رئیس جمهور و ملت تونس تشکر می‌کنم، چرا که آنها موضع واقعی خود را و موضع حقیقی امّت را بیان کردند در حالی که ما از آنها هرگز نخواسته بودیم موضع‌شان را بیان کنند. ما در حزب‌الله به این توافق رسیده بودیم که از هیچ کس، هیچ موضعی نخواهیم تا هیچ کس با ما در تنگنا قرار نگیرد. موضع تونس بسیار بزرگ است، موضع دیگر کشورهای عربی و اسلامی در سطح مردمی هم بسیار عالی‌ است اما در سطح رسمی می‌توان از موضع الجزایر یاد کرد، ما از تمام کسانی که اعلام همبستگی کردند و از ما دفاع کردند و این تصمیم کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را محکوم نمودند تشکر می‌کنیم از کسانی که هم بیانیه وزرای کشورهای عرب را محکوم کردند قدردانی می‌کنیم.

61- اهمیت و جایگاه آنچه حاصل شد این است که این مسئله جایگاه واقعی مقاومت نزد ملت‌های عربی را نشان می‌دهد و کسی که می‌خواهد بگوید مقاومت به پایان کارش رسیده سخت در اشتباه است.

62- صدای فریادهایی که در روزهای اخیر شنیدیم ارزشش بسیار بالاست حتی با تظاهرات میلیونی که در گذشته می‌گرفت قابل مقایسه نیست، چرا که امروزه سلطه تکفیری‌های دینی و سیاسی دیده می‌شود از این رو هرکسی در این روزها موضعی از خود نشان داده در واقع منافع خود را در معرض خطر قرار داده است چرا که چنین کسانی که موضع‌گیری کردند در برابر خشم پادشاهان و شاهزادگان و در برابر خشم عربستان ایستاده‌اند.

63- عربستان سعودی در این بین به لبنانی‌ها و عرب‌ها اجازه نمی‌دهد در برابر تصمیم‌هایش مخالفت کند این فریادی واقعی در برابر سلطانی پست و سلطه‌گر که به مال و تکفیر سیاسی و دینی خود افتخار می‌کند می‌باشد.

64- اهمیت واکنش‌های رسمی و مردمی در آن است که به مثابه پیامی قوی به اسرائیل است، اسرائیلی که در 2 سخنرانی قبلی خود اعلام کردم هم اکنون معتقد است فرصتی وجود دارد تا خود را به عنوان حامی اهل سنت نشان دهد، برخی از دجال صفتان هستند که سخنان من را تحریف کردند و گفتند که من از وجود پیمانی بین اهل سنت و اسرائیل به میان آورده‌ام و من هرگز چنین چیزی نگفته‌ام. بلکه گفتم اسرائیل خود را چنین وانمود می‌کند و گفتم کسانی هستند که با اسرائیل همکاری می‌کنند و شاید بتوان به آنچه پادشان بحرین در این باره گفت توجه کرد.

65- پیام این واکنش‌ها به اسرائیل این است که روزی فراخواهد رسید که در آن روز دیگر وجود شما طبیعی نخواهد بود روزی نخواهد بود که شما را در آن بپذیریم یا اینکه بخواهیم خودتان را دوستان ملت‌های عربی و اسلامی جا بزنید، شما‌ها دشمنان هستید و تروریست باقی خواهید ماند.

66- اسرائیلی که فلسطین و مقدسات را اشغال کرده است باید چنین پاسخی را دریافت می‌کرد اسرائیلی که فلسطینیان را می‌کشد و آنها را آواره می‌سازد و در بخش‌های مختلفی از جهان و در کشورهای عربی تعقیب می‌کند و نهادهای عربی در این باره هیچ کاری انجام نمی‌دهند.

67- اسرائیل این پیام را دریافت کرده که دشمن است و دشمن باقی خواهند ماند و هیچ نظام عربی نمی‌تواند روابطش را با اسرائیل عادی کند، نه آل سعود و نه غیر آل سعود و نه نظام حاکمی و نظام مجیزگوی پادشاهان، نه فقهای پادشاهان و نه رسانه‌هایی که میلیون‌ها دلار در این باره هزینه می‌کنند. نه ایجاد تفرقه دینی و مذهبی هیچیک نمی‌توانند به اسرائیل در این باره خدمت کنند.

منبع:تسنیم

ارسال نظر

آخرین اخبار