احمد علوی در مصاحبه با گلستان24؛

آیا این خیانت به انقلاب نیست که اصل تفکر انقلاب را بخاطر دستیابی به بعضی از راحتی های دنیوی فدا ساخته و برای مقاصد شوم حزبی و گروهی و فردی خود ، اعتقادات راسخ اوایل انقلابمان را زیر سوال ببریم حتی تهمت های ناروا به امام امت و معمار کبیر انقلاب بزنیم ؟

برخی دم از پیروی امام می زنند و در شیپور شعار سکولاری خود می دمند/ دم از سازش با آمریکا زدن خیانت به آرمان های انقلاب است

احمد علوی، فعال فرهنگی شهرستان گرگان، در مصاحبه اختصاصی با گلستان24، به مناسبت 12 فروردین و روز جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به صحبت های اخیر مقام معظم رهبری و خائن نامیدن کسانی که می گویند فردای دنیا فردای مذاکره است نه موشک و به آن آگاهی دارند، یادداشتی به شرح زیر نوشته است:

 

 احمدعلوی استکبارستیزی 1

 

«مسلما بحث در مورد اهداف تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بسیار زیاد است ولی همانطوری که در اولین فرمایش امام راحل بعد از رفراندم بزرگ سال 58 فرمودند استقرار عدل الهی هدف بود و هست لذا بالاترین هدف، تشکیل حکومت و نظامی براساس قوانین الهی جهت گسترش عدل و عدالت هست. حال این عدالت بخواهد در سطح یک جامعه کوچک خانواده یا شهر و کشور باشد یا در سطح جهان!

یعنی از تفسیر این مطلب پر مغز و ریشه دار و اعتقادی می توان به زیر مجموعه های اعتقادی و پایه ای دیگر رسید مثل استعمار و استثمار ستیزی و استقلال در مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تا برقراری عدالت اجتماعی و ...

مسلما در مجال این نوشتار کوتاه نیست که بتوان به همه این مسائل پرداخت ولی بعنوان اولین کلام و اصل مهم می توان جلوی یاوه گوئی های بعضی از افراد که دم از پیروی امام می زنند و در شیپور شعار سکولاری خود در قالب جدایی دین از سیاست می دمند، با صراحت لهجه گفت که این حکومت از ابتدای تشکیل خود، بر اساس اعتقادات دینی، الهی بنا نهاده شده است و این نظام قصد تشکیل یک حکومت از نوع مردم سالاری دینی را دارد که بر آن اساس، مهمترین اصل و مبانی فکری آن، گسترش عدالت اجتماعی در زمینه داخلی از بین بردن هرگونه یوغ استعمار و استثمار از جوامع بشری مخصوصا جامعه ایرانی در صحنه خارجی است.

 احمدعلوی استکبارستیزی 1

دومین نکته در ارتباط با این سوال احتمالی است که در مسائل عمده از جمله گسترش عدالت اجتماعی چه حد موفق بوده ایم؟

مسلما هر فرد منصف ایرانی بدون هرگونه تعصبی درقبال این سوال، جواب دلگرم کننده ای نخواهد داد بعبارتی درجه موفقیت را زیاد بالا نخواهد دانست هرچند که اعتقاد راسخ به اجرای آن را داشته باشد چرا که متاسفانه هنوز بعضی از دولتمردان گذشته وحال اعتقادی به برقراری عدالت اجتماعی به هرقیمتی ندارند یعنی توسعه مملکت را مهمتر از برقراری عدالت اجتماعی می دانند که پرداختن به این موضوع مهم خود نیاز به شکافتن عمیق آن دارد که شاید مجال آن در این نوشتار نباشد

به عبارتی شکافتن علت اصلی عدم تحقق کامل این شعار و هدف مهم انقلاب، خود نیاز به یک بحث مفصل دارد.

 

 احمدعلوی استکبارستیزی 12

 

ولی نکته سوم که قصد دارم بعلت بروز و بیان بعضی از شبهه ها در این ایام، بیشتر به آن بپردازم تفکر و ایده استعمار ستیزی و روحیه مقاومت و زیربار نرفتن سلطه استکبار و حامی مستضعفان در جهان بودن هست.

سوال اصلی این است که آیا این موضوع یکی از شعارها و اهداف اصلی این نظام الهی بوده یا خیر؟

آیا معمار کبیر انقلاب همیشه و همه جا اهداف اصلی انقلاب را نفی و نابودی استکبار و استعمار نمیدانست؟

آیا این نفی دو ابر قدرت زمان در حال حاضر کمرنگ شده است؟

مسلما در این موضوع باید اذعان داشت که رهبریت انقلاب همچون معمار کبیر انقلاب در نفی استعمار پافشاری می کنند چنانکه حتی مذاکره با شیطان مکار یعنی آمریکا را به صلاح اسلام و مسلمین و جامعه اسلامی نمی دانند.

چرا بعضی از سیاستمداران و دولتمردان، کنار آمدن با آمریکا بعنوان شیطان بزرگ را در سرلوحه کار خود قرار می دهند و یا حتی گاها کلید حل مشکلات را در برقرار نمودن ارتباط با شیطان بزرگ می بینند؟ و برای تشویش افکار عمومی گاها مسئله نزدیک شدن کشورمان را به کشوری مانند روسیه امروزی به رخ می کشند و مصداق نزدیک شدن به ابرقدرت دیگر می دانند؟

 

مسلما همه سیاستمداران منطقی و آگاه می دانند که دیگر جهان از دو قطبی بودن درآمده و تنها یک قطب استعمار و استکبار به نام آمریکا وجود دارد یعنی قطب شرق که زمانی شوروی سابق سمبل آن بود از هم پاشیده و از بین رفته و اگر پوسته ای از آن در قالب روسیه مانده مسلما آن تفکر استعماری را ندارد و ثانیا دیگر قدرتی به آن معنی نیست و شاید گاها خود مورد ظلم استعمار هم قرار بگیرد!

پس چرا بعضی از افراد جهت انحراف دادن به تفکر نفی شدید استعمار یعنی آمریکای جهانخوار مقایسه ستم روسیه و آمریکا را در عرض 50 یا 200 سال گذشته به کشورمان به رخ میکشند؟

آیا بقول رهبر معظم انقلاب اگر نا آگاه نباشند - که البته بسیاری از آنها که این مطالب از حلقومشان خارج می شود آگاه هم هستند - آگاه بوده و خائن هستند

آیا این خیانت به انقلاب نیست که اصل تفکر انقلاب را بخاطر دستیابی به بعضی از راحتی های دنیوی که اکثر آنها در ناتوانی مدیریت خودمان و دعواها درونی خودمان ریشه دارد، فدا ساخته و حتی برای مقاصد شوم حزبی و گروهی و فردی خود ، جدا از اینکه اعتقادات راسخ اوایل انقلابمان را زیر سوال ببریم حتی  تهمت های ناروا به امام امت و معمار کبیر انقلاب  بزنیم که اگر ایشان در این عصر بودند با آمریکا مذاکره می کردند و سازش؟

آیا اینکه رهبر معظم انقلاب بر اصل اولیه انقلاب یعنی استکبار ستیزی و استقلال و غیر وابسته بودن فکری ، فرهنگی، سیاسی پافشاری می کنند در راه انقلاب مانده و پایدار هستند یا افرادی که بعلت های منفعت طلبانه و بزدلی، راه مصالحه با آمریکا و سازش با این مظهر واقعی استعمار را پیش گرفته اند؟

آیا در این ماجرا افرادی که تفکر غربی در وجودشان رخنه کرده و طاقت و تحمل سختی های مقاومت و استقلال را ندارند و شعار عدم رضایت مردم از رهبری را سر می دهند از مسیر انقلاب دور شده اند یا ملتی که پشت سر رهبر هنوز در نفی استکبار و شیطان بزرگ یعنی آمریکای جهانخوار شعار می دهند و به آن پای بند هستند؟»

ارسال نظر

آخرین اخبار