درباره واکنش رسانهها به «بچرخ تا بچرخیم»: نمیخواهند فرفره بسازیم؟
دو سال قبل اعتراض گسترده رسانههای یک جریان خاص به تابلوی «صداقت آمریکایی» ساماندهی شد، اعتراضی منسجم وموفق که توانست این تابلو را از معابر شهر تهران پایین بکشد، اما این همه ماجرا نبود. «صداقت آمریکایی» جای رفتارهای ایجابی و سلبی دو جریان را عوض کرد.
به گزارش گلستان24،انیمیشن «بچرخ تا بچرخیم» در روزهای گذشته از شبکه کودک پخش شده است. «بچرخ تا بچرخیم» روایتی کودکانه از اعمال تحریمهای غرب علیه مردم ایران است.
«دایی محمد»، «عمو محمود» و «عمو حسن» بهترتیب درباره اتفاقاتی که داخل خانه «آقاجون» میافتد با «آقای سام» روبهرو میشوند. ماجرا از این قرار است که نوههای آقاجون با دیدن اسباب بازی جدید پسر آقای سام که یک فرفره رنگی بود تصمیم میگیرند تا شبیه آن را بسازند. پس از آن متوقف نمیشوند و اسباب بازی جدید دیگری میسازند. آنها در آخر با لبخندهای آقاجون سراغ ساخت «چرخ چاه» میروند، چیزی که عدم توانایی در ساخت آن باعث شده بود همه را در دِه مرید و وابسته به آقای سام کند. شخصیتهای داستان بهگونهای طراحی شدند که ماجرای آنها شبیه به عملکرد سه دولت پیاپی در موضوع هستهای ایران است.
محمد سرشار داستان این انیمیشن را بیشتر از دو سال قبل و در زمانی که اولین توافقات هستهای میان ایران و 1+5 اعلام شده بود، نوشت. «داستان ما و کدخدایی که نمیخواست فرفره بسازیم» بهخاطر تطابق روایتش با اتفاقات روز بهسرعت در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. همان روزها تابلوهای «صداقت آمریکایی» هم در تهران حسابی سروصدا کرد. تابلویی که در سالهای آخر دولت دهم طراحی شده بود، در روزهای آغازین دولت یازدهم بر معابر شهر تهران نصب شد. «صداقت آمریکایی» نمایی از بیاعتمادی به آمریکا بود. بیاعتمادی به آمریکا حرف جدیدی نبود اما در روزهای مذاکرات، عدهای دوست نداشتند فضا ناخوش شود هرچند که رهبر انقلاب نیز درباره انجام برخی «کارهای نابجا» هشدار داده و بارها اعلام کرده بودند که به طرف غربی خوشبین نیستند. تاکنون آمریکاییها به هیچ کدام از تعهدات آمده در متن مذاکرات عمل نکردهاند. آنها تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کردهاند.
اعتراض روزنامههای طرفدار دولت یازدهم با عنوان «دیپلماسی بیلبوردی» باعث شد تا حجم زیادی از این تابلوها از معابر شهر پایین کشیده شود اما اینبار جریان دیگری در برابر موضع سلبی دولتمردان با هنر قرار گرفت و در نتیجه آن مخاطبی انبوه از سراسر ایران و نهفقط رهگذران معابر تهران، مخاطب «صداقت آمریکایی» قرار گرفتند.
فتنه سال 88 و ضرورت استفاده از هنر در آن زمان باعث شد تا نسل جوان و فعالی از بچههای انقلاب بهسرعت وارد کارهای تولیدی شوند. هرچند در ابتدای حرکت تکنیک فوقالعادهای وجود نداشت اما بالاخره کارهای هنری پس از چهار سال تحصیل و تجربه به قوام خوبی رسیده بود و راحتتر پیام خود را به مخاطب منتقل میکرد. در این میان مجموعههای هنری فعال و دغدغهمندی شکل گرفتند تا این تجربه، محدود به زمان خطر و صرفاً واکنشی نباشد.
«صداقت آمریکایی» متوقف نشد؛ جریانی که در موضع ایجاب قرار داشت، دست پری از تولیدات هنری برای جریانسازی داشت. تابلوهای «شمر زمانهات را بشناس»، موشنهای صداقتآمریکایی و مذاکرات هستهای، ترانههای «مرگ بر آمریکا» و «گزینههای روی میز»، نسخه جدید اسفندیار قرهباغی از ترانه «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو»، کاریکاتورهای تقابل ایران و آمریکا، نماهنگ حاج صادق آهنگران با نام «مرگ بر آمریکا 93»، فیلمهای کوتاه داستانی و مستند، گرافیتیهای گسترده سطح شهر و ... که پشت به پشت هم توسط بچههای انقلاب تولید میشد فرصتی برای برخوردهایی از جنس تیترهای «دیپلماسی بیلبوردی» باقی نگذاشت.
امروز بالاخره «داستان ما و کدخدایی که نمیخواست فرفره بسازیم» تبدیل به انیمیشن «بچرخ تا بچرخیم» شده است. این انیمیشن در اکرانی ویژه، آغازگر ششمین جشنواره مردمی فیلم عمار در سال گذشته بود و توانست جایزه فانوس طلایی این جشنواره را از آنِ خود کند.
حالا دوباره موضعگیری برخی رسانهها نسبت به نمایش این انیمیشن که با استقبال قابل توجهی همراه بوده، آغاز شده است. برخورد اعتراضی و واکنشی نسبت به هنر، به این نتیجه منجر شد که داستان جالبِ دو سال قبل سرشار تبدیل به انیمیشنی جذابتر بشود. «بچرخ تا بچرخیم» نقطه مؤثر هنر انقلاب برای تربیت نسلی انقلابیست.
منبع:تسنیم
ارسال نظر