ذلت یا عزت در سیاست خارجی روحانی؛
تحقیر دیپلماسی لبخند در استانبول + فیلم
عزت، حکمت و مصلحت، سه اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که به نظر می رسد در زمان هایی در سه سال دولت تدبیر و امید به فراموشی سپرده شده است.
اساس شکل گیری سازمان همکاری اسلامی 57 سال قبل در واکنش به آتش سوزی عمدی مسجدالقصی در مراکش قرار دارد. تعدادی از کشورهای اسلامی از جمله ایران، از بنیانگذاران اصلی آن هستند و پس از انقلاب اسلامی، تهران به عنوان یکی از اصلی ترین و قدرتمندترین کشورهای جهان اسلام، تبدیل این سازمان، به سازمانی تاثیرگذار در سطح جهان را برای حفظ و ارتقاء منافع جهان اسلام در دستور کار قرار داده است.
به گزارش گلستان24،سازمان همکاری اسلامی، در طول چند دهه گذشته، علی رغم شعارها و برنامه ها، هرگز نتوانسته نقش فعالی در معادلات جهانی داشته باشد و 57 کشور مسلمان عضو آن، هیچ اتحاد عملی در راستای منافع جهان اسلام نشان نداده اند. سازمانی که برای مقابله با اسرائیل و صهیونیسم تشکیل شده بود تا اشغال سرزمین مسلمانان را محکوم کند، به بلندگوی صهیونیست ها تبدیل شده و در حال حاضر در آن به مواضع کشورها و گروه هایی که علیه اسرائیل در نبرد هستند یا به مقابله با آن می پردازند، حمله می شود.
برگزاری و نتیجه نشست سران کشورهای سازمان همکاری اسلامی در استانبول را شاید بتوان فاجعه بارترین نشست تاریخ این سازمان دانست که رژیم صهیونیستی هرگز گمان نمی کرد، روزی کشورهای اسلامی، مقاومت در مقابل این رژیم را محکوم کنند! عربستان سعودی در حال حاضر به عنوان وکیل مدافع رژیم صهیونیستی در جهان اسلام ایفای نقش می کند و برخی از کشورهای وابسته و ضعیف نیز، در این مسیر پشت سر سعودی ها قرار گرفته اند.
کاملا مشخص شده که رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی، دست در دست هم به فکر نابودی تمامی مظاهر اسلامی و به لجن کشیدن جهان اسلام هستند. هم نوایی و اتحاد صهیونیست ها و سعودی ها در حال حاضر به حدی رسیده که می توان فرضیه یهودی بودن ریشه خاندان آل سعود را پذیرفت. این دو رژیم، ایران را به عنوان هدف اصلی خود برای نابودی در نظر گرفته اند و از هیچ اقدامی در منطقه و جهان علیه تهران صرف نظر نمی کنند. آنچه از خروجی نشست سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول خارج شد، علی رغم حفظ برخی از ظواهر در حمایت از فلسطین، بیانگر، تایید تلویحی رژیم صهیوینستی بود.
سازمانی که براساس شعار سال جدید به دنبال رویه ای برای وحت میان کشورهای اسلامی بود، در پنج بند بذر تفریه و کینه سعودی ها را گنجاده بود: محکومیت حمله به ساختمان سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در ایران؛ رد اظهارات مقامات ایرانی به ویژه در زمینه اجرای احکام قضایی علیه افراد مرتکب جرایم تروریستی در عربستان سعودی؛ محکومیت دخالتهای ایران در امور داخلی بحرین، یمن، سوریه و سومالی؛ محکومیت حمایت ایران از تروریسم؛ رابطه ایران با کشورهای همسایه باید بر پایه حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه و احترام به حاکمیت و استقلال کشورهای همسایه و حل اختلافات از طریق راههای مسالمت آمیز باشد و در نهایت تروریستی خواندن حزبالله لبنان مواردی است که در این پنج بند آورده شده است.
پیش از آغاز نشست سران سازمان همکاری اسلامی کاملا مشخص بود که دستور کار اصلی آن که توسط سعودی ها دیکته شده بود، حمله به ایران و محکوم کردن کشور بود. حتی مسئولان وزارت خارجه نیز در اظهاراتی نسبت به وجود بندهایی علیه ایران در بیانیه پایانی آن ابراز نگرانی کرده بودند؛ بندهایی که در جده و در نشست کارشناسی، دوماه پیش از برگزاری نشست استانبول گنجانده شده بودند. با این حال دولت تدبیر و امید تصمیم گرفته بود تا در سطح ریاست جمهوری در نشست استانبول شرکت کند. به نظر می رسید هدف اصلی روحانی برای حضور در آن، شکسته شدن جو ضد ایرانی و ممانعت از گنجانده شدن بندهایی بود که علیه ایران در بیانیه قرار گرفته بود. هرچند عدم قرائت بیانیه پایانی را حامیان دولت، شکست سعودی ها تعبیر می کنند ولی هیچ یک از بندهای ضد ایرانی و ضد حزب الله لبنان از بیانه حذف نشدند و مورد اجماع نیز قرار گرفت.
با مشخص شدن نتیجه نشست سازمان همکاری اسلامی در استانبول، دشمنی سعودی ها با ایران وارد فازهای جدیدتری نیز گردید. عربستان سعودی باج بزرگی به اسرائیل داد و باید منتظر ماند تا پاداش این باج را دید. اما در آن سو در حالی جبهه ضدایرانی در منطقه علیه منافع کشور بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه ای به فعالیت خود ادامه می دهد، که در این سو در تیم ایران نگاه خوشبینانه حاکم است. سعودی ها علیه ایران شمشیر را از رو بسته اند و با تمامی ظرفیت های مالی و مادی خود سعی در منزوی کردن ایران دارند.
حسن روحانی از زمانی که بر روی کار آمد، سیاست تنش زدایی را در دستور کار سیاست خارجی قرار داد و در کنار پیش بردن مذاکرات هسته ای با 1+5، سعی داشت روابط با کشورهایی چون عربستان را بهبود ببخشد. اقدامی که علیرغم دست دراز کردن دولت حسن روحانی به سمت سعودی ها و پیغام هایی برای گشوده شدن زمینه همکاری، هرگز پاسخ درخوری دریافت نکرد. حتی پیش از فاجعه منا و سپس قطع کامل روابط دیپلماتیک در نتیجه حمله به سفارت و کنسولگری سعودی در ایران، عربستان هیچ تمایلی برای نزدیک شدن به تهران از خود نشان نداد.
بر کسی پوشیده نیست سعودی ها در زمان ملک عبدالله سعی داشتند با حساسیت کمتری و به واسطه کشورهایی دیگر چون آمریکا، فشار بر ایران را بیشتر کنند و تلاش برای برهم زدن مذاکرات هسته ای و پایین آوردن قیمت نفت به عنوان امتیازی برای غربی ها، تنها گوشه ای از اقدامات خصمانه آنها علیه تهران بود. حتی پیش از آن نیز بنابر اسناد ویکی لیکس، عبدالله از آمریکا خواسته بود سر افعی یعنی ایران را قطع کند. با مرگ عبدالله و بر روی کار آمدن هیات حاکمه جدید با ریاست ملک سلمان، سعودی ها شمشیر را علیه تهران از رو بستند و در اولین بهار سلطنت، حمله به یمن را برای نابودی انصارالله رقم زدند و حمایت های خود را از موج گسترده تروریسم در منطقه و به ویژه در سوریه و عراق چندبرابر کردند. مواضع حاکمان جدید سعودی بدون هیچ محافظه کاری مرسوم سلف خود، علیه ایران عریان تر شد و به طور آشکار منافع تهران در منطقه و جهان را هدف قرار دادند.
از زمان حمله به یمن تا فاجعه منا، ایران در مقابل سعودی ها خویشتنداری نشان داد ولی کشتار بی سابقه ایرانی ها در منا و پیش از آن تجاوز به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، دیگر هیچ جایی برای مماشات باقی نمی گذاشت. ولی عدم تحرک دستگاه دیپلماسی و بی توجهی به منافع ایرانی ها در از کشور، باعث گردید تا مسئولان نظام مستقیما سعودی ها را مورد خطاب قرار دهند و هشدار رهبر معظم انقلاب در زمان فاجعه منا، باعث گردید مقامات سعودی به صورت مقطعی از طرح های خود علیه ایران در زمینه فاجعه منا عقب نشینی کنند.
صعف دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی دولت یازدهم در برخورد با سعودی ها، به یکی از نقاط تاریک این چند سال اخیر در دیپلماسی عزت، حکمت و مصلحت تبدیل شده و هیچ نشانی از عزت در آن دیده نمی شود. زمانیکه سعودی ها در دشمنی با ایران حتی حاضر به همکاری و هم نشینی آشکار با صهیونیست ها شده اند، صبر و انتظار در مقابل آنها معنایی جزء بی ارادگی ندارد. متاسفانه باید سیاست خارجی دولت یازدهم را در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا شکست خورده در نظر گرفت. عدم نشان دادن اقتدار و مواضع قدرتمند کار را بدانجا کشانده تا کشورهای ضعیفتر منطقه نیز در مقابل ایران شاخ و شانه نشان دهند و به راحتی سعودی ها، آنها را در اقدامات خصمانه خود همراه سازد.
در حالیکه حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد به عنوان بهانه ای برای تخریب اقدامات دولت برای مهار سعودی ها و گرم تر کردن روابط در نظر گرفته می شود، ولی همین اقدام نیز به خاطر کم کاری دستگاه دیپلماسی و مواضع نرم آنها در مقابل کارشکنی و فاجعه آفرینی های عربستان علیه ایران، روی داد. فضایی ایجاد شد تا عده ای با برنامه یا بدون برنامه قبلی، اماکن دیپلماتیک سعودی را تخریب کنند. محکومیت دولت روحانی و برخورد سفت و سخت با مهاجمان نیز، خللی در مقابله سعودی ها با ایران و قطع روابط ایجاد نکرد و آنها پیش از ایران کار را یکسره کردند. مواضعی که ایران می توانست در زمان فاجعه منا اتخاذ کنند و سعودی ها را در موضع دفاعی قرار دهند، بی تحرکی سیاست خارجی دولت، آنها را جری تر کرد و از هیچ اقدامی علیه ایران ابا نکردند.
به هیچ وجه مشخص نیست با وجود قدرت و اقتدار منطقه ایران، چرا دولت در برخورد با پرونده عربستان، کماکان سیاست مماشات را پیشه کرده و حتی روی خوش حسن روحانی به ملک سلمان در اجلاس سران استانبول نیز هیچ خللی در سعودی ها برای پیشبرد اهداف ضدایرانی شان ایجاد نکرد. روحانی در سخنرانی خود نیز سعی نکرد مواضع سفت و سختی نسبت به جریانات موجود در جهان اسلام و منطقه اتخاذ کند و به کلی گویی پرداخت. در حالیه دست های سعودی ها، ترک ها و اعراب حاشیه خلیج فارس در متشنج کردن منطقه و حمایت از گروه های تکفیری ترویست مشخص است، روحانی اعلام کرد نه ایران مشکل عربستان است و نه عربستان! در حالیکه اگر عربستان مشکل سیاست خارجی دولت حسن روحانی نباشد، بدون شک ایران، مشکل اصلی سعودی ها در منطقه است و از هیچ تلاشی برای نابودی ایران صرف نظر نمی کنند.
زمان رویارویی روحانی و سلمان در افتتاحیه نشست سران سازمان همکاری اسلامی | دانلود فیلم
خواسته اصلی سعودی ها حذف ایران از معادلات منطقه ای و از بین بردن نفوذ و تاثیرگذاری کشور در منطقه است. عدم توان هضم قدرت و پتانسیل های بالای اقتدار ایران در منطقه از سوی عربستان، آنها را به سمت بحران آفرینی سوق داده است. هر چند آنها از جنگ مستقیم علیه ایران هراسان هستند ولی منافع ایران در منطقه را هدف قرار داده اند و از هر کشوری که در مقابل ایران قرار گیرد، حمایت می کنند. در جنگ عراق علیه ایران، سعودی ها میلیاردها دلار به صدام اعطا کردند، صدامی که در نهایت با شکست حقارت آمیز در جنگ تحمیلی، اسلحه خود را به سمت شیخ نشین ها نشانه رفت و اگر مداخله آمریکا نبود، پس از تصرف کویت، سعودی ها نیز طعم تلخ حمایت از صدام را در همان زمان می چشیدند.
به هر روی سیاست خارجی حسن روحانی با همان چاشنی لبخند در منطقه غرب آسیا جوابگو نبوده و عربستان سعودی با بهره گیری از این فضا، عزت سیاست خارجی ایران را به زیر سوال برده است. اتخاذ مواضع سخت و قدرتمند در مقابل سعودی ها می توانست آنها را از عریان کردن دشمنی خود به این شکل و شیوه بازدارد ولی جری تر شدن آنها نتیجه مستقیم سیاست دولت تدبیر و امید است. روحانی با علم به اینکه بیانیه ضدایرانی در دستور کار نشست استانبول است به ترکیه سفر کرد تا مانع آن شود، ولی عملکرد و سابقه مماشات وی هیچ تاثیری در رویه از پیش تعیین شده ایجاد نکرد و حتی سخنرانی وی نیز نشانی از اقتدار نبود. زبانی که وی برای برخورد با کشورهای متخاصم منطقه علیه ایران انتخاب کرده، زبانی نیست که آنها بتوانند آن را درک کنند و نیازمند چاشنی اقتدار است.
حسن روحانی می توانست در نشست استانبول شرکت نکند، نشستی که با حضور رئیس جمهور ایران، بیانیه ای ضدایرانی در آن به اجماع رسید و در صورتی که تشخیص بر حضور بود، می توانست مواضع محکمتری در مقابل ائتلاف ضدایرانی سعودی ها اتخاذ کند و پس از اتمام حجت با آنها، نشست را ترک کند. تجربه ثابت کرده عربستان در مقابل زبان صریح و کوبنده ایران، از خود ضعف نشان می دهد و عقب نشینی می کند.
منبع: فرهنگ نیوز
ارسال نظر