چرا ما نمی توانیم درباره ی کنترل اسلحه در آمریکا سخن بگوییم؟
علیرغم آزادی بیانی که آمریکا مدعی آن است، مخالفان قانون آزادی سلاح نمی توانند مخالفت خود را با این قانون اعلام دارند و اگر نویسنده و متنقدی در این زمینه قلمی بزند، کار خود را از دست میدهد
بر اساس اصلاحیه دوم قانونی اساسی آمریکا، افراد مسلحی که به خوبی هدایت و سازماندهی شده باشند برای امنیت یک کشور آزاد لازم و ضروری هستند و حق مردم برای نگهداری و حمل اسلحه تخلف از قانون محسوب نمیشود اما این به معنی قانونمدار نکردن حمل اسلحه نیست. این اصلاحیه بر حق طبیعی مردم در استفاده از سلاح گرم مبنی بر آزادی فردی در کشور آمریکا تاکید دارد.
علیرغم آزادی بیانی که آمریکا مدعی آن است، مخالفان قانون آزادی سلاح نمی توانند مخالفت خود را با این قانون اعلام دارند و اگر نویسنده و متنقدی در این زمینه قلمی بزند، کار خود را از دست میدهد و به ناچار باید در برابر این امر سکونت کنند. در این بین افردی چون "دیک متکالف" که مخالفت خود را با این قانون اعلام داشتهاند با مشکلاتی جدی در این زمینه مواجهه شدهاند.
"دیک متکالف" در این زمینه میگوید او به عنوان یک شهروند آمریکایی اسلحه دارد و از آن استفاده میکند. اگرچه قوانین مربوط به اسلحه به فراوانی یافت میشود و این قوانین محدودیتهای زیادی را برای منع استفاده بیجا از اسلحه تعیین کرده است اما این قوانین فقط محدود به کتابها شدهاند و حتی یکی از آنها هم اجرا نمیشود.
"متکالف" در مجلهی "سلاحها و مهمات"، مطلبی را منتشر کرد که باعث شد آخرین کارش به عنوان روزنامه نگار را هم از دست بدهد. مطلب او در ستونی در این مجله با عنوان " بیایید از محدودیتها صحبت کنیم" بود. وی در این ستون نوشته بود: برای من باور نکردنی است که درخواست آموزش کار با اسلحه قبل از مجوز قانونی برای حمل آن نقض اصلاحیهی دوم قانون اساس آمریکا باشد.
این مطلب در دسامبر 2013 منتشرشد و در پی آن شاهد جنجالها و انتقادات فراوانی از سوی مخاطبانی بود که مخالفت خود را از طریق ایمیل و شبکههای اجتماعی اعلام کردند. "مردم تصور می کنند قانون اساسی تنها قانونی است که فرد به آن نیاز دارد حال آن که چنین نیست و قانون بسیاز نقص دارد و به متممهای آن توسط مردم به هیچ وجه رعایت نمیشود که مخالف با حقوق بشر است. تنها چیزی که میتوانست مرا نسبت به این واکنش متقاعد کند عدم آمادگی مقامات ارشد ارتباطات (رسانهها و مسئول مجله ی سلاحها و مهمات ) برای مخالفت با دیدگاههایش بود. بعد از این مطلب متکالف از سوی شرکت رسانهای که صاحب مجلهی سلاحها و مهمات بود تماسی دریافت کرد و به او گفتند که از ادامهی همکاری با وی معذور هستند. متکالف میگوید: اگرچه ناامید کننده بود اما تعجب آور نبود."
"دیک متکالف" بزرگ شده غرب بود. او از 5 سالگی شروع به تیزاندازی کرد و در دوران متوسطه عضو انجمن ملی سلاح بود. "متکالف" به همین شیوه ادامه داد تا اینکه تبدیل به یک تیر انداز حرفهای شد برای شکار به 5 قاره سفر کرد. علاوه بر اینکه وی یک تاریخدان بود، مدت 37 سال به مطالعه و تحقیق درباره قانون اساسی آمریکا و همینطور سلاحهای گرم پرداخت. وی قانون حمل اسلحه را تصویب کرد. اما او مخالف آموزش اجباری برای صاحبان سلاح نبود و حتی معتقد بود باید قوانین سختگیرانهتری برای حمل اسلحههای گرم وجود داشته باشد. او میگوید: "ما خوب میدانیم که به بعضی از مشتریها حتی نباید اجازه داد که به 5 مایلی اسلحهها نزدیک شوند".
تحلیل:
برای بررسی این قانون و عواقبِ وخیم آن برای شهروندان آمریکایی از بیانات "دیک متکالف" در این زمینه استفاده میکنیم. بر اساس تحلیل "دیک متکالف" بالغ بر 75000 قانون برای حمل سلاح گرم وجود دارد و همه ی آن ها فقط در کتابها نوشته شدهاند زیرا حتی سه مورد از این قوانین نیز اجرا نمیشوند. در آمریکا حدود 80 میلیون نفر صاحب سلاح گرم هستند و این به شدت نگران کننده است. 28% از کسانی که در مناطق شهری زندگی میکنند در خانههایشان اسلحه دارند و در مناطق روستایی این آمار بسیار بیشتر و نزدیک به 59% است. سفیدپوستان آمریکا دو برابر سیاه پوستان نگه داشتن اسلحه در منزل را ضروری میدانند و مسیحیان بیشتر از افراد لائیک اسلحه حمل میکنند.
نظریهی مشهوری در مورد "امنیت و نگهداری اسلحه" در میان شهروندان آمریکایی وجود دارد. بر اساس این نظریه مناطقی که در آنها حمل سلاح آزاد است، امنتر از جاهای دیگر است. اما آیا این منطقی است؟ پس این همه تیراندازی و قتل که هر روز از ایالتهای مختلف آمریکا رسانهای می شود، ریشه در چه دارد و این رویدادها در کجا اتفاق میافتند؟
ارسال نظر