مطبوعات زنجیرهای و بازگشت به دوران دوم خرداد
این وضعیت یادآور دوران دوم خرداد است که به تعبیر رهبری پانزده عنوان روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت مىشدند؛ با تیترهاى شبیه به هم در قضایاى مختلف.
بازگشت به فضای پرتنش و التهاب آفرین مطبوعات دوم خرداد؛ این را میتوان از تیترهای متحدالشکل روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب دریافت؛ مطبوعاتی که این روزها تیترهای حاشیهای، تند و در تقابل با نظام را برمیگزینند و بر روی آن مانور میدهند. روز گذشته باز هم این روزنامهها در اقدامی مشترک، به نطق پرحاشیه روز یکشنبه علی مطهری در صحن علنی مجلس پرداختند. علی مطهری در نطق خود علیرغم پاسخ مستدل قوه قضائیه درخصوص حصر سران فتنه، مصوبه شورای عالی امنیت ملی و نظر حقوقی و شرعی قوه قضائیه را مورد هدف قرار داد و با استناد به تفسیر شخصی خود از قانون اساسی، مصوبه مهمترین و عالیرتبهترین نهاد امنیتی و قانونی کشور را مغایر با قانون اعلام کرد.
به گزارش گلستان 24، اظهارات مطهری واکنش نمایندگان مجلس را در بر داشت و آنان با شعارهای مرگ بر فتنهگر و ... به اظهارات مطهری واکنش نشان دادند و در نهایت نیز حاشیهها مانع از ادامه جلسه علنی شد و حجت الاسلام ابوترابی فرد به ناچار، دستور تعطیلی جلسه را صادر کرد.
طولی نکشید که سخنان مطهری و حواشی همراه آن، در صدر اخبار رسانههای غربی قرار گرفت. این وضعیت نشان می داد که روز دوشنبه اکثر مطبوعات زنجیرهای به نطق مطهری خواهند پرداخت. البته این اتفاق هم افتاد و بیش از 11 روزنامه در صفحه اول خود، با زدن تیترهایی همچون «نطق مطهر»! و «احتیاج مجلس به تنفس» تلاش داشتند تا تصویری پررنگتر از اصل ماجرا به تصویر بکشند. این روزنامهها برای پررنگتر جلوه دادن سخنان مطهری علاوه بر گزارش، در یادداشتها و تحلیلهایی نیز به این مساله پرداختند.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم این اولین باری نیست که مطبوعات زنجیرهای به صورت واحد بر روی یک مساله تمرکز کردهاند؛ اما ماجرای روز یکشنبه مجلس یک تفاوت اساسی و قابل تامل با دیگر موضوعاتی که روزنامههای زنجیرهای به آن میپرداختند، داشت و آن هم برنامهریزی قبلی این رسانهها با علی مطهری بوده است.
برخی از رسانهها گزارش کردهاند که خبرنگاران اصلاحطلب از شب گذشته(شنبه) در جریان نطق علی مطهری بودهاند. به نوشته این رسانهها، یکی از خبرنگاران اصلاحطلب در یکی از شبکههای اجتماعی خطاب به یکی دیگر از خبرنگاران اصلاحطلب، نوشته که «دیشب گفتم مطهری فردا میخواهد در مجلس خون و خونریزی به راه بیندازد».
جالب اینکه این خبرنگار اصلاحطلب تنها دقایقی پس از تشنج در جلسه مجلس به علت نطق مطهری، به سایر خبرنگاران اطلاع میدهد که متن کامل نطق علی مطهری را به همراه قسمتهایی که وی موفق به ایراد آنها در صحن مجلس نشد، در اختیار دارد!!. وی از سایر خبرنگاران میخواهد متن کامل نطق مطهری را در رسانههای خود منتشر کنند.
* اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای
براساس این گزارش،این وضعیت البته مسبوق به سابقه است. پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات، وزارت ارشاد با اتخاذ سیاست تساهل و تسامح به حمایت از روزنامههای مختلف پرداخت. با تعطیلی قانونی روزنامههای هم فکر و هم خط با وزارت ارشاد، در فاصله کوتاهی همان کادر با همان سیاست، فقط با تغییر نام روزنامه مجوز انتشار گرفتند. در آن دوران مطبوعات گاها تحریره مشترک نیز داشتند و یک خبرنگار در چند روزنامه به صورت همزمان قلم میزد. بر همین اساس این مطبوعات را «مطبوعات زنجیرهای» میگفتند. این اصطلاح همچنین در خصوص مجموعه روزنامه هایی به کار می رفت که به طور هماهنگ و هدایت شده به دنبال دگرگونی و تغییر شعارهای انقلاب بودند.
یکی از این روزنامههای زنجیرهای روزنامه جامعه، اولین روزنامه نزدیک به حزب مشارکت بود که از 76.11.16 به مدت شش ماه، 120 شماره منتشر نمود. در ابتدای مرداد 1377 این روزنامه توقیف گردید. این روزنامه که حلقه اول روزنامههای زنجیرهای طرفدارحزب مشارکت قلمداد میشد، توسط حمیدرضا جلاییپور، از اعضای ارشد حزب مشارکت، هدایت میشد. توقیف روزنامه جامعه به این شکل بود که پس از آنکه شش مورد شکایت از روزنامه جامعه در شعبه 34 دادگاه عمومی تهران به ثبت رسید و تفهیم اتهامات به مدیر مسئول آن انجام شد، جلسه دادگاه، صبح روز دوشنبه 18 خرداد ماه 1377 برگزار گردید. با اتمام جلسه دادگاه، هیئت منصفه رأی به مجرمیت مدیر مسئول روزنامه جامعه داد و قاضی نیز با توجه به نظر هیئت منصفه و به استناد مواد 608 و 640 قانون مجازات اسلامی رأی بر محکومیت جلاییپور داد و امتیاز این روزنامه مشارکتی لغو گردید.
افراطیون با لغو امتیاز روزنامه جامعه اعلام کردند که روزنامه دیگری با همان شیوه و مشی منتشر خواهند کرد و دیری نپایید که روزنامه توس را به دکه روزنامهفروشیها فرستادند. از 77.5.3 بلافاصله بعد از توقیف جامعه و در مدت پنجاه روز، 45 شماره از روزنامهی توس منتشر شد. روزنامهی توس همان روش ساختارشکنی و تشنجآفرینی روزنامهی جامعه را با همان نویسندگان که در بین آنها روزنامهنگاران رژیم شاه نیز به چشم میخوردند، در پیش گرفت و از این رو، در اواخر تابستان 1377، قرار توقیف موقت انتشار روزنامهی توس صادر گردید.
دیگر روزنامه زنجیره ای روزنامه نشاط نام داشت. این روزنامه از 77.12.1 به مدت هفت ماه انتشار یافت. در 78.6.13 نشاط به حکم قاضی شعبه 1410 دادگاه عمومی تهران توقیف شد و مدیر مسئول آن برای تفهیم اتهامات به دادگاه احضار گردید و البته وضعیت دیگر روزنامه ها و هفته نامه های وابسته به جریان اصلاحات جز این نبود.
* بعضی مطبوعات پایگاههای دشمنند
عملکرد ضد دینی مطبوعات ساختارشکن ادامه داشت تا جایی که در اردیبهشت ماه سال 1379 رهبر معظم انقلاب در هشداری صریح، نارضایتی خویش را از عملکرد مجرمانه برخی مطبوعات اظهار داشتند و آنها را «پایگاه دشمن در داخل ایران» خواندند: «من قلباً از بعضى از پدیدههایى که در کشور هست، رنج مىبرم. من نمىخواهم آنچه را که برایم رنجآور است، با افکار عمومى مطرح کنم؛ اما این نکته که آن روز گفتم داستان غمانگیزى است. حقیقتاً همینطور است. بنده دو سال قبل از این در یکى از خطبههاى نمازجمعه گفتم که دستگاههاى استکبارى دنیا - و در رأس همه امریکا - از تبلیغات براى ساقط کردن و ایجاد اغتشاش در کشورها استفاده مىکنند. بعد به آن مراکز تبلیغاتى خطاب کردم و گفتم: ولى بدانید این توطئه که شما بخواهید بهوسیله رادیوهایتان در ایران اسلامى، همان برنامههایى را که در اروپاى شرقى و در بعضى از کشورهاى دیگر بهوجود آوردید، بهوجود بیاورید، این نشدنى است؛ این خیال خامى است. متأسّفانه امروز مىبینم همان دشمنى که بهوسیله تبلیغات خود، همّتش این بود که افکار عمومى یک کشور را به سمتى متوجّه کند، به جاى رادیوها آمده در داخل کشور ما پایگاه زده است! بعضى از این مطبوعاتى که امروز هستند، پایگاههاى دشمنند؛ همان کارى را مىکنند که رادیو و تلویزیونهاى بى.بى.سى و امریکا و رژیم صهیونیستى مىخواهند بکنند!»
رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اینکه «من نه با آزادى مطبوعات مخالفم، نه با تنوّع مطبوعات»، اظهار داشتند: « اگر به جاى بیست عنوان روزنامه، دویست عنوان روزنامه در این کشور در بیاید، بنده خوشحالتر هم خواهم بود و از اینکه روزنامههاى کشور زیاد شوند، هیچ احساس بدى ندارم. اگر مطبوعات، آنطورى که در قانون اساسى هست، مایه روشنگرى باشند؛ مصالح کشور را رعایت کنند، به نفع مردم قلم بزنند، به نفع دین قلم بزنند، هرچه بیشتر باشند، بهتر است. اما امروز مطبوعاتى پیدا مىشوند که همه همّتشان، تشویش افکار عمومى و ایجاد اختلاف و بدبینى در مردم و خوانندگانشان نسبت نظام است! ده عنوان، پانزده عنوانروزنامه، گویا از یک مرکز هدایت مىشوند؛ با تیترهاى شبیه به هم در قضایاى مختلف. قضایاى کوچک را بزرگ مىکنند و تیترهایى مىزنند که هرکس این تیترها را مىبیند، خیال مىکند که همه چیز در کشور از دست رفته است! اینها امید را در جوانان مىمیرانند؛ روح اعتماد به مسؤولان را در آحاد مردم کشور تضعیف مىکنند و نهادهاى اصلى کشور را مورد اهانت و توهین قرار مىدهند.»
تحرکات رسانههای زنجیرهای در آن دوران به قدی وسیع و گسترده بود که حتی هشدار صریح رهبر انقلاب مانع از کندی آن نشد و این رسانهها که از وزارت ارشاد تغذیه میشدند، به همان شیوه و مسلک خویش ادامه دادند. بر همین اساس نیز 4 ماه پس از اولین گلایه عمومی، آیت الله العظمی خامنهای به مساله مطبوعات زنجیرهای پرداختند: «مشکل آنجا بروز میکند که اسلام را قبول ندارند، امام را مطلقاً قبول ندارند، این نظام را قبول ندارند. از اول تا توانستند با این نظام جنگیدند و آن وقتی به خانههایشان رفتند نشستند، که دیدند دیگر سلاحهایشان کند شده است. اینها بیایند پشت سر کسی یا جمعی پنهان بشوند و شروع کنند به ایمان مردم دستاندازی کردن و آن را هدف قراردادن، این قابل قبول نیست. من میبینم که بعضی از مطبوعات کشور متأسفانه دستخوش چنین بحرانی هستند ... حد این آزادی کجاست؟ حدش عبارت است از آن حدودی که اسلام تعیین کرده است. اگر بنا شد کسانی مردم را به بیایمانی و به شهوات سوق بدهند، آنها در اینکار آزاد نیستند. این آزادی خیانت است. اگر کسانی قرار شد بنشینند توطئه کنند و این توطئه را به شکلی در یک نوشته منعکس کنند، این آزادی، توطئه است، این آزادی مردود است. بنده منتظر میمانم ببینم دستگاههای مسئول چه میکنند، و الا جلوگیری از این حرکات موذیانه، کار دشواری نیست. هیچ وقت هم ما فکر اینکه دنیا چه میگوید، روزنامههای دنیا چه میگویند، سازمانهای دنیا چه میگویند، نکردهایم و نباید بکنیم.
مگر باید برای مصالح کشور و مصالح یک ملت، منتظر این حرفها ماند؟ بنده منتظر اجازه بینالمللی برای نحوه اداره این کشور نمیمانم. منتظرم دستگاههای مسئول، وزارت ارشاد، دستگاه قضایی، دستگاههای امنیتی، کار خودشان را بکنند، ببینیم این کسانی که در بعضی از این مطبوعات، ایمان مردم را هدف گرفتهاند، از جان مردم چه میخواهند./سراج 24
اینها به انقلاب اهانت میکنند. رئیسجمهوری محترم در مرقد امام(ره) سخنرانی بسیار خوبی کردند که من بعد، از ایشان به خاطر آن سخنرانی تشکر کردم. اما در روزنامه به عنوان انتقاد مینویسند که رئیسجمهور متأسفانه در آن سخنرانی، باز همان لحن انقلابی را به خودش گرفت! لحن انقلابی شد یک نقطه ضعف؟ اینقدر اینها بیشرماند! خاطرات جنگ، یاد جنگ، یادگارهای جنگ، یادگارهای شهادت،یادگارهای نجابت و عصمت در این کشور مردود واقع بشوند، به چیزهایی بپردازند که به خیال خودشان ایمان جوانان را هدف قرار بدهد، یا آنها را به مسائل خاص جوانی سرگرم بکند؛ این نمیشود، این قابل قبول نیست»
انتقادات صریح مقام معظم رهبری در نهایت خشم حوزویان را از رسانههای زنجیرهای برانگیخت و در نهایت، حوزه علمیه قم در 14 بهمن 79 از سیاست های حاکم بر وزرات ارشاد اعلام برائت نمود و در مسجد اعظم قم خواستار عزل وزیر ارشاد و تغییر سیاست های فرهنگی کشور شد. این تحصن که با حمایت مراجع و اساتید حوزه همراه بود، در نهایت پس از سه روز با پیام مقام معظم رهبری و تایید ایشان پایان یافت. سرانجام پس از 40 روز کشمکش های بسیار، سید محمد خاتمی، استعفای عطاءالله مهاجرانی را که هشت ماه قبل تسلیم وی شده بود پذیرفت و غائله پایان یافت.
ورود دستگاه قضا به برخورد با مطبوعات زنجیرهای باعث شد تا جو ملتهب جامعه از اخبار این رسانهها، رفته رفته به فضای آرام قبلی خویش بازگردد. این مطب.عات البته از آن زمان سعی کردند آرامتر گام بردارند اما با روی کار آمدن دولت یازدهم، آنان فضا را برای بازگشت به دوران اصلاحات مناسب دیدهاند و بر همین اساس با هماهنگیهای قبلی، مدیریت محتوای یکسان را عملیاتی میکنند تا بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. یک روز این رسانهها به سپاه پاسداران حمله میکنند؛ روز دیگر قصای را غیرانسانی میدانند و علیرغم مصوبه شورای عالی امنیت ملی درخصوص سران فتنه، به موضوع آنان میپردازند و یک روز نیز اظهارات علی مطهری را بر سر در رسانهشان می کوبند. قدر مسلم اینکه آنان دل خوشی از انقلاب ندارند و از هر طریقی بتوانند، به این شجره طیبه چنگاندازی میکنند. بر همین اساس قوه قضائیه بایستی اقدامات این رسانهها را به دقت بررسی کند تا بار دیگر به فضای ملتهب دوم خرداد بازنگردیم.
ارسال نظر