بزرگترین شکست راهبردی غرب در پروژه دخالت و نفوذ؛
ریاست آیت الله جنتی بر مجلس خبرگان؛ پیامدهای تاکتیکی و راهبردی
انتخابات اخیر مجلس خبرگان و برگزیده شدن آیت الله جنتی به ریاست آن، خواه ناخواه با نام «انگلیس» پیوند خورده است. مجلس خبرگان به عنوان حساس ترین نهاد تصمیم گیر در بدنه نظام جمهوری اسلامی، با انتخاب رهبر احتمالی آینده، نقش مستقیمی در تعیین مسیر آینده انقلاب اسلامی بر عهده دارد. لذا رسانه ی روباه پیر این بار بر خلاف همیشه ترجیح داد تا رسماً وارد گود شود.
به گزارش گلستان24،انتخابات اخیر مجلس خبرگان و برگزیده شدن آیت الله جنتی به ریاست آن، خواه ناخواه با نام «انگلیس» پیوند خورده است. در تاریخ انتخابات های 37 ساله جمهوری اسلامی، این شاید اولین بار بود که یک رسانه ی خارجی رسماً وارد گود انتخابات در ایران شده، از یک لیست خاص علناً حمایت می کرد. ریسک بی بی سی البته چندان هم حساب نشده نبود!
مجلس خبرگان به عنوان حساس ترین نهاد تصمیم گیر در بدنه نظام جمهوری اسلامی، با انتخاب رهبر احتمالی آینده، نقش مستقیمی در تعیین مسیر آینده انقلاب اسلامی بر عهده دارد. لذا رسانه ی روباه پیر این بار بر خلاف همیشه ترجیح داد تا رسماً وارد گود شود.
چند روز مانده به آغاز انتخابات هفتم اسفند، حسین باستانی طی یادداشتی با عنوان« یک محاسبه: حذف 'یزدی، جنتی و مصباح' از خبرگان چگونه ممکن است؟» با مبناقرار دادن تعداد آراء حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری تهران سعی کرد تا نسخه ای عملیاتی برای حذف علمای انقلابی از مجلس خبرگان پنجم ارائه کند.
باستانی نوشت: «رای دهندگان به فهرست رفسنجانی-روحانی ، بیش از نیم میلیون نفر از رای دهندگان به فهرست یزدی-جنتی-مصباح بیشتر هستند. در چنین شرایطی اگر حامیان رئیس جمهور فعلی در انتخابات خبرگان پیش رو، به طور هماهنگ به ۱۶ نفر رقیب آقایان یزدی، جنتی و مصباح رای بدهند، به راحتی امکان راندن آنها به جایگاه های ۱۷ به پایین فهرست منتخبان استان تهران را خواهند داشت.» همزمان همین خط رسانه ای توسط رسانه های همسو با بی بی سی نیز دنبال شد.
اکبر گنجی، خبرنگار اصلاح طلب فراری در پایگاه رادیو زمانه نوشت: «رأی نیاوردن «مثلث جیم» در تهران، هزینه بسیار بالایی برای جمهوری اسلامی، آیتالله خامنه ای، سپاه و افراطیترین بخشهای جمهوری اسلامی دارد. شکست این سه تن، آزمون فیصلهبخش شکست آیتالله خامنهای، اصولگرایان و اسلام فقیهانه آنان است. تهران میتواند این آزمون فیصلهبخش را انجام دهد...»
ورود رسمی رسانه های بیگانه به عرصه انتخابات هفتم اسفند، دخالت آشکار در امور داخلی ایران به حساب می آمد و با واکنش صریح رهبر انقلاب روبرو شد. معظم له چند روز مانده به برگزاری انتخابات و در جریان دیدار با جمعی از مردم آذربایجان فرمودند:«رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل میدهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ انگلیسیها دلشان تنگ شده برای دخالت کردن در ایران...اینکه ما عرض میکنیم در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، بهخاطر این است؛ بدانند دشمن چه میخواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه میخواهد، عکس او عمل میکنی؛ معلوم است.»
حجم تخریب های صورت گرفته علیه سه فقیه انقلابیِ مورد نظر بی بی سی اما باعث باز ماندن آیت الله مصباح و آیت الله محمد یزدی از راهیابی به مجلس خبرگان شد. رسانه های معاند در آن مقطع، سعی داشتند راه نیافتن این دو عالم مجاهد به مجلس خبرگان را نشانه ای از تغییر مسیر کلی مجلس خبرگان و سیطره ی افراد همفکر با اکبر هاشمی بر آن معرفی کنند.
رسانه های غربگرای داخلی پس از مشخص شدن نتایج انتخابات خبرگان نیز، دست از تخریب تنها راه یافته ی مثلثِ ضدانگلیسی به مجلس خبرگان برنمی داشتند. در همین راستا، روزنامه ی آرمان که به روزنامه خانوادگی هاشمی معروف است، ضمن چاپ تصویر 16 منتخب مجلس خبرگان در استان تهران، در عملی غیراخلاقی، جای عکس آیت الله جنتی را خالی گذاشت تا عمق عداوت خود با این عالم مجاهد و انقلابی را نشان داده باشد. آرمان و همزادان انگلیسی او در آن زمان، شاید هرگز تصور نمی کردند که صاحب آن جای خالی به زودی قرار است بر صدر مجلس خبرگان بنشیند!
تصور عمومی جریان رسانه ای غربگرا بر این بود که افراد قرار گرفته در لیست موسوم به «خبرگان مردم»، همگی افرادی همفکر با اکبر هاشمی رفسنجانی و گردانندگان روزنامه ی خانوادگی وی هستند. واقعیت اما چیز دیگری بود. واقعیت این بود که بی بی سی و دیگر همزادان خارجی آن، بازنده ی ریسکِ ورود علنی به عرصه انتخابات ایران شده بودند.
واقعیت این بود که آنها خواسته یا ناخواسته برای رای دادن به کسانی تبلیغ کرده بودند که بعداً قرار بود با رای خود، آیت الله جنتی را بر صدر مجلس خبرگان بنشانند. این یعنی آنکه قدرت و اقتدار نظام دموکراتیک جمهوری اسلامی، ناخودآگاه رسانه های وابسته به دستگاه های جاسوسی انگلیس و آمریکا را نیز به سواری دادن مجانی برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی ترغیب کرده بود! چه اینکه رسانه هایی همچون بی بی سی و صدای امریکا این بار بر خلاف تمامی انتخابات ها، مردم را یه حضور در پای صندوق های رای تشویق کرده بودند. آنها با اعتراف تلویحی به دروغ بودن ادعای تقلب سال 88 و تاکید بر واقعی بودن فرآیند انتخابات در ایران، درواقع می خواستند با جهت دهی آرای مردم بر تعیین رهبر احتمالی آینده ی ایران اثر بگذارند، ولیکن تیرشان رهانشده به سنگ خورد. واقعیت های جاری در متن مجلس خبرگانِ جدید، برای همکاران داخلی بی بی سی نیز همین قدر تلخ و گزنده است.
سحام نیوز رسانه وابسته به جریان فتنه در واکنش به ریاست آیت الله جنتی بر مجلس خبرگان می نویسد:«امروز که طیف اصلاح و اعتدال به آرای مردم مینازند، (آیت الله) جنتی به ریاست خبرگان میرسد و با همین فرمان، فردا لاریجانی هم رییس مجلس خواهد شد.» اعترافِ تلخ سحام نیوز را روزنامه العرب چاپ لندن با زبانی دیگر و اینگونه بیان کرده است: «پیام مهم انتخاب آیتالله جنتی به ریاست خبرگان به غرب این بود که "شرطبندی غرب بر روی پیروزی اصلاحطلبان و اعتدالگراها و کنار رفتن تندروها اشتباه بوده و فشار و هیاهویی که آنها علیه تندروها به راه انداختهاند، کاری از پیش نبرده است.» تحلیلگر العرب در بخش دیگری از همین مقاله می نویسد: «انتخاب آیتالله جنتی به ریاست خبرگان، چشمانداز انتخاب رهبر آینده ایران را منطبق با آرمانهای آیتالله خمینی و نظام جمهوری اسلامی، تثبیت کرد؛ زیرا او به مخالفت با هرگونه رابطه با امریکا معروف بوده همانطور که سیاستهای ضد سعودیاش در خطبههای نماز جمعه او، کاملاً محسوس است.»
این یعنی آنکه سرمایه گذاری سنگین موافقین حذف شعار «مرگ بر آمریکا» بر روی انتخابات خبرگان و دوقطبی کردن آن، نتیجه ای کاملاً معکوس را برای آنان در بر داشته است. پرویز امینی، تحلیلگر مسائل سیاسی در همین زمینه می گوید:«انتخابات رئیس مجلس خبرگان بازتولید دوقطبی «هاشمی-ضدهاشمی» بود که در انتخابات هفتم اسفند در تقابل هاشمی با مخالفانش (جنتی یزدی و مصباح) صورت پذیرفته بود... وضعیت هاشمی در خبرگان، شبیه وضعیت او در مجلس ششم است. با اینکه هاشمی در آن مجلس برگزیده شده بود و جزء اعضای مجلس ششم بود، اما وقتی دید فاقد آن تأثیرگذاری در مجلس ششم خواهد بود، از مجلس کنار کشید. مجلس خبرگان پنجم و انتخابی که به عنوان رئیس انجام داده، نشان داد که هاشمی در مجلس حضور دارد اما فاقد یک فضای مؤثر است البته نمیدانم کاری را که در مجلس ششم انجام داد را تکرار خواهد کرد یا نه.» از سویی، واکنش منفعلانه ی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا به انتخاب آیت الله جنتی به ریاست مجلس خبرگان نیز در جای خود در خور تاملی ویژه است.
مارک تونر در پاسخ به سوالی در همین زمینه گفته است:«ما وقایع داخلی ایران را از نزدیک پیگیری می کنیم اما در حال حاضر هیچ اظهار نظری درباره نتایج انتخاب رئیس مجلس خبرگان ایران نداریم.» روی هم گذاشتن تمامی این تحلیل ها و واقعیات ذکر شده، یک نتیجه ی مشخص را پیش روی مخاطب قرار می دهد: بر خلافِ تصور غرب و آمریکا در مورد تغییر تدریجی ماهیت انقلابی جمهوری اسلامی در بستر تعاملات هسته ای با دولت یازدهم، شیبِ تغییرات در فضای سیاست داخلی ایران به سمت انقلابی تر شدن فضای کشور بوده است! این یعنی آنکه تمام آنچه سیاستمداران غربی در مورد تغییر رفتار ایران در آینده ای نه چندان دور می گویند، بیشتر به افسانه شباهت داشته است. جان ساورز رئیس سابق دستگاه امنیتی انگلیس، همین چند ماه پیش در گفتگو با سی ان ان گفته بود:«من فکر میکنم ما نیاز به قدری صبر استراتژیک در قبال ایران داریم تا به آن، زمان برای توسعه و تکامل ظرف 10 تا 15 سال پیش رو بدهیم. البته اگر ایران سعی به گریز هستهای بکند، ما همچنان یک ضامن نهایی که همان حمله محتمل نظامی است، داریم. اما من فکر میکنم این احتمال وجود دارد که ایران طی 10 تا 15 سال آینده به کشوری عادی تر و نرمالتر تبدیل شود و ما باید این احتمال را تقویت کنیم.»
حالا برگزیده شدن آیت الله جنتی به ریاست مجلس خبرگان، معنای روشنی برای توهمات آقای ساورز و همکاران وی در سیا و دیگر سرویس های جاسوسی غربی خواهد داشت. اگر چه طبیعتاً آنها هرگز این مسئله را بر زبان نخواهند آورد، ولیکن حتماً در محاسبات خود برای مواجهه با جمهوری اسلامی در آینده ی دور نیز، بازنگری های مهمی خواهند نمود. چه اینکه انقلابی تر شدن فضای حاکم بر مجلس خبرگان، برقرار ماندن سیاست های اصولی و انقلابی جمهوری اسلامی برای حداقل یک دوره ی 40 تا 50 ساله ی آینده را تضمین خواهد نمود. مسئله ی مهم تر این است که شواهدی مبنی بر قدرت یافتن طیف نزدیک به هاشمی در انتخابات 8 سال آینده ی خبرگان نیز وجود ندارد. چه اینکه قدرت و جایگاهِ شخص وی نیز، طی سالهای گذشته به صورتی مداوم در مجلس خبرگان کاهش یافته است.
پایگاه عصر ایران با اشاره به همین واقعیت می نویسد:« هاشمی قبل از سال 88 در سال 86 توانست با کسب 41 رأی از مجلس چهارم در مقابل آیتالله جنتی که 34 رأی آورده بود، رئیس مجلس خبرگان شود. سال 87 نیز هاشمی با 51 رای (در مقابل 26 رأی آیتالله یزدی) در ریاست مجلس خبرگان ابقا شد... به نظر میرسد که روحانیون مجلس خبرگان به دلیل مواضع هاشمی بعد از سال 88 از او دلخور هستند و حتی بر این باور هستند که او دیگر آن انقلابی سابق نیست... مواضع هاشمی در این سالها باعث شده است کسانی که هاشمی را یک مجتهد سیاسی تمام عیار میدانستند، از او فاصله بگیرند و به سمت رقبای سیاسی او بروند. سال 88 عطفی در زندگی سیاسی هاشمی بود... قرار ندادن نام هاشمی در فهرست جامعه مدرسین در انتخابات خبرگان پنجم به خوبی حکایت از این معنا دارد.» همه ی اینها تنها می تواند یک معنا داشته باشد: به کوری چشم آمریکا و دوستانش، انقلاب ادامه دارد...
منبع:خبرگزاری 598
ارسال نظر