«ربنای شجریان»، خط قرمز رسانه ملی است؛
چرا باید نابترین لحظههای مناجات مردم مومن ایران با صدای خوانندهای که دین را قبول ندارد عجین شود؟!
وطن فروشی و دیاثت فرهنگی، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت و سفرههای افطار و دعاهای خالصانه مردم را با صدای یک خواننده ای که دین را قبول ندارد و پس از جار زدن وطنفروشیاش در جهان حالا به ایران بازگشته تا با سوءاستفاده از بیماریاش، گدایی آبرو کند، آلوده کرد.
به گزارش گلستان24، ماه مبارک رمضان در راه است و مردم ایران در تدارک مسیری یک ماهه برای ارتقای معنویت زندگی خود و همچنین بهره بردن از فضایل و برکات این ماه عزیز هستند؛ 30 روزی که علاوه بر طهارت باطنی، حتی ظاهر شهرها نیز رنگ و بوی متفاوتی به خود میگیرد و صفهای شلوغ نان و آش برای سفرههای افطار که مملو از چهرههای نورانی مردم روزهدار این دیار است، جلای تازهای به جامعه میدهد.
به گزارش رجانیوز، در این میان، جماعتی از سیاسیون با هیاهو و جنجال به دنبال اعمال فشار به مدیریت جدید رسانه ملی هستند تا زمینه را برای بازگشت «محمدرضا شجریان» به نابترین و معنویترین لحظات مناجات ایرانیان با معبود فراهم کنند و بهانهی «مناجات ربنا» که سالها قبل توسط او خوانده شده را دستاویز خود قرار دادهاند. روزنامه رسمی دولت، طرحی از چهره او را روی جلد میبرد و رسانههای نزدیک به دولت در فضای مجازی هم دست به بازنشر متعدد آن میزنند تا با این هجمه، مسئولان صداوسیما را مجاب به کوتاه آمدن از خط قرمزهای خود کنند.
فارغ از تمام حواشی که پیرامون محمدرضا شجریان و عدم اعتقاد و پایبندی او به احکام صریح و اعتقادات روشن مردم ایران که برگرفته از شرع مقدس اسلام است، وجود دارد، سخنان هتاکانه او علیه دین مبین اسلام و همچنین فعالیتهای عملی او در حمایت از براندازان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران، اصلیترین عاملی است که حتی آب زمزم هم توانایی شستشو و تطهیر آن را ندارد و تنها در صورتی قابل بخشش و گذشت از سوی مردم کشور عزیزمان است که با عذرخواهی و ابراز ندامت صریح همراه باشد.
قطعا مقامات ارشد رسانه ملی خود بر این مساله اشراف کامل دارند و نیازی به هشدار درباره قصور احتمالی در اثر فشارهای رسانهای در این زمینه وجود ندارد اما به جهت یادآوری، بد نیست برخی مواضع توهینآمیز شجریان نسبت به احکام اسلامی و انقلاب اسلامی بازخوانی شود تا مشخص گردد که مظلومنمایی این روزهای او، ناشی از استیصال و رویگردانی مردم از اقداماتش است و نه از سر ارادت به باورهای مردم این سرزمین.
- همراهی با فتنهگران در سال 88 به منظور براندازی نظام
- حضور در رسانههای فارسی زبان بیگانه (تلویزیون ملکه انگلیس و تلویزیون کاخ سفید) و هتاکی نسبت به جمهوری اسلامی ایران
- همراهی و همنوایی با رقاصهها و ستارههای کابارهای
- هتاکی علیه احکام شرعی با بیان عباراتی نظیر: «اینها هرگز با هنر کنار نمیآیند، هرگز و هرگز؛ همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدن. باز هم نخواهند آمد، موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمیتواند در خدمت اینها باشد.»
- اعتراف صریح شجریان مبنی بر عناد با انقلاب اسلامی در مصاحبه با بیبیسی که گفت: «حقیقتش من از اول هم انقلابی نبودم.»
اینها تنها بخشی از اظهارنظرها و اقداماتی است که محمدرضا شجریان در سالهای اخیر بیان کرده و از قدیم الایام گفتهاند که مشت، نمونه خروار است.
وطن فروشی و دیاثت فرهنگی، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت و سفرههای افطار و دعاهای خالصانه مردم را با صدای یک خواننده که پس از جار زدن وطنفروشیاش در جهان حالا به ایران بازگشته تا با سوءاستفاده از بیماریاش، گدایی آبرو کند، آلوده کرد.
پس بیایید باهم و با نیت خالص و بدون توجه به هجمههای رسانههای سیاسی، زیر لب زمزمه کنیم:
«ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب. ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکفرین... بارالها، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت. پروردگارا، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما.»
منبع: رجانیوز
ارسال نظر