خزان امید در بهارستان؛
شکست، سرخوردگی و انشقاق؛ دستاورد 50 روزه فراکسیون امید
گرایش سیاسی فراکسیون امید نشان میدهد که مصطفی کواکبیان و محمدعلی وکیلی اصلیترین افراد برای عبور از مدیریت محمدرضا عارف و تشکیل فراکسیونهای مجزا هستند و رفتار فراکسیونی به صورتی جلو رفته است که اختیار امور و کنترل فراکسیون از دست عارف در رفته است.
· اولین شکست؛ پیروزی علی لاریجانی بر محمدرضا عارف
اولین هماورد مجلس شورای اسلامی دهم برای کسب کرسی ریاست میان علی لاریجانی و محمدرضا عارف رخ داد. علی صوفی رئیس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران از توافق «بزرگان اصلاحات» برای ریاست عارف تأکید کرد و در همین راستا اظهار داشت: «توافق برای ریاست مجلس دهم بین سران اصلاحات، آقایان هاشمی، روحانی و رئیس دولت اصلاحات صورت گرفته و توافق این بوده و هست که ریاست کرسی مجلس آینده از آن عارف باشد.» و از سوی دیگر، پیرامون تعداد حامیان جریان اصلاحات در بهارستان گفت: «در حال حاضر بیش از 90 درصد از ترکیب مجلس را اصلاحطلبان تشکیل دادهاند و این بهدوراز عقل است که مجلس دست اصلاحطلبان باشد و ما بخواهیم ریاست آن را به کسی دیگر واگذار کنیم، کسی که هویتش با ما یکی نیست.»[1]
هرچند در سوی دیگر طیف اصلاحات سخنی از حمایت از عارف نبود؛ ضربه آخر کارگزارانی به برای حاشیهنشینی و استفاده ابزاری از محمدرضا عارف به ریاست مجلس شورای اسلامی رسید؛ کارگزارانیها لقب «ممنوع المقامی» را به عارف داده بود و در همین راستا نشریه صدا نوشت: «شاید نیاز باشد عارف ایثاری را که در بهار 92 صورت داد؛ دیگربار در بهار 95 تکرار کند...حکم ازلی برای عارف هم ممنوع المقامی باشد. او باید باده قدرت را به لب رساند، اما ننوشد تا در عوض، بتواند جرعهای یا باریکهای آب به لب لشکر تشنگان برساند. عارف در بهار 92 جام را ننوشید و به روحانی سپرد. شاید این بار، حکم ازلی این باشد که جام را به رقیبی فیلسوف بسپارد.»[2]
واقعیت لیست امید خیلی زود آشکار شد و برخلاف پیشبینیهای نزدیکان عارف بر رأی 261 نفری، لیست امید شگفتیساز شد و فقط 103 نفر به نامزد فراکسیون امید رأی دادند. کارگزارانیها شکست اصلاحات را ماحصل تکروی «عارف» دانستند و ارگان رسانه این حزب نوشت: «در انتخاب ریاست مجلس اما عارف نه بر مبنای عقل جمعی اصلاحطلبان که به طرح و برنامه خود و مشاورانش عمل کرد.»[3]
احمد مازنی از نمایندگان عضو فراکسیون امید پس از شکست در اولین هماورد پارلمانی خواستار پذیرش واقعیت آرایش سیاسی بهارستان برای اصلاحطلبان شد و در همین راستا اظهار داشت: «تصور افکار عمومی این بود که اکثریت مجلس دهم اصلاحطلب است. با کاندیدا شدن دکتر عارف مشخص شد که اکثریت اصلاحطلبان نیستند اما جمعی قابلتوجه است؛ یعنی 200 یا 170 نماینده نیست بلکه 100 نماینده اصلاحطلب هستند یا شاید بتوانیم رأی آقای مطهری را در نظر بگیریم و بگوییم 134 نماینده اصلاحطلب هستند؛ بنابراین توقعات و انتظارات افکار عمومی هم باید متناسب با افراد اصلاحطلبی باشد که در مجلس حضور دارند و نه اعضای لیست امید.»[4]
· دومین شکست؛ کمیسیونهای بهارستان
«برخی اصلاحطلبان ابتدا دچار تحلیلهای خوشبینانه شدند و بعد از شکست آقای عارف، سرخورده شدند و درنتیجه این رقابت به آنان احساس شکست داد.»[5] احمد شیرزاد وضعیت فراکسیون امید را «سرخورده» میدادند؛ این انشقاق در فراکسیون باعث شد که اصلاحطلبان از میان 14 کمیسیون تخصصی مجلس تنها به ریاست دو کمیسیون دست یابند درحالیکه از منظر آنان «انتظار میرفت اصلاحطلبان ریاست حداقل یکسوم و در حالت طبیعی نیمی از کمیسیونهای 13 گانه را کسب کنند، اما سهم این فراکسیون به دو کمیسیون برنامهوبودجه و بهداشت محدود ماند. هرچند درنهایت ریاست کمیسیون اصل 90 هم به گزینه موردحمایت اصلاحطلبان رسید؛ تا اندکی از ناامیدی حاصل از شکست در کمیسیونهای کلیدی آموزش و فرهنگی کاسته شود، گرچه ریاست این کمیسیون بیمشتری بیشتر به توفیق اجباری میمانست تا پیروزی در یک رقابت.»[6]
پسازاین شکست، بار دیگر هفتهنامه کارگزارانی صدا بر «سرخوردگی» و «ناامیدی» در میان فراکسیون امید تأکید کرد و در همین راستا نوشت: «از دست رفتن کمیسیونهای آموزش و تحقیقات و فرهنگی که تغییر در آنها و خروج آن از گفتمان تندروها، یکی از محورهای تبلیغات اصلاحطلبان در انتخابات پارلمانی بود؛ عملاً حاصلی جز ناامیدی و سرخوردگی برای حامیان اصلاحات در بر نخواهد داشت. ریاست این دو کمیسیون در حالی در اختیار اعضای جبهه پایداری قرار گرفت قرار گرفت که انتظار میرفت فراکسیون امید با برنامهریزی منسجم، کسب اکثریت و درنتیجه مسؤولیتهای این دو کمیسیون را جزء اولویتهای خود قرار دهد.»[7]
پسازاین شکست زمزمهها مبنی بر عدم تمایل محمدرضا عارف برای مدیریت فراکسیون امید شنیده شد.
· سومین شکست؛ اعضای حقوقدان شورای نگهبان
پس از گسست در فراکسیون امید و عدم تمایل عارف برای حل معضلات پیشروی آن؛ نوبت به انتخاب اعضای حقوقدان شورای نگهبان فرارسید. به گزارش خبرنگار روزنامه اصلاحطلب اعتماد که ارتباط نزدیکی با فراکسیون امید دارد؛ «از میان پنج حقوقدان معرفیشده به مجلس شورای اسلامی نظر اعضای فراکسیون امید به دو حقوقدان است. نفر اول «محمدرضا علیزاده» است...حقوقدان بعدی که توانسته است نظر اعضای فراکسیون امید را جلب کند «احمد بیگی حبیبآبادی» است. او از قضات باسابقه دادگستری است.»[8]
اما شرایط بهارستان با «ذهنیت» اصلاحطلبان بسیار متفاوت است و عباسعلی کدخدایی از حقوقدانهای ضد فتنه و همراه همیشگی آیتالله جنتی رأی اول را کسب کرد. محمدجواد حقشناس فعال اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی آرای بهارستاننشینها به کدخدایی را «عجیب» خواند و خواهان توضیح «فراکسیون امید» در قبال این رفتار اعضای خود شد.
از منظر اصلاحطلبان «استیضاح» پیش از مجلس دهم، اهرم فشار منتقدان دولت برای تخریب محسوب میشد؛ اما برخلاف سخنان پیشین نمایندههای لیست امید از استیضاح حمایت کردند. نخستین قرعه استیضاح در مجلس دهم به نام «علی ربیعی» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی رقم خورد. محمدعلی وکیلی، نماینده تهران به همراه تعدادی از نمایندگان در تکاپوی جمعآوری امضا برای طرح استیضاح این وزیر کابینه تدبیر و امید هستند.
محمدعلی وکیلی اصلیترین نماینده استیضاحکننده پیرامون دلایل تکاپو برای تقابل با دولت اظهار داشت: «ما معتقد هستیم در حوزه پرداختیهای شستا هم «میل» و هم «حیف» صورت گرفته است. حیف آنجایی است که بنگاه بهصورت مطلوب اداره نشده است بنابراین بنگاه متناسب با حجم سرمایهگذاری که در آن شده سود ده نبوده و شرکتهای وابسته دچار زیان دهی بالا هستند. درعینحال میزان پرداختیهایی که به اعضای هیئتمدیرهها و مدیران این شرکتها پرداختشده مصداق «میل» است. در موضوع فیشهای حقوقی مواردی بودهاند که مدیر مربوطه «میل» فراتر از قانون داشته اما بنگاه خودش را درست اداره کرده و به سوددهی رسانده است؛ چندصدمیلیون فراتر از قانون میل داشته اما بنگاه را دچار چندصدهزار میلیارد زیان نکرده است؛ اما در مجموعه شستا و شرکتهای وابسته مواردی راداریم که اینها مصداق بارز حیفومیل هستند.»[9]
اقدام محمدعلی وکیلی، سخنگوی فراکسیون امید، با مخالفت جدی رسانههای اصلاحطلب مواجه شد؛ روزنامه آفتاب یزد به سخنگوی فراکسیون امید توصیه کرد که «صبر کند تا عرق پیشانیاش از ورود به پارلمان دهم خشک شود و سپس علم تغییر اجباری کابینه دولت را بر دوش بکشد.»
از سوی دیگر، واکنشها نسبت به رفتار سخنگو در فراکسیون امید با جدیت بیشتر رخ داد. کواکبیان از اعضای برجسته فراکسیون امید اظهار داشت: «آقای عارف دخالتی در این موضوع نداشته است و آقای وکیلی اساساً درباره بحث استیضاح اشتباه کرده و اگر بر روی آن تأکید دارد 60 امضایی که مطرح میکند منتشر کند. در فراکسیون امید هیچ بحثی از استیضاح کسی نشده است؛ این جمله هم درست نیست که میخواهیم با دولت درباره استیضاحها هماهنگ کنیم و خود آقای عارف نیز این را تکذیب کرده است.»[10]
در برابر این واکنش محمدعلی وکیلی اصلیترین نماینده حامی استیضاح، گفتارها افرادی مانند کواکبیان را «واکنش سراسیمه» و «افتادن در تله برنامهریزیشده» توصیف کرد و در جواب همتایان خود در فراکسیون امید از حضور 60 نماینده همسو با خود خبر داد. محمدعلی وکیلی در این بیانیه نوشت: «آنچه تاکنون بنده اظهار داشتهام همین بوده و اینکه اگر دولت بنا به هر دلیل در پاسخ به این مطالبه عذر داشته باشد ما بهعنوان علاقهمندان و حامیان دکتر روحانی مجبور هستیم از ابزار استیضاح بهره ببریم بر همین اساس به دلیل محدودیت زمان اصل ایده را حقیر با هسته اولیه که حدود ۶۰ نفر از نمایندگان همنظر هستند نهایی کردیم ولی بر اساس اصول فوق معلق به اقدام دولت کردهایم.»[11]
این بار نوبت به محمود صادقی، عضو هیئترئیسه فراکسیون امید، رسید که به بیانیه محمدعلی وکیلی واکنش جدی بدهد و در همین راستا اظهار داشت: «طرح استیضاح نظر شخصی آقای وکیلی بود و هیچ اتفاقنظری در فراکسیون وجود ندارد و دکتر عارف نیز این مسئله را تائید کرده است. آقای وکیلی سعی کرد در بیانیهای که منتشر کرده است اظهاراتش را به هیئترئیسه، آنهم بهاتفاق نظر هیئترئیسه، تعمیم دهد.»[12]
· انشقاق در فراکسیون امید؛ دو رقیب جدی عارف
«تحلیل من این بود که سه جریان در فهرست امید حضور داشتند که دو جریان آن اساساً اصلاحطلب نبودند و از آنان انتظار پایبندی تشکیلاتی نمیرود؛ اما اگر یک نمایندهای که خود را در جریان اصلاحطلب تعریف کرده نیز همان راه را برود و بگوید این تصمیم فراکسیون نیست، حتماً نیازمند نظارت و تذکر هیئترئیسه فراکسیون امید است.»[13] صادق زیباکلام از وجود دو جریان مخالف تبعیت از «اصلاحطلبان بیرون بهارستان» روایت میکند و همچنین علی تاجرنیا با تأکید بر تشکیل «فراکسیون اصلاحطلبان» خواهان پالایش فراکسیون امید از اعضای ناهمسو با جریان اصلاحات خبر داد و در همین راستا اظهار داشت: «اعضای فراکسیون امید 100 تا 120 نفر هستند. باید در آینده این مجموعه پالایش شود و نهایتاً بتواند با انسجام بیشتری جلو برود. این فراکسیون باید یک سری چارچوبهای اصلاحطلبی را تعریف کرده و افراد را به آن متعهد کند حتی ممکن است این عدد از 100 نفر هم کمتر باشد.»[14]
شکستهای پیایی مدیریت محمدرضا عارف بر فراکسیون امید و همچنین عدم تبعیت برخی از مهرههای اصلی این فراکسیون، گمانهزنیها پیشین مبنی بر انشقاق در اولین فراکسیون امید را به «واقعیت» نزدیک ساخته است. آرایش سیاسی فراکسیون امید نشان میدهد که مصطفی کواکبیان و محمدعلی وکیلی اصلیترین افراد برای عبور از مدیریت محمدرضا عارف و تشکیل فراکسیونهای مجزا هستند. به تعبیر علی تاجرنیا «فراکسیون اصلاحطلبان» کسانی هستند که حاضر به پذیرش استیلا گفتمانی اصولگرایان نیستند؛ نمود این افراد را میتوان 39 نماینده مجلس که به علی لاریجانی رأی ندادند؛ دانست. مصطفی کواکبیان توانایی مدیریت این افراد را دارا است. از سوی دیگر، برخی از اعضای فراکسیون امید خواهان عدم دخالت اعضای «پارلمان در سایه» اصلاحطلبان در تعاملات بهارستان هستند و نمود رفتار آنان را پافشاری بر استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دانست؛ نماینده این جریان را محمدعلی وکیلی است و در آینده نقش او و همراهانش جدیتر خواهد شد. فراکسیون امید پس از 50 روز به بدترین وضعیت خود رسیده است و پس از شکستهای متوالی و عدم همراهی فراکسیونی در موارد متعدد باید شاهد انشقاق باشد.
منبع: مشرق
ارسال نظر