چماق ریاست جمهوری بر سر روحانی؛
دوراهی جدید عارف؛ حزب یا ائتلاف سیاسی؟!
در شرایط فعلی «انتخابات ریاست جمهوری 96» تنها اهرم فشار محمدرضا عارف برای مدیریت حامیان دولت و حزب کارگزاران سازندگی برای ایجاد حاشیه امن اصلاحطلبان است.
انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم؛ تنها اهرم فشار عارف
اولین تهدید محمدرضا عارف نسبت به حامیان دولت پاشنه آشیل آنان را نشانه رفت؛ تهدید هنگامی رخ داد که تصمیم جدی عبور حزب اعتدال و توسعه، نزدیکترین حزب به دولت یازدهم، از شورای سیاستگذاری اصلاحات رقم خورد. محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان، درباره تعامل جریان اعتدال با اصلاحطلبان در انتخابات مجلس، گفت: «توصیه ما به دوستانمان در جریان اعتدال این است که همانگونه که در انتخابات 92 با وحدت و همگرایی موجب پیروزی آقای روحانی شدیم در انتخابات مجلس هم بهتر است با ارائه یک لیست واحد زمینهساز پیروزی تفکر اصلاحطلبی و اعتدالگرایی شویم و تدبیر حکم میکنددوستان جریان اعتدال راه خود را از اصلاحطلبان جدا نکنند تا انشالله در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 هم با مشکلاتی روبهرو نشویم.»[2] تهدید عارف جواب داد، حامیان دولت از ارائه لیست مشترک منصرف شدند و پاسخ قاطع به محمدرضا عارف را بهروز انتخاب رئیس مجلس موکول کردند و حتی هفتهنامه کارگزارانی صدا نوشت: «حکم ازلی برای عارف هم ممنوع المقامی باشد. او باید باده قدرت را به لب رساند، اما ننوشد تا در عوض، بتواند جرعهای یا باریکهای آب به لب لشکر تشنگان برساند. عارف در بهار 92 جام را ننوشید و به روحانی سپرد. شاید این بار، حکم ازلی این باشد که جام را به رقیبی فیلسوف بسپارد.»[3]
محمدرضا عارف و حامیان سیاسیاش انتخابات خرداد 1392 و هفتم اسفند 1394 را ماحصل پایگاه اجتماعی اصلاحات تلقی میکنند که برون داد آن نجات حزب کارگزاران سازندگی و حزب اعتدال و توسعه از شکست قطعی است و از سوی دیگر شکست در کارزار رقابت ریاست بهارستان دهم و روسای کمیسیونها را ماحصل «زدوبندهای سیاسی غیر شفاف» حامیان دولت و حامیان علی لاریجانی میداند و با زمزمههای انشعاب حامیان دولت از فراکسیون امید؛ بار دیگر نهیب «انتخابات 96» را فریاد میزند. محمدرضا عارف باز رویه «تهدید انتخاباتی» را در پیش گرفت و اظهار داشت: «انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ انتخاباتی بسیار مهم است و فراکسیون امید میتواند با حفظ انسجام خود در این انتخابات تأثیرگذار باشد.»[4] تا «حمایت» از حجتالاسلام روحانی تابع عدم خدشه به «انسجام» اصلاحطلبان شود.
در شرایط فعلی «انتخابات ریاست جمهوری 96» تنها اهرم فشار محمدرضا عارف برای مدیریت حامیان دولت و حزب کارگزاران سازندگی برای ایجاد حاشیه امن اصلاحطلبان است؛ او با یادآوری بسیج سرمایه اجتماعی اصلاحات برای پیروزی در انتخابات پیشین، تاکید میکند که «حمایت» از جریان پاستور نشین فعلی چک سفید امضاء برای همیشه نیست و «انتخابات مهم 96» در پیش است و اگر مطالبات آنان شنیده نشود؛ رفتار دیگری نشان خواهند داد.
چشمانداز سیاست ورزی عارف؛ حزب یا ائتلاف؟
محمدرضا عارف برای چشمانداز سیاسی خود دو راه پیش رو دارد؛
1- او دلیل شکست خود در رقابت ریاست بهارستان دهم را از میان یاران اصلاحطلب خود جستوجو میکند. دشمنان دوستنما محمدرضا عارف خواهان «حاشیهنشینی» و «ممنوعالمقامی» وی هستند. به نظر میرسد که در سیاست ورزی عارف متأخر پس از شکستهای متعدد با صراحت از حزب کارگزاران سازندگی سخن گفته میشود و «دشمن دوستنمای» وی با الفاظ بدتر از «عافیت طلبان اصلاحات» یاد میشود؛ او اول گام را با اعتراض به رفتار «عدهای مترصد فروپاشی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان»[5] آغاز کرد؛ زیرا عارف خواهان ایفای نقشی متمایز است؛ او دیگر نمیخواهد «بازیگری انتخاباتی» برای بسیج سرمایه اجتماعی خاص خود با دستاورد «هیچ» باشد بنابراین حتی در ضیافت افطاری رییس جمهور حاضر نشد تا روزنامه آفتاب یزد - نزدیکترین روزنامه به تیم رسانهای عارف- پیام این غیبت را این بداند «که بنا نیست نمایندگان مجلس دهمی همواره با دولت یازدهم به مصالحه و مسامحه بپردازند و همین عدم حضور رئیس فراکسیون امید مبین آن است که در بر پاشنه دوستی همیشگی و نادیده گرفتن سیاستهای اشتباه دولت نمیچرخد و قرار نیست نمایندگان هم سو با دولت همواره بر عملکرد تدبیر و امیدیها مهر تائید بزنند.»[6]
عارف پس از دوشکست سخت تصمیم دارد؛ رفتار اعتراضی خود را ساختارمند کند؛ او خواهان عبور از «بازیگری» به «کارگردانی» برای عرصه پرتنش سیاست است بنابراین امکان دارد در ماههای آتی شاهد ظهور حزبی با ریاست محمدرضا عارف در آرایش سیاسی کشور باشیم و حتی اصلیترین نیروی شبکهسازی سیاسی وی از بنیاد باران خارجشده است و هماکنون فعالیتهای خود را در بنیاد امید متمرکز کرده است.[7]
پیش از این محمدرضا عارف که پس از امضای دفتر یادبود نلسون ماندلا در سفارت جمهوری آفریقای جنوبی از تشکیل کارگروهی برای مطالعه و بررسی ایجاد حزب متبوعش خبر داد و اظهار داشت: «از چند ماه قبل بررسی جدی موضوع آغازشده اما هنوز به نتیجه قطعی نرسیدند و مطمئناً هر روز به تصمیم برسند همان روز اعلام خواهم کرد. مبنایم این است که اگر قرار شد فعالیت سیاسی در قالب حزب داشته باشیم، بیشتر به سمت همگرایی و تقویت تحزب و جایگاه تشکلهای سیاسی باشد.»[8] و در شرایط فعلی اصلاحات که در واگرایی ساختاری به سر میبرد؛ وجود حزب از منظر رییس فراکسیون امید بیشتر احساس میشود.
2. راهحل دیگر سیاست ورزی محمدرضا عارف به «ائتلاف سیاسی» ختم میشود؛ او پیش از طعم تلخ «تحکم» سیاسی با مرقومه «دستوری» برای انصراف در انتخابات ریاست جمهوری را بانام «ائتلاف سیاسی» ساختگی شنیده است و حالا خواهان تحقق «ائتلاف سیاسی پایدار» است. در میان جریانهای سیاسی نزدیکترین طیف سیاسی به اتاق فکر یاران رئیس فراکسیون امید، حزب ندای ایرانیان است؛ محمدرضا عارف برخلاف دیگر اصلاحطلبان حزب ندای ایرانیان را مورد طعن و کنایههای غیر اخلاقی قرار نداد و حتی در کنگره این حزب سخنرانی کرد و همچنین نیروهای سیاسی هر دو طیف از لایههای پایینی و جوان اصلاحات هستند. بنابراین شکلگیری پیوند سیاسی صادق خرازی- محمدرضا عارف معطوف به خروجی انتخابات ریاست جمهوری 96 است زیرا آنان بارها عدم استیلا «نسل اول اصلاحات» را «تکرار» کردهاند.
منبع: مشرق
ارسال نظر