چرا نباید به افزایش خام فروشی نفت بعد از برجام افتخار کنید!
سخنی با جناب روحانی درباره عملکرد ۱۱۰۰ روزه دولت تدبیر
روحانی در شب گذشته از گسترش و آزادی شبکه های اجتماعی و افزایش میزان تولید و فروش نفت خام ایران به عنوان دو عملکرد مهم دولت در سه سال گذشته نام برده و برای چندمین بار به صورت متناقض و با انداختن توپ به زمین دیگران به بیان توضیحاتی درباره موضوع قاچاق، خروج کشور از رکود، جذب سرمایه گذاری خارجی، موضوع فیش های نجومی و.... پرداخت.
به گزارش گلستان24، شب گذشته رئیس جمهور همزمان با آغاز آخرین سال حضور دولت یازدهم در پاستور، پس از گذشت ۶ ماه از آخرین گفتگوی تلویزیونی خود با مردم بار دیگر در گفتگویی اختصاصی با مردم در صفحه رسانه ملی ظاهر شد تا علاوه بر سخن گفتن با مردم گزارشی از عملکرد ۳ ساله دولت متبوع خویش به مردم ارائه دهد. نکته قامل تامل در گفتگوی دیشب رئیس جمهور، تمجید و تقدیر مجدد و چندباره وی از عملکرد دولت در سه سال گذشته و اجرای برجام و ماحصل اجرای آن بود. روحانی در شب گذشته از گسترش و آزادی شبکه های اجتماعی و افزایش میزان تولید و فروش نفت خام ایران به عنوان دو عملکرد مهم دولت در سه سال گذشته نام برده و برای چندمین بار به صورت متناقض و با انداختن توپ به زمین دیگران به بیان توضیحاتی درباره موضوع قاچاق، خروج کشور از رکود، جذب سرمایه گذاری خارجی، موضوع فیش های نجومی و.... پرداخت. نکته قابل تامل در سخنان شب گذشته رئیس جمهور استفاده پرشمار از واژه هایی چون: "شروع شده است"، "داریم می شویم"، "قرار است انجام دهیم"، "ان شالله خواهد شد" و... بود که برای هر مخاطب عام و خاصی یادآور روزهای آغازین کار دولت یازدهم و اولین گزارش عملکرد ایشان تحت عنوان گزارش ۱۰۰ روزه بود. در این یادداشت تلاش دارم به صورت خلاصه به بررسی برخی از سخنان و گزارش عملکرد دولت یازدهم در ۳ سال گذشته پرداخته و نکاتی را در این زمینه متذکر شوم:
۱- افزایش صادرات نفت خام: رئیس جمهور در گزارش دیشب خود با افتخار از افزایش صادرات نفت خام ایران بعد از برجام سخن گفته و این افزایش را اقدامی انقلابی در راستای اهداف نظام اسلامی دانستند. در این باب توجه به دو نکته و یادآوری آن به دولت محترم ضروری است:
الف) در سال ۱۳۵۹ و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، طرف غربی و در راس آن آمریکا علاوه بر حمایت همه جانبه از تجاوز نظامی رژیم بعث صدام به ایران و راه اندازی جنگی همه جانبه بر علیه انقلاب اسلامی قصد داشت تا با تحریم خرید مقداری نفت ایران باعث تضعیف اقتصاد ایران و آسیب رساندن به انقلاب نوپای مردم در سال ۵۷ باشد. در آن سال ها به دلیل عدم پیوستگی شبکه های بانکی در عرصه بین المللی و عدم تعادل در عرضه و تقاضای نفت خام، با تحریم مقداری نفت ایران قیمت ها افزایش یافته و به دلیل عدم وجود جایگزین برای تامین میزان نفت صادراتی ایران، ایالات متحده مجبور به عقب نشینی شد. سال ها بعد و در اواخر دهه ۸۰ همزمان با پیشرفت جمهوری اسلامی در موضوعات علمی و فناوری نظیر انرژی هسته ای، دولت های متخاصم پس از آزمودن راه های مختلف تنها راه مقابله و توقف فعالیت های قانونی و صلح آمیز کشورمان را ضعف های ساختاری در اقتصاد ایران دانسته و باز به سراغ حربه قدیمی و متاسفانه همچنان موثر تحریم و فشار اقتصادی رفتند. همان طور که اشاره شد در سال های ابتدایی انقلاب اسلامی، آمریکا به دلیل عدم اتصال فراگیر شبکه های بانکی دنیا به یکدیگر، عملا توانایی امروز در تحریم مبادلات بانکی و تحریم بانک مرکزی ایران را نداشت و بعد از گذشت مدتی به دلیل افزایش قیمت نفت و موفقیت ایران در دور زدن این تحریم ها مجبور به عقب نشینی شد. اما در سال های اخیر امریکا با زیرکی خاص ابتدا شبکه بانکی و مبادلات بانکی ایران را تحریم و بعد از مدتی به سراغ تحریم مقداری نفت رفت تا حتی در صورت دور زدن تحریم های نفتی کشور در دریافت پول نفت فروخته شده خود دچار مشکل بوده و توانایی انتقال این پول ها به داخل کشور را نداشته باشد. این در حالی است که امروز و بعد از گذشت ۶ ماه از اجرای برجام اگرچه فروش نفت خام ایران تحریم نیست اما به اذعان خود مقامات دولتی عملا اتفاق خاصی در خروج ایران از تحریم های بانکی رخ نداده است.
ب) افزایش فروش نفت خام ایران در ماه های گذشته در حالی به بیشترین مقدار خود در ۴ سال گذشته و به زمان قبل از وضع تحریم ها بازگشته است که قیمت این طلای سیاه در سال های اخیر و بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به کمترین میزان خود در طول دهه اخیر رسیده است. به طوری که امروز در ازای فروش ۲.۵ میلیون بشکه نفت خام درآمد ارزی حاصل کشور چیزی حدود فروش ۱ میلیون بشکه نفت خام درسال های گذشته است. با توجه به این موضوع باید اذعان داشت افزایش فروش نفت خام آن هم به ثمن بخس و بدون دریافت و انتقال پول های فروش نفت به داخل کشور نه تنها افتخاری محسوب نشده بلکه سوال اصلی از رئیس محترم دولت یازدهم این است که آیا در مفاد برجام تضمینی برای عدم تحریم دوباره فروش مقداری نفت ایران وجود دارد؟ یا دولت های متخاصم هرآن و بر اساس هر استدلالی توانایی بازگشت این تحریم ها - حتی تحریم مقداری نفت خام - را دارند؟ سوالی که هرگز پاسخ مشخصی از سوی دولتمردان ایرانی نداشته است.
۲- آزادی و استمرار فعالیت شبکه های اجتماعی: یکی از موارد تعجب آور و قابل تامل در گزارش شب گذشته رئیس جمهور از عملکرد ۳ ساله دولت تدبیر، تکیه بر موضوع استمرار فعالیت شبکه های اجتماعی در دولت یازدهم است. این برای اولین بار در تاریخ ایران و به گمانم دنیا باشد که رئیس دولتی عدم فیلترینگ یا نظارت بر شبکه های اجتماعی و... را به عنوان یک عملکرد مهم از سوی دولت خویش دانسته و از آن در گزارش عملکرد دولت به مردم نام می برد. باید از رئیس جمهور محترم پرسید که شخص ایشان یا کابینه محترم در ازای کدام فعالیت ها، برنامه ریزی ها، تلاش ها و سرمایه گذاری های خود موفق به انجام این کار شده اند و دولت یازدهم در قبال موضوع رکود، بیکاری، مسائل زیست محیطی و... چه اقداماتی انجام داده است؟ آیا سخن گفتن از استمرار فعالیت شبکه های اجتماعی که موضوعی مسبوق به سابقه بوده و دولت نقش چندانی در استمرار و فعالیت های این شبکه ها نداشته و عموما هدایت آن ها از خارج از مرزهای ایران صورت می گیرد به عنوان عملکردی مهم از سوی دولت یازدهم پذیرفتنی است؟
۳- پارادوکس تمام نشدنی دولت در موضوع فیش های نجومی: جناب رئیس جمهور در ابتدای افشای ماجرای فیش های نجومی، از این موضوع به عنوان یک مسئله موردی که در گوشه ای از کشور توسط عده محدود رخ داده است نام بردند. وی با گذشت چند روز از این ماجرا، در جلسه دیگری موضوع فیش های حقوقی را مسئله ای فراگیر دانسته که نه تنها در دولت بلکه در سایر نهادها نیز به صورت فراگیر و عمومی وجود دارد. جالب اینجاست که رئیس دولت تدبیر شب گذشته در کمال تعجب از راز دیگری درباره فیش های نجومی پرده برداری کرده و این بار با اشاره به وجود نهادهای عمومی - غیردولتی یا به عبارتی سازمان های خصولتی سعی در خروج توپ از زمین دولت و انداختن توب به زمین دیگران داشته و این بار برخلاف گذشته اصولا سعی در تبرئه دولت از این ماجرا داشتند؟ حال سوال نگارنده از جناب روحانی این است که آیا واقعا ماجرای فیش های نجومی در صندوق توسعه ملی، بیمه مرکزی و... به عنوان نهادهایی دولتی بر عهده دولت نیست؟ ضمن اینکه ای کاش رئیس محترم دولت یازدهم از نحوه انتصاب آقایان صدقی و رستگار مدیران دو بانک به اصطلاح غیر دولتی رفاه کارگران و ملت نیز سخن گفته و به اظهارات مقامات نظارتی و امنیتی کشور در رابطه با نقش نزدیکان ایشان در این انتصابات نیز توضیح می دادند....
میثم مهرپور- روزنامه نگار و پژوهشگر اقتصادی
منبع: تراز
ارسال نظر