با چه معامله‌ای نوبخت حاضر به حمایت از صفدر حسینی شده است؟

زمانی که علی رغم خواست عمومی جامعه، صفدر دو دستی صندلی ریاست را چسبیده و رها نمی‌کرد اکبر منتجبی روزنامه نگار اصلاح طلب، در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت:" چند روز پیش فیش حقوقی آقای صفدر حسینی که منتشر شد نشان می‌داد ماهیانه 57 میلیون تومان می‌گیرد. مدیر روابط عمومی ایشان هم تأیید کرد که خبر صحیح است. قبل از آن هم آقای رییس جمهور از معاون اول خود خواسته بود کسانی که حقوق‌های نجومی می‌گیرند عزل کند. حالا نه ایشان و نه مدیران دیگری که حقوق نجومی می‌گیرند نه تنها استعفا نمی‌دهند بلکه بهانه می‌آورند که این حقوق در گردش و ماه و سال و فلان بوده است. آقای رییس جمهور هم نمی‌دانم چرا اقدام نمی‌کند. واقعاً چرا کسی اقدام نمی‌کند؟[2]

و در همین وضعیت یکی از روزنامه نگاران اصلاح طلب، پررویی غارتگران بیت المال را تاب نیاورد و در یادداشتی آتشین به نقد اصلاح طلبان و صفدر پرداخت؛ حمید رضا ابک نوشت " فیش حقوقی صفدر حسینی، اگر واقعی باشد، بهترین دلیل است برای اینکه این نوشته سرشار از زبانه‌های آتش خشم باشد...چند فیش حقوقی از مدیران بلند پایه دولتی در فضای مجازی منتشر شده است. خبر خلاصه و آشکار است. فاصله دریافتی مدیران مذکور بیشتر از پنجاه برابر حداقل دستمزد در سرزمین ماست و از آن مهم‌تر فاصله بسیار شگفت‌انگیزی با تصویر و تصوری دارد که افکار عمومی از دستمزد یک مدیر بلند پایه دولتی در سرزمینی دارد که قرار است مستضعفانش وارثان ارض باشند... اما یک سؤال. صفدرها و امثال صفدرها در کجای کارنامه‌شان سوابق درخشانی برای حضور در این مناصب رو کرده‌اند؟ غیر ازین است که با سر کچل ما سلمانی آموخته‌اند و از روزی که چشم باز کرده‌اند مدیر کل و معاون وزیر بوده‌اند؟ انقلاب شد و آقایان شدند سربازان جان بر کف نظامی که قرار بود مردمش گالن نفت پیرزن‌های همسایه را برایشان تا درِ خانه ببرند. حالا هول برشان داشته که این چهار سال اگر بگذرد چه خاکی به سر کنیم برای پسری که در نیویورک تئاتر می‌خواند و دختری که در لندن قرار است فارغ‌التحصیل ام بی ای شود؟

زحمت بکشید یک مورد فقط یک مورد از موفقیت این آدمها در بخش خصوصی ذکر کنید. مگر هشت سال وقت نداشتند؟ یک نانوایی با پول خودشان تأسیس کردند؟ یک موسسه و شرکت بدون رانت راه انداختند؟ یک رسانه فسقلی را توانستند اداره کنند؟ ولم کنید آقا ولم کنید... لااقل برای این ابک بینوا که دید معنای پیوستن تک‌تک‌تان به بخش خصوصی در هشت سال دولت هزاره چه بود حنایتان رنگی ندارد...من یکی که روزی صدهزاربار درود می‌فرستم به روان پاک کسی که همین بروکراسیِ به قول شما ناکارآمد و پیچیده را در نظام دولتی ایران بنیاد نهاد؛ وگرنه که نه از فیش نشانی بر جا می‌گذاشتید و نه از فیش‌نویس."[3]

اما این همه ماجرا نبود و مدتی بعد یکی از خبرنگاران روزنامه‌های اصلاح طلب مدعی شد که صفدر حسینی به تعدادی از خبرنگاران مبالغی را به‌عنوان هدیه برای حمایت وی در رسانه‌ها و سرپوش گذاشتن بر موضوع حقوق نجومی‌اش داده است.

فریبا پژوه خطاب به صفدر حسینی نوشته بود:‌ "آقای «صفدر حسینی» رفتار شما باعث خجالت و شرمساری است...آقای صفدر حسینی، نباید دست به خرید خبرنگاران بزنید و با دادن وعده «هدیه» از آنها بخواهید تا ماجرای فیش حقوقی نجومی شما را ماستمالی کنند![4] اما این ادعا توسط صندوق توسعه ملی تکذیب شد.

در ادامه آنچه مسئله کام ملت را تلخ‌تر نمود رفتاری بود که آقازاده صفدر در مجلس بروز داد؛ فاطمه حسینی که با حمایت‌های پدر به عنوان جوان‌ترین و در واقع بی تجربه ترین کاندیدا به لیست اصلاح طلبان راه یافته بود، در انتخابات مجلس توانست یکی از کرسی‌های ارزشمند را از آن خود کند

عنوان کمک هزینه اوقات فراغت فرزندان فیش حقوقی صفدر، پای فاطمه را به این مسئله باز کرد و تعجب و خنده همگان را به همراه داشت و از سوی دیگر مطرح شدن موضوع تأسیس صرافی در اوج نوسانات ارزی در سال 1390 و فعالیت‌های اقتصادی شوهر هر چه بیشتر واقعیات نماینده جویای نام اصلاح‌طلب را آشکار کرد و افکار عمومی را نسبت به او خشمگین ساخت و برای مردم این سؤالات را ایجاد کرد که فاطمه حسینی به عنوان یک نماینده مجلس که در زمان انتخابات شعار فساد ستیزی داده، در خصوص فیش حقوقی نجومی پدرش چه پاسخ شایسته‌ای دارد، از سوی دیگر، اطلاق کاسب تحریم توسط هم کیشان او به منتقدین دولت با تأسیس صرافی در اوج نوسانات ارزی توسط او چه معنایی دارد؟

این فضا آقازاده بی تجربه را به فکر تدارک دفاع از خود آنهم از طریق تریبون مجلس واداشت و به همین منظور او که نطق نمایندگان در واکنش به اظهارات محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات را برای پاسخ انتخاب کرده بود، به جای فاطمه ذوالقدر دیگر نماینده تهران پشت تریبون رفت و شروع به خواندن متنی کرد که حدود یک ساعت پیش آن را در اختیار رسانه‌ها قرار داده بود؛ و با سوء استفاده از جایگاه و وقت مجلس به مباحث مطرح شده درباره خود، همسر و پدرش پیرامون حقوق نجومی و تأسیس صرافی پرداخت؛ و علی رغم تذکرات مکرر نایب رئیس مجلس به خواندن مطالب خود ادامه داد.

این رفتار سخیف تأسف همگان را به همراه داشت تا حدی که اصلاح نیز این رفتار را تحمل نکردند و در این خصوص کانال تلگرامی اصلاحات نیوز نوشت:" این که آیا تهمت‌ها و اتهاماتی که به سید صفدر حسینی، سیده فاطمه حسینی و همسرش زده می‌شود به حق است یا خیر بحث دیگر است، اما به فرض ناحق بودن این تهمت‌ها و حق بودن بیانات ایشان باز هم این چنین سوء استفاده از تریبون مجلس یک عمل و حق حلال در دفاع از خویش در برابر ظلم را به یک فعل غیر قانونی و ضایع کردن حق الناس تبدیل می‌کند که آن استفاده از زمان مختص به مردم برای خود است... ضروری به نظر می‌رسد که نمایندگان ملت از هر گرایش و دسته‌ای، به خصوص اصلاح‌طلبان، توجه کنند در مجلس پیش از آن که دختر، پسر و یا همسر دیگری باشند، نماینده «مردمِ شریفِ ایران» هستند."

از سوی دیگر فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب که از نزدیکان سید صفدر حسینی نیز هست نسبت به عدم برخورد با این اقدام غیرقانونی فاطمه حسینی انتقاد کرده و در صفحه اینستاگرام خود نوشت:‌ "من با دکتر صفدر حسینی رفاقتی دیرینه دارم. به معدود ستادهایی که سرزدم ستاد این خانم جوان بود. پس از بحران فیش هم با دکتر صفدر تماس گرفتم. مرام من رفاقت با حاکم معزول است؛ اما سخنان خانم حسینی یک نمک‌نشناسی آشکار به جریان اصلاحات است. اگر فرآیند سیاست در ایران چارچوبی داشت و نماینده‌ها از احزاب می‌آمدند این خانم بلافاصله باید از پارلمان اخراج می‌شد."[5]

اتهامات وارد بر فاطمه حسینی و موضع گیری او در دفاع از تخلف آشکار پدر نشان داد که اعتراف اکبر اعلمی نماینده اصلاح طلب سابق مجلس در خصوص ابن الوقت بودن بعضی از نمایندگان لیست امید اصلاً بیراه نبوده است او پس از انتخابات مجلس دهم، ضمن برشمردن اختلاف نظرهای متعدد خود با چندین نفر از اصول گریان مثل احمد توکلی، مصباحی مقدم و کوثری در کانال تلگرامی خود نوشته بود:" با این وصف حضور امثال آن‌ها را در مجلس در کنار اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان واقعی لازم می‌دانم و بر این باورم که هر یک از آن‌ها به ۱۰ نفر از افراد بی‌ریشه و ابن‌الوقتی که در هر دوره به اقتضای شرایط زمانی تغییر موضع داده و متأسفانه حتی بعضاً از طریق لیست موسوم به امید به مجلس هم راه‌یافته‌اند شرف دارند و به حال کشور و مردم مفیدترند "[6]

با این حال مدتی بود که به خاطر وعده‌های دولت، آتش بحث حقوق‌های نجومی و نیز ماجراهای صفدر به سردی گراییده بود اما با حرف‌های اخیر نوبخت در جلسه معارفه رئیس جدید صندوق توسعه ملی شعله‌های خشم مردم دوباره زبانه کشید و علی رغم اینکه به خاطر حقوق‌های نجومی، صفدر به خواست دولت مجبور به استعفا و نوبخت نیز مجبور به عذر خواهی در خصوص فاجعه غارت بیت المال شده بود اما این بار نوبخت به خیال تمام شدن کابوس افشای فیش‌های نجومی، از صفدر به عنوان ذخیره نظام و امانتدار بزرگ کشور یاد کرد این سخنان حتی به مذاق یکی دولتی‌ها خوش نیامد و در همین رابطه سید رضا اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری در گفت و گو با خبرگزاری بسیج اظهار داشت " ان شاءلله خداوند آقای نوبخت و صفدر حسینی را به موزه بسپارد؛ این دو نفر برای آثار باستانی به درد می‌خوردند... باید از آقای نوبخت بپرسید "مرد حسابی " اگر صفدر حسینی ذخیره و امانتدار کشور بود پس چرا او را از ریاست صندوق توسعه ملی برداشتید؟ خداوند به همه عقل بدهد. "[7]

دفاع نوبخت از صفدر حسینی در حالی صورت می‌گیرد که علی نوبخت نماینده مجلس و برادر آقای سخنگو درباره چگونگی برخورد با حقوق‌های نجومی برخی مدیران گفته بود:"باید در این زمینه مثل چین رفتار کرد. در کشور چین کوچک‌ترین تخلف به صورت جدی و محکم برخورد می‌کنند، برای شخص خاطی اعدام می‌برند و این موضوع را رسانه‌ای می‌کنند تا دیگر مدیران و افراد حساب کار دستشان بیاید یا به عبارت دیگر می‌توان گفت به گونه‌ای که در پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی برخورد شد، باید با آنها برخورد شود "[8]

علی رغم اعترافات عدیده اصلاح طلبان به تخلفات روی داده توسط صفدر حسینی، دفاع سخنگوی دولت از ایشان چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ چرا سخنگوی دولت در عین عذر خواهی بابت معضل حقوق‌های نجومی، تعاریفی عجیب از یک مدیر نجومی بگیر می‌کند؟! آنهم نجومی بگیری که جزو سه درصد مدیرانی است که بالای پنجاه میلیون حقوق می‌گرفته است. با این نوع تناقضات و با توجه به عملکرد نمایشی دولت در برخورد با مدیران متخلف آیا می‌توان باور داشت که دولت روحانی در صدد اصلاح رویه حقوق نجومی است؟!