مهار ایران، سیاست مشترک اعراب و آمریکا؛
رمزگشایی از هشدار سپاه پاسداران به عربستان سعودی
منطقه خلیج فارس به عنوان گنج انرژی جهان، با مداخلات قدرت های خارجی ابعاد امنیتی جدیدی یافته که ممکن است بار دیگر به درگیری و جنگ ختم شود.
به گزارش گلستان24،رزمایش نظامی عربستان سعودی که در خلیج فارس در حال برگزاری است با واکنش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روبه رو شد و این نیرو نسبت به ایجاد چالش و ورود به آب های ایران، به عربستان هشدار شدیدی داد. این تحولات در حالی صورت می گیرد که خلیج فارس به ویژه در چند دهه اخیر به منطقه نظامی و امنیتی تبدیل شده که آمریکا به بهانه های مختلف حضور خود را در آن تثبیت کرده است.
سپاه پاسدارن در بیانیه ای که برای شناورهای حاضر در منطقه رزمایش صادر کرده آورده است: "به کلیه شناورهایی که در رزمایش ( سپر خلیج فارس) حضور دارند، اعلام میگردد، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعتقاد دارد اصالتاً این رزمایش مصداق مشخصی برای تشنج آفرینی و کم کردن امنیت پایدار در خلیج فارس است.به همین لحاظ عبور هیچ یک از شناورهای نظامی شرکت کننده در این رزمایش، حق عبور از آب های سرزمینی جمهوری اسلامی ایران را ندارند و به هیچ وجهی نباید به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی نزدیک شوند، چرا که ما اعلام می داریم این عبور به هیچ وجه مصداق عبور بی ضرر نمیباشد.نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برای تامین امنیت پایدار خلیج فارس و تنگه هرمز در آمادگی کامل به سر می برند و با هرگونه حرکت، تلاش و اقدام برای برهم زدن آرامش و امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز و دریای عمان مقابله متناسب و فوری انجام خواهد داد."
به طور قطع کشورهای حاضر در منطقه خلیج فارس می توانند به تنهایی امنیت این منطقه مهم جهان را تامین کنند اما مداخله قدرت های خارجی و تفرقه انداختن میان کشورهای خلیج فارس، باعث شده تا هر یک سیاست جداگانه ای را در پیش بگیرند و حتی پیشنهادهای جمهوری اسلامی را برای مدیریت بوی منطقه، نپذیرند. با وقوع جنگ اول خلیج فارس، آمریکا عملا ناوگان های نظامی خود را وارد منطقه کرد و با استفاده از فضای موجود جنگی، پایگاه های نظامی اش را نیز در شیخ نشین های خلیج فارس راه اندازی کرد. اهدافی که آمریکا به دنبال آن است و کشورهای عرب خلیج فارس نیز با آن همراستا شده اند، گویای نقاط ضعف دائمی است که به یکی از کانون های بحران در جهان تبدیل شده است.
تسلط بر جریان انرژی خلیج فارس
منطقه خلیج فارس دارای ذخیره بزرگ انرژی است که از زمان اکتشاف، این حوزه اهمیت استراتژیک ویژه ای برای کشورهای غربی و مصرف کننده نفت داشته و برای همین منظور همواره در پی پیاده سازی نظام امنیتی مبتنی بر منافع کشورهای غربی بر آن سایه انداخته است.
در کنار این، نظریاتی هستند که عنوان می دارند تسلط بر انرژی جهان، یک مولفه اصلی قدرت و پرستیژ بین المللی محسوب می شود. زمانی انگلستان در طول هفت دهه، چتر امنیتی خود را بر این منطقه افکنده بود که سیاست های استعماری بریتانیا، خسارات زیادی را برای منطقه به دنبال داشت و آثار آن در درگیری های بعدی منطقه پابرجا ماند. پس از این کشور، ایالات متحده بود که جا در پای انگلیس گذاشت و برای تسلط هژمون خود بر مسیر انرژی جهان، شیخ نشین های خلیج فارس را تابع محض خود ساخت و برای کشورهای دیگر منطقه ازجمله ایران، توطئه های زیادی را تدارک دید.
سیاست مهار ایران پس از انقلاب
با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، منافع کشورهای مختلف به ویژه غربی در منطقه با چالش روبه رو شد. ایران کشوری بود که تا پیش از انقلاب با حضور محمدرضا پهلوی، سیاست های غرب را در منطقه خلیج فارس پیاده می کرد و غرب با کمترین هزینه، جریان انرژی جهان را به صورت تضمین شده مدیریت می کرد. هزینه ای که بر گردن کشورهای منطقه از جمله ایران و پادشاهی عربستان سعودی بود. اما انقلاب اساس برنامه های استعماری آمریکا را برهم ریخت و برای مهار ایران، عراق را به سمت حمله نظامی به ایران کشاند. حمله ای که توان نظامی و دفاعی دو کشور را در طول 8 سال به شدت کاهش داد و ایران درگیر باسازی مجدد کشور گردید. اما جاه طلبی های صدام حسین، تنها خلاصه به ایران نشد و حمله به کویت برگ آخری بود که صدام برای آمریکا رو کرد تا واشنگتن با زدن برگی دیگر، بازی را برنده شود.
منطقه خلیج فارس پس از جنگ اول خلیج فارس، به محلی برای پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای مختلف تبدیل شد. این کشور با بهره گیری از ضعف شیخ نشین ها و با ترویج فوبیای ایران انقلابی، بزرگترین پایگاه خود را در غرب آسیا، در بحرین ایجاد کرد. کویت، قطر، عمان و امارات متحده عربی، نیز به جمع میزبانان نظامی آمریکا پیوستند. در جنگ اول خلیج فارس عربستان سعودی، محل استقرار نظامیان آمریکایی برای حمله به عراق بود.
پس از جنگ دوم خلیج فارس، یعنی حمله به عراق در سال 2003، آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، بیشترین ناوگان ها را در خلیج فارس مستقر کرد. این در حالی بود که ایران پس از بازسازی، نفوذ و تاثیرگذاری فوق العاده ای در منطقه خاورمیانه پیدا کرده بود و خواهان تامین امنیت خلیج فارس توسط کشورهای خود منطقه بود، سیاستی که با مخالفت شدید آمریکا و هم پیمانانش روبه رو شد.
آمریکا توانسته بود با توجه به تحولاتی عمده از جمله جاه طلبی های صدام حسین، سیاست محاصره نظامی ایران را تکمیل کند و به این سادگی ها نیز چنین موقعیت استراتژیکی را از دست نخواهد داد. این موقعیت می تواند توان فشار به ایران را همواره پویا نگاه دارد. درگیری های که در چند سال اخیر میان ناوگان آمریکا در خلیج فارس و نیروهای دریایی ایران پیش می آید، در همین راستا قابل تحلیل است.
دیگر اهداف واشنگتن در خلیج فارس
آمریکا با توجه به پایگاه های نظامی متعددی که در خلیج فارس برپا کرده، اشراف اطلاعاتی، امنیتی و نظامی کاملی بر منطقه دارد. با این تسلط این کشور می تواند به راحتی سیاست های استعماری و استکباری خود را برای حفظ هژمون جهانی خود حفظ کند. همانگونه که گفته شد، تسلط بر جریان انرژی جهان، به نوعی هژمون آمریکا را تقویت می کند و هر نیروی که قصد بر هم زدن این معادلات را داشته باشد، با توطئه آمریکا روبه رو می شود.
اما مزایایی که آمریکا می تواند به وسیله حضور نظامی و اطلاعاتی در خلیج فارس برای خود تضمین کند، در واقع به طور کلی در راهبرد کلان این کشور برای پیاده سازی سیاست های منطقه خاورمیانه آمریکا، جای می گیرند. این کشور، از سال 2003 به بعد برای حفظ تسلط بر خاورمیانه، نقشه جدیدی را تحت عنوان خاورمیانه جدید مطرح کرد که کشورهای منطقه به قطعات ریزتر تجزیه می شدند. این نقشه هر چند با مقاومت کشورهایی از جمله ایران روبه رو شده اما همچنان به عنوان راهبرد کلان آمریکا دنبال می شود. تضعیف و از بین بردن محور مقاومت در منطقه به رهبری ایران، می تواند، عامل مهمی در اجرای نقشه خاورمیانه جدید باشد.
از سوی دیگر، امنیت رژیم صهیونیستی و حفظ بقای آن از دیگر سیاست های آمریکا در منطقه است که این سیاست نیز با حضور نظامی و اطلاعاتی آمریکا در منطقه خلیج فارس گره خرده است تا بدین صورت ایران و همیپیمانانش کنترل شوند. جایکه سوریه پس از سال ها ثبات و امنیت وارد یک بحران فرسایشی شده که به تخریب کامل این کشور انجامیده و بازسازی و بازگشت مجدد سوریه به بازی قدرت در منطقه، سال های درازی طول خواهد کشید.
بنابراین آمریکا با حضور نظامی خود در منطقه بر سایر امور و تحولات عمده کشورها تاثیرگذار است و می تواند به مدیریت دلخواه و براساس منافع کلان واشنگتن در منطقه بپردازد. هرچند با افزایش توان و قدرت ایران به عنوان محور اصلی خواهان تغییر وضع موجود، سیاست های آمریکا به کندی پیش می روند و حتی با شکست نیز روبه رو شده اند. ایران در طول سال های اخیر نفوذ خود را چندبرابر کرده و تاثیرگذاری عمده ای بر تحولات دارد. نکته ای که با اعتراض کشورهای همپیمان آمریکا در منطقه از جمله عربستان روبه رو شده است و در همپیمانی با قدرت های غربی، امنیت منطقه را به عنوان گرویی در اختیار آنها قرار داده است.
آنچه در آب های خلیج فارس در جریان است، تلاش واشنگتن برای جلوگیری از تغییر موازنه قوا به نفع ایران است و کشورهای عرب منطقه را در مقابل ایران قرار داده است. عربستان نیز به عنوان بازیگر این پازل امنیتی، دقیقا همان نقشی را بازی می کند که آمریکا طراحی کرده و اجرای مانورهای نظامی توسط این کشور در خلیج فارس، هرچند ممکن است تحت عنوان آمادگی نظامی و دفاعی توجیه شود اما عملا، گره های امنیتی را در این منطقه کورتر می سازد. نیروی دریایی سپاه پاسدارن با درک موقعیت حساس خلیج فارس و با نشان دادن اقتدار نظامی و دفاعی در این آب ها، هزینه های ماجراجویی کشورهای غربی و شرکای آنها در منطقه را افزایش داده است. با این حال عربستان با وخیم شدن روابطش با ایران، قصد دارد حوزه مداخلات خود را افزایش دهد و مانور نظامی اخیر، تلاشی برای نشان دادن قدرت نظامی دریایی سعودی به ایران است! تلاشی که در همان روز اول با هشدار سپاه پاسداران در جلوگیری از نزدیک شدن به آب های ایران و آب های بین المللی نزدیک به کشور روبه رو شد تا به سعودی ها این نکته گوشزد شود که توان دریایی ایران برای مقابله با ناوهای آمریکایی برنامه ریزی شده و در هم شکستن قوای دریایی سعودی، در صورت هرگونه درگیری، سهل تر خواهد بود.
منبع:فرهنگ نیوز
ارسال نظر