به قلم دکتر حسن بیارجمندی؛

تحلیل محتوی تمام بیانات معظم له راجع به مذاکرات هسته ای و نتایج آن(برجام) تا کنون بوضوح نشان می دهد که ایشان علاوه بر راهنمایی و نظارت از موضع بشیر و نذیر این راهبری را به بهترین وجه در مدار توحید عهده دار بوده اند؛

انقلاب و نظام توحیدی ما و تهدیدات فراروی آن/ رسالت ولی فقیه در مواجهه با این تهدیدات

دکتر حسن بیارجمندی، در مطلبی اختصاصی به گلستان 24 نوشت:

 

« اصلی ترین و اساسی ترین مساله در اسلام_ که قرآن کریم بصورت عمده بدان پرداخته است_ مساله توحید و شرک است.

درباره توحید و  اقسام آن علما و دانشمندان مسلمان بصورت عمده اقسام ذیل را برای آن برشمرده اند :

1 ـ تـوحـیـد در ذات ؛ 2 ـ تـوحـیـد در صـفـات ؛ 3 ـ تـوحـیـد در افعال ؛ 4 ـ توحید در عبادت .

این حقیقت توحید نه در زندگی فردی بلکه زندگی اجتماعی_سیاسی هر مسلمانی می بایست فرای بعد نظری آن در فعل او نیز تبلور پیدا کند؛ چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی .

بدین معنا که به بیش از یک فاعل مستقل، اعتقاد و باور نداشته باشیم و تأثیر فعل و  فاعل های ظاهری دیگر را در طول فعل و فاعلیت او ببینیم و مبدا حیات را که به خواست اوست؛در ادامه تا مقصد نهایی آن بى‌نیاز از او تصور ننماییم؛در غیر اینصورت آلوده به شرک و آثار ویرانگر آن مبتلا خواهیم شد : «فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَخْذُولا»

1⃣. شرک مایه ناتوانى، ذلت و خواری است چرا که کلمه قعود کنایه از سستی و ناتوانی است که نقطه مقابل توحید بعنوان عامل قیام ، حرکت و سربلندی است.

2⃣. شرک، مایه مذمت و سرزنش است؛ چرا که در تقابل با منطق و عقل از یک سو و کفرانى آشکار در برابر نعمت های پروردگار از سوی دیگر می باشد، بنابراین هر آن کس به چنین انحراف آشکاری تن دهد، در خور مذمت و سرزنش است.

3⃣. خداوند انسان های مشرک را به خداوندگارهای موهوم و ساختگی از ناخدا تا کدخدا وامی گذارد و از پشتیبانی او  دست بر می دارد، و  آنها «مخذول» یعنى بدون یار و یاور حقیقی خواهند شد.

 

بیارجمندی توحید رهبری

 

 نهضت اسلامی ما به رهبری امام خمینی (ع) که یک نهضت توحیدی بر علیه شرک داخلی و جهانی بود و هست ؛ این موضوع را در اهداف ،ایجاد نهادها و بنیادهای سیاسی ،قانونگذاری و اجرا و همراه کردن و مشارکت دادن انسان های موحد در روند تحول و ساخت جامعه توحیدی در قانون اساسی خود لحاظ نموده است.

 براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (دیباچه_شیوه حکومت در اسلام ) "حکومت از دیدگاه اسلام، تبلور آرمان سیاسی ملتی هم کیش و هم فکر است(امت) که به خود سازمان می‌دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت به سوی الله) بگشاید." ازینرو "در ایجاد نهادها و بنیادهای سیاسی که خود پایه تشکیل جامعه است بر اساس تلقی مکتبی، صالحان عهده‌دار حکومت و اداره مملکت می‌گردند. (ان الارض یرثها عبادی الصالحون) و قانون گذاری که مبین ضابطه‌های مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن و سنت، جریان می‌یابد و چون هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است (والی‌الله المصیر) تا زمینه بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خود گونگی انسان فراهم آید (تخلقوا باخلاق الله) و این جز در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمی‌‌تواند باشد. (و نرید ان نمن علی‌الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین).

 

 همچنین اصل‏ دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی مقرر داشته است که :جمهوری اسلامی‏، نظامی‏ است‏ بر پایه‏ ایمان‏ به‏:

1⃣. خدای‏ یکتا ( لااله‏ الاالله‏ ) و اختصاص‏ حاکمیت‏ و تشریع به‏ او و لزوم‏ تسلیم‏ در برابر امر او.

2⃣. وحی‏ الهی‏ و نقش‏ بنیادی‏ آن‏ در بیان‏ قوانین‏.

3⃣. معاد و نقش‏ سازنده‏ آن‏ در سیر تکاملی‏ انسان‏ به‏ سوی‏ خدا.

4⃣. عدل‏ خدا در خلقت‏ و تشریع.

5⃣. امامت‏ و رهبری‏ مستمر و نقش‏ اساسی‏ آن‏ در تداوم‏ انقلاب‏ اسلام‏.

6⃣. کرامت‏ و ارزش‏ والای‏ انسان‏ و آزادی‏ توام‏ با مسئولیت‏ او در برابر خدا،که‏ از راه‏ :

اجتهاد مستمر فقهای‏ جامع الشرایط بر اساس‏ کتاب‏ و سنت‏ معصومین‏ سلام‏ الله‏ علیهم‏ اجمعین‏

 نفی‏ هر گونه‏ ستمگری‏ و ستم‏ کشی‏ و سلطه‏ گری‏ و سلطه‏ پذیری‏، قسط و عدل‏ و استقلال‏ سیاسی‏ و اقتصادی‏ و اجتماعی‏ و فرهنگی‏ و همبستگی‏ ملی‏ را تأمین‏ می‏ کند.

 

بیارجمندی توحید رهبری

 

در نظام ولایی آنچه براساس سیره نظری و عملی امامین خمینی و حسینی در طول تمام این سالها بر همگان آشکار بوده و هست؛ عبارت از راهبری این امت بر مدار توحید است . ازینرو هویت واقعی این انقلاب و نظام توحیدی در آیینه ولایت دیده می شود و اگر در مقاطعی هم در بخش هایی از این نظام خاصه در حوزه اجرایی، انحرافانی از مدار توحید رخ می دهد؛این ولی امر است که ضمن حفظ این هویت توحیدی نهضت و نظام،بطور خاص از باب بشیر و نذیر در کنار راهنمایی و نظارت وارد می شوند. اوست که راه و نتیجه ی پیمودن آن را نشان داده، عواقب تلخ این انحراف از مدار توحید را نیز بیان می کند: « إنا أرسلناک شاهدا و مبشرا  و نذیرا و داعیا إلی الله بإذنه و سراجا منیرا؛ ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم. و دعوت ‏کننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابناک.» (احزاب/ 45- 46)

راهبری امام خامنه ای در 3 سال و اندی اخیر خاصه در مذاکرات هسته ای بر همین محور اصولی و مبنایی بوده است. تحلیل محتوی تمام بیانات معظم له راجع به مذاکرات هسته ای و نتایج آن(برجام) تا کنون بوضوح نشان می دهد که ایشان علاوه بر راهنمایی و نظارت از موضع بشیر و نذیر این راهبری را به بهترین وجه در مدار توحید عهده دار بوده اند؛تا جایی که سران رژیم شیطانی آمریکا صریحا اعتراف نموده اند که با حربه مذاکرات و برجام نتوانسته اند تغییری در مدار توحیدی نهضت و نظام اسلامی ایجاد کنند. »

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار