مردم به تغییر می‌اندیشند ، از اشتباه برجامی ظریف تا صحبت‌های عباس عبدی درباره دیکتاتوری حزبی اصلاح‌طلبان

خواست «تغییر در وضع موجود» در حالی به اصلی‌ترین مطالبه مردم در سال پایانی دولت اعتدال تبدیل شده است که برای پاسخ به آن راهی جز «وحدت نیروهای انقلابی» نیست.

 «وحدت» جبهه انقلاب تنها راه «تغییر» در وضع موجود

خبرگزاری فارس: از اشتباه برجامی ظریف تا صحبت‌های عباس عبدی درباره دیکتاتوری حزبی اصلاح‌طلبان / «وحدت» جبهه انقلاب تنها راه «تغییر» در وضع موجود

 مهمترین نیاز کشور در حال چیست؟!

به گزارش گلستان24، می‌توان به این سؤال پاسخ‌های زیادی را داد اما با یک آنالیز اصولی و پس از شناخت اولویت‌ها و مصادر امر، مشخص می‌شود که نیاز فعلی و چیزی که سبب گشایش در تمام امور می‌شود، گزینه «تغییر» است.

تغییری که به دلیل مضارّ وضع موجود و شرایطی که سیاست‌های دولت یازدهم پدید آورده، خودش را به واضح‌ترین وجه ممکن در مقابل دیده تحلیلگران و دلسوزان کشور قرار داده است و به نظر می‌رسد برای بهبود اوضاع، هیچ گریزی از آن نیست.

 

*چرا «تغییر» تنها راه بهبود اوضاع است؟/از بی‌دستاوردی برجام روحانی تا توهین به مردم و منتقدان...

دولت یازدهم ناصیه تمام امور خود و کشور را به چیزی به نام برجام و سیاست تعامل با غرب و کدخدای آنها گره زد.

امروز حتی نوجوانان ایرانی هم می‌دانند که از نظر دولت آقای روحانی، همه چیز از آب خوردن گرفته تا بیمه زنان خانه‌دار و آلودگی هوا و حتی «اقتصاد مقاومتی»! به برجامی گره خورده بود که امروز 11 ماه از اجرایی شدن آن می‌گذرد و هیچ دستاورد خاصی را شامل حال مردم و کشور نکرده است.

یک بی‌دستاوردی محرز، آنهم در دوران پسابرجامی که وزیر خارجه آمریکا از این می‌گوید که ما به تحریم‌های ایران در این زمان هم افزوده‌ایم! و وزیر خارجه دولت یازدهم نیز تصریح می‌کند که اعتمادش به حرف‌های جان کری اشتباه بوده است.

مضارّ این گره زدن‌ها، اعتمادهای بیجا و محاسبات غلط اما بیش از سه و نیم سال آزگار است که هر روز بیشتر از دیروز، برای مردم منکشف می‌شود.

از توافق موقت ژنو در سال 92 که هیچ دستاورد خاصی برای مردم و نظام اسلامی نداشت تا تفاهم سیاسی لوزان در ابتدای سال 94 و تا انعقاد و اجرایی شدن برجام در همان سال.

جالب آنکه در این مدت، جریان سیاسی خاص و ستاد دولت بعنوان آتش‌بیار معرکه عمل کردند و تا توانسته‌اند وعده‌های رنگ و وارنگ به مردم دادند.

آنها حتی از این گفتند که توافقات تبدیل به «قاتق نان مردم» شده و یا به صراحت هرچه تمام‌تر در مطالب خود از این نوشتند که «درخت مذاکرات ژنو میوه داد»! (اشاره به توافق موقت ژنو)

و در همین مدت هم جدای از آنکه منتقدان و دلواپسان را به انحاء مختلف نواختند و مورد توهین قرار دادند؛ مردم ایران را نیز هرجا که بر خلاف میل آنها رفتار کردند به گوشه رینگ بردند.

یک بار از این گفتند که «سیاست جای لبوفروش‌ها و راننده‌های تاکسی نیست»، بار دیگر این اظهار کردند که عدم حضور مردم در جشن‌های هسته‌ای خیابانی به دلیل «ناآگاهی» هست و بار بعد هم گفتند که تحریم‌ها رفع شده ولی مردم نمی‌فهمند...

این اوضاع که به قول خود اصلاح‌طلبان، حدود 4 سال است تبدیل به قاتق نان همه ما شده؛ اما آیا با هیچ نوشدارویی غیر از «تغییر» مرتفع خواهد شد؟!

 

*وضع موجودی که روحانی و اصلاح‌طلبان باید از آن دفاع کنند

پس از درک لزوم «تغییر در وضع موجود» سؤالی که بروز می‌کند این است که این تغییر سیاسی و اجرایی به دست چه کسی و توسط چه کسانی می‌تواند صورت پذیرد؟!

در بیان بهتر این پاسخ بایستی اشاره کرد که در حال حاضر، دولت آقای روحانی و جریان سیاسی خاص یا همان اصلاح‌طلبان مدافعان وضع موجود هستند...

آنها اولاً راهی جز دفاع از وضع فعلی ندارند چون خودشان آنرا بوجود آورده و ایجاد کرده‌اند و ثانیاً از روی شوربختی باید گفت که اعتقادی هم به این تغییر ندارند.

آنها معتقدند غیر از وعده‌هایی که به مردم داده‌اند، توانسته‌اند با برجامشان جهانی شوند و در سلک جهانی‌سازی محاسبه شوند.

همان که «حسام‌الدین آشنا» مشاور رئیس‌جمهور روحانی زمانی در وصف آن گفته بود:‌ «اکنون در مرحله بازی‌های برد-برد، ایران بخشی از جهان با همه چالش‌ها و فرصت‌های آن است و نه در برابر جهان. در این دیدارها مشخص شد که همه ما سرنشینان یک کشتی واحد و ساکنان یک کوی واحد هستیم.»!

نتیجه انتخابات مجلس دهم در تهران هم آنها را به خلسه‌ای عمیق فرو برده است و فکر می‌کنند رأی آوری لیست دولت و اصلاح‌طلبان در تهران به معنی رضایت مردم ایران از برنامه‌های آنان است!

(این در حالیست که گویی از نظر آنها عدم پاسخگویی مردم به مطالبه آقای روحانی درباره انصراف از دریافت یارانه در ایران رخ نداده است!)

و از همه مهمتر اینکه اصلاح‌طلبان به اذعان خودشان حتی، در تشخیص نیازهای اصلی مردم عاجز‌ند و برای همین همیشه از فهم خواسته‌های اکثریت مذهبی، انقلابی و متوسط‌الحال ایران غافل می‌مانند.

به این گزاره‌ها بایستی افزود صحبت‌های چند ماه قبل «عباس عبدی» از فعالان اصلاح‌طلب را که طی اظهاراتی در نشریه صدا درباره «دیکتاتوری حزبی اصلاح‌طلبان» گفته بود:

«متأسفانه اصلاح‌طلبان در مواقعی که نمی‌توانند مجموعه خود را به اتخاذ و پیروی از تصمیمی قانع کنند، ساده‌ترین راه را که مجبور به سکوت کردن دیگران است انتخاب می‌کنند. بسیاری از افراد در این شرایط نظر خود را نمی‌گویند، زیرا گمان می‌کنند هزینه دارد، آنان خود را کنار می‌کشند. هوچی‌گری بر فضای بحث و گفت‌وگو غلبه می‌کند؛ تحت عنوان اینکه یک سیاست جمعی و رسمی اتخاذ شده و باید از آن تبعیت کرد؛ دیگران را وادار به سکوت می‌کنند و انگ وحدت شکن به آنان می‌زنند. درک درستی از تمایز میان نظر و تحلیل با کنش ندارند.»

*انتظار مردم از جبهه نیروهای انقلاب برای «تغییر»/وقتی «وحدت» تنها راهکار است

این گزاره‌ها سمت و سوی نگاه‌ها را معطوف به «جبهه نیروهای انقلاب» می‌کند...

کسانی که عزم و توانایی لازم برای تغییر وضع موجود را دارند، به ضرورت این تغییر اعتقاد راسخ دارند و هم‌راستا و هم‌داستان با خواسته اصلی مردم‌اند.

مردم ایران که در تمام منصه‌های سیاست‌بازی و بدعملی اصلاح‌طلبان به سمت جبهه نیروهای انقلابی روی آورده‌اند؛ باز هم منتظرند تا کیفیت پرداخت نیروهای انقلاب به این مطالبه خود را در زمان دولت برجام و کنسرت! ببینند و ارزیابی کنند.

مسلم آنکه در مقطع کنونی جا برای ادامه سیاست‌های دولت اعتدال و روش‌های مضرّ فعلی به شدت تنگ است و حجم مطالبات و خواسته‌های عمومی مردم میل به تغییر دارد.

تغییری که تحققش جز با وحدت جبهه نیروهای انقلاب و عملگری انتخاباتی مطلوب آنان، پاسخی برایش متصوّر نیست...

انتهای پیام/
منبع : فارس

ارسال نظر

آخرین اخبار