پنجمین سالگرد شهادت مصطفی احمدی روشن، شهید هسته‌ای ایران؛

مصطفی پس از چندی به سازمان انرژی اتمی رفت تا خدمت به کشور و نظام را ادامه دهد. همیشه دعا می کرد که با شهادت از دنیا برود. حتی با همسرش و حین خواستگاری شرط کرد که اگر خواست برای مبارزه با اسرائیل برود، او مانع نشود. او در حقیقت همیشه به نابودی اسرائیل فکر می کرد.

شرط شهید احمدی روشن در خواستگاری درباره مبارزه با اسرائیل چه بود؟

به گزارش گلستان24،«دانشمند نخبه جوان؛مظلوم و برجسته و سرافراز؛مومن، غیور و توانا.» اینها اوصافی است که رهبر مجاهد انقلاب برای شهید مصطفی احمدی روشن و در پیام تبریک و تسلیت شهادت او بیان فرموده اند. امروز، پنجمین سالروز شهادت این شهید سرافراز  کشور است.

انقلاب اسلامی ایران به جشن یک سالگی خود نرسیده بود که در هفدهمین روز از شهریور ماه سال ۱۳۵۸  و در روستایی از توابع همدان، نوزادی به دنیا آمد که او را مصطفی نامیدند.

او پس از تحصیلات ابتدایی، وارد دبیرستان ابن سینا همدان شد تا به ادامه تحصیل و دانشگاه بیندیشد. مصطفی در سال ۱۳۷۷ وارد دانشگاه صنعتی شریف شد تا در رشته مهندسی شیمی (پلیمر) به تحصیل بپردازد. فعالیتهای او در دانشگاه به درس محدود نشد و در کانون نهج البلاغه و بسیج دانشجویی هم حضور می یافت تا اینکه به عنوان عضو فعال تیمهای پژوهشی بسیج دانشجویی، معاونت فرهنگی بسیج دانشگاه را نیز متقبل شد.

در عین حال، پیشرفتهای خیره کننده در درس باعث شد تا با نوشتن مقالات متعدد علمی، به عنوان یکی از نخبگان دانشگاه شناخته شود و تدریس در دانشگاه را به دو زبان فارسی و انگلیسی آغاز نماید تا دفاع مقدس علمی خود را عملی کرده باشد.

مصطفی پس از چندی به سازمان انرژی اتمی رفت تا خدمت به کشور و نظام را ادامه دهد. همیشه دعا می کرد که با شهادت از دنیا برود. حتی با همسرش و حین خواستگاری شرط کرد که اگر خواست برای مبارزه با اسرائیل برود، او مانع نشود. او در حقیقت همیشه به نابودی اسرائیل فکر می کرد.

همسرش، فاطمه بلوری کاشانی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد شیمی دانشگاه صنعتی شریف می گوید: «روزی از او پرسیدم؛ تو که بالاخره شهید می شوی؛ حالا بگو ببینم شهادتت در چند سالگی است؟

و مصطفی پاسخ داد: سی سالگی.»

آنگونه که دوستان و همکارانش می گویند، همیشه با نگاهی مثبت به آینده و پیشرفتهای علمی ایران زمین می نگریست و مکرر پیش آمد که به مدیران و مسئولان مختلف قول می داد که این کار یا آن کار را به سرانجام خواهد رساند. تکیه کلامش این بود:

«ما می سازیم ... ردیف می شه.»

او نه در کلام که در عمل، عاشق رهبر حکیم انقلاب بود و بارها می گفت:

«ما اینجا را طوری می سازیم که مقام معظم رهبری دوست دارند.»

همچنین هر بار آقا پیامی می دادند یا سخنرانی داشتند، با دقت سخنان و بیانات ایشان را می شنید تا جدیدترین تکالیف و وظایف خود را مرور کرده باشد.

و اما صبح بیست و یکمین روز از دی ماه ۱۳۹۰ که فرا رسید، تروریستهای کوردل، بمبی دست ساز بر دیواره اتومبیلش چسباندند تا او به همراه رضا قشقایی، راننده اتومبیل، آسمانی شوند و نامشان را در طومار ایثارگران و شاهدان ایران زمین ثبت کنند.

پس از آن بود که آنان بر دوش مردم ایران تشییع شدند تا در جوار امامزاده علی اکبر (ع) چیذر آرام بگیرند.

تنها چند روز بعد، رهبر جانباز انقلاب در منزل این جوان نخبه و شهید سرافراز حضور یافتند و ارزش وجودی این شهدا را در دو بُعد «همت علمی و تحقیقاتی آنان به عنوان استعدادهای برتر و نخبگان کشور» در کنار «ابعاد الهی و معنوی آنان برای رسیدن به شهادت» عنوان فرمودند.

 

منبع: خبرگزاری مهر

 

ارسال نظر

آخرین اخبار