قاعده 20/80 ؛ایرباس و اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل

حسن بیارجمندی، کارشناس مسائل بین الملل، در یادداشتی اختصاصی به گلستان24، نوشت:

براساس اصل و یا قاعده مشهور و شناخته شده 20/80  در هرچیزی، اندکی (20 درصد) دارای اهمیت اساسی ، و بسیاری (80 درصد) دارای اهمیت ناچیز است.

ارزش این قاعده برای یک مدیر عالی در این است که بداند در اداره امور حوزه مدیریتی خود می بایست  20 درصد چیزهای اساسی را شناسایی و برای آنها برنامه ریزی دقیق کند تا بتواند به 80 درصد نتایج مورد انتظار دست یابد.

بدیهی است این قاعده در حوزه های کلان یک کشور از جمله حوزه هایی _ که در معرض تهدید و آسیب جدی و هدفمند خارجی است _همچون حوزه اقتصادی کشور ما ؛ می بایست با دقت نظر بیشتری مورد توجه و اهتمام ویژه مدیران عالی قرار بگیرد.

بطور خاص در همین راستا و در حوزه اقتصادی کشور ما؛ بعد از مطالعات فراوان و کسب نظر کارشناسان امر آنچه بعنوان 20درصد از مدیریت کلان اقتصاد کشور مورد تاکید و بعنوان یک برنامه کلان وضع و ابلاغ شده است؛عبارت است از اقتصاد مقاومتی ،که با اقدام و عمل بدان قطعا دستیابی به 80درصد نتایج مورد انتظار_که رضایت مردم را بدنبال داشته باشد_امکان پذیر است و هر اقدام خارج از این قاعده 20درصدی اقتصاد مقاومتی ،ما را فقط شاید به 20درصد نتایج که تنها مورد رضایت یک قشر خاص است برساند که بعد از قریب 3سال از ابلاغ این سیاست های اقتصاد مقاومتی و عدم اهتمام جدی بدان اکنون قابل لمس است.

مقام معظم رهبری در 29بهمن سال 92 با ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، به این مهم اینگونه تاکید ورزیدند: پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحران‌های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.(1)

بعد از یکسال از اجرای برجام _که 80درصد توان و استعداد کشور در حوزه های مختلف را سه سال و اندی صرف خود کرد_امروز حتی 20درصد از وعده های داده شده به مردم و انتظار حداکثری !که در سایه آن شکل گرفت؛در هاله ای از ابهام است و با مهندسی ورود اولین سفارش هواپیما ایرباس به ایران و انگاره سازی کاذب از آن ،سرابی از نزدیک بودن دستیابی به 80درصد نتایج مورد انتظار مردم ساخته می شود که خطرش به مراتب بالاتر از وعده های آغازین و در جریان مذاکرات است.

 به فرض اینکه همین فردا تمام سفارش های خرید هواپیماها به ایران تحویل بشود اولا مگر چند درصد از مردم ایران از هواپیما استفاده می کنند? ثانیا خود هواپیما چند درصد از انتظارات واقعی مردم ایران را شامل می شود? ثالثا و این هواپیماها چند درصد در تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی نقش دارند? حال ورود یک هواپیما ایرباس به خطوط هوایی ایران آنهم تحت شرایط خاص و ویژه را در نظر بگیرید و خودتان به سئوالات بالا پاسخ بدهید و ببینید این اقدام و عمل چه ارتباطی با اقتصاد مقاومتی دارد.

شاید شما فکر کنید این اقدام نمادین می تواند امید جامعه هدف دولت را به اولا حیات کاغذی برجام بعد از یکسال از ازهاق روح و جان آن(رفع تحریم ها) ثانیا دستیابی به نتایج 80درصدی  برجام زنده نگاه دارد اما  مدیریت سیاست زده کشور با چنین هزینه های خارج از قاعده 20/80 ؛ هم مدیریت پرهزینه ناکارآمد است و هم کشور را با بحران جدی مواجه خواهد کرد.