«مدیریت علوی» قسمت دوم:
مدیریت امانت الهی است / اصول مدیریتی امام علی «ع» مترقی ترین علوم مدیریتی
در نگاه مولای متقیان امام على (علیه السلام) که اصول مدیریتی آن حضرت از مترقی ترین علوم مدیریتی به حساب می آید، مدیریت و مسئولیت امانتى است که به مدیر سپرده شده تا براى مدتى معین به عنوان امانتدارى در آن جایگاه انجام وظیفه کند
سیدحسین علوی، فعال فرهنگی _ سیاسی استان، در یادداشتی اختصاصی به گلستان24، به موضوع «مدریت علوی» و مباحث مربوط به آن پرداخته است:
قسمت دوم:
« در همین آغازین،متذکر میشوم، بهره مندی از فرمایشات ارزشمند اهل بیت در خصوص مدیریت و ویژگیها و ارزشها و فرایندهای حاکم برآن، آنهم در قرنها پیش، به اندازه کافی در اختیار هست که اساتید و دانشجویان و نویسندگان ما را به هیجان و بهجتی برساند،بیش از هیجان واصله از عرایض اندیشمندان و متفکران معاصر دیروز و امروز و فردای غرب و شرق.
و اما در ادامه، در نگاه مولای متقیان امام على (علیه السلام) که اصول مدیریتی آن حضرت از مترقی ترین علوم مدیریتی به حساب می آید، مدیریت و مسئولیت امانتى است که به مدیر سپرده شده تا براى مدتى معین به عنوان امانتدارى در آن جایگاه انجام وظیفه کند و در این نگاه کسانى که با توجه به اصل امانت بودن مدیریت، شایستگىها و توانایى، مدیریت و مسئولیتى را مى پذیرند و نیز کسانى که چنین افرادى را انتخاب مىکنند، کار ارزشمندی انجام داده اند و بالعکس، مرتکب خیانت شدهاند، این نوع نگاه به مسئولیت باعث مىشود که در انتخاب افراد براى مدیریت و یا هر شغل دیگر، شایستهسالارى مراعات گردد، و افرادى شایسته براى به دست گرفتن آنها انتخاب شوند.
امام على (علیه السلام) در نامه به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان ، امانت بودن مسئولیت و مدیریت را متذکر شده و مى فرماید:
و ان عملک لیس لک بطعمة و لکنه فى عنقک امانه(نهج البلاغه، نامه ۵) : (کارى که در دست توست ، طعمه نیست ، بلکه امانتى است بر گردن تو.)
و به رفاعه، یکى دیگر از کارگزاران خویش مىفرماید:
و اعلم یا رفاعه ان هذه الامارة امانة فمن خانه فعلیه لعنة الله الى یوم القیامه(نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، ج۵، ص ۳۶): اى رفاعه! بدان که این امارت و مدیریت، امانتى است که هر کس به آن خیانت کند، لعنت خدا تا روز قیامت بر او باشد.
این فرمان سخت و پیچیده ای نبود ولی فقط خواص اندکی از مدیران حضرت توانستند بر این فرمان استوار باشند،نبود انسانهای متعهد و متخصص در طول دوران مشکل حاکمان بوده و هست، امام علی(علیه السلام) در کارهای اجرائی کشور بعنوان حاکم اسلامی به میزان کافی (بجز اندک مدیران لایق) از نیروهای انسانی متعهّد و کارآمد برخوردار نبود،افرادی باتقوی و سالم در جمع یاران امام وجود داشتند، امّا بدرد مدیریت نمی خوردند، آینده نگر و زیرک و با بصیرت و البته توانمند نبوده،به اصل امانت بودن مدیریت قائل نبودند و گاه سوء استفاده میکردند، در برابر خدمت به مردم و نظام اسلامی کوتاهی کرده و با تدبیر عمل نمی کردند.
لذا در نامه های متعدد به فرمانداران و استانداران خویش متذکر این مهم میشده است که در نگهداری این امانت خیانت نشود.بعنوان مثال به « اشعث بن قیس » چنین میفرماید : « از تو خواسته شده که نگهبان آن (امانت)باشی و وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته شخصی خود عمل کنی و یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی ، به کار بزرگی دست بزنی . اموالی که در دست توست از آن خداوند میباشد و تو خزانه دار آنها هستی تا آن را به من بسپاری،امیدوارم که برای تو بدترین فرمانرواها نباشم . (نهج البلاغه - نامه ۵ - ترجمه محمد دشتی)
لذا جامعه اسلامی چون جمهوری اسلامی ایران، میبایست از آغازین دوران شروع تربیت کودکان، مبادرت به آموزش های عمیق و موثر برای تربیت نسل مدیران آینده بنماید که مدیرانش واجد ویژگیهایی در تراز ارزشهای نظام گردند و برای مدیران فعلی نیز نسخه ای شفابخش بپیچد که امانتدار خوبی باشند و از فرصت مدیریت به نحو شایسته در جهت خدمت بهره گیرند و با متخلفین برخورد نماید.
ارسال نظر