قلمی به یادداشت سیدرضا حسینی؛
انتخابات دوازدهم و طلوع ابر انسان
حضور تاریخی یک کاندیدا باشاخص هایی که رهبری درسال نود ودو برشمردند چیزی نیست که نتوان مصداق بارزان را درجریان انقلابی پیداکرد.امروز درجریان انقلابی هریک از کاندیدای سابق دارای یک وزنه وگفتمان خردهستند اماباید بپذیرند که زیریک گفتمان کلان بیایند تا انتخابات دوازدهم به سرنوشت انتخابات یازدهم مبتلانشود.
به گزارش گلستان24، سیدرضا حسینی فعال سیاسی اجتماعی طی یادداشتی نوشت:
ازاولین روزهای شروع به کار دولت یازدهم این شائبه درذهن های نخبگان به وجود آمد که این دولت انگار به جای اداره کشور به فعالیتهای انتخاباتی برای انتخابات دوازدهم بدل شده!این نکته شاید برای عده ای قلیل غریب باشد اما تخریب گسترده رییس دولت نهم ودهم درفضای رسانه ای وشبکه های مجازی وحتی تریبون های رسمی دولت قابل مشاهده بود وهست.این تخریب بانزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری وعبورازسالهای نود ودو ٬نود وسه٬نود وچهار بیشتر شدچراکه دکتراحمدی نژاد باراه اندازی گفتمان امام٬انقلاب ورهبری دراستانها حضوریافت وبااستقبال کم نظیر امت اسلامی روبروشد.دولت یازدهم درکمال ناباوری راه پیروزی درانتخابات دوازدهم را دوقطبی سازی دید وتمام مشکلات کشور را حاصل عملکرد غلط دولت قبل خطاب کرد.
دولت یازدهم اگر چه منتخب مردم بود اما با رایی حداقلی وشکننده وبامدیریت انتخابات وفضای اصولگرایی توسط مرحوم هاشمی مبنی برعدم کناره گیری امثال ولایتی و رضایی به نتیجه مورد نظررسید که ازآن به مدل بی نظمی یاد میکنند.
سال نودوپنج دیگر سال نود وچهار نبود همچنانکه سال نود وچهارسال نودو سه نبود وسال نود وسه سال نود ودو!!!رهبری معظم انقلاب با پیش بینی وباهدف جلوگیری از بروز برخی رخداد ها درپیامی مشفقانه دکتراحمدی نژاد را از ورود به عرصه انتخابات منع کرد...وبه یکی ازدلایل این منع که ایجاد فضای دوقطبی وبهره برداری جربان سیاسی حاکم است اشاره فرمودند.دولت بعدازاین اتفاق جشن سیاسی گرفت وپیروزی خود را درانتخابات دوازدهم تضمین شده دید.اما سپهرسیاسی ایران پبچیده ترازآن است که یک جریان ورشکسته سیاسی توان مهندسی آن را داشته باشد.سال نود وپنج ازانجاکه سال نودوچهار نبود آبستن اتفاقات سیاسی مهمی بود وهست که پیام دکتراحمدی نژاد مبنی بر عدم حضور درانتخابات دوازدهم وبیانیه دوم مبنی برعدم حمایت ازهیچ کاندیدا تحت هیچ شرایطی فضای سیاسی کشور را درفازجدیدی وارد کرد که منجربه شوک سیاسی برای دولت یازدهم شد.
فعالیت جدی جبهه پایداری کشور وتولد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی(جمنا)٬که به عبورازفرد واتخاذ یک تدبیرملی برای برون رفت ازشرایط مذکور هست تاکید دارد.به عبارتی این جریان تلاش دارد از محدودیتهای تحزبی درجریان انقلاب عبورکند وبه یک تصمیم مشترک وقاطع درانتخابات دوازدهم ریاست جمهوری بپردازد.این اتفاق میمون هرگز برای دولتمردان دولت یازدهم قابل پیش بینی نبود همچنانکه پیام رهبری نیز برای آنان قابل پیشبینی نبود.پیام رهبری به دکتراحمدی نژاد این تحلیل را درجریان انقلابی تقویت کرد که اگرچه دکتراحمدی نژاد خدمات بسیاری کرده اما سپهرسیاسی ایران مستلزم عبورازفرد وبازتولید گفتمان درقالب جبهه سیاسی به جای تحزب وفرد مداری است.
براین اتفاقات-منع رهبری٬پیام دکتراحمدی نژاد٬و تولد جمنا و...
فوت ریاست تشخیص مصلحت نظام راهم باید افزود!بی شک اگرحمایت هاشمی درانتخابات نود ودو ومدیریت فضای سیاسی جریان اصولگرایی توسط هاشمی نبود-مدیریت براساس مدل بینظمی-نتیجه انتخابات به دور دوم میکشید.
فوت آیت ا... هاشمی رفسنجانی به معنای ازدست دادن تشخیص مصلحت نظام برای جریان اعتدال نیست!این خلا باهیچ تصمیم سیاسی پرنمیشود.چون هاشمی برای جریان چپ واعتدال حکم وزنه تعادل که نه حکم کلید پیروزی داشت.حمایت مرحوم هاشمی ومدیریت انتخابات برای این جریانات چیزی نبود که بتوان به راحتی ازکنارآن عبورکرد.
اکنون فصول سیاسی سال نود وپنج بااتفاقات خود فضارابرای پذیرش دولت جدید وتغییر فضای مدیریت سیاسی کشور مهیا کرده:عبورازفردو تاکید برجبهه ای عمل کردن به جای تحزبی اندیشیدن درجریان انقلابی ورسیدن به اجماع مشترک روی یک کاندیدا٬ودرآن سو :فوت هاشمی وعدم تحقق شعارهای دولت که به عنوان مهمترین رقیب خود رابه دولت یازدهم درانتخابات متذکرمیشود راباید درنظرگرفت.دولت یازدهم تنها دولتی است که به زعم بسیاری ازتحلیلگران باچنین شرایطی درخطر یک دوره ای بودن قرارداده.لذا حضور یک کاندیدایی که جمع اصلح ومقبول باشد راه رابرای گشایش تاریخی بازخواهد کرد.
حضور تاریخی یک کاندیدا باشاخص هایی که رهبری درسال نود ودو برشمردند چیزی نیست که نتوان مصداق بارزان را درجریان انقلابی پیداکرد.امروز درجریان انقلابی هریک از کاندیدای سابق دارای یک وزنه وگفتمان خردهستند اماباید بپذیرند که زیریک گفتمان کلان بیایند تا انتخابات دوازدهم به سرنوشت انتخابات یازدهم مبتلانشود.
نوشتار رابه درازا نمیکشانیم اما لازمه تحقق آنچه به عنوان افق وآرمان در سیاست داخلی وخارجی می اندیشیم آن است که مردی ازتبار امام (ره)ورهبری بیاید تاعلاوه بر پذیرش درفضای نخبگان سیاسی جریان انقلاب بردلها بنشیند.تحقق آزادی فلسطین٬حمایت ازمستضعفان عالم وزمینه چینی برای امت اسلامی وفروپاشی نظام استکبارجهانی درسیاست خارجی ودرپیش گرفتن روابط حسنه باحفظ اصول وعزت واسلامی در روابط بین الملل وعبوراز مدیریت اشرافی والیگارشی درداخل مستلزم فردی است فراتراز آنچه درانتخابات نود ودو دیده ایم.شاید هضم لفظ ابر-انسان نیچه کمی سخت باشد اما با توکل برخداوتوسل برائمه اطهار وپیگیری فرمایشات رهبری وتوجه به آرمانهای ترسیم شده توسط امام راحل بتوان به تحقق عبورازشرایط کنونی امیدواربود.امام هشتم که ایشان رابه عنوان شمس الشموس می شناسیم بیشک به انقلاب اسلامی عنایت خواهد کرد ومردی ازتبار حقیقت را به ماخواهند داد اما آنچه مهم است این است که اصلح خود به میدان نمی آید وما باید به سراغ اصلح برویم.کلید این قفل بیشک ازخراسان باز خواهد شد ...
انتهای پیام /
ارسال نظر