سیگنال های خارجی دولت، برای تحریم داخلی ملت
رویارویی 2 راهبرد اقتصادی: مقاومت یا وابستگی؟
پس از امضای توافق هستهای میان ایران و 1+5 حرف و حدیثها درباره اینکه باید از کدام مدل اقتصادی برای توسعه استفاده کرد، بالا گرفت. یک طرف، هواداران اقتصاد مقاومتی بودند که تاکید داشتند برای مصونیت در برابر هرگونه تحریم، باید چشم خود را بر روی تواناییهای مادی و انسانی در داخل مرزهای کشور باز کرد و مانع از آن شد که توسعه کشور متوقف به استفاده از امکانات بیگانه شود.
به گزارش گلستان24، در آخرین روزهای سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل، میتوان برآوردی دقیق از اقدام و عمل دولتیها درباره این نوع اقتصاد داشت. اقتصادی که قرار بود بر مبنای ایستادگی و تکیه بر توان اقتصادی داخلی باشد، اما در نهایت به برگزاری برخی سمینارها و همایشها خلاصه شد.
برای درک مفهوم اقتصاد مقاومتی بهعنوان یک گفتمان جامع برای تبیین راهبردهای اقتصادی، میتوان آن را در برابر «اقتصاد واداده» یا «اقتصاد مقلد» به کار برد. اقتصادی که نگاه به سرمایه خارجی داشته و برای بهدست آوردن این سرمایهها حاضر است مبادرت به امتیازدهی سیاسی کند.
سرنوشت اقتصاد مقاومتی پس از برجام
پس از امضای توافق هستهای میان ایران و 1+5 حرف و حدیثها درباره اینکه باید از کدام مدل اقتصادی برای توسعه استفاده کرد، بالا گرفت. یک طرف، هواداران اقتصاد مقاومتی بودند که تاکید داشتند برای مصونیت در برابر هرگونه تحریم، باید چشم خود را بر روی تواناییهای مادی و انسانی در داخل مرزهای کشور باز کرد و مانع از آن شد که توسعه کشور متوقف به استفاده از امکانات بیگانه شود.
در برابر این مدل، دیگرانی نیز بودند که با اشاره به آمد و رفت هیاتهای تجاری خارجی اصرار داشتند که این تبادلات اقتصادی در نهایت میتواند به رفع مشکلات اقتصادی کشور بینجامد. آنان درباره دستاوردهای برجام نیز به افزایش نرخ فروش نفت کشور اشاره میکردند. این درحالیست که حسن روحانی رئیسجمهور در جریان مناظرههای اقتصادی در ایام تبلیغات انتخاباتی تاکید کرده بود: «باید به خام فروشی نفت پایان دهیم». او همانجا به کنایه گفته بود: «در سیاست شعار مقاومت می دهیم اما در اقتصاد از مقاومت اثری نیست». با وجود این دست موضعگیریها، دولت روحانی در دوره پسابرجام در زمره حامیان مبادلات اقتصادی قرار گرفت و اقتصاد مقاومتی را متوقف به استفاده از تکنولوژیهای روز کرد؛ تکنولوژیهایی که البته کمتر به ایران وارد شد و بیشتر این تبادلات در حد واردات کالا باقی ماند.
در میانه اختلافات این دو دسته، بدعهدیهای طرف غربی در جریان اجرای توافق هستهای باعث شد تا افکارعمومی بهخوبی به اهمیت اجرای اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توانمندیهای درونی برای کاهش مشکلات اقتصادی پی ببرد. عدم همکاری بانکهای بزرگ اروپایی و آمریکایی با ایران، روی آوردن دولت تازه آمریکا به تحریم کشورمان، دخالتدادن موضوعات موشکی در مباحث توافق هستهای، نیمهکاره رها شدن توافقات سیاسی – تجاری امضا شده در جریان سفرهای دیپلماتیک مقامات ایران و غرب، همه و همه باعث شد تا افکارعمومی مدافع دیدگاهی شود که اقتصاد مقاومتی را بر اقتصاد مبتنی به غرب ترجیح میداد. همان دیدگاهی که از دولت، مطالبه «اقدام و عمل» میکرد.
رکود، محصول بیتوجهی به اقتصاد مقاومتی
اما این تنها برجام نبود که به افکارعمومی نشان داد بهترین دکترین برای اقتصاد، روی آوردن به مقاومت در این حوزه است. رکود شدید اقتصادی که در سالهای اخیر بر کشور سایه انداخته، یکی دیگر از موضوعاتی است که افکارعمومی را متقاعد کرد که نمیتوان برای نجات اقتصاد به بیرون از مرزها امیدی داشت و تنها باید از توان داخلی استفاده کرد.
با این همه، برخی اظهارنظرها در همین دوره رکود که متکی بر نوعی ضعف اقتصادی داشت، مانع از آن شد تا بهخوبی از مقاومت اقتصادی برای مواجهه با بحران رکود استفاده شود. رهبر معظم انقلاب در تقبیح این دست اظهارنظرها اخیرا در سخنان مهمی فرمودند: «جنگ تحمیلی به این خاطر اتفاق افتاد که دشمن در ما احساس ضعف کرد. اگر میخواهید دشمن را از تهاجم منصرف کنید، اظهار ضعف نکنید و قوت خود را آشکار کنید. اشتباه بعضی از ما در چالش اقتصادی بزرگی که کشور دچار آن است، این بود که در زمینهی اقتصادی احساس ضعف شد.»
نمونه بروز و ظهور این احساس ضعف در حوزه اقتصاد فراوان است. مثلا رئیسجمهور در اوج مذاکرات هستهای گفت که خزانه را خالی تحویل گرفته است. موضوعی که با واکنش رئیسجمهور پیشین کشورمان و بحث میراث 170 میلیارد دلاری او برای دولت یازدهم مواجه شد. او همچنین در سلسله انتقادهای خود از دولت قبل، مشکلات موجود را به گردن آن دولت انداخت و مثلا میگفت: «ما در آن مقطع به صد سال قبل یعنی به زمان قاجار برگشتیم و مجبور شدیم با صرافیها کار کنیم چون سیستمهای بانکی ما بسته شد.» او که تلاش میکرد نشان دهد تنها راه نجات اقتصاد، همراهی با غرب و «برجام» است، حتی پس از عدم اجرای درست این توافق گفت: «اگر برجام نبود فقط می توانستیم حقوق کارمندان را بدهیم» یا اینکه در جایی دیگر تاکید کرد: «اگر برجام اجرا نمیشد امروز نمی توانستیم نفت خود را بفروشیم».
یکی دیگر از اظهارات یأسآمیز درباره اقتصاد آنجا بود که در مرداد 94، وزیر اقتصاد گفت: «منابع یارانه نقدی به سختی تامین میشود». اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور هم کار را به آنجا رساند که با نفی همه انتقادها به راهبردهای غیرمقاومتی دولت در عرصه اقتصاد گفت: «به کسانی که انتقاد میکنند باید بگوییم سیاست شما همان بود که فضای اقتصادی کشور را به پرتگاه رساندید و نیروهای انقلاب را مقابل هم قرار دادید. شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آوردهایم؛ اما هنوز در دره است. آمار تورم، رکود و درآمد سرانه مردم در سال ٩١ آنقدر بد بوده که هرچه تلاش میکنیم، نمیتوانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.»
این اظهارات یأسآمیز، هرچند مصرف داخلی داشت، اما چنان رقبای منطقهای و دشمنان فرامنطقهای ایران را به وجد آورد که آنها احساس کردند میتوانند در شرایطی که دولت راهحل گشایشهای اقتصادی را بر تعامل با غرب گذاشته از این مسیر به امتیازات بیشتری دست یافت.
«نه» به وابستگی در دفاع از مقاومت
با این همه بهنظر میرسد که سال 95 بهخوبی نشان داد که، چه با نگاهی به فرجام برجام، چه با توجه به وضعیت رکود در کشور و چه ادامه تنشهای دیپلماتیک با جهان، بهترین راهبرد برای حل مسائل اقتصادی، روی آوردن به دکترین مقاومت و نه وابستگی به غربیهاست.
انتخابات 96 بهترین فرصت برای آن است که رایدهندگان با «نه» قاطع خود به ادامه سیاستی که تحقیر اقتصاد ایران و توجه به ظرفیتهای دیگر کشورها را دنبال میکند، اقتصاد را به ریل مقاومت بازگردانده و کشور را برای همیشه از «تهدید به تحریم» دور کنند. بیتردید اگر در سال 96 این تغییر راهبرد صورت نگیرد و دولتی با استراتژی مقاومتی در اقتصاد روی کار نیاید، ادامه وضع موجود میتواند بیشتر به زیان اقتصاد کشور شود.
منبع : دیدبان
ارسال نظر