یادداشتی به قلم محسن رایجی
انقلابی کیست؟/ چه کسانی انقلابی بودن را خاری در چشم زندگی می دانند؟!
یکی از توجیهات مخالفان انقلابی گری این است که انقلابی بودن، اقتضای زمانه خاصی بوده و الان باید در یک وضعیت دیگری باشیم و بهتر است که هیچکس انقلابی نباشد!
به گزارش گلستان24، محسن رایجی، فعال فرهنگی و اجتماعی استان گلستان در یادداشتی به شرح زیر آورده است:
فرهنگ دینی مردم ایران، زمینه ساز انقلابی بود که تحولی عمیق در مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران ایجاد کرد. همین فرهنگ بود که توانست بر سبک زندگی مردم تأثیری شگرف بگذارد و یک نوع سبک زندگی انقلابی را شکل دهد.
پافشاری بر حفظ اصول و ارزشهای دینی و انقلابی، استقلال و امنیت کشور و مقاومت جانانه در مقابل زیاده خواهی قدرت های مستکبر از ویژگی های زندگی انقلابی است.
شکی نیست که تداوم حرکت توفنده انقلاب اسلامی تا رسیدن به اهداف و آرمان های متعالی نیز مستلزم حفظ همین روحیه انقلابی نزد ملت و دولتمردان و مسئولان است.
انقلابی بودن و روحیه جهادی داشتن، آثار و برکات زیادی دارد که مهم ترین این آثار در ابعاد فرهنگی و اجتماعی متجلی می شود.
برای یک انقلابی واقعی، گذشتن از جان و مال، مقام و موقعیت، همسر و فرزند و ... در راه تحقق اهداف و آرمانهایش نه تنها اقدامی سخت تلقی نمی شود بلکه وظیفه ای مقدس شناخته می شود.
فرد انقلابی، انسانی است عارف و از خود گذشته که تپش قلبش برای جامعه است و جاری بودن این روحیه در میان آحاد ملت ایران یک امتیاز و سرمایه بی بدیل و قابل احترام به شمار می آید.
داشتن چنین اعتقاد و روحیه ای به عنوان یک اصل مهم و سرنوشت ساز، اعمال و رفتار انقلابیون را تحت تاثیر قرار می دهد و آنان را برای ایفای نقش تعیین کننده در تحولات کشور آماده می سازد.
یک انقلابی هیچگاه از فدا کردن آرامش و آسایش خود برای حفظ امنیت و آرامش کشور جامعه دریغ نمی کند. شهدا و ایثارگران دوران دفاع مقدس نمونه عینی انقلابی گری محسوب می شوند.
از این رو برای ایثار و فداکاری یک انقلابی نمی توان حد و مرزی متصور بود.
او حاضر است مهم ترین داشته هایش را فدای سعادت جامعه نماید حتی اگر این داشته، زندگی و همه وجودش باشد.
یکی دیگر از آثار انقلابیگری و داشتن روحیه جهادی، کار برای خدا و جلب رضایت او از طریق خدمت به بندگانش است. انسانی که چنین روحیه ای دارد در گمنامی و خلوت به آنچه که تکلیف می داند عمل می کند و نگاهش همواره به سوی منافع جامعه است نه منافع خود و وابستگانش و یا حزب و گروهش.
انسانی که روحیه انقلابی و مدیریت جهادی دارد اجازه نمی دهد که نفسانیت لجام گسیخته بر عقل و عملش تسلط یابد. چنین فردی هیچگاه سوار اسب سرکش قدرت طلبی و خودخواهی نمی شود و درصدد حذف دیگران به هر قیمت ممکن بر نمی آید.
روحیه جهادی داشتن، انسان را فوق العاده فرز و فعال می کند و او را برای انجام کارهای بزرگ آماده می سازد. کار و همت مضاعف داشتن یکی از اوصاف مدیریت جهادی است و انسان انقلابی در هر مقام و موقعیتی که باشد، فردی با اراده جدی، پرتلاش و بلندهمت است و می تواند گره های بزرگ و باز نشدنی را با توجه به روحیه جهادی خود باز کند.
جدی بودن و سخت کوش بودن و به تعبیری انقلابی بودن، نیاز امروز و هر روز مدیران و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی است تا امکانات محدود را به بهترین و مناسب ترین شیوه بکار گیرند.
یقینا بخاطر همین خصوصیات است که دشمنان عزت و سربلندی ایران اسلامی تمام سعی و تلاش خود را معطوف به حذف و یا کمرنگ نمودن روحیه انقلابی و جهادی کرده اند.
برخی ها نیز در داخل با تئوریها و توجیههای مختلف مشغول تکمیل کردن پازل دشمنان در این مورد هستند.
آنها در تلاشند تا روحیه«انقلابی بودن» را در تاریخ دفن کنند. بعضیها هم دچار توهم شده و اعلام می کنند که این نوع تفکر خود به خود در حال دفن شدن است و برای ایام بعد از آن، توطئه و دسیسه می چینند.
یکی از توجیهات آنان این است که انقلابی بودن، اقتضای زمانه خاصی بوده و الان باید در یک وضعیت دیگری باشیم و بهتر است که هیچکس انقلابی نباشد! این عده طوری حرف می زنند که انگار انقلابی بودن با زندگی کردن منافات دارد! انگار انقلابی بودن با قانونمند بودن منافات داشته و سبب عقب ماندگی می شود! طوری تحلیل می کنند که گویا زندگی تعریف تثبیت شدهای دارد و انقلابی بودن، یک مزاحم و یک خار به تداوم زندگی است!
در هر کجا کم و کاستی مشاهده می شود، به روشنی می توان رد پای دور شدن از روحیه انقلابی و مدیریت جهادی را مشاهده کرد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
به قلم محسن رایجی
منبع:پاسرو
ارسال نظر