یادداشت/ محمد صرفی
نگران میانهروها یا خستهها؟!
دولت یازدهم در حالی که تنها 22 روز از فروردین ماه میگذرد 5 سفر استانی داشته است. حال آنکه این آمار در کل شش ماه سال گذشته 5 سفر بوده است.
به گزارش گلستان24، در سرمقاله شماره امروز خود به قلم «محمد صرفی» نوشت:
پس از نشست خبری روز دوشنبه جناب آقای روحانی – یک روز پیش از آغاز رسمی ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری- و پخش زنده آن از صداوسیما، عدهای نسبت به این نوع پوشش خبری در فاصله کمتر از 40 روز مانده به انتخابات اعتراض کرده و معتقد بوده و هستند صداوسیما با کدامین ادله و مجوز آنتن زنده را در اختیار ایشان و یک نشست تقریباً تبلیغاتی گذاشته است؟ آیا صدا و سیما مرعوب تبلیغات و جنگ روانی گسترده مدعیان اعتدال- اصلاحات طی هفتههای اخیر شده است؟! این سؤالی جدی است که لازم است مسئولین صدا و سیما –به عنوان تاثیرگذارترین رسانه در انتخابات- درباره آن به طور جدی فکر کنند و اسیر تبلیغاتی نشوند که از یک سو مدعی است صداوسیما دیگر مخاطب ندارد و از سوی دیگر به دنبال قبضه انحصاری آنتن رسانه ملی است!
در نشست روز دوشنبه هنگامی که یکی از خبرنگاران درباره تناقض سخنان سال 92 ایشان درباره وعده تحول اقتصادی در 100 روز و سخنان اسفند سال 95 مبنی بر اینکه مشکلات 40 سال دیگر هم حل نمیشود پرسید، واکنش اولیه آقای روحانی به این سؤال بسیار مثبت بود و گفت مدتهاست منتظر چنین سؤالی بوده است تا یک دروغ بزرگ که انتشار آن کار مخربان است را برملا سازد! آقای روحانی با انکار وعده حل مشکلات و ایجاد تحول اقتصادی در 100 روز، گفت سخنان خود را به خوبی به یاد دارد و وعده ایشان این بوده است که پس از 100 روز بگویند و گزارش بدهند چه کردهاند.
اولین نکته و سؤالی که مطرح میشود آن است که چرا سایت ریاست جمهوری با سانسور این پرسش و پاسخ، فرصت افشای این دروغ بزرگ را از جناب ایشان گرفته است؟! عین عبارت آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی سال 92 از این قرار است؛ «در برنامه مدون من، علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاهمدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما میتوانیم در یک زمان کوتاه، تحول اقتصادی در کشور بهوجود آوریم. دولت تدبیر و امید قادر است معضلات کشور را به حلوفصل برساند. من، دولت راستگویان تشکیل خواهم داد». آقای روحانی همان سال و در جای دیگری شبیه همین عبارات فوق را تکرار کرده و گفتهاند؛ «در برنامه مدون من، برنامه کوتاهمدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد؛ ما میتوانیم در یک زمان کوتاه، تحول اقتصادی در کشور بهوجود آوریم و در آن تحول اقتصادی، بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس، به کارخانهها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات آنها را در آن مدت کوتاه، حلوفصل کنیم».
وقتی هم که خبرنگار خواست عین جملات ایشان را بخواند، اطرافیان اجازه ندادند و خود ایشان نیز با لحنی خاص گفتند مقالهتان را خواندید و استفاده کردیم و میدانیم چه میخواهید بگویید. عدهای هم که گویا از اصل برای همین کار ردیف شده بودند در اقدامی زشت و غیراخلاقی شروع به کف زدن و خندیدن کردند! فارغ از اصل سؤال و جواب، این شیوه برخورد با یک پرسش به هیچ عنوان زیبنده دولت راستگویان و هیچ دولت و دولتمرد دیگری نیست. همین نوع برخوردهاست که باعث میشود فلان آقای وزیر به خود جرات دهد چنان حرکتی در مقابل یک سؤال از خود بروز دهد و وقتی هم با موج اعتراضها روبرو میشود به جای عذرخواهی، با لحنی قلدرمآبانه بگوید همین است که میبینید! وقتی با خبرنگاران و مقابل دوربینها چنین برخوردهایی میشود، مردم چطور و اصلاً چرا باید نمایشهایی مثل «حقوق شهروندی» را جدی بگیرند و برای آن تره خرد کنند؟!
دولت یازدهم در حالی که تنها 22 روز از فروردین ماه میگذرد 5 سفر استانی داشته است. حال آنکه این آمار در کل شش ماه سال گذشته 5 سفر بوده است. شاید عدهای بگویند مگر شما مخالف پرکاری و فعالیت و سفرهای استانی دولت هستید؟ به طور قطع هیچ شهروندی از داشتن دولتی پرکار و فعال ناراحت نیست و گلهای ندارد اما دولت محترم فکر نمیکند میتوانست همین انرژی و فعالیت را در چهار سال گذشته هم داشته باشد و به کار بندد؟ اگر دولت چنین انرژی و ظرفیتی دارد، پس چرا در این چهار سال نشانی از آن نبود و اگر اساساً ندارد ناگهان در این چند روز از کجا و برای چه آمده است؟!
نکته دیگر آن که در این نشست به سیاق نشستهای قبلی خبرنگاران باید از ابتدای مراسم سؤال خود را مکتوب به مسئولین و دستاندرکاران تحویل دهند. البته چنین رویهای مختص به نشستهای رئیسجمهور نبوده و در برخی دیگر از نشستها هم دیده میشود که به هیچ عنوان قابل هضم نیست و شائبههای جدی و فراوانی را ایجاد میکند و شاید از همین روست که سالهاست خبرنگار کیهان فرصت طرح پرسش را نیافته است!
در اینگونه نشستها، رسانهها اغلب چند سؤال طراحی کرده و به خبرنگار خود میدهند تا چنانچه سؤال اول پرسیده شد، سؤال بعدی مطرح شود. اما اینبار کیهان یک سؤال بیشتر نداشت و علتش هم آن بود که تقریباً مطمئن بودیم چنین سؤالی از سوی دیگر رسانهها پرسیده نخواهد شد. گرچه در کنار این اطمینان، از این هم تقریبا مطمئن بودیم که بسیار بعید است چنین سؤالی فرصت مطرح شدن بیابد. گرچه دست اندرکاران نشست در جریان سؤال کیهان هستند اما بجاست مردم هم آن را بدانند و درباره آن فکر کنند. سؤال کیهان این بود؛ جناب آقای رئیسجمهور! آمریکاییها اخیراً به صراحت اعلام کردهاند تحریمهای جدید علیه ملت ایران را به علت نگرانی از تاثیر آن بر نتیجه انتخابات، به تعویق انداخته و آن را به پس از انتخابات موکول میکنند. به نظر شما علت این کار آمریکاییها چیست و آنها نگران از دست دادن چه چیزی در این انتخابات هستند؟!
بهترین راه آن بود که این سؤال طرح میشد و پاسخ آن را مستقیماً از زبان جناب آقای رئیسجمهور میشنیدیم اما حال که چنین نشد به نکتهای کوتاه در این باره بسنده میشود. آمریکاییها مدتهاست از ادبیات و دوقطبی «تندرو-میانهرو» درباره سیاست داخلی ایران دم میزنند و آشکارا میگویند باید میانهروها را تقویت کرد و نگذاشت تندروها بر مصدر امور بنشینند. شاید عدهای بگویند تندروها در خفا با طرف مقابل بستهاند و این حمایتها نیز ناشی از توافق پنهانی و نانوشته است. اما حداقل در مورد دولت یازدهم میتوان گفت چنین تحلیلی چندان پذیرفتنی نیست. اما این دولت یک ویژگی خاص دارد که بسیار به کار آمریکاییها میآید و آن هم چیزی نیست جز «بیحالی و خستگی»! و در مواردی نیز «وادادگی» در مقابل دشمنان بیرونی.
برای آمریکایی که بزرگترین جنگ اقتصادی تاریخ را علیه جمهوری اسلامی کلید زده، چه دولتی بهتر از این که وعدههایش را انکار میکند و مردانش معتقدند باید مدیر از خارج وارد کرد و قدرت رقابت تولیدی ما نهایتاً در حد قورمهسبزی و آبگوشت بزباش است و پذیرایی قطارها را هم باید به شرکت خارجی سپرد و در نهایت معتقد است 100 سال دیگر هم مشکلات اقتصادی حل نمیشود؟! به راستی آمریکاییها حق دارند نگران باشند. کشتی گرفتن با حریف خسته و بیحال، از سرشاخ شدن با حریف آماده و قبراق بسیار راحتتر است.
انتهای پیام/ز
منبع : فارس
ارسال نظر