همه دروغهای دولت روحانی/ از لغو تحریمها تا عبور از رکود
در این انتخابات حجم مطالب غیرواقع و دروغ که به عنوان مطالب «واقعی» و «حقیقی» به جامعه عرضه میشود، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه رسمی دستگاه اجرایی کشور بالاترین مقامها را دارند، بیسابقه است.
به گزارش گلستان 24، روزنامه وطن امروز در یادداشتی به قلم مسعود فروغی نوشت: فارغ از نتیجه انتخابات روز جمعه 29 اردیبهشت که همچنان به روشنی نمیتوان درباره آن قضاوتی داشت، نحوه تبلیغات برخی کاندیداهای این دوره از انتخابات یک پدیده بسیار عجیب و نادر و البته تاسفبرانگیز بوده است. حجم مطالب غیرواقع و دروغ که به عنوان مطالب «واقعی» و «حقیقی» به جامعه عرضه میشود، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه رسمی دستگاه اجرایی کشور بالاترین مقامها را در دست دارند، بیسابقه است.
4 سال کارنامه دولت یازدهم هم خالی از «بیصداقتی» و تلاش برای «دادن آدرس دروغ» به جامعه نیست اما این روزها برای رایآوری مجدد حسن روحانی، حتی در محضر ملت ایران و در قالب مناظرههای انتخاباتی هم شاهد «رگبار دروغ» به سوی کاندیداهای رقیب بودیم. در متن پیش رو سعی شده است به مهمترین و شاخدارترین دروغهای دولتیها پرداخته شود که برخی دستپخت رقابتهای انتخاباتی سال 92، برخی حین اداره دولت و برخی هم برای رقابتهای انتخاباتی سال 96 است.
دروغ اول: فیلم تبلیغاتی سال 92
حسین دهباشی، کارگردان فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در سال 92 اخیرا در گفتوگویی ویدئویی روایت جالبی از «بیصداقتی بزرگ» روحانی با مخاطبان دارد، تا حدی که مشخص میشود جمله مشهور روحانی در فیلم آن سال که گفته بود «من سالهاست که وقتی بین منزل و اداره تردد میکنم و مردم را میبینم و چهرهها را مطالعه میکنم، میبینم چقدر گرفته و چقدر عبوس هستند و خنده در چهرهها نیست» هم متعلق به روحانی و واقعی نبوده بلکه این جمله را خودش (دهباشی) به او یاد داده است تا بگوید.
این ادعای دهباشی اصلا از طرف روحانی و دولت تکذیب نشد تا معلوم شود حداقل در جریان انتخابات 92 دروغ بزرگی به مردم گفته شده بود.
بنزین پتروشیمی سالم بود، گفتند نیست!
هم در جریان رقابتهای سال 92 و هم بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ادعای بزرگی درباره سرطانزا بودن بنزین پتروشیمیها شد، یکی از مهمترین شعارهای روحانی هم این بود. حتی معاون روحانی در سازمان تحت هدایتش یعنی حفاظت محیطزیست اعلام رسمی کرد بنزین پتروشیمیها سرطانزاست. این دیدگاه دولتیها موجب توقف تولید بنزین داخلی شد و ایران مجددا واردکننده این فرآورده شد اما واقعیت چیز دیگری بود؛ حتی بهار سال 93 وزیر نفت ابتدا گفت بنزین تولید داخل مشکلی ندارد اما پس از 40 روز گفت: «بنزین پتروشیمی آلاینده و خارج از استاندارد است.» دست آخر اما سخنگوی دولت پاییز سال 93 اذعان کرد: «دولت سرطانزا بودن بنزین تولید داخل را نفی میکند»! و تقریبا یکماه بعد از آن هم رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی گفت ادعای سازمان حفاظت محیطزیست درباره غیراستاندارد و آلوده بودن بنزینهای تولیدی در پتروشیمیها صحیح نیست.
دروغ 3 هزار نفری بورسیهها
یکی از جنجالیترین دروغهایی که افکار عمومی در 4 سال دولت روحانی شنید، ماجرای بورسیههای غیرقانونی بود. نخستینبار وزارت علوم دولت یازدهم از طریق برخی افراد بیرون وزارتخانه ادعا کرد 3 هزار نفر از کسانی که در دولت دهم بورسیه شدند به صورت غیرقانونی بودهاند تا جایی که شخص رئیسجمهور بارها با طرح این ادعای بزرگ به این افراد حمله کرد. هرچند هنوز عده زیادی از این افراد به خاطر این حاشیهسازی بزرگ سیاسی درگیر هستند اما گزارش کمیسیون اصل نود مجلس که در صحن علنی هم قرائت شد نشان داد این ادعا هم دروغ بوده است!
جالبتر اینکه بعدها وزارت علوم همین دولت یازدهم هم ادعای قبلی خودش را رد کرد.
فیشهای نجومی حتی با دروغ هم قابل انکار نبود
«اساس برنامه اقتصادی من بر 2 محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است.» این شعاری بود که روحانی در تلویزیون و چشم در چشم مردم داد اما زمانی برای مردم کمرنگ شد که با افشای فیشهای نجومی مدیران دولتی، روحانی اعلام کرد مساله حقوقهای نجومی را به یک مساله ملی تبدیل نکنید! آماری که در روزهای اول از سوی کواکبیان، نماینده طرفدار روحانی «حدود 3 هزار فیش بین 20 تا 50 میلیون تومانی» و «300 فیش بالای 50 میلیون تومانی» اعلام شد. پس از آن توسط دولتیها این آمار به 900، 500، 300، 50 و در نهایت 13 نفر(!) تقلیل داده شد اما در گزارشی که دیوان محاسبات از نجومیبگیران منتشر کرد و تنها مربوط به ارقام بالای 20میلیون بود، نام 397 نفر وجود داشت. اگرچه برخی دولتمردان این اتفاق را اشتباه میدانستند اما با «ذخیره نظام» خوانده شدن صفدر حسینی از سوی سخنگوی دولت، مشخص شد این نیز رگهای از واقعیت نداشته و جابهجایی او از صندوق توسعه به صندوق محیطزیست نشان داد، عزم برخورد با نجومیبگیران هم دروغ بوده است. رئیسجمهور در هفته قوهقضائیه به مردم قول داد با حقوقهای نجومی و نجومیبگیران برخورد کند اما چند ماه بعد سخنگوی قوهقضائیه اعلام کرد از سوی دولت تاکنون هیچ فردی معرفی نشده است.
لغو تحریمها «تقریبا هیچ» حرف راستی نداشت!
مهمترین ادعای دروغ دولت را باید با اختلاف زیاد به رفع همه تحریمهای بانکی و اقتصادی علیه ایران مربوط دانست، شاید این دروغ بزرگ مهمترین کارنامه مثبت دولت هم باشد! روحانی در روز امضای برجام گفت: «طبق این چارچوب همه تحریمها چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد.» اما بعدها آنقدر لغو تحریمها عقب افتاد و افتاد تا اینکه مهر 95 ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در نیویورک و در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ تصریح کرد برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است. حتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه هم گفته بود: «همه تحریمها در روز اجرای برجام لغو خواهد شد.» اما وی پاییز سال 95 در یک جلسه «کارشناسی» حرف دیگری زد؛ ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت درباره خوشبینی به آمریکاییها اشتباه کرده است. او گفته بود اعتمادش به قول جان کری درباره تحریمهای ISA اشتباه بوده اما پس از افشای این اظهارات دولتیها شدیدا این حرف را تکذیب کردند! هرچند صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی هم از رفتار آمریکاییها گلایه کرد تا روحانی اعلام کند به او توجه نکنید! به نظر میرسد ادعای دروغ لغو تحریمها امروز روشن است.
گفت رکود نداریم، وزرایش گفتند در مرز بحرانیم!
رکود یکی از دغدغههای اصلی بیان شده از سوی حسن روحانی در کوران انتخابات سال 92 بود. روحانی گفته بود «اساس سیاست من بالا بردن ثروت ملی و رونق تولید و اشتغال و بهبود فضای کسبوکار و توزیع عادلانه ثروت است.» اما او در وضعیتی که هنوز تغییری در اقتصاد ایران رخ نداده بود، اعلام کرد «از رکود عبور کردیم». او سال 94 و 95 نیز این مساله را که «در ایران مشکلی به نام رکود نداریم» تکرار کرد اما نامه 4 وزیر اقتصادی دولت یازدهم، سند دروغ روحانی را بر ملا کرد. 4 وزیر نوشتند نهتنها در ایران رکود اقتصادی حاکم است بلکه در مرز بحران اقتصادی هستیم! این مساله البته برای مردم باورپذیرتر بود، چرا که تعطیلی کارخانههای بزرگ صنعتی و تعطیلی 60 درصد اقتصاد ایران موید این مساله بود.
دروغ هم یارانهای شد!
روحانی از روز اول روی مساله یارانهها بحث داشت، جدیترین حرف او در این باره این بود که «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.» شاید جدیترین اقدام او نیز در حوزه داخلی به رأی گذاشتن «انصراف از یارانه» بود که با رفراندوم 97درصدی آرای منفی به آن تمام شد. روحانی اما به آرای مردم توجهی نکرد و شروع به حذف یارانهبگیران کرد. اگرچه گفته بود چنین اتفاقی نمیافتد اما در نخستین قدم از سوی دولت روحانی تفتیش حساب مردم آغاز شد که با اعتراض عمومی همراه بود. یکی از مسؤولان دولت اعلام کرده بود «دولت باید یارانه نقدی 24 میلیون نفر را قطع کند.» تایید و تکذیبها درباره حذف ادامه داشت.
سخنگو آن را تکذیب میکرد اما در نهایت ربیعی، وزیر رفاه در دیدار با آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی گفت: «قبل از عید، آقای دکتر روحانی به من گفتند بیسروصدا حذف یارانهها را شروع بکنید. من هم از قبل از عید برنامهریزی کردم چون این پروژهای اجتماعی است، اجرای آن سخت است. چیزی که به مردم بدهید گرفتن آن سخت است، چون مردم آن را حق خودشان تلقی میکنند. خیلی آرام حرکت کردم. ما این ساماندهی را از 30هزار نفر شروع کردیم و تا 50هزار نفر و سپس 100هزار و 200هزار نفر نیز پیش رفتیم و این کار را ادامه میدهیم تا برسد به 6 هزار میلیارد تومان». بر اساس این سخن وزیر، یارانه نقدی حدود 11 میلیون نفر حذف میشود تا 6 هزار میلیارد تومان کسری بودجه 94 تامین شود. مسیر حذف اما در سال 95 به بخش نیازمندان زیر خط فقر هم رسید. این اتفاق اما در این روزها به یک تراژدی تبدیل شده است. در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دولتی که اعتقادی به پرداخت یارانه نداشته، حساب یارانه آنهایی را که ثبتنام نکرده بودند نیز باز کرده و به آنها یارانه زودتر از موعد هم پرداخت میکند!
دروغی به بزرگی دیوار چین!
در جریان مناظرههای انتخاباتی یکی از بدترین دروغهای انتخاباتی ادوار انتخابات در ایران مطرح شد: «میخواستند بین زنان و مردان دیوارکشی کنند»! این جمله رئیسجمهور مستقر که خودش از بدو انقلاب اسلامی در بالاترین سطوح مدیریتی کشور حضور دارد تعجب افکار عمومی را هم برانگیخت. نکته جالب ماجرا این است که ماجرای دروغین دیوارکشی جنسی در جامعه قبل از این در انتخابات سال 84 هم مطرح شده بود. حتی روحانی کار را جلوتر برد و ادعا کرد رقبایش در اعدام دست دارند، هرچند این دروغ هم براحتی برملا میشود، چون حداقل جملات صریحی از روحانی که حدودا برای 26 سال پیش است وجود دارد که از اعدام مخالفان در ملأعام دفاع میکند. وی زمانی که نماینده مجلس بود، گفته بود: «توطئهگرها را هنگام نماز جمعه در حضور مردم به دار آویزان کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشد». حجتالاسلام رئیسی در واکنش به این اظهارات روحانی گفت: «میگویند میخواهند در خیابانها دیوار بکشند؛ چرا عقل مردم را دستکم میگیرید؟ چرا اینقدر از حضور یک کاندیدا در صحنه عصبانی هستید و پرخاشگری میکنید؟ این را همه احساس میکنند».
جلوی دوربین آزادی بیان، پشت دوربین بستن دهان منتقدان!
«خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیمگیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان. یاریام کن بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است.» این معروفترین جمله روحانی در روز نخست ریاست جمهوریاش است اما برای آنکه بدانیم چقدر در بیان این جمله صداقت وجود داشته همین یک گزاره کافی است که «روحانی بهطور متوسط هفتهای یک توهین به منتقدان خود داشته»؛ از بزدل و بیشناسنامه گرفته تا کسانی که حواله به جهنم شدهاند. دولت یازدهم در عین ادعای آزادی بیان، صدها شکایت از رسانههای کشور داشته است اما برای آنکه بخواهیم بیشتر و عمیقتر این مساله را درک کنیم میتوانیم به صحبتهای رئیس قوهقضائیه مراجعه کنیم. پس از ادعاهای روحانی درباره آزادی بیان، آیتالله آملیلاریجانی خطاب به او اعلام کرد: «برادر بزرگوار! شما خودتان شفاها یا کتبا با واسطه یا بیواسطه بارها گفتهاید چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمیکنید یا نزد رهبری گلایه میکنید چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما بین اهالی مطبوعات ندای آزادی سر میدهید!»
دروغ بزرگ درباره اشتغال
کسی نیست که امروز بیکاری را اصلیترین مساله کشور نداند. روحانی گفته بود «نخستین گام دولت تدبیر و امید، کاهش نرخ بیکاری است». اگرچه در اصل رشد بیکاری طی 4 سال گذشته هیچکس شک ندارد و همه میدانند دولت روحانی رکورد بیکاری در کشور را جابهجا کرده است اما آمارهای ضد و نقیض و دروغها در این باره از سوی دولت زیاد است، تا آنجا که آمار اشتغال در مرکز آمار نیز دستکاریشده منتشر شد. در 5/3 سال عمر دولت یازدهم خالص اشتغالزایی 151 هزار نفر بوده است که اگر میانگین سالانه آن را ملاک قرار دهیم، سالانه کمتر از 50 هزار شغل (43 هزار نفر در سال) میشود. گزارشهای مرکز آمار درباره تعداد بیکاران حکایت از آن دارد که در 5/3 سال عمر دولت روحانی، 635 هزار نفر بر شمار بیکاران کشور افزوده شده است. در ابتدای دولت یازدهم در تابستان سال 92، بالغ بر 2 میلیون و 563 هزار بیکار در کشور وجود داشت که این رقم در زمستان امسال به 3 میلیون و 198 هزار نفر افزایش پیدا کرده است. روحانی گفته بود در دولتش یک میلیون و 340 هزار اشتغال خالص جدید داشته است در حالی که گزارش مرکز آمار میگوید در دولت یازدهم، 615 هزار و 107 نفر از جمعیت شاغل کشور کم شده و 323 هزار و 409 نفر هم به جمعیت بیکار کشور افزوده شده است. حال ادعای دروغی که در این دولت یک میلیون و 340 هزار نفر اشتغال خالص ایجاد شده، چه مبنایی دارد، مشخص نیست.
مسکنمهر مزخرف بود یا نه؟!
روحانی در روزهایی که به رأی مردم نیاز داشت اعلام کرد «اصل ساخت مسکن ارزان و مسکنمهر، ایده خوبی بود» اما به محض رأیآوری و معرفی عباس آخوندی پروژه مسکنمهر متوقف شد.
عباس آخوندی، وزیر راهوشهرسازی 23 مردادماه 92 و در جلسه گرفتن رأی اعتماد مجلس گفت: «شخص من هرگز با مسکنمهر مخالف نبوده و نیستم و جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامهریزی ایران کردم». آخوندی در مراسم تودیع و معارفه وزرای راهوشهرسازی هم درباره این طرح گفت: «گرچه من نسبت به مسکنمهر نقد داشتم ولی با توجه به اینکه سرنوشت حدود 10 میلیون نفر به آن گره خورده، هیچ تغییر سیاستی نسبت به پروژههای شروع شده مدنظر نیست و سعی میکنیم نواقص آن را برطرف کنیم.» اما آخوندی پس از رأیآوری، مسکنمهر را طرحی مزخرف خواند و آن را عامل گران شدن 9 برابری قیمت مسکن دانست. تحویل حدود 500 هزار واحد مسکونی در عرض 3 سال و نیم نشان از پیشرفت نیم درصدی ماهانه طرح مسکنمهر در دولت یازدهم دارد؛ طرحی که چشم میلیونها ایرانی سالهاست به آن دوخته شده و آخرین روزنه امید برای خانهدار شدن آنهاست. اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری روحانی دستور تکمیل مسکنمهر را میدهد. قائممقام وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه 2 میلیون واحد مسکنمهر تحویل شده است، گفت: این پروژهها به دستور رئیسجمهوری باید تا پایان کار دولت تکمیل و تحویل شود.
روحانی که خود و دولتش هیچ قدم قابل توجهی در مسیر تکمیل مسکنمهر برنداشتهاند اما دوباره در انتخابات از آن استفاده کرد و گفت: «دولت یازدهم خود را متعهد دید که این پروژه را تکمیل کند و تقریبا تا پایان دولت این پروژه تکمیل خواهد شد».
آمار سرمایهگذاری خارجی هم درست نبود
دکتر عبدالملکی، استاد دانشگاه و اقتصاددان میگوید: آقایان روحانی و جهانگیری آمارهایی را مطرح میکنند که غلط است و باید کار قضایی بهصورت جدی صورت گیرد. آقای جهانگیری در حالی میگوید 10 میلیارد دلار سال گذشته سرمایهگذاری خارجی در کشور داشتهایم که این آمار هرگز بیش از 2 میلیارد دلار نبوده و باید با این آمارهای غلط حتماً برخورد قضایی شود. فریال مستوفی، رئیس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق بازرگانی ایران هم با بیان اینکه 11 میلیارد و 800 میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی پس از برجام تا پایان سال 95 مصوب شده است، گفت: از این رقم فقط 5/1 میلیارد دلار عملیاتی شده است. زمستان سال 95 هم آمار منتشر شده توسط اتاق تهران که در یک جدول 3 صفحهای طرحهای صنعتی تصویب شده (نه جذب شده) سرمایهگذاری خارجی کشور را منتشر میکرد، نشان داد آمار سرمایهگذاری خارجی در بخش صنعت تنها 4/1 میلیارد دلار است. این درحالی است که دولت آبان سال گذشته گفته بود تاکنون 3 میلیارد و 890 میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی برای 33 طرح جذب شده است که این آمار دروغ از آب درآمد.
خبر دروغ به روستاییها: به روحانی رأی ندهید بودجه نمیدهند
در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 96 یک پدیده بسیار تلخ و شگفتآور رخ داد؛ ماجرا از این قرار است که با پایین آمدن رای روحانی در روستاها مسؤولان دولتی دست به کار شدهاند و به مردم روستاها میگویند با توجه به اینکه روال است رئیسجمهور مستقر همیشه در 4 سال دوم هم رئیسجمهور میشود اگر به حسن روحانی رای ندهید بودجه روستای شما قطع میشود. این دروغ بزرگ با یک پیشنهاد انتخاباتی برای دریافت وام 10 میلیونی به دهیاران همزمان شده است. حتی برخی منابع نوشتند در مناطقی از مرکز کشور شایعه حذف یارانه در صورت تغییر دولت کنونی منتشر شده است.
اسم اختلاس از فرهنگیها شد معوقه!
ماجرای یک زد و بند مالی بزرگ در صندوق فرهنگیان یکی از بزرگترین پروندههای فساد مالی را رقم زد. اواسط سال 95 وقتی خبر این فساد مالی بزرگ در زیرمجموعه وزارت آموزشوپرورش منتشر شد، در ابتدا طبق روال همیشگی دولت، به دولت قبل یعنی دولت دهم پاس داده شد اما بعد از اینکه ماجرا با جزئیات جدیدی منتشر و دست دولت یازدهمیها در این ماجرا رو شد، عدد 8 هزار میلیاردی برای آن تعیین شد. سخنگوی قوهقضائیه درباره بزرگی این فساد گفت: «هیچ پروندهای بهاندازه تخلف صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم.» هرچند حسن روحانی درباره این فساد بزرگ در جملاتی عجیب گفت: «بعضی رسانهها خوششان میآید «بدهی معوق» را «اختلاس» جلوه بدهند».
دروغ خودکفایی گندم
با این خبر دیگر میتوان مطمئن شد حداقل در تولید دروغ بزرگ که احتمالا در انتخابات اثر خواهد کرد «خودکفا» شدهایم! ادعای روحانی و جهانگیری در خودکفایی گندم در جریان رقابتهای انتخاباتی خیلی زود دروغ از آب درآمد؛ برخی منابع نوشتهاند: «دولت یازدهم در 4 سال گذشته سابقه رکورد زدن در واردات گندم را هم داشته به طوری که بیشترین واردات گندم در سالهای اخیر مربوط به سال 93 با 2/7 میلیون تن بوده است! حتی شیخی، مشاور وزیر اسبق کشاورزی هم گفته «اطلاع موثق و گزارشات میدانی در اختیار دارم که محمولههای گندم در حجم وسیعی از بندر امیرآباد وارد کشور شده و دولت این گندمها را تحت عنوان گندمهای تولید شده در داخل در آمار تولید گندم محاسبه کرده است».
دروغ چینی!
در حالی که دولتیها در تبلیغات انتخاباتیشان تاکید میکنند حجم واردات را کم کردهاند فقط بررسی آمار تا زمستان سال 95 نشان میدهد ارزش واردات از چین در مجموع دولت یازدهم، افزایش 78 هزار میلیارد تومانی داشته است. یعنی برخلاف اظهارات رئیسجمهور و معاون اولش، دولت روحانی بیشتر از همه دولتهای بعد از انقلاب برای چینیها شغل ایجاد کرده است.
دروغ حمایت خانواده شهدای شاخص از روحانی
در روزهای منتهی به انتخابات، اخبار حمایت خانوادههای شاخص شهدای جنگ تحمیلی از روحانی به صورت گسترده منتشر شد ولی پس از خانواده سردار شهید همت و شهید کشوری، خانواده شهید مفتح هم هرگونه حمایت از روحانی را تکذیب کردند. فرزند شهید همت در صفحه شخصیاش نوشت: بنده به ایشان رای هم نمیدهم، چه رسد که حمایت کنم. بهتر است از اسم شهدا و خانوادههای آنها سوءاستفاده نشود.
منبع: مشرق
ارسال نظر