گزینههای روی میز ایران برای "ضربه متقابل" به اروپا کدام است؟ + فیلم
ایران چگونه میتواند اروپا را تحریم کند؟ در صورت اصرار غربیها بر تحریم در برابر مذاکره، ایران چه گزینههایی برای عملی کردن تحریم متقابل دارد؟ پیشزمینههای عملیکردن تحریم متقابل چیست؟ آیا ایران در شرایط فعلی قادر به تحریم اروپاست؟ گزارش مشرق ابعاد مختلف گزینه «تحریم در مقابل تحریم» را بررسی کرده است.
به گزارش گلستان 24، روز 29 بهمن امسال با سخنان مهم رهبر انقلاب در زمینه مسائل اقتصادی ماندگار شد. ایشان در یک جمعبندی مختصر، دو مشکل اصلی اقتصادی و راهکارهای برونرفت ایران از آن را مطرح کردند. این جمعبندی البته بیش از اینکه نقشه راه آینده ایران باشد، کارهایی است که تا بحال بخش اولیه آن انجام گرفته است مانند تأکید بر تولید داخلی یا اقتصاد دانشبنیان. با این حال یک نکته در سخنان رهبر انقلاب وحود داشت که قطعاً مورد توجه کشورهای غربی واقع شده است و آن احتمال تحریم اروپا توسط ایران در زمینه گاز بود، آنچه البته ایشان به آینده محول کرد.
پیش از هر چیز اشاره کنیم که حرکت به سمت قطع همکاری اقتصادی و کشیدن دیوار به دور ایران، نه خواسته رهبر انقلاب و نه مقصود ما از نگاشتن این گزارش است. بنابر این آنچه در اینجا آمده است هشداری در مورد خشت کجی است که غربیها در روابط اقتصادی خود با ایران میگذارند. همانطور که رهبری فرمودند، اگر ایران در آینده مجبور به تحریم اروپا شود، قطعاً نتیجه سیاستهای غلط غرب در روزگار کنونی است. بنابر این، این سیاستها قطعا در یک چهارچوب دفاعی قابل طرح است و در همان حدنیز قابل اجرا است. هرکس بخواهد جنگطلبانه با کشورهای دیگر روبرو شود و به خاطر نفع دو دولت و شرکتهایی که سودشان در روابط خصمانه بینالمللی است، مردم دو کشور را به جان هم بیاندازد، نه تنها سخت در مسیر اشتباهی قدم برداشته بلکه در عمل نیز به سودی دست نخواهد یافت.
اکنون در سه بخش، با اشاره به بیانات رهبر انقلاب در 29 بهمن امسال، هشدارهایی را به غرب اعلام میکنیم و نشان میدهیم عملاً با چه روشهایی ایران میتواند اروپا و آمریکا را تحریم کند. قطعاً هر کدام از این روشها نیازمند پیششرطهایی برای موفقیت است که در جای خود بدان تأکید میکنیم.
تحریم اروپا از طریق نخریدن
راه نخست در تحریمکردن غرب، این است که بازار بزرگی که در ایران دارند را از آنها بگیریم. رهبر انقلاب در دیدار یادشده فرمودند:
»این کشور کشور بزرگی است، پهناور است، پرجمعیّت است؛ بازار داخلی این کشور یک بازار هفتادوچند میلیونی است، اینها خیلی بااهمّیّت است«.
حق با ایشان است. شرکتهای غربی حتماً به سران سیاسی خود فشار وارد میکنند که به هر صورتی که میشود، بازار داخلی ایران از کف آنها نرود. این بازار علاوه بر کالاهای لوکس (البته این لفظ را در قالب علم اقتصاد به کار بردهایم، یعنی کالاهای آماده مصرف نه لزوماً تشریفاتی و گرانقیمت) مانند پوشاک، خوراک، لوازم منزل، وسایل ورزشی و ... شامل کالاهای اولیه و واسطهای نیز میشود، مانند بسیاری از قطعات که در ماشینآلات کارخانهها و خودروها استفاده میشود، بسیاری از مواد مورد نیاز در تولید محصولات شیمیایی و بهداشتی، بسیاری از محصولات مورد نیاز در پروژههای عمرانی دولتی و خصوصی و ... .
یک نمونه از این موارد، ضرری بود که شرکت پژو در نتیجه تحریمشدن ایران به خود دید. در سال 2011 میلادی، به گزارش اقتصادآنلاین، حدود 13% از بازار پژو به ایران مربوط می شد که در نتیجه تحریم ایران، حدود 4 میلیارد یورو ضرر را متحمل شده است. همچنین شرکت رنو نیز اعلام کرد بر اثر تحریم ایران از ژوئیه 2012 میلادی تا نیمه 2013، 512 میلیون یورو ضرر کرده است.
قطعاً چنین اقداماتی توسط طرف ایرانی نیازمند شرایطی است تا با موفقیت قرین باشد:
- اول اینکه مطمئن شویم دستکم در چند سال پس از تحریم، اروپا نمیتواند بازار دیگری در حد ایران، برای کالاهای تحریمی پیدا کند. اگر این شرط وجود نداشته باشد یعنی شرکتهای اروپایی بتوانند با حمایت سیاسی دولتهایشان در طی یکیدوماه یا حتی در طی یکدوسال بازار جدیدی برای خود دست و پا کنند، قطعاً این ایران است که ضرر کرده است زیرا نه تنها ضرری متوجه شرکت خارجی نشده است و نه تنها گزینههای پیشِ روی مردم ایران، صنعتگران و دولت برای خرید کالا محدود شده است، بلکه برگرداندن آن کالاها به ایران در صورت نیاز، دست کم دو برابر این زمان به طول میانجامد.
- دوم اینکه جایگزینی برای کالاهای تحریمی در ایران وجود داشته باشد. نباید کیفیت و قیمت این کالای جایگزین، تفاوت چشمگیری با کالاهای خارجی داشته باشد و الا این تنها به سود برخی شرکتهای ایرانی تمام میشود که تلاش دارند با خارجکردن رقبای خارجی خود از ایران، از خرید کالای بیکیفیت خود توسط مردم مطمئن شوند.
تحریم اروپا از طریق نفروحتن
راه دوم در تحریمکردن اروپا، لغو فروش مواد و کالاهای ایرانی به اروپا است. رهبر انقلاب در این مورد فرمودند:
«ملّت ایران هم میتواند تحریم کند؛ این را بگوییم که اگر بنای بر تحریم باشد، در آینده این ملّت ایران است که آنها را تحریم خواهد کرد. بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ما است، مال ملّت ایران است؛ گازی که یک انرژی بسیار مهم و اثرگذاری است و دنیا به آن احتیاج دارد و همین اروپای بیچاره احتیاج به این گاز دارد، این گاز در اختیار ما است؛ ایران بیشترین سهم گاز موجود در دنیا را فعلاً - تا حدّ اکتشافات فعلی در ایران - دارد؛ مجموع نفت و گاز را هم که حساب کنیم، باز بیشترین اندازهی نفت و گاز بر روی هم را جمهوریاسلامیایران دارد؛ ما تحریم میکنیم آنها را در وقتی که مناسب باشد؛ و جمهوریاسلامی میتواند این کار را بکند.»
حقیقت تلخ این است که ایران از نظر کیفی و کمی، کالای صنعتی اندکی برای ارائه به اروپا دارد، اما حقیقت شیرین آن است که ایران در مجموع منابع نفت و گاز رتبه نخست را در دنیا دارد. روزگاری میرسد که نفت و گاز دنیا تمام شده است اما تنها کشورهایی از این ذخایر بهرهمند خواهد بود که یا مانند ایران از ابتدا ذخایر عظیمی را در زیر پای خود داشتهاند، یا همچون برخی کشورهای غربی سیلوهای عظیمی را به ذخیره این مواد اختصاص داده باشند و یا مانند آمریکا از فناوریهای جدید برای تولید نفت و گاز بهره گیرند. اروپا هم در صنعت خود و هم برای گرمایش در فصول سرد سال، نیازمند گاز است و اکنون این گاز را با قیمت چندبرابر از روسیه وارد میکند.
با این حال چنین اقدامی یعنی تحریم نفتی و گازی اروپا توسط ایران، نیازمند شرایطی برای موفقیت است:
- اول اینکه بدانیم جایگزینی برای اروپاییان به جای نفت و گاز ایران پیدا نمیشود که قیمت و کیفیت محموله آن تفاوت چندانی با ایران نکند. و الا این ما هستیم که بازار فروش خود را از دست دادهایم و بعداً مجبور میشویم آنچه به دست پس زدهایم به پا پیش بکشیم. مثلاً اگر می خواهیم فروش گاز را به اروپا محدود کرده و یا قطع کنیم، باید بدانیم نمی توانند از روسیه، همان میزان گاز را به قیمت پایینتر، مشابه و یا کمیبالاتر بخرند و مطمئن باشیم که مجبور خواهند شد ضرر هنگفتی بابت خرید گاز به قیمت چندین برابرِ گاز ایران متحمل شوند.
- دوم اینکه بدانیم یا مبتنی بر اقتصاد مقاومتی، میتوانیم از درآمد حاصل از فروش نفت و گاز تا وقتی که مشتری دیگری با قیمت مناسب پیدا کنیم، چشم بپوشیم و یا اصلاً مشتری دیگری دست به نقد داشته باشیم که با همان قیمت یا نهایتاً کمی پایینتر از ما بخرد.
- سوم اینکه اگر نمیخواهیم از درآمد حاصل از فروش نفت و گاز، چشم بپوشیم، باید مطمئن باشیم که اگر بعد از تحریم غرب توسط ایران، شرکتهای غربی برای ایجاد فشار بر ایران، دست ما را در کشف، استخراج و پالایش نفت و گاز، در حنا گذاشتند، خود در داخل به چنین فناوریهایی دسترسی داشته باشیم یا بتوانیم مهندسان و قطعاتی را با همان کیفیت و قیمت، از کشورهای غیرغربی به خدمت گیریم با بر مهندسان توانمند خودمان تکیه کنیم.
- چهارم اینکه در صورت تحریم گازی اروپا توسط ایران، باید منتظر شکایت حقوقی اروپاییان در این زمینه باشیم کمااینکه ایران پس از تحریم واردات گاز طبیعی و انواع محصولات گازی همچون مایعات و میعانات گازی از ایران توسط اروپا در پاییز سال 2012 میلادی، از اتحادیه اروپا به یک دادگاه بینلمللی شکایت برد. بنابر این پیش از تصمیمگیری در این زمینه، یا باید مدارک مستندی در این زمینه داشته باشیم یا آماده پرداخت خسارت در اثر محکومیت در دادگاه باشیم.
پایگاه business insider در گزارش خود که فوریه 2014 منتشر شده است، ذخایر نفت و گاز را در کنار ذخایر زغالسنگ در نظر گرفته است، از این رو ایران را پس از روسیه (که 157 میلیارد تن ذخایر اثباتشده زغالسنگ دارد) در رتبه دوم قرار داده است. اما ایران هم در نفت و هم در گاز از روسیه پیش است و گر چه سه کشور ونزوئلا،کانادا و عربستان از ایران نفت بیشتری دارند، اما اگر سرجمع دو منبع انرژی کشورها یعنی نفت و گاز را رتبهبندی کنیم، ایران حائز رتبه نخست خواهد شد. 18 رتبه نخست ذخایر انرژی فسیلی از نگاه این پایگاه (برحسب قیمت این سه ماده خام در فوریه 2014) را ذکر میکنیم:
- روسیه: 87 میلیارد بشکه نفت، 1163 تریلیون فوت مکعب گاز، 157 میلیارد تن زغالسنگ
- ایران: 157 میلیارد بشکه نفت، 1187.3 تریلیون فوت مکعب گاز
- ونزوئلا: 297.6 میلیارد بشکه نفت، 196.4 تریلیون فوت مکعب گاز، 479 میلیون تن زغالسنگ
- عربستان سعودی: 265.9 میلیارد بشکه نفت، 290.8 تریلیون فوت مکعب گاز
- ایالات متحده آمریکا: 35 میلیارد بشکه نفت، 300 تریلیون فوت مکعب گاز، 237 میلیارد تن زغال سنگ
- کانادا: 173.9 میلیارد بشکه نفت، 70 تریلیون فوت مکعب گاز، 6.58 میلیارد تن زغالسنگ
- عراق: 150 میلیارد بشکه نفت، 126.6 تریلیون فوت مکعب گاز
- قطر:23.9 میلیارد بشکه نفت، 885.1 تریلیون فوت مکعب گاز
- امارات متحده عربی: 97.8 میلیارد بشکه نفت، 215.1 تریلیون فوت مکعب گاز
- چین: 17.3 میلیارد بشکه نفت، 109.3 تریلیون فوت مکعب گاز، 115 میلیارد تن زغالسنگ
- کویت: 101.5 میلیارد بشکه نفت، 63 تریلیون فوت مکعب گاز
- ترکمنستان: 0.6 میلیارد بشکه نفت، 618.1 تریلیون فوت مکعب گاز
- استرالیا: 3.9 میلیارد بشکه نفت، 132.8 تریلیون فوت مکعب گاز، 76.4 میلیارد تن زغالسنگ
- نیجریه: 37.2 میلیارد بشکه نفت، 182 تریلیون فوت مکعب گاز
- قزاقستان: 30 میلیارد بشکه نفت، 45.7 تریلیون فوت مکعب گاز، 33.6 میلیارد تن زغالسنگ
- هند: 5.7 میلیارد بشکه نفت، 47 تریلیون فوت مکعب گاز، 60.6 میلیارد تن زغالسنگ
- لیبی: 48 میلیارد بشکه نفت، 54.6 تریلیون فوت مکعب گاز
- الجزایر: 12.2 میلیارد بشکه نفت، 159.1 تریلیون فوت مکعب گاز
فقط یک نکته باقی مانده و آن اینکه یکی از مهمترین موانع پیشِ روی ایران در تحریم گازی اروپا، فناوری جدید آمریکاییان برای استخراج نفت و گاز از سنگ رس یا همان شنهای نفتی است. آمریکا مدتی است تلاش میکند هزینه تولید اینگونه نفت و گاز را پایین بیاورد و هر چه بیشتر در این هدف خود موفق شود، نیاز اروپاییان به ایران و روسیه کمتر میشود. این فناوری دست کم تا کنون در مکزیک، کانادا، آمریکا و چین برای فروش گاز رس بکار گرفته شده و به زودی ممکن است رتبه ایران را در ذخایر نفت و گاز، تضعیف کند.
یکی دیگر از مسائل مهم در تصمیم ایران برای تحریم نفتی و گازی اروپا، بررسی نتایج تحریم نفتی اروپا توسط ایران در سال 1391 است، تصمیمی که هشدار آن در فروردین همان سال توسط وزیر نفت وقت داده شده بود اما با عدم توجه اروپاییان اجرایی شد.
تحریم اروپا از طریق محدودسازی همکاری اقتصادی
ایران در سال 2013 میلادی طبق آمار بانک جهانی، رتبه سی و دوم را در تولید ناخالص داخلی کسب کرده است است و طبق آمار صندوق بینالمللی پول در سال 2014 میلادی رتبه سیام را به دست آورده است. در همین پایگاه، ایران رتبه هجدهم را در شاخص برابری قدرت خرید کسب کرده است. به نظر میرسد هر چه بیشتر بر قدرت اقتصادی ایران افزوده شود یا بتواند به همراه کشورهای مشترکالمنافع خود (چه در جهان اسلام و چه خارج آن) یک بلوک اقتصادی قدرتمند تشکیل دهد، قطعاً همکاری اقتصادی با چنین قدرتی چیز کمی نیست که غرب بتواند از آن بگذرد. رهبر انقلاب در دیدار یادشده در مورد تحریمها فرمودند:
«هدفشان این است که این حرکت عظیمی را که فقط روی دوش ملّت ایران میتوانست انجام بگیرد، متوقّف کنند. حرکت انقلاب اسلامی، حرکت نظام اسلامی، حرکت بهسمت تمدن نوین اسلامی رامیخواهند متوقّف کنند؛ چون میدانند این حرکت درست نقطهی مقابل منافع سرمایهدارهای صهیونیست و کمپانیدارهای ظالم و خونخوار دنیا است. این را میفهمند و میبینند که این حرکت چطور در دنیا دارد توسعه پیدا میکند و ملّتها را متوجّه خودش میکند؛ میخواهند جلوی این را بگیرند. این تحریمها و این تهدیدها و این شرطوشروط کردنها بهخاطر این است.»
حق هم این است که رشد یک اقتصاد قدرتمند که در باشگاه قدرتهای سرمایهداری و کمپانیهای آنها هم نباشد، ضرر بزرگی برای غرب (البته نه برای مردم آن) محسوب میشود. پس از فروپاشی بلوک شرق، کشورهایی مانند چین و هند یا اقتصادهای جنوب شرق آسیا تنها بر مبنای همکاری با غرب توانستند به رشد کنونی دست یابند. بنابر این هنوز راه رشد اقتصادی جدیدی به دنیا معرفی نشده است و اگر شکلگیری تمدن نوین اسلامی این راه رشد را به جهانیان معرفی کند، قطعاً به سود نظام اقتصادی حاکم کنونی نیست.
آنها میدانند که در صورت تشکیل این بلوک قدرتمند اسلامی بدون مساعدت قابل توجه غربیها، این غربیها خواهند بود که به همکاری با ایران و کشورهای قدرتمند اسلامی نیازمند خواهند بود. از این رو گزینه اول آنها جلوگیری از شکلگیری چنین بلوکی است و گزینه دوم آنها این است که این بلوک با حمایت قابل توجه غربیها شکل بگیرد تا هم به کشورهای غربی نیازمند بماند و هم سود پیشرفت کشورهای اسلامی به جیب غربیها نیز برود.
لازم به ذکر است متأسفانه در وضعیت کنونی در رتبهبندی تولید ناخالص داخلی مناطق جهان، تولید ناخالص داخلی خاورمیانه (جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا)، از عمده مناطق دیگر در جهان (اروپا و آسیای مرکزی، آمریکای لاتین و کارائیب، جنوب آسیا، شرق آسیا و اقیانوسیه،...) کمتر است و این علاوه بر دخالتهای خارجی، ناشی از مشکلات داخلی در این کشورها مانند جنگ داخلی و بیثباتی، فساد اقتصادی و عدم مدیریت کارآمد و متمرکز است. اینها جدا از رتبه بسیار ناگوار ایران در رشد اقتصادی است که البته در یکیدو سال اخیر، رو به بهبود بوده است. به نظر میرسد هنوز فاصله زیادی تا شکلدادن به یک قدرت اقتصادی بزرگ داریم.
هشدار رهبری، کاهش استقلال سیاسی اروپا را هدف گرفته است
محمدفرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در اینباره ابعاد مختلفی از امکانسنجی تحریم اروپا توسط ایران را تشریح کرده است. وی معتقد است خسارت این تحریم، بیش از اینکه اقتصادی باشد، سیاسی است، زیرا اروپا برای حفظ و افزایش استقلال خود در روابط خارجی به ویژه در ارتباط با آمریکا و روسیه نیازمند وجود گزینهای به نام «منابه انرژی ایران» است.
این کارشناس ارشد مسائل استراتژیک با اشاره به وضعیت فعلی اروپا و بحرانهای پیشِرو، شش خطر تحریم گازی اروپا توسط ایران برای اروپاییان را اینگونه تشریح کردند:
- به خطر افتادن مدیریت منابع چندگانه انرژی برای اروپا: اروپا نیاز دارد همیشه چند گزینه برای تأمین انرژی خود داشته باشد، در غیر این صورت مجبور میشود خواستههای اقتصادی، سیاسی و امینتیِ تنها گزینه پیشِ روی خود را بپذیرد.
- تضعیف جبهه اتحادیه اروپا در برابر روسیه در بحران اوکراین: یکی از خطرهای سیاسی و امنیتی ناشی از تحریم گازی اروپا توسط ایران، تضعیف جبهه اروپا در قضیه اوکراین است. حذف گزینه منابع انرژی ایران، اروپا را بیش از پیش به روسیه محتاج میکند و این به معنای دست بالای روسیه در اوکراین خوهد بود.
- به خطر افتادن مدیریت امنیت و قیمت انرژِی از سوی اروپا: نفس ثبات اقتصادی، برای اروپا موضوعیت دارد. اقتصاد بحرانزده اروپا برای خروج تدریجی از وضعیت اقتصادی کنونی، نیازمند ثبات اقتصادی است. این ثبات در زمینه انرژی به دو مسأله امنیت انرژی و قیمت آن مربوط میشود که هر دو بر اثر تحریم گازی اروپا توسط ایران به خطر میافتد.
- خطر واگرایی کشورهای اروپایی درصورت اصرار بر ادامه تحریم: با توجه به نیاز چندین کشور اروپایی به منابع انرژی ایران و همچنین آسیبپذیریِ بیشتر آنها از بحران اقتصادی، اصرار اتحادیه اروپا بر تحریم ایران، به ویژه اگر با پاسخ قاطع ایران در تحریم اتحادیه اروپا روبرو شود، واگرایی در اتحادیه اروپا را تقویت میکند، زیرا برخی از این کشوراها بیش از دیگران به ایران محتاجند و کمتر به تحریم ایران و بیثباتسازی بازار انرژی تمایل دارند.
- شرقیشدن زیرساختهای صنعتی ایران: زیر ساختهای صنعتی ایران بطور تاریخی براساس فرمول آلمانی چیده شده است و در صورت ادامه روند فعلی و افزایش خصومت در روابط اقتصادی با اروپا، صنعت کشور مسیر خود را به سمت شرق ادامه خواهد داد. این اثر، خطری بلندمدت برای اروپاییان خواهد داشت.
- اهمیت گاز برای اروپا به عنوان یک دارایی استراتژیک در نظام بین الملل و تبدیل آن به قدرت: فارغ از مسائل ریزودرشت، گاز برای اروپا یک دارایی استراتژیک است که میتواند در معادلات قدرت با آن بازی کند. گرفتن این اهرم یا دستکم تضعیف آن در نتیجه تحریم اروپاییان توسط ایران، خطری بالقوه برای تضعیف جایگاه اروپا در تمام معادلات قدرت است.
جمع بندی
واقعیت تلخ، همان است که رهبر انقلاب به صراحت در دیدار خود با اهالی تبریز بیان کردند:
«دو اشکال بزرگ در اقتصاد ما وجود داشته است: یکی اینکه اقتصاد ما نفتی بود؛ یکی اینکه اقتصاد ما دولتی بود.»
به خاطر این دو اشکال، توان تحریمکنندگی ایران در وضعیت فعلی در نسبت با توان اروپاییان برای تحریم ایران، اندک است. دقیقاً به همین دلیل است که ایشان هوشمندانه در مورد تحریم گازی اروپا توسط ایران، عبارت «در وقتی که مناسب باشد» را افزودند و این بدان معنا است که ایران ابتدا باید شرایط موفقیت تحریم را فراهم کند و سپس به تحریم اروپا دست بزند.
جدا از این مسأله، هر کدام از سه گزینه بالا یک شرط غیراقتصادی برای موفقیت دارد و آن این است که مطمئن باشیم طرف مقابل نمیتواند به گونهای از نظر امنیتی، سیاسی و فرهنگی به تحریم ما پاسخ دهد که سرجمع، به ضرر ما بشود. منظور ما این است که کشورها با یکدیگر تنها تعامل اقتصادی ندارند و تعامل اقتصادی خود را با تعاملات امنیتی، سیاسی و فرهنگی گره میزنند. مثلاً کشور الف در صورتی با کشور ب جهتگیری سیاسی مشترک در مسائل مختلف بینالمللی اتخاذ میکند که کشور ب اجازه سرمایهگذاری اقتصادی سودآور را به کشور الف بدهد. یا مثلاً کشور ب در صورتی خود را متعهد به حفط امنیت کشور الف میداند که مطمئن باشد فرهنگ اصیل و بومی کشور ب، توسط کشور الف مورد هجمه نیست.
بنابر این اگر ایران بخواهد کشورهای اروپایی را در هر کدام از سه زمینه بالا، یعنی خرید، فروش و همکاری اقتصادی تحریم کند، باید ابتدا مطمئن باشد آن کشورها قصد هجمه سیاسی، امنیتی و فرهنگی را به ایران نخواهند داشت و یا اگر چنین عزمی را جزم کنند، ایران امکاناتی واقعی برای مقابله با ایجاد خسارت توسط کشورهای اروپایی دارد، به گونهای که خسارت وارده به ایران در این مورد، از خسارت وارده به کشورهای اروپایی در تحریم، نه تنها کمتر بلکه بسیار کمتر باشد.
اما چه ایران در این زمینه خسارت بکند یا نکند، اروپاییان در صورت تحریمشدن از سوی ایران به ویژه از نظر سیاسی در روابط بینالملل ضرر خواهند کرد. این خسارت از تضعیف جبهه آنان در قضیه اوکراین در برابر روسیه آغاز میشود، اما به همینجا ختم نمیشود و در تمام معادلات قدرت که یک پای آن را اروپاییان تشکیل میدهند، خود را نشان خواهد داد. از این رو هشدار رهبری به نوعی دعوت از اروپاییان برای پایاندادن به این مسیر انحرافی است. اینکه این مسیر از کجا شروع شده است، اکنون در درجه دوم قرار دارد. مهم این است که هر چه زودتر این بازی خطرناک پایان یابد.
ارسال نظر