یاداشتی به قلم حسین پائین محلی؛
نگاهی به کتاب"میرزای نایینی و مشروطه"اثرمحمدرضا ایزد
111سالگرد مشروطه ایرانی رادرمردادماه 1396 مرورمیکنیم.رویدادی که جامعه ایرانی را ازفضای سنتی واستبدادزده شاهی به فضای جدیداستبدادمدرن برد.اگرچه تحولات مشروطه به شهادت برخی علماءوسرکوبی انقلابیون وانحراف ازحقیقت مشروطه برداما تجربه تاریخی بزرگی را برای جامعه ایرانی به جاگذاشت.
به گزارش گلستان24، حسین پائین محلی کارشناس فلسفه و فعال فرهنگی اجتماعی گلستانی طی یادداشتی با موضوع " نگاهی به کتاب"میرزای نایینی ومشروطه"اثرمحمدرضا ایزد نوشت:
111سالگرد مشروطه ایرانی رادرمردادماه 1396 مرورمیکنیم.رویدادی که جامعه ایرانی را ازفضای سنتی واستبدادزده شاهی به فضای جدیداستبدادمدرن برد.اگرچه تحولات مشروطه به شهادت برخی علماءوسرکوبی انقلابیون وانحراف ازحقیقت مشروطه برداما تجربه تاریخی بزرگی را برای جامعه ایرانی به جاگذاشت.
بی شک ریشه فعالیت جریانات سیاسی وفرهنگی درایران اسلامی را میتوان ازتحولات مشروطه دنبال نمودکه جریان اسلامگرا،لیبرال ومارکسیست درقالب احزاب وتشکلهای مختلف به فعالیت پرداختند.
شناخت فضای تاریخی مشروطه تاحدزیادی میتواند راهگشای برخی پرسشهای تاریخی ماباشد چراکه اگرمتفکران دینی اعم ازروحانیت وروشنفکران به زعم جلال ال احمد هرگاه ازهم جداشدند استعماروغربزدگان فضای تاریخی را مدیریت میکنند ونتیجه ان میشودکه شاهدیم.
فریادعدالتخواهی علما ومردم بامدیریت برخی روشنفکران و عوامل سفارت روباه پیر سرازدیگهای اشی درمی اورد که انگلیس پخته است.
کتاب میرزای نایینی ومشروطه اثراستادمحمدرضاایزد توسط انتشارات پیک ریحان که ازانتشارات فعال استانی است چاپ گردیده.این کتاب عنوان فرعی هم دارد .عکس روی جلد کتاب به یک معنی بیانگر ماهیت وغایت تحولات مشروطه است .این کتاب توسط نویسنده به پدرومادر وحق طلبان راه عدالت وازادی تقدیم شده است.
قبل ازورود به مطالب کتاب ذکراین نکته خالی ازلطف نیست که نگارش این وجیزه در تیرماه نودوشش صورت گرفت وبازبینی ان تقریبامقارن باشهادت شیخ مشروعه خواه شهیدفضل ا...نوری.لذااین نوشتاررابه ان بزرگ تقدیم میکنیم.نکته دوم چنانکه پیشتردریادداشت اول گفتیم انقلاب اسلامی وانقلاب ناتمام مشروطه ازچنان اهمیتی در نظام فکری روشنفکران دینی ما برخورداراست که هریک به نحوی به ان پرداخته اند.چه له وچه علیه لذا تامل دراین رویدادهای بزرگ تاریخی ما وبازخوانی این موارد دراندیشه بزرگان ضرورتی است غیرقابل اجتناب که باید مورد توجه قرارگیرد.چه ازحیث درک حقیقت این رویدادها ونسبتی که باانها داریم یا باید داشته باشیم وچه بررسی وتبیین این رویدادها در نظام فکری روشنفکران دینی مان.
لذا ضروری است که نگاهی هرچند مختصربرتاریخچه روشنفکری وبه تبع ان احیاگری و روشنفکری دینی داشته باشیم تا شمایی کلی دروهله اول ازانقلاب مشروطه و بعد ذهنیت تاریخی نویسنده کتاب مذکور وپیگیری خط فکری نویسنده و تفسیراوازاین رویدادونهایتاتاویل وی داشته باشیم.
روشنفکری درغرب به زعم متفکرانی چون محمدلگنهاوزن ریشه در دوره موسوم به عصر روشنگری دارد لذا کلمه روشنفکر ویا انتلکتوئل ریشه در غرب مدرن داردومختص ان تاریخ است.
اماباورود مفاهیم وپدیده های غربی به ایران عصرقاجارمتاخر توسط تجاروسیاحان ودانشجویان وفراماسونرها وبرخی کشیشها که بیشترجاسوس فرهنگی بودند-واسکورسیزی دراخرین فیلمش به دنبال تطهیران بوده-مفاهیم روشنگری راوارد جامعه ماکردند.میرزاملکم خان بنیانگذار نسل اول روشنفکری یا فراموشخانه بود که سنت ستیزبودندوغرب پرست.نسل دوم کسانی چون شادمان وفردید نگاهی انتقادی به غرب داشتندونسل سوم نماد عمگرایی چون جلال که از غربزدگی به سوی خوداگاهی حرکت کردند ونسل چهارم چون شریعتی بادغدغه نسبت بین سنت ومدرنیته درصدد خوداگاهی تاریخی.روشنفکردینی اینجا مکمل احیاگران دینی است ومفهومی ارزشی درون دین.امااز آنجاکه ماهیت وتاریخ روشنفکری چنانکه اشارت رفت درایران به مانندغرب نبوده روشنفکران بیشتر غربزده بودندوبرخلاف غرب خلاف منافع ملی.بعدازانقلاب نحوی ازخوداگاهی تاریخی بین روشنفکران به وجودامدامابافروپاشی شوروی وهژمون شدن لیبرالیزم وبه دلیل سلطه تاریخی غرب و عقبه تاریخی لیبرالیزم و بسط لیبرالیزم فرهنگی درکشور شاهد حرکت روشنفکری به سمت سکولاریزم ولیبرالیزم بودیم و ازروشنفکری دینی نیز اینبار نه درساحت درون دینی بلکه در بعد برون دینی به تقویت غربزدگی پرداختند.اکنون روشنفکری
دامنه وسیعی ازمترجمین ومولفین راشامل میشودکه ازطیف روشنفکران ملحدتاسکولارولاییک وازانسو روشنفکرهای مسلمان ومذهبی تادینی راشامل میشود.اما کلمه روشنفکری همچنان مبهم است وتعریف ناپذیر
بااینحال تعریف روشنفکردینی چیزی است که میتوان به ان قایل بود چراکه دین باتحجرمیجنگدوانسان رادعوت به تفکرمیکند.وروشنفکرنیز اهل پرسش است.پیشتردرسطورابتدایی این نوشتار اشارت رفت که روشنفکران ازهرطیفی نسبت به انقلاب اسلامی ومشررطه به تامل پرداخته اند چنانکه انقلاب اسلامی ریشه درتحولات وفعالیتهای اسلامگرایان صدرمشروطه داشته.روشنفکران دینی نیز به دلیل دغدغه نسبت به رابطه سنت ومدرنیته همواره به مقوله نسبت دین ودموکراسی,دین ومدرنیته اندیشیده اند-اگرچه دامنه مفهوم روشنفکردینی نیزبسیار بسط یافته وازشریعتی وجلال وبازرگان تا سروش وملکیان وشبستری و...راشامل میشودکه نسل شریعتی درون دبیی ومدافع دین ونسل بعدبرون دینی ومدافع تجدد بوده اند-لذا کتاب فوق اثریک روشنفکردینی قلمداد میشودکه به مشررطه پرداخته ونزاع مشروعه خواهان با مشروطه خوانان رابازخوانی کرده وچنانکه انتظارمیرفت به تببیین اندیشه نائینی ودفاع از آن ونقد مشروعه پرداخته که درادامه به بررسی این رساله پرداخته خواهدشد.
کتاب مذکور ازیک پیشگفتارویک مقدمه و24شماره تشکیل شده است. که این شماره بندی جای داشت که به شکل بخش یافصل باشدتاشروع وپایان ها روشنترباشدوخواننده فرصت بهتری برای شروع واتمام شماره ها داشت.
نویسنده درپیشگفتارکتاب مروری اجمالی ازتحولات مشروطه وعلت شکست ان داشته است که حایز اهمیت می باشد.درپایان پیشگفتار به صف بندی دوجریان موجود در فضای سیاسی اشاره شده که ظاهرا تداوم همان تقابل نایینی باشیخ شهیداست واینکه بایدباب مذاکره بازباشد تاانقلاب به حاشیه نرود
مقدمه کتاب به ویژگی استبدادی قدرت مطلقه شاهنشاهی درایران اختصاص دارد که به ذکربرخی حوادث تاریخی مربوط به ناصرالدین شاه نیز اختصاص یافته.درصفحه32کتاب خط پایان نویسنده نوشته :"شاه در "قانون"نبود بلکه "برقانون"بود وقانون جاری درنظام استبدادی هم اراده وخواست شاه بود" که جمله بسیارزیباو پرمحتوایی بود.
درپایان مقدمه کتاب اشاره به فره ایزدی شاهان درشاهنامه شده که باید باعدالت عجین باشد درغیراینصورت این فره ازاو دورمیشود ونویسنده این مطلب مهم را به فراست ازشاهنامه دریافته ودر کمترازیک پاراگراف بیان کرده است.جاداردازاین اشاره وتامل درشاهنامه -کتاب سیاسی ایران قبل ازاسلام-تشکرکرد ونشان ازتامل نویسنده واهمیت او دارد.علاقه مندان به این موضوع میتوانند کتاب"درسایه سارسیمرغ"اثر استادیوسوفعلی میرشکاک مراجعه کنند که مطلبی مطول باعنوان "ولایت درشاهنامه"دارد.
دوصفحه آخر مقدمه به برخی خیانتها وقراردادهای استعماری وننگین اشاره کرده.شروع فصل جدید نیازمند یک صفحه مستقل باعنوان یاشماره است که البته دراین کتاب رعایت نشده اگرچه ازحیث ویراستاری کتابی است که دران غلط املایی وجود ندارد.
درفصل سه نویسنده به ذکرتقدس گرایی دربرخی اثارنویسندگان می پردازد که بیانگرفضای استبدادی است که درتاریخ داشته اند.درصفحات 58تا60به 11مورد اشاره شده است.
مشروطه:نویسنده درصفحه 63بخش مشروطه عمده فعالیتهای شکل گرفته درقیام مشروطه را متعلق به روحانیون وروشنفکران میداند که مطلبی است به جا ویاداورنامه زنده یاد جلال ال احمد به امام(ره)درباب لزوم وحدت روحانیون وروشنفکران درتقابل بااستبدادواستعمار.برخی جملات کتاب به عنوان جملات قصار یامونولوگهای زیبا بروجه زیباشناسانه کتاب افزوده است.مثلادرصفحه64این جمله:"مشروطه اکواریونی ازتجربه ها وعبرتهاست ."ویا در صفحه 69درباب سیدجمال الدین که"اوبه راستی اگرچه یک نفربود اما یک امت بود."درادامه به صف بندی روحانیون که شامل مشروعه خواهان ومشرطه خواهان. اشاره گردیده است.-علاقه مندان بحث تفصیلی دراین باب رامیتوانند درکتاب داوود فیرحی باعنوان دولت ونظام دراندیشه سیاسی شیعه مراجعه کنند-بیشک تقابل بین مشرعه خواهان ومشروطه طلبان تقابل ماهیتی نبود بلکه بحث برموضوع "دفع افسدبافاسد"بود که درمصداق ان اختلاف نظرداشتنداما نتوانستندبرای دیگری توجیه نمایند-عدم گفتگو-ونتیجه ان ظهور استبدادمدرن بود.
محاکمه شیخ فضل ا...
تحلیل تاریخی محاکمه شیخ شهید این درس رابرای ماخواهد داشت که اگر رهبران مشروطه ومشروعه به گفتگو میپرداختند ودرک درست تری ازوضعیت تاریخی داشتند هرگزبه تکفیرهم نمیپرداختند تاازاین کوشش های تاریخی آش انگلیسی پخته شود ورضای میرپنج تاج شاهی برسرنهد.لذاگفتگو مقوله مهم دربین جریان حق خواه دینی بایدباشد وچنانکه نویسنده درپیشگفتارکتاب اورده باید جریانات انقلابی به گفتگو به جای تکفیر بپردازند
میرزای نائینی
همانگونه که درسطورقبل بیان شد اندیشه سیاسی شیعه فرازوفرودهای بسیاری داشته وفقه سیاسی نیز باتحولات عصرجدید مواجه گشت ومتفکران دینی درمواجه بااین تحولات دیدگاه های گوناگونی ابرازداشته اند .یکی ازاین متفکرین ایت ا...نائینی است که کتاب تنبیه الامه وتنزیه المله"رابه رشته تقریر دراورد وازان زمان تاکنون مورد بحث وبررسی است.نویسنده دراین فصل مروری برزندگی فکری وسیاسی نایینی دارد .نایینی مخالف استبداد سنتی بود و کتاب درحمایت مشروطیت نوشت اماوقتی خروجی مشروطیت استبداد رضاخان شد نایینی نیزپشیمان گشت و کتاب خودراجمع اوری کرد ونهایتا منزوی گردید
تنبیه الامه وتنزیه المله:
این کتاب بیشک یکی ازاولین اثار وشاید اولین اثر ازحیث تاریخی درنسبت ما بااستبداد تاریخیمان-شرقی یا شاهی سنتی-وتجدد به رشته تحریر درامده است که به طرفداری ازمفاهیم مدرن -همان شعارهای انقلاب فرانسه چون ازادی وبرابری و...-پرداخته است.لذا این کتاب ازهرجهت قابل توجه است چه ازحیث ارزش تاریخی به عنوان اولین اثر چه ازحیث نگارش ان توسط یک روحانی عالیقدر وچه ازمنظر تقابل
باکتاب شاگرد شیخ شهید فضل ا...نوری .
نویسنده چندعامل دربقای استبداد ازمنظرنایینی راذکرکرده :
ا-جهل ملت نسبت به وظایف وحقوق عمومی
2-استبداددینی
3-ترویج فرهنگ تملق وچاپلوسی
4-ایجاداختلال دربین مردم5
-خشونت وسرکوب.
6-حمایت ازاستبداد طبقاتی
7-فرماندهی کل قوا
شماره 6 باجمله بسیارزیبایی شروع شده که ازنظرنگارنده حیف امد دراینجااشاره نشود :"نگهبان استبدادفردی,استبداد طبقاتی است."درتوضیح این شماره نویسنده به نامه امام علی(ع)به مالک اشاره میکند که به خواص تاکید شده که دراشرافیت غرق شدند.این نامه ارزشمندامروزنیزمصداق دارد چنانکه در فتنه های روزگار خواص بادرپیش گرفتن منش ورفتارچندپهلو وغیرانقلابی باعث ناامیدی مردم میشوند درحالیکه مردم هیچگاه حکومت را اگربه تعهداتش درقبال مردم عمل کند تنهانمیگذارند.
درادامه نویسنده تا 9ویژگی رابرای حکومتهای مردمی ودموکراسی برمیشمارد وراه هایی برای مقابله بااستبداد ازمنظرنایینی بیان میکند:1-افزایش اگاهی ودانایی دربین مردم2-طردعلماءسو 3-خشکاندن فرهنگ تملق وشاه پرستی ازطریق ایجاددموکراسی وانتخابات ازاد4-انسجام وهمبستگی ملت
مغالطه های حافظین وحاملان استبداد دینی برعلیه مشروطه:
دراین فصل نیزنویسنده تلاش دارد باتبیین وبررسی کتاب نایینی به ذکر برخی مغالطات مشروعه خواهان درمخالفت با مشروطه ودفاع ونقد مغالطات توسط نائینی بپردازد این موارد عبارتنداز:1-آزادی2-مساوات3-قانون اساسی4-انتخابات،گماشتن هیات نظارت وتاسیس مجلس شورا5-مشروعیت وکلا ووظایف آنها.
موارد مذکور مورد مناقشه بین دوطرف بوده که نائینی استنباط خود ازمفاهیم را بیان و به دفاع ازانها میپردازد و اگر کژتابی یامغالطه ای ازسوی مشروعه خواهان درباب مفهومات مذکور صورت گرفته پاسخ میدهد که دراینجامجال پرداختن تفصیلی به ان نیست لذابه شکل اجمالی به ان اشاره خواهدشد.:ازادی براساس متون دینی چیزی است که خداوند به انسان عطاکرده وبالاابالی گری یامفهوم لیبرالی غربی تفاوت دارد ومیرزای نائینی بروجه دینی ان تاکید میورزد همینگونه مساوات این حق همه مردم است که ازحق زندگی وبرخی خدمات عمومی بهره مندشوند لذامساوات به این معناست نه به معنی انچه که درتضاد با برخی وجوه دینی برداشت میشود.
درادامه نویسنده انواع حکومت دراندیشه نائینی راشرح میدهدکه یااستبدادی است یا مشروط(کمی نزدیک به مفهوم وبری)وبعدمشروعیت حاکم که خود بحث مفصلی میطلبد که ازحوصله این نوشتارخارج است.سه بخش اخرکتاب عبارتندازعوامل بقای حکومت اسلامی. ونیابت عام مجتهد جامع الشرایط ازامام زمان(عج)ومشروطه وامام زمان (عج).
دربحث عوامل بقا طبیعتاقانون ومردم ضمانت تداوم حکومت رامیکنندو نیابت عام مجتهد نیز درغیبت امام غائب وجوددارد.
کتاب مذکورکتابی است که باید موردتوجه اهل نظرقراربگیردو وجیزه حقیرنیز تنها درامدی بود برای انفتاح ساحت گفتگو .صاحب این قلم بران نبودکه بحث رابه درازابکشاند باوجوداینکه بخشهای پایانی کتاب مهم است امافرصتی دیگرمیطلبدوازاهل فضل دعوت میکند که دراین زمینه ورودپیداکنندتا گره گشایی هایی از این ساحت انجام پذیرد.نگارنده درپایان ضروری میبیندکه مجددا به تقابل دوجریان روحانیت اشاره نماید چراکه این تقابل تقابل ماهیتی نبودبلکه چنانکه اشارت رفت بحث "دفع افسدبافاسد"بود که به زعم مشروعه خواهان حکومت شاهی فاسد وبه زعم مشروطه خواهان جمهوریت فاسدوان دیگری افسد بود.
لذا متهم کردن شیخ شهید به حمایت ازاستبداد چندان عقلی به نظرنمی رسد مانمیتوانیم باعقل امروزی به راحتی درباره شرایط ان زمان قضاوت کنیم همچنانکه خروجی مشروطیت چکمه های رضامیرپنج بود!
نکته بعدی مواضع شیخ درباب مشروطیت بود.ایاوجود فراماسونها وبهایی ها درجریان مشروطیت که برخی ملحدوبرخی لاییک وسکولاربودند قابل انکاراست?پیداست اگراینسواستبدادسنتی بودانسونیزاستبداد مدرن بود!استبدادمدرنی که یک روز شهادت شیخ فضل ا...نوری را رقم زد ویک روز شهادت مدرس ویک روز کودتای 28مرداد ....واین جریان تاریخی خط سیرش ادامه داردوحتی به اسم قانون حکومت مردمی راساقط میکند
نکته اخراینکه تقابل دوگروه مذکوردرروحانیت تقابل حق وباطل نبودکه اگرنقدی برانحرافات مشروطیت توسط مشروعه خواهان ذکرشودبه ان باکلماتی چون حامی استبدادو مغالطه گرو....برخوردشودواین با انچه نویسنده کتاب درابتدابرضرورت گفتگوبین دوجریان تاریخی بیان کرده منافات دارد.
درپایان این نوشتاراشارتی کوتاه برتحلیل دکترشهریارزرشناس ازکتاب"نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری درایران"درباب تحولات مربوط به عدالتخواهانه ومشروطیت می اوریم:"قبل از جمع شدن درسفارت انگلیس بحث عدالتخواهانه بودنه مشروطیت....شیخ شهید پیشترازخیلیهاانحراف درمشروطیت رادید.واین عاملی شدبرای حذف ایشان به اسم مشروطیت ومبارزه با طرفداران استبداد.مشروطه طلبانی که مدعی هستند بامستبدین مخالفند باعین الدوله که حتی علیه مشروطه خواهان خونریزی کرده بود کنارامدند اما آیت ا...شیخ فضل ا...نوری رااعدام کردند!"
این نوشتارراباجمله ای ازجلال خاتمه میدهیم چراکه هنوزبعدازگذشت 111سال ازمشروطیت وخروجی ان مظلومیت کسانی چون شهید شیخ فضل ا...نوری ادامه داردو مویداین گفته جلال ال احمد که:"ازان روز (روزاعدام شیخ فضل ا..نوری)بودکه نقش غربزدگی را همچون داغی برپیشانی مازدند ومن نعش ان بزرگواررابرسردار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس ازدویست سال کشمکش بربام سرای این مملکت افراشته شد."
انتهای پیام/
ارسال نظر