بررسی تعارضات در اظهارات هستهای اهالی تدبیر و امید
تناقض سخنان دولتیها در مساله هستهای
تناقضهایی که در اظهارات مقامات دولت در زمینه هستهای دیده میشود نشانه چیست؟ آیا دولت راستگویان حقیقت را از مردم پنهان میکند یا اینکه راهبرد واحدی برای پیشبرد مذاکرات ندارند؟ یا...
به گزارش گلستان 24، یکی از مهمترین یا بهتر بگوییم مهمترین شعار انتخاباتی آقای روحانی حل مساله هسته ای و بستن پرونده آن بود به نحوی که همراه با چرخش سانتریفیوژها چرخ صنعت و تولید کشور هم بچرخد. از این رو عمده انرژی دولت از ابتدای حاکم شدن بر فرمان دستگاه اجرایی کشور صرف موضوع هستهای شد.
از طریق ارتباط با دنیا مشکلات کشور را حل می کنیم
تعدادی از دولتمردان بالاخص دکتر روحانی در مقاطع مختلف وعده حل مشکلات اقتصادی را با حل کردن موضوع هسته ای و رفع تحریم و به عبارت فراگیرتر رابطه با دیگر کشورها و نگاه به بیرون به جای نگاه به درون کشور میداد. بگذریم از صحیح یا غلط بودن این نگرش و این که دائما رهبر معظم انقلاب راه حل تمام مشکلات اقتصادی را تکیه به نیروی درون و قوی شدن از داخل می داند بر خلاف دولتیها که نگاه به بیرون از مرزهای کشور دارند. وعده های مکرر دولت و تبلیغات گسترده رسانههای همسو با آن مبنی بر فواید به نتیجه رسیدن مذاکرات، امید مردم به رونق فضای اقتصادی کشور را دو چندان کرد و مردم چشمشان به عملکرد مرد همیشه خندان دستگاه دیپلماسی کشور دوخته اند تا خبری خوش از او بشنوند. اما نکتهای که هر از گاهی مردم را نگران و سردرگم می کند، تعارض هایی است که هر از گاهی در سخنان دولتمردان شنیده می شود. نگارنده در حد نوشتار حاضر در پی گردآوری برخی از این تناقضات است.
به رسمیت شناخته شدن غنی سازی، آری یا خیر؟
یکی از آشکارترین و جنجالی ترین نمونه تضاد در سخنان مقامات دولت یازدهم به رسمیت شناختن یا نشناختن حقوق هستهای ایران از جمله حق غنی سازی انرژی هستهای است. پس از حصول توافقنامه طرح اقدام مشترک، آقای روحانی خطاب به رهبر انقلاب نامه ای نوشت و ضمن تبریک گفتن به ایشان، یکی از دستاوردهای این توافقنامه را به رسمیت شناختن حق غنی سازی از سوی قدرت های بزرگ اعلام کرد. البته قبل از آن هم آقای ظریف دقایقی پس از پایان مذاکرات ژنو به این موضوع اشاره کرده بود. ادعاهای دیگری نیز شد از جمله آغاز فروپاشی سازمان تحریم که بگذریم از صحت و سقم تحقق آن در عرصه عمل. نکته جالب و تناقض آمیز داستان اینجاست که سید عباس عراقچی عضو ارشد تیم ذاکره کننده مان در طی سفری که در بهمن ماه سال 1392 به قم داشت و با طلاب مدرسه معصومیه قم دیدار کرد، اعلام کرد: "اینکه آقای رئیسجمهور توی نامهشان اگر نوشتند حق ما را به رسمیت شناختهاند، ایشان اشتباه کردهاند"(1).
این جلسه به درخواست آقای عراقچی بدون حضور خبرنگاران برگزار می شود ولی فایل صوتی آن منتشر میشود که در آن آقای عراقچی به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران را نفی می کند. گرچه عراقچی پس از انتشار این فایل صوتی به آن واکنش نشان داد و آن را تکذیب کرد ولی این هم از آن تکذیب هایی است که در فضای سیاسی کشورمان به کرات مشاهده می شود و با توجه به موجود بودن فایل صوتی آن نباید آن را جدی گرفت. این هم بماند که جان کری وزیر خارجه آمریکا هم به رسمیت شناختن حق غنی سازی ایران در توافق ژنو را نفی کرد.
بالاخره دنبال توافق یک مرحله ای هستید یا دو مرحله ای؟
چندی پیش در رسانه ها خبری منتشر شد که قرار است ایران و 1+5 در روند مذاکرات هسته ای در اوایل سال آینده یک توافق سیاسی امضا کنند. رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در 19 بهمن سال جاری توافق دو مرحله ای را نفی کردند و فرمودند توافق باید در یک مرحله و با تمام جزییات باشد. پس از این بیانات، خانم مرضیه افخم سخنگوی محترم وزارت خارجه در نشست خبری اش با اصحاب رسانه توافق دو مرحلهای را رد کرد و با بیان فرق بین توافق و تفاهم گفت ما ابتدا به یک تفاهم سیاسی دست پیدا می کنیم سپس یک توافق نهایی با جزئیات کامل و آشکار امضا خواهیم کرد. این سخنان بازتابهای زیادی داشت و یکی از نقدهایی که به آن وارد شد این بود که به نظر می رسد استفاده از واژه تفاهم سیاسی به جای توافق یک جور بازی با الفاظ است و در واقع صورت مساله عوض می شود بدون اینکه محتوای آن که همان توافق دو مرحله ای است دست بخورد. پس از این خانم افخم به نوعی حرف خود را پس گرفت و گفت:"جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای با 1+5 همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند فقط با توافقی که در یک مرحله صورت گرفته و حاوی تمامی جزییات و کلیات باشد موافقت خواهد کرد"(2). با این که خانم افخم اشاره کرد که تیم مذاکره کننده در چارچوب فرمایشات رهبر انقلاب حرکت خواهد کرد اما هنوز این ابهام حداقل برای نگارنده وجود دارد که بالاخره تیم مذاکره به دنبال تفاهم سیاسی هست یا خیر؟
مذاکرات در چه مرحله ای است؟!
یکی دیگر از نقاط ابهام آمیز در اظهارات مقامات دولت تدبیر و امید در بحث هسته ای این است که از یک طرف اعلام می کنند که مذاکرات پیشرفت بسیار خوبی داشته است و 95 درصد اختلافات حل شده است و از طرف دیگر می گویند طرف مقابل زیاده خواهی می کند و هنوز اختلاف بسیار زیادی بین طرفین وجود دارد! نمونه این نوع گفته ها اظهارات سخنگوی دولت بود. آقای نوبخت در اظهارات اخیر خود اعلام کرد: "مقیدیم مذاکرات تا یازده فروردین به سرانجام برسد"(3). اگر مذاکرات تا این حد پیشرفت داشته که قرار است تا یازده فروردین به نتیجه برسد پس زیاده خواهی طرف مقابل را چگونه می توان توجیه کرد؟! دستگاه دیپلماسی کشور که متصدی به ثمر رساندن مذاکرات است بالاخره تکلیف خود را با مردم روشن نمی کند که واقعا مذاکرات در چه مرحله ای است و آیا مردم می توانند امیدوار باشند که به یک توافق خوب که همه منافع آنان را تامین کند و مهم تر از آن عزت آنان را حفظ کند دست خواهند یافت یا نه؟ آیا سطح اختلافات کاهش پیدا کرده؟ یا اختلافات زیادی هنوز باقی مانده است؟!
نتیجه گیری
تناقضات و ابهاماتی که چند نمونه از آن در این نوشته آورده شد را به چند طریق می توان تحلیل کرد: اول این که تیم مذاکره در ابتدا یک راهبرد را برای به پیش بردن مذاکرات اتخاذ می کند ولی با تذکرات رهبر انقلاب و فشار افکار عمومی و نخبگان کشور آن را در گفتار تغییر می دهد و امید است که در عمل هم آن را اثر ببخشد. دوم این که در بین خود دولتیها اتفاق نظر در مورد مسائل هستهای وجود ندارد و هر کدام یک برداشتی از آنچه اتفاق افتاده و آنچه اتفاق خواهد افتاد دارند. سوم این که دولت محترم با مردم رو راست نیست و آنچه که در رسانهها اعلام می کند با آن چیزی که در عمل انجام می دهد متفاوت است. به نظر میرسد دولت محترم باید به گونهای رفتار کند که همانگونه که رهبر انقلاب اشاره کردند یک صدای واحد از دولت بیرون بیاید تا اعتماد مردم از دولت سلب نشود و سرمایه اجتماعی آن از دست نرود./دیدبان
ارسال نظر