یادداشت/ حسین شمسیان
آزمون و خطا کافی نیست؟! / اصلیترین هدف دشمن دوقطبیسازی بین مردم در موضوع تحریمهاست
حسین شمسیان در ستون یادداشت روز کیهان نوشت: چهار سال مذاکره و سپس مراوده آشکار و پنهان، ما را در بزنگاه استثنایی و بینظیر کنونی قرار داده و بسته به اینکه تجربیات تلخ اندوخته شده در این 4 سال ، بکار گرفته شود یا نه، نتیجهای دربر دارنده عزت ملی یا خدای نکرده خلاف آن، برایمان رقم خواهد خورد.
حسین شریعتمداری در ستون یادداشت روز کیهان نوشت: چهار سال مذاکره و سپس مراوده آشکار و پنهان، ما را در بزنگاه استثنایی و بینظیر کنونی قرار داده و بسته به اینکه تجربیات تلخ اندوخته شده در این 4 سال ، بکار گرفته شود یا نه، نتیجهای دربر دارنده عزت ملی یا خدای نکرده خلاف آن، برایمان رقم خواهد خورد.
*ما با دادن امتیازاتی نقد، وعدههای نسیه دریافت کردیم و به امید نقد شدن آنها، صبر کردیم. در سررسید وعدهها، دشمن دبه کرده و زیاده خواهی میکند. این خلاصهترین گزارش از وضعیت ماست. برگ برنده ما در گذشته، توان غنیسازی 20 درصد و بالاتر، حدود 20 هزار سانتریفیوژ فعال و بالاتر از همه، ارادهای راسخ برای ایستادگی و ادامه راه بود. آنچه واقع شده این است که ما برگ برندههایمان را در اولین مرحله، به حریف واگذار کردیم و در دشمن این امید را ایجاد کردیم که میتواند امتیاز بیشتری بگیرد بدون آنکه کمترین امتیازی بدهد! تهدید آنها به خروج از برجام هم هیاهو و نمایش است برای اینکه بتوانند امتیاز بیشتری بگیرند و کاری کنند که ما از ترس مرگ خودکشی کنیم!
«توهم تضمین برجام با انعقاد قراردادهای تجاری» تنها و تنها زائیده افکاری است که کمترین شناختی از واقعیتهای سیاسی و میزان اهمیت کشوری به اسم جمهوری اسلامی در جهان ندارند و البته در اوج این بیخبری و بیشناختی، اصرار به نظریهپردازی هم دارند! هرکس گمان کند میتواند با یکی دو قرارداد چند میلیارد دلاری و حتی چند ده میلیارد دلاری، غرب را به کاستن از فشارها بر نظام اسلامی و دست برداشتن از دشمنی حدود 40 ساله با ما متقاعد کند، نه ماهیت استکبار را شناخته و نه از ارزش و تاثیر جمهوری اسلامی خبر دارد!
*اصلیترین هدف دشمن در این مرحله، داخلیسازی منازعات و دوقطبیسازی بین مردم در موضوع تحریمهاست. سال 2012 آمریکاییها از «تحریمهای فلجکننده» رونمایی کردند و رسما اعلام کردند که هدف از اعمال و وضع این تحریم ها، تشدید فشارها بر مردم ایران است تا آنجا که بر حاکمان خود خروج کنند! اکنون پرده دیگری از آن سناریو در قالب تحریمهایی که در 9 آبان اجرایی میشود در پیش است.
نگاهی به خیابانهای شهر بیندازید، جولان خودروهای فرانسوی و غیر آن را ببینید! حتما این خودروها نیاز به خدمات پس از فروش و قطعات دارند و...و این یعنی فرانسویهای مودب (!) در حال گروگانگیری نفر به نفر مردم ما در پروژه فرنگیسازی اقتصاد هستند. این بدون همکاری صمیمانه (!) عوامل داخلی ممکن بود!؟
*دشمن به خوبی دریافته که ایران با اتکا به سه عنصر مهم و کلیدی توانسته و میتواند در منطقه و در جهان تاثیر گذاشته و نقشآفرین باشد. نخست نیروی انسانی مؤمن و انقلابی هوشمند، دوم منابع و استعدادهای مادی و سوم جغرافیا و موقعیت ممتاز. به همان اندازه که آنها این توانمندیهای سهگانه را جدی گرفته و در جهت تضعیف و تخریب آن کوشیدهاند، در داخل هم کسانی نسبت به این استعدادها غفلت کردهاند و حتی با دشمن همسو و همگام بودهاند!
در این هیاهو، دو گروه در کشور وجود دارد...
دسته اول معتقد است که درها، هنوز هم کم باز است! باید به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم، موانع ناچیز تعرفهای را برداریم و در واردات را به کشور، تماما باز کنیم! نه کشاورزی کنیم و نه تولید صنعتی! نفت بفروشیم و بخوریم! حالا اگر نفت مفت شد، عزاداری کنیم و اگر نفت گران شد، آقایی کنیم!
دسته دوم معتقدند، بیش و پیش از هر چیز، تولید ملی مهم است، اشتغال جوان ایرانی، بهرهگیری از این خاک زرخیز و اینهمه استعداد بینظیر اهمیت دارد. باید در عین تامین نیازهای مردم از هر راه ممکن، اقتصاد را درونی و بومی کرد، باید جوان ایرانی، احساس عزت کند و دستش به آقایی در جیب خودش باشد نه به گدایی پیش اجنبی دراز باشد. اینکه رهبر انقلاب بعد از این همه سال، بازهم هشدار میدهند که باید از مونتاژ در صنعت دور شد، حقیقت تلخی است که بیتعارف حاصل عملکرد مدیرانی با تفکر نوع اول است.
اگر قرار است در برابر زیادهخواهیهای دشمن ایستادگی کنیم، باید بدون چشم امید داشتن به دشمن، روی توان بچههای مستعد خودمان حساب کنیم. این تنها راه است.
انتهای پیام/
ارسال نظر