پرونده خوانی فعالین فتنه

گلستان 24 ، نسرین ستوده لنگرودی حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی است. او عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده های بسیاری از فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی، کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته است. ستوده در سال 1388 برنده جایزه حقوق بشر« سازمان حقوق بشر بین الملل» شد.

 وکالت پرونده‌های فعالان حقوق بشر وکشته شدگان واعدام شدگان حوادث پس از انتخابات 22 خرداد 1388 رابرعهده داشته ‌است از جمله: احمد نجاتی کارگر وآرش رحمانی پور. نسرین ستوده از13 شهریور 1389 به اتهام«اقدام علیه امنیت ملی» در ایران ، دربازداشت است. وی وکالات فعالان اجتماعی مانند: شیرین عبادی، حشمت الله طبرزدی، عیسی سحرخیز، محمد صدیق کبودوند، امید معماریان ونیزفعالان جنبش زنان ایران مانند: رویاطلوعی، فرناز سیفی، منصوره شجاعی، طلعت تقی نیا، پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، خدیجه مقدم، علی اکبرخسروشاهی ،مریم حسین خواه، جلوه جواهری، ناهید کشاورز، هومن فخار، راحله عسگریزاده، نسیم خسروی، محبوبه حسین زاده ،امیریعقوب علی ،دلارام علی ،مارل فرخی، ناهید جعفری وسمیه فرید رابرعهده گرفته‌است. وی همچنین وکالت زهرا بهرامی را که به جرم عضویت در گروهک تروریستی «تندر» و نگهداری مواد مخدر و همکاری با باندهای بین‌المللی مواد مخدر اعدام شد را برعهده داشته است. ستوده هم مانند خیلی دیگر در رویای آزادی توخالی خود است. آزادیی که دیگر در آن اسلام و دین و قرآن هیچ جایی ندارد.وقتی زندانی شد تمام رسانه های غربی اعلام حمایت از او کردند و شعار " free nasrinsotoudeh"را سر دادند. حتی هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا هم خواستار آزادی فوری او شد. چرا باید چنین افرادی حامی او باشند؟ آیا غیر از این است که نسرین ستوده اعمالی موافق منافع آنها انجام داده است؟ مگر اما خمینی(ره) نفرمودند که وقتی دشمن از ما تعریف کرد می باست به خودمان و رفتارمان شک کنیم؟ آنها سکولاریسم را می خواهند، همان چیزی که غرب دارد، چرا که غرب مآبی هم نوعی سکولاریسم است.

 او با فریب دستگاه قضایی و کشاندن مسیر پرونده به سمت مورد نظر خود در پرونده ی امثال شیرین عبادی که یک وطن فروش و یا زهرا بهرامی که یک قاچاقچی مواد مخدر و تروریست است مورد محکومیت ملت مسلمان و آگاه ایران است. به راستی آزادی چه ارتباطی با حمایت از یک قاچاقچی دارد؟

تروریست را «معلم» جا می زنند؛ جاسوس را «وکیل…»

یاد ضرب المثل خودمون افتادم: گنجشک را رنگ می زنند و به جای قناری می فروشند!...

چرا کارمان به جایی می رسد که به دشمن اعتماد می کنیم. چرا دشمن در حکم های دادگاه ایران علی الخصوص حکم قصاص نفس دخالت می کند. چقدر بودند کسانی که به جرایم کاملاً غیر سیاسی در زندان ها بودند و یک پایشان نزدیک به اعدام بود و رسانه های بیگانه فقط بخاطر نشان دادن جلوه دادن ایران بعنوان یک کشور خشونت طلب، حکم قصاص را محکوم می کردند و به ظاهر دست کمک برای این افراد دراز می کردند و متاسفانه خیلی ها هم گول این ظاهر را خوردند و بجای طی کردن مسیرهای قانونی مختلف که منجر به نجاتشان می شد به دست دشمن پاسخ دادند و بیشتر در منجلاب فرو رفتند. در نهایت هم سهمشان جز اعدام مشهور کردن و خوب جلوه دادن دشمن هم شد که بارشان را برای آن دنیا سنگین تر کرد. کاش به جای امید به انسان ها در هر لحظه امیدمان فقط به خداوند باشد.