اقدام نظامی عربستان و متحدینش علیه سرزمین یمن، یک تجاوز نظامی آشکار است؛ تجاوزی که از ابعاد مختلف حقوقی، سیاسی و نظامی قابل بررسی است.

یمن، لقمه‌ای گلوگیر برای پادشاهان فرتوت سعودی

به گزارش گلستان 24 : بامداد پنج‌شنبه، 6 فروردین 1394 شمسی، جنگنده‌های سعودی و برخی کشورهای تابع عربی یمن را آماج حملات خود قرار دادند.

نام این عملیات، به تقلید از نام‌های عملیات‌های غربی، «طوفان قاطع» گذاشته شد. حملات به یمن در بامداد پنج‌شنبه پایان نیافت و روز پنج‌شنبه نیز ادامه یافت و ده‌ها نفر را در مناطق مختلف یمن به کام مرگ فرو برد.

«عادل الجبیر» نماینده عربستان در سازمان ملل پس از این حملات ابراز داشت که حملات این کشور بیش از یک شهر و یک منطقه را در یمن شامل می‌شود. وی همچنین مدعی شد که ریاض برای حمایت و پشتیبانی از «دولت مشروع» یمن دست به مداخله نظامی در این کشور زده است.

همزمان مصر اعلام کرده است که از عملیات عربستان در یمن حمایت «سیاسی و نظامی» می‌کند. شبکه دولتی این کشور به نقل از وزارت خارجه مصر گزارش داده که قاهره در حال رایزنی با ریاض است  تا در هماهنگی با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، در عملیات نظامی مشارکت کند.

کاخ سفید ساعتی پس از آغاز عملیات اعلام کرد که همکاری نزدیکی با عربستان در حمله به یمن دارد و به کشورهای مهاجم اطلاعات و پشتیبانی لجستیکی می‌دهد.

«برنادت میهان»، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا روز پنج‌شنبه با صدور بیانیه‌ای، اعلام کرد: «رئیس‌جمهور (باراک) اوباما مجوز حمایت لجستیکی و اطلاعاتی به عملیات نظامی تحت رهبری شورای همکاری خلیج (فارس) را صادر کرده است.»

وی با بیان اینکه نیروهای آمریکایی در این عملیات حضور ندارند، گفت: «با این وجود واشنگتن یک مرکز برنامه‌ریزی مشترک با عربستان سعودی برپا می‌کند تا حمایت نظامی و اطلاعات ایالات متحده را هماهنگ کند.»

ترکیه نیز روز پنج‌شنبه از حمله نظامی به یمن استقبال کرد تا شاید برای اولین بار پس از سقوط دولت قانونی مرسی، بار دیگر جبهه متحدی بین عربستان، ترکیه، مصر و قطر شکل گیرد. قطر نیز با تعدادی هواپیما در این عملیات نظامی مشارکت کرده بود.

در مقابل «علی العماد» عضو ارشد جنبش انصارالله یمن به شبکه سی‌ان‌ان گفته است که مردم یمن با قدرت به تجاوز خارجی پاسخ می‌دهند.

وی در این مورد گفت: «این تجاوزی آشکار است و ما با آن مقابله به مثل می‌کنیم. اقدام سعودی‌ها تمام مردم یمن را متحد کرده و آل‌سعود بهای این اقدام را خواهد پرداخت.»

العماد همچنین گفت بعید است عربستان اقدام به اعزام نیروی زمینی کند، اما در صورتی که دست به چنین کاری بزند، قطعا شکست خواهد خورد.

اقدام نظامی عربستان و متحدینش همان‌طور که العماد گفته یک تجاوز نظامی آشکار است، تجاوزی که از ابعاد مختلف حقوقی، سیاسی و نظامی قابل بررسی است. بر این اساس دست‌کم نکات زیر را می‌توان در خصوص این تجاوز مورد نقد و بررسی قرار داد:

1- عربستان سعودی و کشورهای عربی متحدش بارها شاهد تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک لبنان، به عنوان یک کشور عربی و عضو اتحادیه عرب بوده‌اند. چرا در تمام این مدت، هیچ تحرک نظامی از سوی رژیم عربستان و متحدین عربش صادر نشد اما یک مساله داخلی در یمن که بین گروه‌های سیاسی این کشور رخ داده است، شایسته اقدام نظامی است همان‌طور که در بحرین نیز، انقلاب مردمی با ورود نیروهای نظامی آل‌سعود سرکوب شد.
2- حمایت ایالات متحده از حمله نظامی یک کشور به همسایه‌اش چه معنی می‌تواند داشته باشد؟ آیا حاکمیت ملی، استقلال کشورها و اصل عدم تجاوز، جزو اصول و ارزش‌های جامعه بین‌المللی پس از وستفالی نبوده است؟ دولت دموکرات و مدعی لیبرالیسم اوباما، چطور از یک اقدام نظامی علیه کشوری مستقل حمایت می‌کند؟ بنابر کدام مبنای حقوقی یا حتی سیاسی؟
3- ظاهرا تسلط بر تمامی جوانب شبه‌جزیره عربستان از «خطوط قرمز» رژیم پادشاهان فرتوت سعودی است. بر این اساس، از نظر ریاض، تمام حکومت‌های مستقر در کشورهای شبه‌جزیره باید دست‌نشانده باشند ولو به قیمت دخالت نظامی. در بحرین و اکنون یمن این مساله کاملا قابل رویت بوده و هست. اقدامات این‌چنینی سعودی‌ها می‌تواند برای برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس که تا حدودی ادعای استقلال از سیاست‌های ریاض را دارند، هشدار باشد، به‌خصوص برای ریزدولتی چون قطر که سخت آسیب‌پذیر است، هرچند که قطر خود نیز در عملیات علیه یمن حضور داشته است.
4- اینکه کشورهای عربی در برابر حوثی‌های یمن می‌توانند متحد شوند اما در برابر اسرائیل نمی‌توانند، قطعا بی‌پیام نیست؛ شاید معنای آن چنین باشد که این کشورها در تمایلات هویتی خود، به تعریف جدیدی از «خصم» رسیده‌اند، تعریفی که قطعا با اصل وحدت عالم اسلام نمی‌تواند هم‌خوانی داشته باشد و با مدعیات رژیم مدعی خدمت به حرمین شریفین، نمی‌تواند سنخیت یابد.
5- برخی بر این باورند که با کم‌رنگ شدن حضور نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، عربستان اکنون در تلاش است که نقش خود را به‌عنوان فرمانده عملیات‌های نظامی در این منطقه پیدا کند. چنین نقشی بزرگ‌تر از اندام‌های رژیم آل‌سعود و لقمه‌ای گلوگیر است که فرتوتان قابلیت بلع آن را ندارند. کشوری که تمام زیرساخت‌های نظامی و نفتی‌اش ظرف چند ساعت قابل انهدام است، بهتر است به همان چاه‌های نفت خود آویخته و چندان نظری به رهبری عملیات‌های نظامی در منطقه چالش‌خیز غرب آسیا نیفکند. برای شیوخ فرتوت، حتی یک نظر هم نگاه به «عروس رهبری نظامی» حلال نیست.
6- وقتی کسی که فتوای وقاحت‌بار «جهاد نکاح» به او منتسب است، با صراحت از حمله نظامی به یمن حمایت می‌کند و دست به دعا برمی‌دارد که «رب انصر جنودنا علی فئة الباغیه ...»، معلوم است که آل‌سعود از چه کسانی در یمن حمایت می‌کند. اصلی‌ترین بلوک مقابل انصارالله در یمن، نه دولت ورشکسته عبدربه منصور هادی، که القاعده و نیروهای تکفیری بود. حمله نظامی به یمن، قطعا تنها به نفع القاعده تمام خواهد شد و یقینا به امنیت «تنگه باب المندب» کمکی نخواهد کرد.
7- همان‌طور که برخی تحلیل‌گران گفته‌اند، سعودی‌ها اکنون با دخالت نظامی در یمن، قطعا برای دخالت‌های دیگر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی علیه منافع خویش، مشروعیت لازم را فراهم آورده‌اند.

یادداشت/ علیرضا کریمی

ارسال نظر

آخرین اخبار