تداوم عدم هماهنگی اعضای طرف مقابل و بازی دو گانه امریکاییها؛
گیر قفل مذاکرات کجاست؟
مذاکرات هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عضو ۵+۱ در لوزان سوییس، در حالی به پایان ضرب الاجل خود در ۱۱ فروردین ماه ـ آخر مارس ـ نزدیک می شود که عدم هماهنگی اعضای طرف مقابل و بازی دو گانه امریکایی ها همچنان از جمله مهمترین موانع رسیدن به یک جمع بندی مشخص پیرامون راهکارهای عملیاتی توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک به حساب می آیند.
به گزارش گلستان 24، مذاکرات هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عضو ۵+۱ در لوزان سوییس، در حالی به پایان ضرب الاجل خود در ۱۱ فروردین ماه ـ آخر مارس ـ نزدیک می شود که عدم هماهنگی اعضای طرف مقابل و بازی دو گانه امریکایی ها همچنان از جمله مهمترین موانع رسیدن به یک جمع بندی مشخص پیرامون راهکارهای عملیاتی توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک به حساب می آیند.
از سویی اما؛ طرف غربی با وجود تداوم زیاده خواهی ها و عدم پذیرش منطق طرف ایرانی در برخی موارد اختلافی، همچنان با فضاسازی رسانه ای سعی دارد خود را بی نیاز از مذاکره نشان داده و در مقابل ایران را به نداشتن اراده برای اتخاذ یک تصمیم سخت متهم کند. این در حالی است که فضای موجود بر مذاکرات نشان می دهد که آمریکا، هم نمی خواهد میز مذاکرات را دست خالی ترک کند و هم حاضر نیست بر حقوق مسلم ملت ایران صحه گذارده و توافقی منصفانه حاصل گردد.
آنچه مسلم است اینکه؛ دو طرف تاکنون در بسیاری از موارد که البته عمدتا کلی بوده به اشتراک نظر رسیده اند اما با این وجود همچنان فضای واقعی حاکم بر مذاکرات لوزان نشانه های دقیقی از رسیدن به جمع بندی نهایی به دست نمی دهد، تا جایی که برخی با صفت «پیچیدگی» از آن یاد می کنند. داستان اما از چه قرار است و چرا پس از گذشت حدود یک سال و نیم از توافق موسوم به ژنو همچنان این رفت و آمدها از ژنو، وین و مسقط گرفته تا نیویورک، مونیخ و لوزان ادامه دارد؟
به بیان دیگر؛ پس از آنکه به دلایل کاملا واهی در حوزه مسائل موسوم به پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران، نظام سلطه به رهبری آمریکا مجموعه تحریم های ظالمانه خود را علیه کشورمان تشدید و تکمیل کرد و تاکنون با وجود اعتمادسازی های کافی مسئولین کشورمان حاضر به لغو آنها نشده است، اکنون همه نگاه ها به لوزان دوخته شده تا نهایت این ماجرا را تماشا کنند.
نکات زیر در توضیح چرایی ادامه این بازی از سوی غرب، شاید بتواند بخشی از این پیچیدگی را توضیح دهد:
الف) اختلافات زیاد میان اعضای ۵+۱
اگرچه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای مذاکرات با گروه موسوم به ۵+۱ همواره بر این نکته تاکید داشت که نه با چند کشور به صورت جداگانه که با یک گروه در حال مذاکره است، اما اختلافات بعضا اساسی میان برخی اعضای این گروه تاکنون موانع زیادی را بر سر راه حصول نتیجه روشن ایجاد کرده و عملا نقش یک سرعت گیر را ایفا نموده است.
ب) نبود اراده سیاسی در طرف مقابل برای اتخاذ تصمیم سخت
نظام سلطه به رهبری آمریکا در جریان مذاکرات هسته ای ایران و ۵+۱ به کمک بازوهای رسانه ای خود همواره سعی کرد اینگونه به افکار عمومی دنیا القا کند که این ایران است که حاضر به گرفتن تصمیم سخت نیست و گرنه حصول توافق بسیار در دسترس است، این در حالی است که در عالم واقع این دنیای غرب و به ویژه آمریکا بوده که نه تنها امروز، بلکه ۳۶ سال است حاضر به پذیرش یک ملت و نظام سیاسی مستقل به نام ایران در دنیا نیست و نتوانسته این تصمیم سخت را برای یکبار هم که شده اتخاذ کند و با به رسمیت شناختن حقوق مسلم، مصرح و مشروع یک ملت، از دشمنی با او دست بردارد. به بیان بهتر؛ دولت ایالات متحده چون از اساس و ماهیتا با نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارد، سعی دارد با حربه تحریم به عنوان آخرین و تنها ابزار خود جلوی پیشرفت این کشور را بگیرد تا شاید پس از ناکامی در ترفندهای پیشین ـ از سال های انقلاب و جنگ گرفته تا تهاجم فرهنگی و فتنه ـ لااقل از این نمد کلاهی برای خود بدوزد.
ج) بازی صهیونیست ها با برگ فرانسه
با توجه به اینکه دولت دموکرات اوباما برای ترمیم چهره ضد بشری ایالات متحده در دنیا با تمام توان تلاش دارد حتی به شکل صوری هم که شده به توافقی با ایران دست پیدا کند، تندروهای جمهوری خواه و محافظه کار آمریکایی از یک سو و دولت غاصب صهیونیستی از سوی دیگر اما از این ماجرا به شدت نگرانند و لذا تمام تلاش خود را برای جلوگیری از حصول هر توافقی به کار بسته اند. در این راستا شاید بهترین گزینه برای ایفای نقش «بازی خراب کن»، دولت چپگرای لوران فابیوسی بود که تمایلات به شدت صهیونیستی و البته ضد ایرانی او بر هیچ کس پوشیده نیست. این اتفاق به روشنی از همان ابتدای مذاکرات یک سال و نیم اخیر رخ داد و با فشار دولت نتانیاهو، تیم فرانسوی حاضر در مذاکرات، همواره سر بزنگاه های حساس کارشکنی های خود را انجام داد و البته تا به امروز و همین مذاکرات کنونی لوزان نیز ادامه دارد.
د) نقش عربستان برای تضعیف موقعیت ایران
عربستان سعودی به عنوان کشوری که خود را برترین قدرت منطقه ای و البته ژاندارم آمریکا و اسراییل در خاورمیانه می داند، همواره سعی کرده به خیال خود موقعیت جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و حتی مناسبات بین المللی تضعیف نماید. این کشور حاشیه خلیج فارس در جریان مذاکرات هسته ای نیز هر بار با بهره گیری از یک اهرم فشار تلاش کرده ایران را در موقعیتی قرار دهد تا شاید مجبور به اعطای امتیازات بیشتری شود. پشتیبانی مالی، لجستیکی و اطلاعاتی از تروریست های تکفیری در عراق و سوریه، دخالت نظامی در امیر نشین بحرین برای سرکوب مخالفان دولت آل خلیفه و فشار برای عدم کاهش میزان تولید نفت سبد اوپک که منجر به سقوط قیمت آن شد، از جمله شوهادی هستند که این مدعا را ثابت می کنند. در همین راستا در روزهای اخیر و در حالی که ضرب الاجل هسته ای رو به پایان است، حمله غیر مشروع و متجاوزانه این رژیم به یمن نیز در جهت همین راهبرد ارزیابی می شود.
و آخر اینکه؛ با وجود سر رسید مهلت پایانی مذاکرات، تا زمانی که این رویکرد از سوی ۵+۱ به ویژه آمریکا، ایادی منطقه ای اش و همچنین صهیونیست ها تداوم داشته باشد، بعید است بتوان چشم انداز روشنی برای آن متصور بود./جهان نیوز
ارسال نظر