بردگی جنسی در غرب و "کالای" تجارت جنسی
بر اساس گزارش برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) سالانه بیش از 2 میلیون زن در سرتاسر جهان مجبور به تنفروشی میگردند و یا به سمت فحشا سوق داده میشوند که بیشترین متقاضی اصلی این بردهداری نوین و اشکال نوین استثمار را اتباع کشورهای توسعه یافتۀ اروپایی و آمریکا تشکیل میدهند.
بردهداری انسان در قرن 21 در جوامع غربی امری باورنکردنی محسوب میشود و وجود 27 میلیون نفر برده نشان میدهد که که امروز بیشتر از هر روز دیگری در تاریخ بشر برده وجود دارد. اما اگر ماهیت لیبرالی این جوامع را بشناسید، خیلی هم اتفاق غیرمعمولی به نظر نمیرسد؛ زیرا که ذات لیبرال شاید در سطح تکنیکی در جامعه به دنبال ایجاد عدل و مساوات باشد اما در سطحهای بالاتر و استراتژیک مردم خود را بسیار سازمانیافته و منظم مورد استثمار قرار میدهد بطوری که همیشه 98 درصد مردم برای 2 درصد ابرطبقه کار میکنند و هر روز باعث فربهتر شدن آنان میشوند. تجارت جنسی دخترها، زنان و کودکان نیز در همین چارچوب تعریف میشود تا هم به ثروت و قدرت سیاستمداران و ابرثروتمندان افزوده بشود و هم موجب جواب دادن به هوسهای شیطانی خود و مردمی میگردد که روز به روز موجب گسترده شدن زبانه این آتش هوس میشود.
در گذشته قاچاق و تجارت انسان در کشورهای فقیر جهان رواج داشت، اما امروزه در اروپا و آمریکا نیز زن و دختر به دام قاچاقچیان و تاجران انسان افتاده و قربانی این جنایت میشوند و پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، قاچاق انسان یکی از پرسودترین تجارتهای غیرقانونی جهان است. آمار نشان میدهد تجارت جنسی که در واقع هدف اصلی قاچاقچیان انسان است در بیست سال اخیر رشد بسیار بالایی داشته و گردش مالی این تجارت در سرتاسر جهان به حدود 25 میلیارد یورو میرسد.
بردگی جنسی که در واقع هدف اصلی قاچاقچیان انسان است، پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر پرسودترین تجارت غیرقانونی جهان است
بر اساس گزارش برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) سالانه بیش از 2 میلیون زن در سرتاسر جهان مجبور به تنفروشی میگردند و یا به سمت فحشا سوق داده میشوند که بیشترین متقاضی اصلی این بردهداری نوین و اشکال نوین استثمار را اتباع کشورهای توسعه یافتۀ اروپایی و آمریکا تشکیل میدهند.
بردهداری شرمآور جنسی در اروپا
قاچاق و تجارت انسان بخصوص بردگان جنسی از پایان جنگهای یوگسلاوی سابق در 1990 میلادی در اروپا شدت گرفت و پس از عقد "قرارداد شنگن" در 1993 که مرزها در کشورهای اتحادیه اروپا برداشته شد، رفت و آمد آسانتر گشت و به تبع آن قاچاق انسان نیز راحتتر از قبل صورت گرفت. درگذشته قاچاق انسان از کشورهای جهان سوم و آفریقایی انجام میشد اما امروزه در اروپا دختران و زنان از داخل همین کشورهای اروپایی قاچاق میشوند. مبدا بیشتر این قاچاقها از کشورهای اروپای شرقی به مقصد اروپای غربی است. طبق آمار اتحادیه اروپا، تعداد زنان قربانی بردگی جنسی در این قاره به سالانه 500.000 نفر افزایش یافته و تجارت غیرقانونی انسان، رقمی بالغ بر 10 میلیارد دلار را به جیب تاجران سرازیر میکند.
تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از افرادی که به دام شبکههای قاچاق اروپایی میافتند در ابتدا نه به این منظور بلکه در مسیر مهاجرت و برای کار و یافتن آیندهای بهتر اقدام به مهاجرت میکنند. روزانه شهروندان مسکو و دیگر شهرهای اروپای شرقی شاهد پخش اعلامیههایی در ایستگاههای مترو و دیگر مراکز پر ازدحام هستند که در آنها نوید یک زندگی آرمانی به دختران جوان در غرب داده میشود. این گروه از دختران برای یافتن سرپناهی در غرب به هر گروهی اعتماد کرده و درنهایت راه خود را به سوی "مرکز تمدن و حقوق بشر" روانه میکنند، اما در نهایت مورد استثمار جنسی قرار میگیرند. به غیر از شهر در روستاهای اروپایی نیز قاچاقچیان به دنبال دختران جوان با تحصیلات اندک که خواستار زندگی بهتری هستند، میروند تا آنها را برای روسپیگری به کشورهای توسعه یافته منتقل کنند.
دختران اروپای شرقی که خواستار زندگی بهتری هستند، توسط قاچاقچیان به عنوان برده جنسی به اروپاییان غربی فروخته میشوند.
بهای یک برده جنسی در اروپا به اندازه یک گوشی هوشمند
تجارت جنسی در اروپا خطر و ریسک کم اما سود فراوان دارد. دولتهای اروپایی توان یا ارادهای برای مبارزه با قاچاق دختر و زنان و کودکان برای خدمات جنسی ندارند. دولتها بودجه بسیار کمی برای مبارزه با این موضوع اختصاص دادهاند و مجازات و محکومیتهای اندکی برای قاچاقچیان انسان در اروپا در نظر گرفتهاند. در کشورهای اروپای شرقی که از نظر مالی ضعیف هستند، بعضی سیاستمداران این کشورها نیز در قاچاق و تجارت جنسی دست دارند.
حتی بسیاری از پلیسها در کشورهای اروپایی زمانی که به قربانیان قاچاق جنسی دست پیدا میکنند، به جای دستگیری آنها و بازگشت به کشورشان آنها را مورد سؤاستفاده جنسی قرار میدهند. سؤاستفاده از این افراد به پلیسهای جوامع غربی ختم نمیشود و پزشکان و وکلایی که باید از این افراد حمایت کنند نیز این دختران و نوجوانان را قربانی هوسهای جنسی خود میکنند.
بسیاری از پلیسهای جوامع غربی به جای کمک به قربانیان قاچاق از آنها سؤاستفاده جنسی میکنند
جالب است که بدانید قاچاقچیان در زیر سایه بیتوجهی یا آگاهی دولتمردان اروپایی، قیمت یک برده جنسی را به اندازه بهای یک خودروی دست دوم و یا یک گوشی هوشمند تعیین کرده و دختران را بین ۸۰۰ تا ۳۰۰۰ یورو به قواد یا پااندازهای اروپایی میفروشند.
آمریکا، مهد بردهداری نوین
همهساله هزاران دختر و زن عمدتا از مناطق جنوب شرق آسیا، اتحاد شوروی سابق و آمریکای جنوبی به مقصد آمریکا برای تجارت جنسی توسط قاچاقچیان گسیل میشوند. آنها با قول شغلهای پردرآمدی نظیر مدل یا مهماندار به آمریکا آورده شده و به خانهها، کلوپها و مکانهای مخصوص اینگونه کارها فروخته میشوند. آنان در آنجا مجبورند به خاطر پرداخت هزینههای سفرشان برای مالک جدیدشان کار کرده و دلار به دست آورند.
تحقیقات سازمانهای رسمی در آمریکا نشان میدهد که هر سال بیش از ۱۰۰ هزار دختر زیر سن قانونی برای بردگی جنسی در آمریکا تجارت میشوند. حتی در داخل واشنگتن پایتخت آمریکا، دختران نوجوان که سن برخی از آنها حدود ۱۳ سال است، برای بردگی جنسی خرید و فروش میشوند.
در آمریکا هر سال بیش از ۱۰۰ هزار دختر زیر سن قانونی حتی ۱۳ ساله برای بردگی جنسی خرید و فروش میشوند.
ابعاد این فاجعۀ گسترده که با خرید و یا ربودن دختران و زنان و انواع آزارهای روحی و جسمی و جنسی، تجاوز به زور و الزام به مصرف مواد مخدر همراه است، روسپیگری این بردهگان دنیای متمدن را در "سرزمین فرصتها" با رونق فراوانی روبهرو نموده است. به گفته کارشناسان، آمریکا جزو سه کشور اولی است که به عنوان مقصد قاچاقچیان زنان به شمار میرود و معمولا قاچاقچیان در ایالات کالیفرنیا، نیویورک، تگزاس و لاسوگاس بازار خود را دایر میکنند. حکومت آمریکا که سابقه خوبی از بردهداری سیاهان در گذشته ندارد نیز اقدام جدی برای مبارزه با بردهداری نوین که استثمار جنسی از ملزومات آن به شمار میرود، صورت نمیدهد. شاید درآمدی 186 میلیارد دلاری از تجارت جنسی و صنعت فحشا دلیل خوبی برای توجیه دولتمردان آمریکا در رابطه با آزاد گذاشتن غیررسمی این پدیده شرمآور باشد.
ربایش و انواع آزارهای روحی و جسمی و الزام به مصرف مواد مخدر به بردگی جنسی در آمریکا رونق داده است
آمریکا و اروپا؛ بیشترین متقاضی بردهداری و توریسم جنسی کودکان
توریسم جنسی کودک، شکل خاصی از استثمار جنسی تجاری کودکان است که با اشکال دیگر استثمار جنسی تجاری کودکان از جمله فحشا، قاچاق کودکان، فروش برای اهداف استثمار جنسی و هرزهنگاری کودک همپوشانی زیادی دارد.
اروپائیان غربی تمایل زیادی دارند که برای استثمار جنسی کودکان به اروپای شرقی مسافرت کنند و این در حالی است که برخی از افراد آمریکایی مرتکب جرایمی در این رابطه در مکزیک میشوند. علاوه بر این، توریستهای جنسی کودک اغلب به جاهایی جذب میشوند که اقدامات آنها اعلام و آشکار نمیگردد، مانند کشورها یا جوامعی که در بحران به سر میبرند و جاهایی که ریسک انجام این اقدامات در آنها پایین است. بنابراین، تقاضای توریسم جنسی کودکان اغلب از سوی کشورهای صنعتی از جمله کشورهای ثروتمند اروپا، آمریکای شمالی، استرالیا، نیوزلند و.... است.
بیشترین تقاضای توریسم جنسی کودکان و سؤاستفاده از آنان در اینترنت مربوط به کشورهای اروپایی و بخصوص کشور آمریکا است
به غیر از توریسم جنسی کودک، هر سال حدود یک میلیون کودک پسر و دختر در اتحادیه اروپا ناپدید میشوند، که شامل فرار، آدمربایی، ربایش توسط والدین، کودکان گم شده و کودکانی که به تنهایی مهاجرت میکنند، میشود. بسیاری از این قربانیان دخترانی هستند که به برده جنسی تبدیل میشوند یا باید به عنوان گدا در خیابانها و برخی هم در مزارع و خانهها کار میکنند یا حتی مجبور به فروش اعضای بدنشان میشوند.
علاوه بر مسائل گفته شده، بیشترین سؤاستفاده جنسی از کودکان و نوجوانان در اینترنت مربوط به کشورهای اروپایی و بخصوص کشور آمریکا است بطوری که این صنعت حدود دویست و پنجاه میلیون دلار گردش مالی دارد.
تمدن غرب در حال لاغر شدن است
تمدن غرب با همه پیشرفتهای مادی و ظاهر جذاب خود، تفکری به نام سرمایهداری را به جهان ودیعه داده است که موجب شده این تمدن به همه چیز به عنوان کالا نگاه کند. «کالایی شدن» در هر زمینه بخصوص در صنعت جنسی موجب شده تا این صنعت در مقیاس جهانی و بسیار پرحجم منتشر شود. این صنعت "همزمان قانونی و غیرقانونی" که میلیاردها دلار گردش مالی دارد، میلیونها مرد و زن و کودک را به یک کالایی با مشخصه جنسی تبدیل کرده و زمینه را برای به بردگی کشیدن این همه انسان بیگناه در عصر حاضر فراهم کرده است.
«کالایی شدن» در جامعه سرمایهداری میلیونها مرد و زن و کودک را به یک کالایی با مشخصه جنسی تبدیل کرده است
تجارت جنسی در اروپا و آمریکا و صنعتهای مرتبط با آن که بر روی اقتصاد زیرزمینی با گردش بسیار بالای مالی تکیه دارد، در زیر سایه دولتهای آنان توسط پااندازهای مرتبط با این جنایت سازمان یافته کنترل میشود که این چرخه اقتصادی به نیروهای نظمدهنده به این فساد مانند زنجیرههای هتلداران بینالمللی، شرکتها و آژانسهای هوایی و مسافرتی، صنعت توریستی و در نهایت دولتها سود میرسانند.
زنجیرههای هتلداران بینالمللی، آژانسهای هوایی و مسافرتی، صنعت توریستی و در نهایت دولتها غربی از تجارت جنسی سود میبرند
تمام موارد گفته شده در باب جنایت و تجاوز به حقوق مادی و معنوی این همه انسان (از کودک تا میانسال) به بردگی کشیده شده، زمانی تعجب برانگیز میشود که اصرار عجیب مسئولین ارشد حکومتی و رسانههای غربی به اعلام حمایت از حقوق زنان و کودکان شنیده و دیده میشود و حتی حکمرانان غربی، دیگر کشورهای جهان را به علت عدم رعایت حقوق بشر در سازمانهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل محکوم میکنند و با صدور قطعنامه علیه این کشورها دست به تحریم و حتی اعلام جنگ میزنند.
فرهنگ لیبرالی و سرمایهداری موجب شده مردم جوامع غربی مریض و معتاد جنسی شوند؛ و دولتمردان غربی بیشتر به دنبال ارسال تسلیحات نظامی و جنگ در قارههای دیگر بخصوص کشورهای اسلامی هستند تا درمان این مریضی؛ در واقع این فرهنگ با حرکت به سمت متلاشی شدن بنیان خانوادهها و کاهش شدید روابط انسانی، از عمق و فربهی این تمدن کاسته و روز به روز آن را لاغرتر میکند.
ارسال نظر