بی‌شک خبر انهدام پهپاد نظامی گلوبال هاوک از روز پنجشنبه تاکنون، مهم‌ترین خبر ایران و بلکه جهان بوده است. افکارعمومی درباره ابعاد آن سوال دارند و مهم‌ترین مساله‌شان این است که واکنش‌های بعدی چه خواهد بود.

ارزش رسانه‌ای ماجرای پهپاد

به گزارش گلستان۲۴؛ محمد رضایتی طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت : بی‌شک خبر انهدام پهپاد نظامی گلوبال هاوک از روز پنجشنبه تاکنون، مهم‌ترین خبر ایران و بلکه جهان بوده است. افکارعمومی درباره ابعاد آن سوال دارند و مهم‌ترین مساله‌شان این است که واکنش‌های بعدی چه خواهد بود؟ در ایران مانند سایر موارد مشابه خبری (از سفر آبه شینزو در بعد بین‌المللی گرفته تا مورد داخلی قتل همسر دوم شهردار سابق تهران) نوعی بی‌سامانی در انعکاس خبر مشهود است و عملیات رسانه‌ای مشخصی در رسانه‌های داخلی و مخصوصا صداوسیما دیده نمی‌شود. هرچند شبکه‌های اجتماعی گسترش یافته‌اند و افکارعمومی در جریان اخبار قرار گرفته‌اند، اما اهمیت صداوسیما به این دلیل است که در این موارد رسانه‌های رسمی خواه‌ناخواه مورد توجه و محل رجوع قرار می‌گیرند و همه می‌خواهند بدانند رسانه رسمی از کدام زاویه به موضوع نگاه می‌کند. اما ظهر پنجشنبه صداوسیما مانند یک خبر معمولی که مشخص است گوینده خبر هم تسلطی بر آن ندارد، صرفا به اعلام خبر اکتفا می‌کند، یعنی کیلومترها عقب‌تر از شبکه‌های اجتماعی!

در آن‌سو اما مشخص است که طرف آمریکایی برای لحظه‌به‌لحظه پس از سقوط (در حالی که بازنده عملیات نظامی است) برنامه مشخصی دارد. از رسانه‌های آمریکایی گرفته تا حتی خود ترامپ یک عملیات روانی را جلو می‌برند. ابتدا ادعا می‌کنند پهپاد غول‌پیکر در محدوده ایران نبوده و بعد با گنده‌گویی ابراز عقیده می‌کنند که ایران مرتکب اشتباه بزرگی شده است. (توئیت ترامپ پس از ساقط‌ شدن پهپاد) و به این ترتیب افکارعمومی را در انتظار پاسخ آمریکا نگه می‌دارند. آیا یک جنگ نظامی در راه است؟ خیلی زود مشخص می‌شود جنگ روانی بیشتر مورد توجه است و ترامپ که روز جمعه مدعی شده بود 10 دقیقه قبل از حمله به سه سایت در ایران، دستور توقف آن را داده است، سازمان توجیه برای عقب‌نشینی از موضع قبلی را می‌سازد و موضوع را به اشتباه فردی تقلیل می‌دهد. ترامپ با بیان اینکه فکر می‌کنم یک ژنرال یا یک نفر بوده که مرتکب اشتباه شده است، با ‌ژست صلح‌طلبی، ‌سیاست مظلوم‌نمایی را در پیش می‌گیرد و می‌گوید خوشبختانه آن هواپیما غیرمسلح بود و سرنشینی نداشت و اگر آن پهپاد سرنشین داشت، وضعیت بسیار متفاوت بود.

ترامپ روز گذشته نیز این سیاست را دنبال کرد و در توجیه عقب‌نشینی از واکنش نظامی گفت: «دیشب آماده بودیم با زدن سه هدف تلافی کنیم، ‌وقتی پرسیدم چند نفر کشته می‌شوند یک ژنرال گفت 150 نفر قربان! و 10 دقیقه قبل از حمله متوقفش کردم.»

پشت‌پرده رفتار رسانه‌ای ترامپ مشخص است؛ انتخابات در آمریکا نزدیک است؛ او وعده کاهش تنش نظامی را در آمریکا داده و حالا نمی‌تواند خود بازیگر تنش نظامی باشد. از سوی دیگر مساله ایران در این انتخابات اهمیت دارد. او که از برجام خارج شده نمی‌تواند دست خالی وارد کارزار انتخاباتی شود. بهترین دستاورد برای او آن است که ایران وارد مذاکره شود اما با کمترین هزینه برای آمریکا. بنابراین همزمان که ژست صلح‌طلبی می‌گیرد پیغام می‌دهد آماده مذاکره آن هم بدون پیش‌شرط است! ‌او البته در همین ادعا هم صادقانه عمل نمی‌کند و قبل و بعد از آمادگی برای مذاکره، ‌چند شرط سفت و سخت به میان می‌گذارد و می‌گوید هرگونه توافق با تهران باید شامل موضوع موشک‌های بالستیک ایرانی نیز باشد.

این عملیات پیچیده رسانه‌ای آمریکا در حالی است که ایران می‌توانست با تبیین رسانه‌ای موضوع، افکارعمومی در ایران و بلکه منطقه را همراه خود سازد.

ترامپ ادعا می‌کند نگران تلفات جانی واکنش نظامی بوده است؛ ‌این ادعا در حالی است که ایرانی‌ها هنوز خاطره شلیک موشک ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی آمریکا به هواپیمای مسافربری در تیرماه سال 1367 را از یاد نبرده‌اند؛ حمله‌ای که در آن تمامی 290 سرنشین شامل 66 کودک جان باختند. حتی بعدها اعلام شد این حادثه از نظر میزان تلفات انسانی، هشتمین حادثه مرگبار هوایی تاریخ است. جالب اینکه آمریکا ادعا کرد هواپیمای مسافربری را با هواپیمای جنگی اشتباه گرفته و حمله جنایتکارانه ناشی از اشتباه فردی بوده است!

از سوی دیگر در سابقه این سری از پهپاد‌های آرکیو 4 ذکر شده که فقط تا میانه سال 2013 موفق به انجام 10 هزار ساعت پرواز بر فراز افغانستان، لیبی، سوریه و عراق شده‌اند. نگاهی به آمارهای خوش‌بینانه که معمولا در توجیه سیاست‌های نظامی آمریکا هم منتشر می‌شود، نمی‌تواند از تلفات غیرنظامیان و به‌خصوص کودکان چشم‌پوشی کند. به‌عنوان مثال کمیسیون حقوق بشر افغانستان اعلام کرده در 9 سال گذشته بیش از 64 هزار غیرنظامی در افغانستان کشته و زخمی داشته‌ایم که از این میان بیشتر از 23 هزار کشته و حدود 40 هزار نفر نیز زخمی شده‌اند. این آمار منهای کشته‌شدگان در سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریکا در یمن و عراق است.

دست ایران برای توجیه افکارعمومی در منطقه برای ساقط کردن پهپاد جاسوسی نیز پر است. پرواضح است که حضور نظامی آمریکا در خلیج‌فارس که ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و پهپاد غول‌پیکر گلوبال هاوک بخشی از این تجهیزات پیشرفته هستند، ‌تهدیدکننده صلح و امنیت منطقه خواهد بود و غول آمریکایی چه در محدوده مرزی ایران باشد چه نباشد، ‌هدفی جز جاسوسی ندارد و واکنش ایران، واکنشی طبیعی است. این راهبرد حتی در داخل نیز بی‌آنکه دستگاه رسانه‌ای جمهوری اسلامی اقدامی کرده باشد، کار کرده است.

از سوی دیگر وجود جزایر ایرانی در تنگه هرمز واکنش ایران را قانونی و مشمول ماده 51 منشور ملل متحد تعریف می‌کند و در مقابل این اقدام آمریکاست که نوعی تجاوز نظامی محسوب می‌شود.

مطابق ماده یک قطعنامه تعریف تجاوز (مصوب 14 دسامبر 1974 مجمع عمومی سازمان‌ملل) عبارت است از کاربرد نیروی مسلح توسط یک دولت علیه حاکمیت، تمامیت ارضی، یا استقلال سیاسی دولت دیگر و ماده 51 منشور ملل متحد در برابر وضعیت تجاوز نظامی تاکید کرده تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی انجام ندهد هیچ‌یک از مقررات منشور به حق ذاتی دفاع مشروع کشورها لطمه‌ای وارد نخواهد کرد.

در این صورت شورای امنیت طبق وظیفه ذاتی خود موظف است تشکیل جلسه داده و با توجه به موارد مندرج در ماده 39 (تهدید صلح، نقض صلح و عمل تجاوز) دولت متجاوز را مشمول ضمانت اجراهای پیش‌بینی شده در مواد 41 و 42 قرار دهد. هرچند می‌دانیم اقدامات شورای امنیت در چارچوب وظایف سازمان‌ملل جنبه فرمالیته دارد اما تمسک به ابعاد حقوقی ماجرا می‌تواند دست ایران را در موضع برتر قرار دهد.     /تسنیم                  

 

ارسال نظر

آخرین اخبار