وحدت شکنی، آغازی بر بحران امنیت و دفاع ملی
در تعاریف اولیه علم سیاست موضوع دفاع و امنیت از اهمیتی بالا برخوردار است. اهمیت امنیت تا به آنجاست که اندیشمندان غربی به دولتمردان توصیه کرده اند که برای حفظ امنیت حتی اگر لازم شد پا بر روی دیگر اصول حکمرانی بگذارند.
به گزارش گلستان24؛در تعاریف اولیه علم سیاست موضوع دفاع و امنیت یکی از موضوعات کلان است که از اهمیتی بالا برخوردار است. اهمیت امنیت تا به آنجاست که اندیشمندان غربی مانند «هابز»، در کتاب مشهور خود به نام «لویاتان»، به دولتمردان توصیه کرده اند که برای حفظ امنیت حتی اگر لازم شد پا بر روی دیگر اصول حکمرانی بگذارند چراکه نیاز اولیه انسان در زندگی، امنیت است.
در تاریخ ایران نیز بارها این مساله مورد بحث قرار گرفته است که نمی توان بدون امنیت به دیگر نیازهای انسانی پاسخ داد. رفاه، آزادی، عدالت و بسیاری دیگر از بدیهیات در رعایت حقوق انسانی بدون برخورداری از امینت بی معنا می شود.
نگاهی به برخی کشورهایی که از نعمت امنیت بی بهره هستند نشان می دهد که همه پیشرفت ها در این کشورها نادیده گرفته شده و به نتیجه نمی رسد، چون شهروندان از امنیت برخوردار نیستند.
به دلیل اهمیت بالای امنیت، کشورها اولویت نخست خود را همواره در تامین امنیت پایدار قرار داده و مراقب هستند که مبادا عناصری که امنیت ملی را تهدید می کند، مانع از پیشرفت های یک ملت شود. وظیفه دولتهاست که با تامین امنیت، زمینه را برای رشد اندیشه، هنر، خلاقیت، رونق صنعت و پیشرفت همه جانبه مردم خود فراهم کنند.
اینکه یک دولت به مسائلی که امنیت را تهدید می کند واکنشی تند نشان می دهد، ریشه در همین واقعیت دارد که از نظر سیاسی و راهبردی، حفظ امنیت، پیش شرط رسیدن به دیگر اهدافی است که یک نظام سیاسی برای کشور خود ترسیم کرده است.
با این وجود دولتهای متخاصم همواره سعی می کنند با تهدید امنیت، مانع از رشد دولتها و ملت هایی شوند که متحد آنان نیستند. تهدید امنیت، در واقع ترفندی است که به کار گرفته می شود تا مردم در یک کشور همواره در نگرانی زندگی کرده و نسبت به آینده خود دچار تردید شوند.
یکی از شیوه هایی که با آن امنیت و دفاع ملی یک کشور تهدید می شود و دولتهایی که سعی در ناامن سازی دارند، از آن استفاده می کنند، ایجاد شکاف در وحدت ملی به گونه ای است که جامعه دچار واگرایی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و در یک کلام، دچار از هم گسیختگی هویتی شود.
وحدت شکنی نه تنها امنیت و دفاع ملی را تضعیف می کند، بلکه مردم را دچار اختلاف در مسائلی می کند که برای حل آنها اجماع نظر لازم است. این اتفاق در بسیاری از کشورها در نهایت به جنگ داخلی می انجامد و وضعیتی شبیه به لیبی یا سوریه را به ارمغان می آورد.
در سالهای نخست پیروزی انقلاب، دشمنان تلاش بسیاری داشتند تا از اختلافات موجود در جامعه استفاده کرده و مردم را به جان هم بیندازند. این خط تفرقه اندازی باعث شد تا حتی برخی گروه ها دست به اسلحه برده و به روی یکدیگر سلاح بکشند. با این حال رهبری هوشمندانه امام خمینی(ره) و پیروی مردم از ولایت، باعث شد تا در نهایت این تلاش ها به جایی نرسد و مردم ایران به خوبی امنیت و دفاع ملی را حفظ کنند.
با این حال امروز دوباره دونالد ترامپ می کوشد تا با احیای همان سناریوی تفرقه افکنی، این سیگنال را به داخل کشور بفرستد که باید به گونه ای دیگر بیندیشند و در واقع خط وحدت را بشکنند. استراتژیست های نظامی و سیاسی به خوبی می دانند که این تلاش برای وحدت شکنی، در واقع آغازی برای زمینه سازی برای یک جنگ است؛ چراکه کاخ سفید به خوبی تجربه کرده است در زمانی که مردم ایران دارای وحدت نظر هستند، نمی تواند کشورمان را شکست دهد.
بنابراین تجربه جهانی نشان می دهد که ایران امروز برای حفظ امنیت و نگه داشتن صلح، نیازی جدی به حفظ وحدت و پرهیز از هر نوع موضع گیری دارد که نتیجه اش شکاف در وحدت ملی باشد. در واقع اگر در کشور بر سر هر مساله ای هم اختلاف نظر باشد، دفاع و امنیت باید عاملی برای وحدت ملی قرار گیرد و کلیت وحدت در کشور نباید دستمایه اختلافات سیاسی شود. هرچقدر که وحدت ملی بیشتر حفظ شود، امنیت و دفاع در سطحی بالاتر برقرار خواهد شد و هرچقدر که وحدت ملی دچار خدشه شده و نخبگان سیاسی، فعالان رسانه ای، احزاب و گروه ها درگیر اختلاف شوند و نتوانند اختلافات خود را با روش های قانونی حل و فصل کنند، امنیت و دفاع ملی نیز از بین می رود.
نگاهی به وضعیت امروز سوریه به خوبی نشان می دهد که چطور ناتوانی در برقراری وحدت، یک کشور را تا مرز نابودی پیش می برد. اگر نخبگان سیاسی و گروه ها از سالها قبل می توانستند مسائل بین خود را حل کنند و وحدت را حفظ کنند، امروز این کشور تبدیل به یک سرزمین ضعیف و درگیر تروریسم نمی شد. همین واقعیت درباره افغانستان هم وجود دارد. ناتوانی گروه های سیاسی در این کشور در برقراری وحدت نیز در نهایت افغانستان را به محلی برای تاخت و تاز دولتهای بیگانه تبدیل کرد.
بنابراین اگر امروز افکارعمومی به دنبال امنیت جانی و مالی است، نیاز به حفظ وحدت دارد؛ وحدتی در مسیر امنیت و دفاع ملی. و این به دست نمی آید مگر آنکه همه بازیگران فعال در سطح جامعه این اجماع نظر و اتحاد را به رسمیت بشناسند.
ارسال نظر