رفتارشناسی این روزهای اهالی دولت تدبیر و امید
دولتی که از رای نیاوردن می ترسد
در حالی که هنوز ده ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی مانده است، جناحهای مختلف سیاسی از هم اکنون تلاشهای خود برای ورود به عرصهی انتخابات را آغاز کردهاند. در این بین دولتمردان نیز درگیر و دار مسائل مهم داخلی و بین المللی، فارغ از تمام مشکلات اقتصادی و معیشتی و... از ماهها قبل برنامهی انتخاباتی خود را کلید زدهاند. اما آنچه مناسب است به آن پرداخته شود این است که آیا دولت روحانی برای کسب آرای مردم حاضر به هزینهی منافع ملی در جهت بهره برداری سیاسی حزب و جناح خاصی است؟
به گزارش گلستان 24، گرچه حسن روحانی با همکاری احزاب و گروههای اصلاح طلب توانست رای کمی بیش از 50 درصدی را از آن خود کند، ولی از همان شروع کار دولت، زمزمههایی از آن به گوش میرسید که دولت خود را وامدار هیچ گروهی نمیداند. مشی دولت و سیاستهای اعمالی آن در عرصههای داخلی و خارجی، گاه گاه با اعتراضات مجلس شورای اسلامی مواجه می شد. گرچه دولت و مجلس از ابتدا بر همکاری و تعاون بین دو نهاد مجریه و مقننه تاکید داشتند ولی گذشت زمان ثابت کرد که با طرز تفکری که در دولتمردان وجود دارد، نمی توان از بروز اختلاف بین این دو جلوگیری کرد. در این مقطع بود که حامیان دولت در مجلس، برای همراهی بیشتر با سیاستهای دولت ، در پی تشکیل فراکسیون اعتدال برآمدند که این طرح به نتیجه نرسید. بعد از به نتیجه نرسیدن طرح مذکور، گزینهی دیگری مطرح شد. قطعا وجود مجلسی همسو با دولت می تواند بزرگترین کمک به اجرای سیاستهای اعمالی دولت باشد. از همین رو گزینهی تشکیل مجلسی با اکثریت حامیان گفتمان دولت تدبیر، به گزینهی اصلی دولت بدل شد. گام بعدی بعد از تعیین این گزینه، راه هایی بود که می توان بوسیله آن حمایت مردم از دولت را جلب کرد تا در نتیجهی این حمایتها، احزاب مورد نظر دولت بتوانند در انتخابات مجلس اکثریت را کسب کنند. حال سوال اساسی این بود که دولت چگونه می تواند مردم را به حمایت از خود ترغیب کند؟
وعدههایی که محقق نشد
دولت روحانی در حالی روی کار آمد که کشور در وضع اقتصادی مطلوبی قرار نداشت. یکی از اصلی ترین دلایل اقبال مردم به روحانی، شعارهای انتخاباتی وی بود که بهبود وضع اقتصادی و معیشتی را نوید می داد. وعده هایی از قبیل تدوین برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت برای رفع بیکاری و گرانی که با وجود چندین مقطع گرانی و بالا رفتن قیمت کالاهای اساسی سبد خانوار از جمله نان و بالارفتن نرخ بیکاری در طول دو سال عمر دولت، محقق نشد؛ رونق کلیه بنگاه های تولیدی در مقطع زمانی میان مدت چهار سال و برای کوتاه مدت سه ماه، که با رشد نرخ واردات، بنگاههای تولیدی بیشترین آسیب را دیدند و بسیاری از آنان تعطیل شدند؛ استفاده از پول نفت در سرمایهگذاری به جای خرج روزانه در دولت، که با وجود تحریمهای نفتی و کاهش بیسابقهی قیمت نفت کشور بیش از هر زمان دیگری به درآمدهای نفتی محتاج شده است و علنا این وعده به فراموشی سپرده شده است و وعدههایی از این قبیل که هیچ کدام به سرانجام نرسیده و تنها در حد وعده ی انتخاباتی ماندند و دردی از مردم دوا نکردند از جمله پرهیز از امنیتی کردن مسائل، ایجاد آزادی بیان، تشکیل کابینه ی فراجناحی، تعامل با سایر قوا، مخالفت با تغییر اتوبوسی مدیران، تاکید بر شایسته سالاری، عدم تعهد به حزبی خاص، تشکیل وزارت زنان، تلاش برای حفظ حریم خصوصی شهروندان و....
در این میان دولت که از ابتدای کار، راه حل رفع مشکلات اقتصادی را تنها تعامل با قدرت های بزرگ! می دانست بر آن شد تا با کسب موفقیت در این حوزه حمایت مردم را جلب کند. با این وجود و همچنین وعده های محقق نشده ی دولت و انتظارات مردمی از آن، تنها راه باقی مانده برای دولت می توانست مذاکرات و توافق هسته ای باشد.
توافق برای ماندن در قدرت
اوضاع امروز دولتهای اوباما و روحانی از جهاتی به هم شباهت دارد. وعدههای محقق نشده، هر دو دولت را محتاج پیروزی بزرگی کرده است تا با آن بتوانند پروندهی موفقی را از خود به جای گذارند. آمریکا در صورت امضای توافق دلخواه با ایران می تواند از آن به عنوان مهار بزرگترین تهدید منطقهی خاورمیانه یاد کند که قطعا پیروزی بزرگی برای آنها خواهد بود. در این میان دولت روحانی نیز می تواند از به نتیجه رسیدن مذاکرات به عنوان بزرگترین پیروزی در عرصه ی اقتصادی و سیاست خارجی یاد کند که می تواند در انتخابات مجلس دهم کمک شایانی به حامیان دولت باشد. در همین راستا ولی نصر (مشاور سابق اوباما) در اظهار نظری گفته بود که در ایران، در مجلس شورای اسلامی کنونی، تندروها زیاد هستند. برای تغییر وضعیت مجلس، روحانی به منافع اقتصادی که دستیابی به توافق می تواند برای ایران به ارمغان بیاورد، نیاز دارد. چندی پیش نیز مرکز "بلفر" در گزارشی به این موضوع اذعان کرده بود. در این گزارش صراحتا اشاره شده بود که : اکنون همه جناح های سیاسی در ایران به انتخابات پارلمانی سال 2016 میلادی در این کشور چشم دوخته اند و مذاکرات هسته ای نیز نقش تعیین کننده ای را در این رقابت سیاسی خواهد داشت.
این امر حتی در بین دولتمردان نیز به امری عادی بدل شده است.محمدجواد ظریف نیز در نشست شورای روابط خارجی در پاسخ به یکی از سوالها درباره تاثیر شکست مذاکرات در تغییر سیاست خارجه ایرانگفته بود: بیتردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند.
تجدید نظر طلبان فرصت طلب
در همین راستا چندی است رسانه های اصلاح طلب، در اقدامی هماهنگ در پی سهم خواهی از پیروزی احتمالی دولت برآمدهاند. روزنامه آرمان دو روز پس از قرائت بیانیه لوزان طی گزارشی توافق هستهای را در انتخابات مجلس دهم و حتی ریاستجمهوری ۹۶ به نفع اصلاحطلبان و حامیان روحانی موثر دانست و نوشت: تاثیر توافق هستهای و نتیجه مذاکرات بر انتخابات مجلس دهم و حتی فراتر از آن بر انتخابات ریاستجمهوری آینده مسالهای است که از همان ابتدا مشخص بود و کارشناسان به آن اذعان داشتند که پیروزی اصلاحطلبان و طیف حامی حسن روحانی پیوندی عمیق با مساله مذاکرات هستهای دارد؛ نویسنده این گزارش در ادامه میآورد: بهطور قطع میتوان گفت توافق هستهای مقدمهای برای حضور نزدیکان و همسویان دولت و اعتدالگرایان در مجلس دهم است. در پی این اقدام، دولت که برای پیروزی در انتخابات مجلس نیاز به ائتلاف با گروه ها و احزاب دگر نیاز دارد، گرچه در ابتدای کار، خود را مستقل از اصلاح طلبان معرفی می کرد، با برگزار کردن جلسات متعدد انتخاباتی به این موضوع دامن زده است. برگزاری جلسات کارگزاران سازندگی با حضور معاون اول رئیس جمهور، جهانگیری، در مهر ماه 93 و اردیبهشت 94 و همچنین برگزاری جلسه ی عارف و روحانی و اظهار نظرهای متعدد برخی دولتمردان شاهدی بر این مدعا است. آنچه از شواهد بر می آید این است که دولت همراهی اصلاح طلبان را پذیرفته است و هر دو جناح برای انتخابات مجلس آماده می شوند. در این بین دستاوردهای ملی به دستاویزی برای اهداف حزبی تبدیل شده است.
در همین راستا رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز در روزنامه اعتماد در مصاحبهای، پیروزی در مذاکرات هسته ای را از آن همه ملت و همین طور دولت و حامیان دولت که اصلاحطلبانند دانست و تاکید کرد: در سایه این پیروزی توافق هستهای موضع دولت و حامیانش تقویت شد و امیدواریم که آثار این موفقیت را در دو انتخابات مهم در سال ٩٤ شاهد باشیم.
خرم وزیر دولت اصلاحات نیز در اظهار نظری، بیانیه لوزان و مذاکرات موفق ایران و ۵+۱ را ترسیم کننده ی نقشه ی انتخابات پایان سال ۹۴ دانست و گفت: من فکر میکنم جناح نزدیک به دولت به واسطه موفقیت در مذاکرات هستهای؛ دست بالا را در معادلات سیاسی ایران داشته باشد. اولین معادله سیاسی همان انتخابات است. با توجه به روند نزدیکی اصلاح طلبان به دولت در طی دو سال اخیر به جرات میتوانم ادعا کنم از پیش برنده انتخابات مجلس اصلاح طلبان هستند.
وی اضافه کرد: کسی که خوب بتواند میوههای توافق لوزان را بچیند. برنده بیانیه لوزان در عرصه داخلی است.
خرم صراحتا با بیان اینکه دولت یازدهم حزب و جناح قدرتمندی ندارد و زاییده اصلاح طلبان است و جز تکیه به اصلاح طلبان راه دیگری ندارد اظهار کرد: اصلاحطلبان هم چارهای ندارند جز اینکه از دولت نزدیک به خود حمایت کنند. از دستاوردها و فرصتهای دولت بهره گرفته و صندلیهای مجلس را فتح کنند.
نتیجهگیری
آنچه امروز شاهد آن هستیم، مذاکرات هستهای در زیر شبح تهدید و مصادرهی دستاوردهای ملی در جهت دستیابی گروهی خاص به قدرت است. مذاکره برای رفع تحریمها در جهت به رسمیت شناخته شدن حق مردم ایران در استفادهی صلح آمیز از انرژی هستهای و برداشته شدن موانع اقتصادی امری است که مورد حمایت صریح مقام معظم رهبری و مردم ایران اسلامی بوده است. اما به نظر دیدبان قطعا استفادهی حزبی از دستاورد هستهای که نظام جمهوری اسلامی برای حفظ آن بهای سنگینی را تا کنون پرداخته است و در راه کسب آن خون دانشمندان هستهای کشور نثار شده است، برای به قدرت رسیدن عدهای معدود از سیاسیونی که در امتحانات حساس و برهههای سرنوشت ساز کشور، مردود بودهاند، خطایی نابخشودنی است. موضوع دیگر این است که قطعاً دولت و افراد وابسته به آن در چهارچوب قانون میتوانند در انتخابات شرکت داشته باشند و دست به فعالیتهای انتخاباتی بزنند اما سوال اصلی این است که در شرایط کنونی جامعه که مردم در شرایط نامطلوب اقتصادی و معیشتی به سر می برند, دولت می تواند فارغ از تمام مشکلات کشور به امور انتخاباتی بپردازد؟
ارسال نظر