به قلم علیرضا کلاگر؛
جریان شناسی سیاسی استان گلستان در آستانه انتخابات مجلس دهم(1)
جمع آرای اصول گرایان در انتخابات 92، از آرای روحانی بیشتر بود. اتحاد اصلاح طلبان نبود که باعث پیروزی آنان شد. بلکه تکثر اصولگرایان باعث این موضوع شد.
به گزارش گلستان24، علیرضا کلاگر، فعال رسانه ای استان، درباره جریان سیاسی قبل از انتخابات مجلس دهم در استان گلستان می گوید:
« در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه 94 جریان ها و جبهه های سیاسی فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز نموده و با برگزاری نشست ها سعی بر تاثیر گذاری و یارگیری از جامعه هدف خود دارند.
برای تحلیل شرایط انتخابات و پیش بینی درست درباره رفتار جامعه در قبال کنش های سیاسی جبهه های فعال در استان، باید به یک تقسیم بندی درست از وضعیت موجود فعالان سیاسی دست یافت تا بتوان قرابت آن ها با گفتمان غالب بر جامعه را دریافت.
در استان گلستان پیرو جبهه بندی کنونی در کشور، فعالان سیاسی به دو عنوان اصولگرا و اصلاح طلب در حال رقابت سیاسی می باشند که می توان هر یک از فعالان و افراد تاثیر گذار سیاسی را در یکی از دو قالب اصلاح طلب یا اصولگرا گنجاند.
جبهه اصلاح طلب استان گلستان را با توجه به نوع کنش ها و واکنش های سیاسی آن ها می توان به دو جبهه اصلاح طلبان مدرن و اصلاح طلبان سنتی و اصولگرایان را به تبع به دو گروه اصولگرایان سیاسی و اصولگرایان ارزشی تقسیم بندی نمود.
اصلاح طلبان که در طی هفته های اخیر همه هم و غم خود را بر آن نهادند که بر حسب الگوی وحدت انتخابات 92 به اجماع برسند و آن پیروزی را تکرار نمایند، از این نکته غافلند که در انتخابات 92 ریاست جمهوری فقط انصراف دکتر عارف از رقابت های انتخاباتی به نفع حسن روحانی کاندیدای اعتدال گرا و اجماع بین تشکل های اصلاح طلبان بر روی وی، اسباب نشستن حسن روحانی بر روی کرسی ریاست جمهوری را فراهم ننمود. بلکه تکثر کاندیداها در جبهه اصولگرایان، مشغول شدن به تخریب یکدیگر ، زیر سوال بردن نقاط قوت خود در خدمت رسانی به مردم، عدم پایبندی و فاصله از ارزش های اعتقادی و اخلاقی در فعالیت های سیاسی و غرق شدن در رویای پیروزی های پیاپی در انتخابت های سال های اخیر اسباب بهره برداری جریان مقابل را فراهم نمود.
آنچه به نظر می رسد فقط وحدت و انسجام اصلاح طلبان در آستانه انتخابات و تشکیل شورای راهبردی و ... گره گشا از مشکلات متعدد اصلاح طلبان نباشد.
در طی 8 سال حاکمیت اصلاح طلبان به علت بازی کردن نقش اپوزیسیون نظام نه تنها از بدنه اجتماعی خود فاصله گرفتند بلکه به واسطه آن که بزرگان آن ها با تکرار اشتباهات و تجربیات غیر قابل اغماز در معادلات سیاسی هزینه فعالیت سیاسی را بالا بردند، در بین جوانان اصلاح طلب نیز دیگر آن تاثیرگذاری همیشگی را ندارند و نقش رهبری خود را از دست داده اند.
جامعه کنونی پذیرای گفتمان اصلاح طلبی به مفهومی که رهبران آن تئوریزه کرده اند نیست و نگاهی به انتخابات های قبل از ریاست جمهوری 92 نشان از آن دارد که علی رغم حضور چهره های شاخص اصلاح طلبان، گرایش مردم به سمت گفتمان غالب اصولگرایی بوده است.
جبهه اصلاح طلبان انتخابات سال 92 را به اصولگرایان و احمدی نژاد فرض نمی کنند و باید گفت بیش از آنکه پشتوانه تحلیلی داشته باشد، کاربرد تخریبی و انتقام جویی از 8 سال انزواء و خانه نشینی دارد. در یک حساب سرانگشتی اگر مجموع آراء کاندیداهای اصولگرا را در یک سبد جمع کنیم خواهیم دید بر فرض حضور حسن روحانی در مقابل یک کاندیدای واحد اصولگرا نتایج جور دیگر رقم می خورد.
فارغ از آنکه سران اصلاح طلب همچنان با یک پارادوکس و سوال اساسی در بدنه خود مواجه هستند که چطور آراء یک روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز که پس از تکیه بر کرسی ریاست جمهوری در نامه های رسمی بکارگیری فعالان فتنه 88 را در مناصب دولتی ممنوع اعلام کرد، می تواند نشان از پیروزی مفتخرانه اصلاح طلبان به حساب آید؟»
با سلام و خسته نباشید شما قطعاً فکر می کنید که آقای طاهری و همفکر ترکمن وی در گرگان رای بالایی می آورند و بر کرسی های مجلس تکیه می زند و مطمئن هم هستید و آرای اصلاح طلبان ( دکتر تربتی و هزارجریبی ) را انقد رناچیز می شمرید که قطعاً انتخاب گرگان و آق قلا نخواهند بود اگر این پیش بینی شما درست باشد و تمام تحلیل های شما درست از آب در بیاید من و همفکران و دوستانم بدون شما از نماینده محبوب و مردمی که هر کدامشان باشند حمایت واحترام می گذاریم و بخصوص این دو عزیز اصولگرا را بر سر دوچشم خودمان جای می دهیم . به تمام تحلیل های شما که منصفانه و کاملاً متین و با مستند و مستدل انجام می پذیرد قبول خواهیم نمود و لی اگر خدای ناکرده مشکلی باشد و تحلیل شما اشتباه از آب درآمد آیا باید به الباقی تحلیل های شما هم مطمئن نباشیم یا اینکه اتفاقات پیش بینی نشده ای رقم می خورد و صندوق آرا را با توجه به جامعه پیچیده گرگان به مسائل دیگر ربط ندهیم.