شهادت فرزند ارشد امام آتش انقلاب را شعله ور کرد/
نگاهی به شهادت فرزند ارشد امام وسرنوشت 4 فرزند سید مصطفی خمینی+تصاویر
یکم آبان سالگرد شهادت حاج سید مصطفی خمینی است، «مرگ مشکوکی» که انقلابیون آن را شهادت نامیدند و مراسم چهلم آن زنجیرهای از اعتراضات را رقم زد که به انقلاب بهمن 1357 انجامید.
سید مصطفی، اولین فرزند امام خمینی (ره) در 21 آذر 1309 ش (21 رجب 1349) در شهر قم متولد شد. علاقه فراوان وی به علوم اسلامی و روحانیت و همچنین راهنماییهای پدر و دوستان دلسوزش موجب گردید که بعد از اتمام دوران ابتدایی به صف طلاّب حوزه علمیه بپیوندد. وی در راه فراگیری علوم اهلبیت تلاش فوقالعادهای داشت و همین امر باعث شد که در اندک زمانی به مراتب علمی و فرهنگی چشمگیری دست یابد.
به گزارش گلستان 24 : سید مصطفی در بیست و چهار سالگی با معصومه حائری، دختر آیت اللّه شیخ مرتضی حائری ازدواج کرد. اولین فرزند سید مصطفی، محبوبه بود که بیماری مننژیت گرفت و فوت کرد. دومین فرزندشان حسین نام دارد که معمم شد. سومین فرزندشان دختری است به نام مریم که مدتی در دوبی و بعدها در سوئیس به شغل پزشکی مشغول شد.
چهارمین فرزندشان نیز در جریان حمله کماندوهای رژیم پهلوی در سیزدهم آبان 1343 به خانه امام خمینی (ره) برای دستگیری ایشان، پیش از تولد از بین رفت.
تنها پسر آیت الله مصطفی خمینی، از ابتدای انقلاب به فعالیتهای سیاسی پرداخت، فعالیتهایی که با خط انقلابیون پیرو خط امام زاویه داشت و اینگونه شد که امام خمینی (ره) به او نامه نوشت و به او گوشزد کرد که جوانی برای همه، خطرهایی دارد که پس از گذشت ایام، انسان متوجه میشود. امام خمینی (ره) همچنین در این نامه نوشت: «من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کورانهای سیاسی وارد نشوند. من امید دارم که شما مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی، با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع شوی. من علاوه بر نصیحت پدری پیر به شما امر شرعی می که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی. من به شما امر میکنم که به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش به تحصیل علوم اسلامی- انسانی بپرداز. از خداوند تعالی توفیق شما و همه محصلین را خواستارم».
فعالیتهای سیاسی حاج آقا مصطفی
آیت الله مصطفی خمینی بعد از دستگیری امام (ره) در 15 خرداد سال 42، نقش بسزایی در به حرکت درآوردن نیروهای مردمی داشت و قیام مردم قم را رهبری کرد و با این فریاد که «مردم، خمینی را گرفتند» همه را بر ضدّ حکومت پهلوی بسیج نمود. او در تبعیدگاه ترکیه افزون بر یاری امام، پیامرسان نهضت اسلامی بود و از هر فرصتی که بدست میآمد، برای هدایت و مبارزه و افشاگری استفاده میکرد.
شهید مصطفی خمینی در کنار ویژگیهایی نظیر سادهزیستی، زهد، تواضع و فروتنی، همنشینی با قرآن، دائمالذکر بودن، تهجد و شبزندهداری، تقید به انجام مستحبات و... هیچگاه از جریانات و وقایع سیاسی جامعه غافل نبوده و همواره در سنگر فعالیتهای سیاسی به تلاش و مجاهدت مشغول بود.
سید مصطفی که قبل از نهضت امام (ره) با جریانهای سیاسی همکاری هایی را داشت، زمان شروع نهضت با قرار گرفتن در متن آن فعالیتهایش را بصورت گسترده و کاملاً محسوس دنبال کرد تا آنجا که موضوع گزارشهای بسیاری از سازمان ساواک قرارگرفت.
بعد دستگیری امام خمینی (ره) در نیمه شب 15 خرداد 1342 و متعاقب آن قیام 15 خرداد، نقش ایشان در نهضت بسیار پررنگ بود چرا که از یکسو ایشان باید برای آزادی امام تلاش میکرد و از سوی دیگر شبکهٔ نهضت را فعال نگه میداشت و افزون بر آنها مدیریت بیت امام را بهعهده میگرفت.
با تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه، فعالیتهای سید مصطفی وارد فاز جدیدی شد زیرا بعد از دستگیری امام، جهت همفکری و مشورت راهی خانه علما شد. این امر باعث شد ساواک وی را به اتهام ایجاد تحریک و شورش دستگیر و روانهٔ تهران کند تا اینکه مدت 57 روز را در آنجا محبوس بماند. سرانجام ساواک به منظور دورشدن سید مصطفی از کانون نهضت (قم) تصمیم گرفت وی را به شرط تبعید به ترکیه (نزد پدرشان) آزاد کند. اینگونه بود که ایشان در 18 دی 1343 آزاد و به قم آمد تا آماده سفر شود. اما وی پس از ورود به قم و مشورت با برخی از آیات عظام از این سفر منصرف شد. با اطلاع مأمورین ساواک از این تصمیم، ایشان را دوباره دستگیر و بلافاصله به تهران منتقل کردند و فردای آن روز ایشان را با هواپیمای استانبول به ترکیه فرستادند. در اولین برخورد امام با سیدمصطفی، امام فرمودند: «با پای خود آمدی یا شما را آوردند؟ ایشان پاسخ میدهند که مرا آوردند. امام میگویند: «اگر با پای خود آمده بودی، همین الان شما را برمیگرداندم.»
امام با ورود به خاک عراق فعالیتهای سیاسی خود را که در زمان تبعیدشان در ترکیه (به خاطر فضای حاکم بر کشور ترکیه) فرصت چندانی برای عملیاتیکردن آنها نداشت، از سر گرفت. سید مصطفی مسئول ایجاد برقراری رابطه با مبارزان علیه حکومت پهلوی در سطوح مختلف شد. اقدام برای نشر افکار انقلابی و اندیشههای امام از طریق توزیع رسالهٔ عملیه، اعلامیهها، پیامها، نامهها و نشر سخنان امام در این نامهها و... همه از مواردی بود که تحت نظر سید مصطفی انجام میگرفت.
بخشی از فعالیتهای سیاسی فرزند ارشد امام، پس از انتقال به عراق، سفر به کشورهای اسلامی بود. این سفرها معمولاً در فصل تابستان و گاهی نیز در موسم حج صورت میگرفت. جنبه اصلی این سفرها، فعالیت سیاسی و برای تداوم نهضت امام خمینی(ره) بود.
شهادت
وقتی حکومت های ایران و عراق نتوانستند فعالیت های سیاسی حاج آقا مصطفی را متوقف کنند و وجودش را خطری جدی برای حکومت هایشان تشخیص دادند، به فکر عملی کردن تهدیدهای خود افتادند و سرانجام در روز یکشنبه اول آبان 1356 ش، در حالی که امام خمینی در کشور عراق بودند حاج سید مصطفی رادر سن 47 سالگی و به طرز مشکوکی مسموم کرده و به شهادت رساندند.
حاج سید احمد خمینی در این باره می گوید: «آنچه می توانم بگویم و شکی در آن ندارم این که ایشان را شهید کردند؛ زیرا علامتی که در زیر پوست بدن ایشان روی سینه، روی سر و دست و پا و صورت ایشان بود، حکایت از مسمومیت شدید می کرد و من شکی ندارم که او را مسموم کردند. اما چگونه این کار صورت گرفته، نمی دانم، ولی همین قدر بگویم که ایشان چند ساعت قبل از شهادت در مجلس فاتحه ای [ختمی] شرکت کردند که در آن جا بعضی از ایادی رژیم پهلوی دست اندرکار دادن چای و قهوه بوده اند.»
با انتشار خبر شهادت حاج سید مصطفی خمینی، دروس حوزهٔ نجف تعطیل شد و روحانیت به سوگ نشست، پیکر سید مصطفی توسط یاران و شاگردان او به کربلا برده شد. در این مراسم جمعیت انبوهی شرکت کردند و جنازه را با آب فرات غسل داده و در محل خیمه گاه امام حسین علیه السلام کفن کردند و پس از طواف در حرم مطهر حضرت سید الشهداء علیه اسلام و حضرت عباس علیه السلام، به نجف بازگرداندند. آیت الله خویی در صحن مطهر امام علی علیه السلام، بر جنازهٔ شهید نماز خواند و درکنار مقبرهٔ علامه حلی به خاک سپرده شد.
امام (ره) پس از شهادت فرزندش، در پیامی خطاب به ملت ایران، گفت:
«این طور قضایا مهم نیست، خیلی پیش می آید، برای همهٔ مردم پیش می آید و خداوند تبارک و تعالی الطافی دارد به ظاهر و الطافی خفیه است، یک الطاف خفیه ای خدای تبارک و تعالی دارد که ما علم به آن نداریم اطلاعی بر او نداریم و چون ناقص هستیم از حیث علم، از حیث عمل از هر جهتی ناقص هستیم، از این جهت در این طور اموری که پیش می آید جزع و فزع می کنیم، صبر نمی کنیم، این برای نقصان معرفت ماست به مقام باری تعالی، اگر اطلاع داشتیم از آن الطاف خفیه ای که خدای تبارک و تعالی نسبت به عبادش دارد و «انه لطیف علی العباد» و اطلاع بر آن مسایل داشتیم، در این طور چیزهایی که جزیی است و مهم نیست، آن قدر بی طاقت نبودیم، می فهمیدیم که مصالحی در کار است، یک الطافی در کار است، یک تربیت هایی در کار است.»
شهادت مظلومانه فرزند ارشد امام خمینی(ره)، نهضت اسلامی پانزده سالهٔ ایران را جان تازه ای بخشید، به گونه ای که یکباره فراگیر و به شکل انقلابی درآمد.
این شهادت و به دنبال آن مراسم بزرگداشت پرشکوهی که در ایران برگزار شد نقطه آغازی بر خیزش دوباره حوزه های علمیه و قیام جامعه مذهبی ایران بود. امام خمینی(ره) در همان زمان و در سخنرانی در جمع روحانیون دربارهٔ قدرت روحانیت و خدمات علمای شیعه، این واقعه را از الطاف خفیه الهی نامیده بود.
همان وقت رژیم شاه با درج مقاله ای توهین آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض به این مقاله، به قیام 19 دی ماه قم و پیام امام به ملت ایران به مناسبت قیام دی مردم قم و نوید پیروزی در سال 56 منجر شد که طی آن جمعی از طلاب انقلابی به خاک و خون کشیده شدند. بار دیگر قیام از قم آغاز شد و در مدت زمانی اندک و در شرایطی کاملاً متفاوت با پانزده خرداد سال 42 در سراسر کشور همگانی شد. برگزاری مراسم سوم، هفتم و چهلم های پیاپی در بزرگداشت خاطره شهیدان قیام اخیر در تبریز، یزد، جهرم، شیراز، اصفهان و تهران قیام هایی مکرر پدید آورد.
مانورها و ترفندهای سیاسی و نظامی شاه پیش از آنکه اندک تأثیری در فروکش کردن خشم مردم بگذارد با صدور بیانیه های افشاگرانه امام خمینی(ره) و دستورالعمل های مبارزاتی ایشان خنثی می شدند و شاه علی رغم دست زدن به کشتارهای جمعی نتوانست دیگر آتش انقلاب را که به برکت خون شهید بزرگ حاج سید مصطفی خمینی شعله ور شده بود را خاموش کند.
ویژگیهای اخلاقی ، منش دینی و عرفانی حاج آقا مصطفی
آیت الله سید مصطفی خمینی مبارزه با شیطان درونی را لازم می دید و تقوا و پرهیز از تبعیّت هوای نفس را بزرگ ترین جهاد می شمرد. او علاوه بر تحصیل دانش، رسیدن به قرب الهی را در توسل به اهل بیت علیهم السلام، می دید و حل همه مشکلات را در توسل به ائمه می دانست و در این راه همه مشکلات را به جان می خرید.
از نظر اخلاقی برای حاج آقا مصطفی ویژگیهای زیادی از قبیل خوشخلقی، خونسردی، سادهزیستی، صراحت لهجه، نفوذناپذیری، زهد، صفای باطن، خودساختگی بر شمرده اند اما حاج آقا مصطفی برخلاف اینکه فرزند شخصیتی همچون امام خمینی (ره) بود؛ اما هیچ وقت تلاش نکرد به عنوان یک آقازاده، تعیینکنندهٔ سیاست و جریانات در کنار امام (ره) باشد و این از بارزترین ویژگی های ایشان بود.
ارسال نظر