وقتی هنوز هیچچیزِ توافق شدهای نیست؛
بعد از توافق دبّه میکنند یا قبل از آن؟ / بررسی ابعاد احتمالی دبّه!
ما فقط وقتی حق داریم آمریکا یا 5+1 را متهم به «دبّه کردن» کنیم که معتقد باشیم «توافقی رخ داده است.»
به گزارش گلستان 24، بیانیه مطبوعاتی لوزان یا با یک درجه مسامحه «تفاهمنامه لوزان» واجد هیچچیز قطعی نیست و همهچیز هنوز در حال بررسی است. از ابتدا شرطِ مذاکرات این بوده که یا روی همهچیز توافق میشود یا هیچچیز. پس لوزان ازاینرو که «همهچیز» را روشن نکرده، نمیتواند «هیچچیزِ توافق شدهای» در خود داشته باشد!
اما ما هم بهطور ویژه وقتی از این ادبیات استفاده میکنیم که با «نقدهای جدی بر متن این تفاهمنامه» مواجه میشویم. ما بهدرستی به منتقدین یادآور میشویم که طوری حرف نزنند که انگار حادثه خطرناکی رخداده! خیر! همه نقاط ضعف این تفاهمنامه هم در صورت «واقعیت داشتن» چندان «اهمیت» ندارند چون «هنوز چیزی قطعی نیست.» برای کسانی که قضاوت رهبر انقلاب را حجت میدانند نیز تأکید ایشان بر اینکه «هنوز هیچچیز در اختیار نداریم» و «اصل قصه همان جزییاتی است که هنوز حاصل نشده» کاملاً کافی است تا این اندیشه جا بیفتد که هنوز اتفاقی نیفتاده است.
حالا به گوشه دیگر زمین بازی نگاه کنید. باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا به نمایندگان کنگره این کشور اجازه داده است که ظرف مدت 30 روز، متن توافق نهایی را بررسی کرده و نهایتاً بگویند آن را تأیید میکنند یا نه. البته حتی اگر آنها این توافق را قبول هم نکنند، باز اوباما خواهد توانست نظر آنها را وتو کند. و اگر نمایندگان بخواهند بر وتوی او چیره شوند، باز مجبور خواهند بود امضای دوسوم همکاران خود را جمع کنند. اما درمجموع اوباما این اجازه را به کنگرهنشینهای هیئت حاکمه شیطان بزرگ داده است که برای مدت 30 روز، دستکم تحریمهای مصوب خودشان در کنگره را دستنخورده باقی نگهدارند و در این مدت توافق را بررسی کنند و نظر دهند.
اما در این فضا چیزی که جلبتوجه میکند برخورد مسئولین ما با این رفتار اوباما و همچنین با چند اظهارنظر رسانهای مقامات آمریکایی درباره محتوای توافق با ایران است. ما که بهموقع در مقابل انتقاداتِ وارد بر تفاهمنامه لوزان، با تأکید ویژه میگوییم «هنوز چیزی قطعی نیست! شیوَن نکنید!»، وقتی مقامات آمریکایی نظرات زیادهخواهانه خود را رسانهای میکنند یا اوباما به کنگره مجوز مکث انداختن در روند توافق را میدهد آنها را به «دبّه درآوردن» متهم میکنیم و طوری حرف میزنیم که انگارنهانگار خود ما بودیم که میگفتیم «هنوز چیزی قطعی نیست!»
راستی اگر چیزی قطعی نیست، چطور ممکن است یکی از طرفین دبّه کند؟! «دبّه کردن» زمانی ممکن است که «وعدهای قطعی» در میان باشد. اگر چیزی قطعی در میان است، چرا مسئولین میگویند نیست؟! ضمن اینکه آن چیز قطعی چیست؟ چرا منتشرش نمیکنیم؟ مگر رهبر انقلاب نگفتند که چیز محرمانهای نداریم؟ پس واقعیت این است که چیز قطعی هنوز در کار نیست. خودمان هم بارها تأکید کردیم که مسئله قطعی مطرح نیست. پس «دبّه کردن» چه معنایی میتواند داشته باشد؟!
به نظر میرسد سیاست داخلی ما در بحث مذاکرات هستهای دچار ابهام و بلاتکلیفی است. ما اگر واقعاً کار اوباما و تیم او را مصداق «دبه کردن» میدانستیم باید این جسارت را هم میداشتیم که اعلام کنیم اوباما و آمریکاییها «نسبت به چه چیزی» دبّه کردهاند؟ وقتی همانطور که پیشبینی میشد «فکتشیت ایرانی» را منتشر نکردیم، طبعاً این حق را هم از خودمان سلب نمودیم که بتوانیم کسی را به دبّه کردن متهم کنیم.
البته شاید مسئولین بگویند «وقتی ما میگوییم آمریکاییها دبّه کردهاند، مردم موظفاند از ما قبول کنند و باور کنند که این اتفاق افتاده است!» بله. به نظر نگارنده مردم بنای بیاعتماد بودن به دولت جمهوری اسلامی ندارند و از طرفی هم قبول اینکه «آمریکاییها دبه کردهاند» برایشان بسیار آسان است چون آمریکا را خوب میشناسند! اما از رفتار و وظیفه مردم که بگذریم و به «وظیفه مسئولان» برسیم، آیا این روش برخورد با افکار عمومی واجب است؟! آیا اصلاً جایز است؟ فرض کنیم مردم به خاطر اعتماد و تجربهای که دارند «دبّه کردن آمریکا» را قبول کنند، آیا این به ما مجوز میدهد که تناقض بگوییم؟!
از طرف دیگر، اگر گفتمان «دبّه کردن طرف مقابل» را راه نمیانداختیم، راستی چه میشد؟ هیچ! چراکه بههرحال «هنوز چیزی به دست نیامده است» که دبّه کردن یا نکردن مهم باشد. ما نباید هر وقت نیاز پیدا میکنیم هر رفتاری را در قبال افکار عمومی در پیش بگیریم. حتی اگر افکار عمومی به ما لطف و حُسن ظن داشته باشد.
از اینها گذشته، باراک اوباما به کنگره آمریکا «بلیت مداخله» داده است. تا آنجا که ما خبر داریم، هیچ جا هم امضا نداده بوده که این بلیت مداخله را ندهد! طبعاً ما هم هیچ امضایی ندادهایم که مثلاً مجلس شورای اسلامی را وارد فرایند مذاکرات نکنیم. وقتی چنین است، آیا منطقیتر نیست که بجای گفتمان متناقضِ «دبّه کردن!» به گفتمان عقلانی «مقابلهبهمثل» پروبال بدهیم؟ مگر نه اینکه در فرایند یک مذاکره «نابرابر بودن جایگاه طرفین» اشکال و ایراد محسوب میشود؟ بسیار خوب! آمریکاییها با رفتارشان این اجازه را به ما دادهاند که مجلس شورای اسلامی را وارد بازی کنیم تا جایگاه طرفین برابر شود. آیا اراده این اقدام را داریم؟
از همان روزهای اول پس از صدور بیانیه مطبوعاتی لوزان اشخاص مختلفی - از تیم محترم مذاکرهکننده ایرانی - در رسانهها حاضر شدند و در میان حرفهایشان تأکید کردند که «اگر کنگره آمریکا وارد بازی شود توافق با دشواری مواجه میشود.» آنها گفتند برنامهریزیهایی وجود دارد که این توافقنامه ترجیحاً به کنگره آمریکا نرود. حتی اندکی بعد، وقتی منتقدان از «روشن نبودن تکلیف تحریمهای مصوب کنگره» حرف زدند، جواب گرفتند که «اگر میخواستیم سرنوشت توافق را به آن بخش خاص از تحریمها گره بزنیم، باید منتظر تأیید کنگره میماندیم و این به معنای به خطر افتادن اصل توافق بود.»
بسیار خوب! امروز این وضعیت بهکلی فرق کرده است. اکنون تیم آمریکایی کنگره را - بهرغم میل و برنامهریزی ما - وارد بازی کرده است. این یک واقعیتِ فاش و غیر محرمانه است. پس اگر قبلاً هم اشکالی وجود داشت، اکنون هیچ اشکالی نیست که تیم ایرانی مثلاً مجلس شورا یا شورای عالی امنیت ملی را در توافق هستهای دخالت دهد. مگر اینکه خدایناکرده ما بیش از آمریکاییها «دلدادهی موفقیتِ مذاکره و محتاج توافق هستهای» باشیم که دستکم از نظر رهبر معظم انقلاب اینطور نیست.
به نظر میرسد تیم محترم مذاکرهکننده بهتر است از گفتمان بی مبنای «دبّه کردن طرف مقابل» دست بردارد! نگارنده به یک معنا «منتقد اصل مذاکره با آمریکا» است و برای حرف و قول و عهد و امضای آمریکای مستکبر و جنایتکار هیچ اعتباری قائل نیست و بر این باور است که این جرثومه فساد «پس از» توافق هستهای با ایران قطعاً دبّه خواهد کرد! اما این بیاعتمادی محض و این دشمنی جدی با آمریکا مجوز این نیست که به خودمان حق تناقضگویی بدهیم! ما فقط وقتی حق داریم آمریکا یا 5+1 را متهم به «دبّه کردن» کنیم که معتقد باشیم «توافقی رخ داده است.» تا وقتی منتقدین را با این جمله که «هنوز توافقی رخ نداده» ساکت میکنیم، طبعاً این حق را هم نخواهیم داشت که طرف مقابلمان را به «دبّه کردن» متهم کنیم، ولو اینکه مردم همدلانه این را هم از ما قبول کنند.
انتهای پیام/فرهنگ نیوز
ارسال نظر