بررسی محتوایی روزنامه های سه شنبه:
ولایتی به نفع روحانی کنار رفت/ فتاح رقیب روحانی در انتخابات آینده ریاست جمهوری
روزنامه های سه شنبه در حالی به استقبال تعطیلات می روند که موضوعات متنوعی را از گرامیداشت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) و جشن نیمه شعبان تا مباحث هسته ای و انتخاباتی را پوشش داده اند.
به گزارش گلستان 24، روزنامه های اصلاح طلب اظهارات حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی مبنی بر عدم بازگو کردن برخی از خاطرات مرتبط با امام خمینی (ره) و عدم صدور مجوز برای تجمعات هسته ای را پررنگ پوشش داده اند، از سوی دیگر، اکثر روزنامه ها با تیترهای به استقبال جشن نیمه شعبان و گرامیداشت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) رفته اند.
سفرهای استانی روحانی پوپولیسم است
روزنامه اصلاح طلب آرمان در شماره امروز خود به سراغ شهردار سابق تهران رفته و وی نیز ماجرای کناره گیری ولایتی در انتخابات ریاست جمهوری به نفع روحانی را بازگو کرده است: مرتضی الویری نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی، رئیس منطقه آزاد تجاری و شهردار سابق تهران است. وی با اشاره به افشای نامه آیتا... مهدویکنی به علیاکبر ولایتی عنوان میکند: «آقای ولایتی همان طور که در مناظرات انتخاباتی خود عنوان کردند انتقادات جدی نسبت به عملکرد تیم مذاکره کننده سابق ایران داشتند. بنابراین حاضر نبودند به سود جلیلی که مورد نظر آقایان بود کناره گیری کند. حتی ایشان در جایی عنوان کرده بودند که اگر بنده قرار است به سود یکی از کاندیدهای انتخاباتی کناره گیری کنم به سود آقای جلیلی نخواهد بود و بلکه به سود آقای روحانی کناره گیری خواهم کرد. به نظر میرسد که تحلیل آقای ولایتی درباره مذاکرات هسته ای به تحلیل آقای روحانی بسیار نزدیک بوده است.این مطالبه اصولگرایان از آقای ولایتی تاحدودی غیر واقعی به نظر میرسید. چطور ممکن است آقای ولایتی که انتقادات جدی نسبت به سیاستهای دولت آقای احمدی نژاد و همچنین تیم مذاکرهکننده هستهای داشت در انتخابات ریاستجمهوری به سود آقای جلیلی که به وی انتقاد داشت کنارهگیری کند. به نطر من این درخواست غیرمنطقی بود.»
برخی از نکات برجسته این مصاحبه که همچون همیشه با انتقاد از عملکرد دولت سابق در تمامی عرصه ها شروع می شود به این قرار است: به نظر من با انتصاب مهندس مقیمی به عنوان معاون سیاسی وزارت کشور که چهره مطرحی در بین اصلاح طلبان هستند انتقادات اصلاحطلبان تاحدودی نسبت به عملکرد آقای رحمانی فضلی کاهش پیدا کرده است.وجود آقای مهندس مقیمی در وزارت کشور حتی میتواند عملکرد مدیران باقی مانده از دولت آقای احمدی نژاد در دستگاه اجرایی را خنثی کند...این در حالی است که بسیاری از مشکلات کنونی مردم ریشه در سوءمدیریت دولت گذشته دارد. دولت گذشته در بسیاری از زمینهها میراث نامطلوبی را از خود برای دولت جدید برجای گذاشت.کسانی که با الفبای اقتصادی آشنا هستند به خوبی به این نکته اذعان دارند که برطرف کردن برخی از مشکلات دولت آقای احمدینژاد حداقل به سالها زمان نیاز دارد. به نظر من برخی گمان میکنند با تضعیف دولت میتوانند بر انتخابات آینده مجلس تأثیر بگذارند. ..من چنین برداشتی از مفهوم اعتدال آقای روحانی ندارم. آقای روحانی با گذر زمان به منطق قوی تری درباره حقانیت اصلاح طلبان رسیده است.در شرایط فعلی سخنان آقای روحانی در مورد مسائل فرهنگی قرابت و نزدیکی زیادی با سخنان رئیس دولت اصلاحات در دولت اصلاحات دارد.حتی موضعگیری وزیر فرهنگ و ارشاد آقای روحانی درباره جمع آوری ماهوارهها به هیچ عنوان مورد خوشایند اصولگرایان نیست.در موضوع سیاست خارجی نیز دیدگاههای آقای روحانی به نظریات اصلاح طلبان بسیار نزدیک است و اصلاحطلبان از عملکرد آقای روحانی در عرصه بین المللی رضایت دارند. بااین وجود در مسائل داخلی برخی از مطالبات اصلاح طلبان به صورت کامل محقق نشده است که آن هم با توجه به محدودیتهای پیش روی آقای روحانی بوده است.باز کردن فضای مدنی و یا تقویت احزاب همواره یکی از دغدغههای آقای روحانی بوده و کسانی که از نزدیک با روحیات ایشان آشنا هستند به خوبی به این نکته اذعان دارند که ایشان همواره به خرد جمعی و دموکراسی اعتقاد راسخ داشته اند... بنده در زمینه سفرهای استانی به ایشان انتقاد دارم. بنده معتقدم سفرهای آقای روحانی با خصوصیاتی که مشاهده میکنیم یادآور سفرهای آقای احمدینژاد است که درراستای سیاستهای پوپولیستی دولت گذشته قرار داشت. اینکه عدهای از مردم به دنبال اتومبیل آقای روحانی در شهرهای مختلف کشور راه بیفتند و در حمایت از ایشان شعار بدهند زیبنده یک دولت تعقلگرا که از شعارهای پوپولیستی فاصله دارد، نیست.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در اظهاراتی گفته که درباره قطعنامه 598 نقل قولی از امام خمینی (ره) وجود دارد که تاکنون بازگو نکرده و بنا نیز ندارد فعلا آن را نقل کند: دیدگاه امام(ره) درباره قطعنامه 598 را نگفتهام و فعلا نمیگویم.» این جملهای بود که روز گذشته آیتا... هاشمی بیان کرد. قطعنامهای که اشاره شد، همواره از مهمترین اسناد کشور بوده و بسیاری به دنبال یافتن نکات پشتپرده آن هستند و شاید آیتا... هاشمی بیش از دیگران از آن خبر داشته باشد که اکنون شاید بنا بر مصلحت درباره آن سخن نمیگوید. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد که از امام(ره) و انقلاب ناگفتههایی دارد که تاکنون جایی نگفته و فعلا هم نخواهد گفت... "البته این مطالب ناگفته نیست و در طول سالهای پس از پیروزی به مناسبتهای خاص، این حرفها را گفتم و اگر مطلبی را نگفتم، حتما هنوز نباید بگویم. مثلا در جلسهای که به همراه سران نظام و حاج احمدآقا درخصوص پذیرش قطعنامه 598 خدمت امام رسیدیم، مطلبی گفتند که هنوز جایی نگفتهام و فعلا هم نمیگویم. اما چون از جوانی با ایشان بودم، به خود جرأت میدادم و خیلی از مسائل را با روی باز به ایشان میگفتم و حتی بعضی از مطالب را مینوشتم."
"صدایدلواپسانروی موج جامجم"، تیتر آرمان است که بار دیگر با به کار بردن واژه دلواپس سعی در ایجاد بار منفی علیه منتقدان دولت است. در این گزارش نویسنده از صداو سیما به دلیل پوشش اخبار مربوط به انتقاد از مذاکرات هسته ای گلایه کرده این درحالی است که به گفته برخی از ناظران، در مدیریت جدید صدا و سیما پوشش اخبار از تمامی گروه های سیاسی کشور به نحو مطلوبتر اجرا می شود: چند روز گذشته صداوسیما تجمعاتی را تحت پوشش خبری خود قرار داد که بنا به گفته مسئولان رسمی، مجوز دریافت نکرده بودند. این گروهها پیشتر خود را دلواپس توافق هستهای نشان میدادند. دلواپسان پیشتر در دانشگاهها، مطبوعات، صداوسیما و همایشهای مختلفی اعتراضات خود را به سیاستهای دولت و اقدامات تیم مذاکرهکننده هستهای روا داشته بودند. با این حال داشتن چنین تریبونهایی نتوانست آنها را راضی کند به همین دلیل از پنجشنبه هفته گذشته تجمعات خود را ادامه دادند. مسئولان دولت از جمله عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور و محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت اعلام کردند این گونه تجمعات مجوز رسمی وزارت کشور را نداشته و لذا غیرقانونی بهشمار میرود. البته نوبخت پا را از این فراتر گذاشت و آن را غیرشرعی هم خواند...در اینجا باید یادآور شد که جدا از تمکین به قانون اساسی، همه افراد جامعه به نوعی در بودجهای که این سازمان دریافت میکند، سهیماند. مسالهای که قابل طرح است اینکه صداوسیما یک رسانه ملی است و باید به سلایق مختلف آحاد مردم توجه داشته باشد و خارج از نگرشهای سیاسی موجود در جامعه به عنوان یک رسانه فراگیر وظیفه اصلی خود را که همانا اطلاعرسانی صحیح و به موقع است انجام دهد. در غیر این صورت هرگونه پوشش اخبار در کنارش حاشیهای ایجاد میشود که گویی اخبار سلیقهای غربال میشوند. که این با کارویژه رسانه همخوانی ندارد.
دلایل پهلوگیری کشتی نجات ایرانی در جیبوتی
روزنامه وطن امروز در سرمقاله خود به پشت پرده بازرسی های نیابتی پرداخته: آقای حمید بعیدینژاد، رئیس تیم کارشناسی مذاکرهکننده ایران با گروه 1+5، دیروز یادداشتی بسیار مهم و بموقع در صفحه اینستاگرام خود نوشت. من قبل از هر چیز از این یادداشت صادقانه تشکر و همت آقای بعیدینژاد برای دفاع از کارنامه خویش و دوستانش را ستایش میکنم. بعیدینژاد در این یادداشت همه آنچه را که برای قضاوت درباره کارنامه تیم مذاکرهکننده در موضوع بازرسیهای ویژه و PMD، به آن نیاز داریم، تمام و کمال فراهم کرده است...بنابراین حتی اگر فرض کنیم تمام توجیهات تیم مذاکرهکننده درباره امکان رعایت ملاحظات امنیتی و حفاظتی حین اجرای پروتکل صحیح باشد – که مطلقا چنین نیست - آقای بعیدینژاد اکنون آب پاکی را روی دست همه ما ریخته و میگوید دسترسیهای تفاهم شده اساسا ربطی به پروتکل ندارد و در یک چارچوب ویژه تعریف میشود که قطعا هیچ ضابطهای بر آن حاکم نیست جز میل و دلخواه آژانس و کارفرمای اصلی آن یعنی سرویسهای اطلاعاتی غربی که پروژه PMD را ساختهاند...بعیدینژاد تایید میکند تیم مذاکرهکننده درباره اجرای پروتکل با 1+5 توافق اصولی کرده است اما هیچ کجا نمیگوید اگر سخن آقای عراقچی در مجلس را بپذیریم که «پروتکل در برگیرنده دسترسی به تاسیسات و افراد نظامی هم هست»، تیم مذاکرهکننده چه تدابیری برای این موضوع اندیشیده است که اجرای پروتکل در ایران، منجر به تکرار تجربه سالهای 82 تا 84 نشود و ملاحظات امنیتی ایران رعایت شود؟
مهدی محمدی در ادامه مقاله خود می نویسد: همه اینها بدان معناست که این توافق اساسا بر اعتماد، نه فقط به کشورهای غربی و آژانس، بلکه بر اعتماد به سرویسهای اطلاعاتی بنا شده است که همه هدف آنها آنگونه که خود گفتهاند ریشهکن کردن کل ملت ایران است! ...آقای بعیدینژاد 2 جا در یادداشت خود ادعا میکند 1+5 متعهد شده بود در صورت دریافت دسترسیهای نظامی که مدنظر دارد، موضوع PMD بسته شده و پایان مییابد. این حقیقتا ادعای بزرگی است و من سخت امیدوارم که تیم مذاکرهکننده بتواند این ادعا را ثابت کند. حداقل چیزی که لازم است تا بتوان این ادعا را جدی گرفت وجود یک مدالیته تفاهم شده میان ایران و آژانس است که آژانس در آن متعهد شده باشد به محض دریافت پاسخ سوالات و حصول دسترسیهایی که درخواست کرده، موضوع را برای همیشه خواهد بست و دیگر هرگز در این باره سوال یا درخواست جدیدی مطرح نخواهد کرد. آیا آژانس، یا 1+5 به نیابت از آژانس، چنین تعهدی ارائه کرده است؟ هیچ شاهدی که چنین چیزی را تایید کند وجود ندارد و از جمله گزارشهای خصمانه آمانو علیه ایران، کوچکترین تغییر لحنی را نسبت به گذشته نشان نمیدهد. سوال این است: آیا ارائه دسترسیهایی چنین خطیر به آژانس، آن هم در حالی که آژانس حتی از سپردن یک تعهد خشک و خالی درباره اتفاقی که قرار است در انتهای فرآیند برای PMD بیفتد، خودداری کرده، شرط خردمندی و نشان مهارت دیپلماتیک است یا اینکه باز هم همه چیز به اعتماد به یک قول مبهم آمریکایی در پس پرده بازمیگردد؟!
گفت وگوی مفصل «وطن امروز» با یوسفعلی میرشکاک در صفحه اول وطن منتشر شده و تیتر " میرشکاک همیشه استاد" را برای آن برگزیده است: حدود 10 سال پیش بود که در حوزه هنری شاهنامه تدریس میکرد و یادم هست در همان جلسه میگفت: «سیدنا الشهید آوینی به من گفت کتابی راجع به فردوسی بنویسم و من هم، در سایه سیمرغ را نوشتم.» پس از کلاس در حالی که نشسته بود و داشت پاشنه گیوههای سفیدش را ور میکشید، گفتم: استاد! من میخواهم راجع به سلمان هراتی تحقیقی بنویسم و دوست دارم از صحبتهای شما پیرامون ایشان بهره ببرم. سریع و صریح در چشمانم نگریست و گفت: «جوان برو برای خدا بنویس!» و بیتوجه به من راهش را گرفت و رفت. چند دقیقه بعد، از فروشگاه کتاب حوزه هنری «ستیز با خویشتن و جهان»، «غفلت و رسانههای فراگیر» و «از زبان یک یاغی» و... را خریدم و تا الان هم چندین بار این میرشکاکها را خواندهام. 3 سال است بیشتر میرشکاک را خواندهام؛ آن هم از نزدیک، یعنی 3 سال است دارم تاریخ شفاهی زندگیاش را ضبط میکنم و مینویسم. برخی سلوک میرشکاک را دوست دارند، برخی سخنرانیهای او را میستایند ولی من انقلابی بودن و خطشکن بودن و شاعر بودن او را که کاریزمای میرشکاک را به طرز حیرتانگیزی ضریب داده، دوست دارم و خوش دارم دیگران هم از این دریچه بیشتر به او بنگرند. در این گفتوگوی مفصل که بخش نخست آن پیش روی شماست، هرچه از او پرسیدهام، با جرات و جسارت و تازگی، پاسخ گفته است. نمیخواهم ادعا کنم میرشکاک را میشناسم ولی میتوانم ادعا کنم میتوانید میرشکاک را در آیینه این واژهها به تماشا بنشینید.
کشتی نجات ایرانی که قرار بود در یمن پهلو بگیرد سرانجام به دنبال کش و قوس های فراوان در جیبوتی پهلو گرفت، موضوعی که وطن امروز در گزارشی به دنبال چرایی آن است: ماجرای «کشتی نجات» ایران که سرانجام به جای بندر حدیده یمن، در جیبوتی پهلو گرفت، به معمایی تبدیل شد که افکار عمومی در ایران تشنه شنیدن دلایل این تغییر مسیر هستند. مقامات نظامی ایران نیز به سعودیها هشدار دادند در صورت اقدام علیه کشتی نجات، باید منتظر عواقب سنگین آن باشند. در این میان اما ناگهان وزارت دفاع آمریکا بیانیهای صادر کرد و گفت که این کشتی ایرانی باید در جیبوتی پهلو بگیرد. در آن زمان کسی به این بیانیه وزارت دفاع آمریکا توجه نکرد اما در نهایت کشتی نجات در جیبوتی پهلو گرفت و محموله خود را تخلیه کرد تا این روزها شایعاتی مبنی بر فروش این محموله به تجار توسط دولت جیبوتی منتشر شود! این تغییر مسیر باعث شد در ایران این سوال مطرح شود که چرا بهرغم تاکید نظامیان ایرانی و نیز حمایت ناوگروه ارتش از این کشتی، در نهایت کشتی نجات به جای بندر حدیده، در جیبوتی پهلو گرفت؟ این معما روز گذشته با توضیحات تعدادی از پزشکان حاضر در کشتی نجات تا حدودی رمزگشایی شد. روز گذشته مراسم تجلیل از تیم پزشکی همراه کشتی نجات در سازمان بسیج جامعه پزشکی برگزار شد و در خلال این مراسم، توضیح داده شد که منشأ تغییر مسیر کشتی نجات به جیبوتی کدام نهاد بوده و اساسا با دستور چه کسانی، کشتی نجات در نهایت در جایی که آمریکاییها گفتند، پهلو گرفت.در این مراسم، سلیمان حیدری، فوقتخصص جراحی قفسه سینه و یکی از پزشکان حاضر در کشتی نجات ماجرا را به صورت شفاف روایت کرد. وی با اشاره به مزاحمتهای کشتیهای ائتلاف سعودی برای کشتی نجات ایرانی گفت: کشتیهای حامی ائتلاف چندین بار در اطراف کشتی نجات حرکت کردند، در همین حین ناو البرز با پرچم ایران چندین بار دور کشتی نجات چرخید تا حمایت همهجانبه خود را به ناوهای ائتلاف نشان دهد و دیدن این صحنه یکی از افتخارات برای ایرانیان بود. این پزشک عازم یمن ادامه داد: وقتی به «بابالمندب» رسیدیم این پیغام دریافت شد که باید برای بازرسی کشتی به جیبوتی برویم. ما نیز از شنیدن این خبر خوشحال شدیم چرا که با انجام بازرسی هیچ بهانهای باقی نمیماند. حیدری با اشاره به معطلی 24 ساعته کشتی نجات در آبهای جیبوتی گفت: پس از 24 ساعت کشتی پهلو گرفت و 12 ساعت صبر کردیم اما پس از هماهنگی با تهران به این نتیجه رسیدند که کشتی باید به نماینده سازمان ملل تحویل شود. وی تأکید کرد: متأسفانه دوستان و مردان سیاسی ما که مذاکره را انجام دادند تنها اقلام امدادی از جمله آرد و برنج را در نظر گرفتند و هیچ اشارهای به گروه متخصص و فوقتخصصی که برای خدمترسانی به مردم مظلوم یمن اعزام شده بودند نکردند و ما مجبور شدیم به ایران بازگردیم. این اظهارات صریح دکتر حیدری نشان میدهد با اراده سیاسیون داخلی، کشتی نجات ایرانی در بندر حدیده یمن پهلو نگرفت و در نهایت محموله این کشتی در جیبوتی، یعنی همانجایی که وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده بود، تخلیه شد.
رویارویی ولایتی - جلیلی در رسانه ها
روزنامه اصلاح طلب شرق نیز در شماره امروز خود علی اکبر ولایتی را به عنوان سوژه و تیتر اصلی خود انتخاب کرده و او را در مقابل طیفی قرار داده که با اصطلاح تندروها از آنان یاد کرده است. در چند وقت اخیر استفاده از واژه تندرو و افراطی در روزنامه های زنجیره ای به طرز قابل توجهی کاربرد زیادی پیاده کرده است و این جریان سعی دارد پروژه دوقطبی تندرو - میانه رو را در ادبیات سیاسی کشور تثبیت کند: «پزشک دیپلمات» چوب حمایتش از دولت را میخورد؛ چوب صراحت در مناظرههای انتخابات سال ٩٢ که برخی اصولگرایان آن را تشبیه به بازی در زمین هاشمی بهنفع روحانی کردند. این تحلیل یکی از نزدیکان ولایتی در روزهای اخیر است. تندروهای اصولگرا اینروزها که تلاش برای دستیابی به توافق در مذاکرات هستهای دوباره در حال اوجگیری است، بیش از همیشه از «علیاکبر ولایتی» دلخورند. شاید به همین دلیل است که جلیلی بعد از دوسال در یک همایش دانشجویی پاسخ او را و آن هم بدون آوردن نامش و فقط با ذکر عنوان«آن آقا» میدهد و گلایه از اینکه او مسئله را به شکل دیگری مطرح کرد و باز هم به همین دلیل است که اینروزها نامه محرمانه آیتالله مهدویکنی به ولایتی رسانهای میشود؛ نامهای توصیهوار در یادآوری عهد سه یار اصولگرا در کنارکشیدن دو نفر و باقیماندن یکنفر؛ نامهای که به گفته داماد آیتالله مهدویکنی نهتنها پدرزنش حاضر به انتشار آن نبوده بلکه انتشار آن در این شرایط غرضآلود، تأملبرانگیز و عین بیتدبیری و کجفهمی بوده است. ماجرا اما این است که توفیق تیم مذاکرهکننده در مذاکرات قطعا هم موضع ولایتی را محکمتر خواهد کرد؛ هم درستی نقدهایش بر تیم قبلی را اثبات خواهد کرد که حامل پیام دیگری هم خواهد بود؛ بینتیجهبودن راهبرد دیپلماتیک جلیلی. این پیام اما فقط ناکامی یک فرد یا تیم نیست و صرفا هم عطف به گذشته نیست. با توجه به نزدیکبودن انتخابات، قطعا بر آینده سیاستورزی جریان حامی جلیلی هم در داخل تأثیر دارد. در این شرایط طبیعی است، آنها هرکاری خواهند کرد تا جلو این تأثیر را بگیرند. یکی از این ابزارها تخریب رقیب پیشین جلیلی است. شاید از همینروست که فشار روی وزیر خارجه پیشین زیاد شده است. انتشار نامه محرمانه آیتالله مهدویکنی به ولایتی، همزمان با افزایش فشارها به تیم هستهای و اردوکشیهای خیابانی در آستانه دور جدید مذاکرات در نیویورک بیدلیل نیست. آن هم در شرایطی که رقیب انتخاباتی ولایتی و مسئول تیم هستهای در دولت قبل اینروزها تحرکاتش را هم افزایش داده است. به نظر میرسد جمعی از حامیان دولت پیشین تا اصولگرایان تندرو نقشه راهی را برای زمینگیرکردن دولت با هدف بهبنبستکشاندن مذاکرات با ایده فشار از داخل طراحی کردهاند.
شرق در ادامه گزارش خود آورده است: سخنان «سعید جلیلی» هرچند روز سوم خرداد بیان شده بود، اما روز یکشنبه و همزمان با حضور ولایتی در تلویزیون منتشر شد. «جلیلی» که تا پیش از مذاکرات لوزان کمتر حضور رسانهای داشت و حضورش در مجامع دانشگاهی و محافل عمومی هم مشروط به نقدنکردن تیم هستهای بود، اینروزها تغییر موضع داده و کمکم گوشه و کنایهزدنهایش آغاز شده است. شاید هم دارد پاسخ دو سال پیش رقیب را میدهد. ولایتی در آن مناظره اصولگرایی از نوع جلیلی به معنای انعطافناپذیری را نقد کرده و گفته بود: «در آلماتی٢ آنها پیشنهادهایی کردند که میشد پیش رفت ولی آقای جلیلی نپذیرفت. گفتند غنیسازی ٢٠ درصد را تعلیق و فردو را کند کنید، سه تحریم را برمیداریم. در پاسخ به آنها گفتند این کارها را میکنیم شما کل تحریم را بردارید. حرف من این است که باید قدمبهقدم پیش رفت». ولایتی نحوه مذاکرهکردن جلیلی را زیرسؤال برده و آن را به «کلاس فلسفه» تشبیه کرده بود و نهایتا در برابر چشم میلیونها بیننده خطاب به جلیلی گفته بود کاری کردند که نشان دادند نمیخواهند کار پیش برود: «دیپلماسی، بیانیه پشت میزخواندن نیست. اگر اینطور نبود، وضع ما به اینجا نمیرسید. مردم میبینند شما چند سال مسئول بودید و وضع بدتر شده است. هنر دیپلمات این است که نگذارد کار رزمندهها هدر برود». حالا دو سال بعد از آن ماجرا و سکوت جلیلی، رئیس پیشین تیم مذاکرهکننده، که به بهانه سخنرانی در همایش «خرمشهر را خدا آزاد کرد نه کدخدا» به دانشگاه امیرکبیر رفته بود، پاسخ ولایتی را داد. او گفته است: «آنها در آلماتی میگفتند خیلیخب. حالا شما این کار را انجام دادید. نیازتان که تأمین شده. دیگر ادامه ندهید. گفتیم اینکه ادامه ندهیم میتواند یک موضوع همکاری باشد، اما این نیست که بخواهد برای ما یک تکلیف باشد. این آن بحث بود. بنابراین وقتی که این را مطرح کرد، گفتیم اگر شما در چارچوب همکاری میگویید، شرط همکاری چیست؟ این است که تو باید این بحثهای دشمنیات را برداری که همین تحریمهاست. آن موقع گفتیم حالا مشخص کنیم. شما در این همکاری حاضر هستید چه کاری بکنید. تعریف کن. اما آن آقا (ولایتی) آمد و این بحث را در مناظره به یک شکل دیگری مطرح کرد که مطلب غلط و نادرستی بود». شاید حالا بهتر بتوان این گفته اخیر جلیلی را کنار این تحلیل گذاشت که «بسیاری انتشار نامه مهدویکنی (رئیس سابق دانشگاه امام صادق) را به طرفداران جلیلی (استاد دانشگاه امام صادق) نسبت میدهند؛ کسانی که هنوز خاطره خوشی از مناظرههای دو سال پیش انتخاباتی ولایتی با جلیلی ندارند و معتقدند صحبتهای آن روز ولایتی در باب مذاکرات هستهای بود که باعث ریزش آرای جلیلی شد.»
این روزها، روزنامه های اصلاح طلب به طور بی سابقه و گسترده ای کوچکترین تحرک حجت الاسلام سید حسن خمینی را پوشش می دهند، شرق نیز به تاسی از سایر روزنامه های این طیف، در صفحه نخست خود بخشی از اظهارات حسن خمینی را تیتر کرده و به پوشش اخبار وی پرداخته است: اعضای شاخه جوانان بنیاد امید ایرانیان، شب گذشته به مناسبت سالروز ارتحال امام و ١٥ خرداد، با حجتالاسلام سیدحسن خمینی دیدار کردند. سیدحسن خمینی در ابتدای این دیدار، با تمجید از شخصیت دکتر عارف تأکید کرد: عارف در مواقع حساس، تدبیر و سلامت نفس خویش را به همه نشان داد. او در ادامه به نامه امام علی(ع) به مالک اشتر اشاره کرد که در آن، امام علی به مالک میگوید: پشتوانه اصلی و ستون دین و اجتماع و همچنین آنانی که مقابل دشمن میایستند، عامه مردم هستند. پس توجه، نگاه و میلات به عامه مردم باشد. او مصداق این نامه را انقلاب اسلامی دانست و گفت: «پیش از انقلاب ایران، چهار انقلاب دیگر- انقلاب روسیه، انقلاب آمریکا، انقلاب فرانسه و انقلاب چین- روی داد؛ اما آنگونه تصوری که ما از انقلاب داریم در این کشورها روی نداد؛ بلکه آنچه در این کشورها اتفاق افتاد، چیزی شبیه کودتا و حرکت یک جریان خاص و صنف بود. وی افزود: انقلاب ایران بر پایه حرکت مردمی، و بهمعنای دقیق، عامه مردم شکل گرفت و همه گروهها، اصناف و مردم در آن حضور داشتند. سیدحسن خمینی در پایان تأکید کرد بدون حضور مردم و آن هم عامه مردم، توفیقی به دست نمیآید. او گفت در اینجا نمیخواهم صحبت از مقبولیت یا مشروعیت مردم و مکانیسم درونفقهی کنم؛ اما اگر واقعا دشمن خارجی داریم، راهی جز همبستگی و انسجام در مقابل آن نداریم و انسجام و نشاط داخلی، بزرگترین سازوبرگ در مقابل دشمنان است.
متأسفانه امید مردم به لغو تحریمهاست، نه سیاستها و ابتکارات دولت
روزنامه جوان در صفحه نخست خود با تیتری بزرگ به استقبال مراسم گرامیداشت سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی رفته و "جهان مجذوب جاذبه استکبارستیزی امام (ره)" را تیتر کرده است: یکبار دیگر نیز مراسم سالروز بزرگداشت ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران با حضور میلیونی عاشقان و شیفتگان امام راحل از جایجای ایران اسلامی و جهان برگزار میشود و عاشقان امام دلها به صورت گروهی و خودجوش عزم سفر به سوی مرقد پاک و مطهر امام خویش کردهاند تا ارادت خود را به خورشید جماران نثار کنند. امسال مراسم بزرگداشت بیست و ششمین سالگرد ارتحال امام(ره) در شرایطی برگزار خواهد شد که پیشبینیها از حضور بیش از یک میلیون زائر ایرانی و یک هزار میهمان خارجی از 45 کشور در این مراسم حکایت دارد و در همین راستا سازمانها و نهادهای مختلف نیز برای ارائه خدمات و حضور گسترده دراین مراسم اعلام آمادگی کردهاند. مسئول کمیته میهمانان خارجی قرارگاه شهید فهمیده در شرایطی از حضور یک هزار مهمان خارجی از ۴۵ کشور در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران خبر دادکه پیشبینیها از حرکت بیشاز یک میلیون زائر ایرانی برای تجدید میثاق با امام راحل خبر میدهد.
"دانشمندان ایرانی طعمه تحریمهای غیرهستهای"، تیتر روزنامه جوان در اشاره به تحریم های جدید آمریکا و کانادا علیه دانشجویان ایرانی در این دو کشور است: روز جمعه هشتم شهریورماه بود که اطلاعیهای روی سایت کمیسیون آموزشی فارغالتحصیلان پزشکی خارجی امریکا (ECFMG) منتشر شد که پزشکان ایرانی را غافلگیر کرد، گرچه پیش از آن نیز امریکاییها جنبههایی از آپارتاید علمی خود را برای دانشمندان ایرانی رو کرده بودند، اما این بار این قضیه گریبان پزشکان ایرانی را نیز گرفت. قضیه از این قرار بود که به دلیل تحریمهای امریکا که از دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری این کشور روی برخی از مؤسسات تحقیقاتی ایرانی اعمال شده است، این کمیسیون در حال شفافسازی بررسی مراکزی است که مدارک ایرانی از آن صادر شده است. این مسئله به معنای این است که مدارک صادر شده توسط برخی مؤسسات تحقیقاتی داخلی ایران به دلیل قرار گرفتن در لیست تحریمهای امریکا قابلیت بررسی و تأیید را ندارد و این پزشکان نمیتوانند در امریکا ادامه تحصیل بدهند. صرفنظر از اینکه این تحریمها به دلیل توانمندی پزشکان ایرانی به هیچ عنوان تأثیری در فعالیتهای تحقیقاتی پزشکی در ایران ندارد، باز هم این سؤال مطرح میشود که این روند چگونه به تحریم مدارک پزشکان ایرانی رسیده است و آیا امریکاییها حدی در برابر تحریمهای خود و موانعی که در برابر ایرانیان ایجاد میکنند، قائلند یا نه؟به نظر میرسد اقدام کمیسیون آموزشی فارغالتحصیلان پزشکی خارجی امریکا را باید در راستای تلاشهای تحریمی امریکا علیه جامعه علمی ایران دانست. نکته جالب اینجاست که بخش زیادی از این تحریمها هیچ ارتباطی با بحثهای هستهای ندارد و به نظر میرسد پس از توافق جامع نیز شاهد ادامه آنها باشیم. حال سؤال اینجاست که آیا باید به رفع تحریمهای امریکاییها نیز دلخوش باشیم.
جوان با اشاره به نتایج یک نظرسنجی تلویزیونی، از خواست مردم از دولت برای توجه بیشتر به اقتصاد گفته است: در یک برنامه اقتصادی- تلویزیونی نظرسنجیای انجام شد که در آن ۶۸ درصد پاسخدهندگان رفع موانع تولید را بر رفع تحریم اولویت دادند. برنامه پایش یکشنبه شب گذشته درسؤال نظرسنجی خود پرسید: برای حل مشکلات اقتصادی کشور کدام راه باید در اولویت کارهای دولت باشد ؟1- رفع موانع تولید و کسب و کار2- رفع تحریمها. در پایان این نظرسنجی بیش از 68 درصد از شرکتکنندگان به گزینه رفع موانع تولید رأی دادند و خواستار این شدند که دولت رفع موانع تولید را در اولویت کارهای خود قرار دهد. حدود 31 درصد از شرکت کنندگان نیز به گزینه رفع تحریمها رأی دادند. بنابراین گزارش همین نتیجه را به نوعی دیگر یک استاد دانشگاه امریکا بیان کرده است. در همین رابطه، استاد دانشگاه جرج واشنگتن امریکا گفته است: متأسفانه امید مردم به لغو تحریمهاست، نه سیاستها و ابتکارات دولت. حسین عسگری با تأکید بر اینکه اقدامات صورت گرفته در اقتصاد در دولت روحانی عمدتاً سطحی و ظاهری بوده است، اعمال چهار سیاست مالی را مورد تأکید قرار میدهد: ایجاد یک سیستم مالیاتی عادلانه، صرف هزینه برای ارتقای زیرساختها و سطح رفاه اجتماعی شهروندان به خصوص اقشار فقیر، اصلاح بودجه نفتی، شفافسازی مقررات و اقدامات و استفاده از پول نفت تنها در وضعیتهای اضطراری و نه برای مصالح سیاسی و نیز صرفه جویی بیش از پیش دولت در هزینه هایش برای جلوگیری از کسری بودجه.
رئیس کمیته امداد رقیب روحانی در انتخابات ریاست جمهوری
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد، در پروژه سازی رقبای انتخاباتی رئیس جمهور، حسن روحانی، از نام فتاح، رئیس کمیته امداد پرده برداری کرده است: ساده انگارانه است اگر تصور کنیم اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی دست روی دست گذاشته اند و در این راستا فعلی انجام نمی دهند. به هر حال با توجه به اینکه ایشان در انتخابات پیشین از جانب مردم زخمی اساسی خورده اند به دنبال آن هستند که سال96 جبران مافات نموده و کلید پاستور را از دستان حسن روحانی بگیرند.مطمئنا برای حصول این مهم اصولگرایان نقشه های فراوانی دیده و کشیدهاند که می توان گفت تخریب این دولت و نادیده انگاشتن اقداماتش بخشی از این موضوع می باشد. بی شک پس از سال ها فعالیت سیاسی، اصولگرایان قرار نیست تنها به اقدامات رسانه های خود از جمله تلویزیون دل خوش کنند. آنان مطمئنا در کنار این اقدامات سعی می کنند در زیر پوست اخبار و فعالیتهای رسانهای خود برخی افراد را مطرح و اصطلاحات «چهره سازی» کنند.به نظر می رسد در این میان چهره ای وجود دارد که این روزها حجم اخبار درخصوص وی رو به فزونی است و هر اظهار نظر و اقدام وی بازتاب فوقالعادهای در رسانه های اصولگرا دارد. بی شک این فرد کسی نیست جز پرویز فتاح! به جرات می توان گفت که این روزها له او یک پروپاگاندای رسانهای خاص شکل گرفته است و اصولگرایان تمایل دارند لباس ریاست جمهوری بر تن او کنند. آنان طی چند ماه گذشته به گونه ای در خصوص وی خبرسازی نمودهاند که پرویز فتاح از یک وزیر ساده احمدی نژاد اکنون هم رئیس کمیته امداد است و هم یک منجی برای مستضعفین!
آفتاب یزد با این استدلال که قرار گرفتن فتاح در راس کمیته امداد می تواند باعث جمع آوری آرا در میان قشرهای آسیب پذیر جامعه شود، وی را گزینه مطلوب اصولگرایان برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری معرفی کرده است. روزنامه های اصلاح طلب که ید طولانی در تخریب چهره های بی حاشیه در جریان اصولگرا دارند، هرگونه تحرک این چهرها در عرصه عمومی را به سیاست و دستیابی به قدرت سیاسی مرتبط می سازند. آنها حتی اقدامات وزیر بهداشت دولت یازدهم را نیز برنتابیدند و فعالیت های مثبت وزارت خانه وی را به عنوان فعالیت قاضی زاده هاشمی برای دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی کردند و خواهان برخورد دولت با وی بودند: نام فتاح در شرایطی روی میز اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته است که به نظر می رسد وی از جایگاه مقبولی نزد غالب اصولگرایان برخوردار است . به عبارت دیگر چه جبهه پایداری و چه طیف اعتدالی جریان اصولگرا نگاه مثبتی به وی دارند. چه آنکه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 اعضای جبهه پایداری برای حمایت از فتاح در این انتخابات تمایل داشتند اما وی کاندیداتوری را رد کرده بود . از سوی دیگر تاکنون مشاهده نشده چهره های اصلی اصولگرا موضعی منفی نسبت به وی اتخاذ نمایند. کمااینکه او نامه حمایتی 220 نماینده مجلس اصولگرا را پشت سر خود می بیند. در عالم سیاست نگاه به آینده و دوردست ها امری بدیهی است. از همین رو بهنظر می رسد خود فتاح نیز برخی تلاش ها را آغاز نموده تا جامعیت سیاسی خود را افزایش داده و حتی در میان برخی چهره های معتدل کشور نیز پایگاهی برای خود ایجاد نماید. اگرچه این موضوع می تواند صرفا یک گمانه باشد اما دیدار اخیر وی با آیت الله هاشمی رفسنجانی در این راستا ارزیابی میشود. برای حسن ختام شاید طرح یک سوال به جا باشد. آیا سال 96 شاهد رقابت پرویز فتاح به نمایندگی از جریان اصولگرا با حسن روحانی خواهیم بود؟ مطمئنا پرداختن به این گمانه زود هنگام است اما جناح راست از هم اکنون نیم نگاهی به موضوع فوق دارد.
آفتاب یزد در گزارشی به ماجرای حضور تاجر زن ایرانی در آمریکا پرداخته است: شنیده ها هولناک است « تصوری که غربی ها از زنان ایرانی دارند، تاسف برانگیز است.آنان فکر می کردند زنان ایرانی نه در اقتصاد فعالند، نه شناسنامه دارند، نه کار اقتصادی می کنند.»خبری که شاید در میان اتفاقات «مهمتر» این روزها مفقود شد، « اعزام اولین هیئت بانوان بازرگان و هنرمند» به کشور آمریکا بود. هیئتی از فعالین اقتصادی که به گفته اعضای آن، هیئتی صرفا اقتصادی نبود، بلکه به گفته فریال مستوفی، یکی از زنان کارآفرین و از اعضای هیئت « مهمترین دلیل این سفر ایجاد شرایطی برای دوستی و ارتباطات آتی است. به هر روی در این هیئت خانمهای کارآفرین و هنرمندی نیز حضور دارند و میتوانند امکانات موجود در امریکا را ببینند و مورد بررسی قرار دهند. از سوی دیگر حضور این هیئت نشان میدهد که خانمها در ایران از چه موقعیتهایی برای کار برخوردار هستند؛ موقعیتهایی که شاید به دلیل تبلیغات منفی علیه ایران، بسیاری از آن خبر نداشته باشند.» گرچه به گفته یکی از اعضای هیئت اعزامی« بی سر و صدا یا با سر و صدا بودنش برایمان مهم نبود، مهم دستاوردی است که به زودی گزارش اش منتشر خواهد شد. چون یک سری از زنان عازم، درگیر بیزینش و کسب و کار خودشان بودند، دیرتر رسیدند و به همین دلیل شاید مدتی تهیه گزارش وقت ببرد.»موسسه لرنینگ آمریکا، هر از چند گاهی از کشورهای مختلف دعوت به عمل می آورد. این بار و در تصمیمی شاید حساب شده، این موسسه آمریکایی با اتاق بازگانی ایران تماس می گیرد و قرار بر این می شود تیم 15 نفره ای از زنان تاجر ایرانی و چند هنرمند، برای برقراری ارتباطی بهتر به آمریکا سفر کنند، تا هم چهره ایران را به جهان معرفی کنند و هم بررسی کنند در کدام زمینه میتوان همکاری داشت. کار موسسه لرنینگ، هماهنگ کردن ملاقات ها و دیدارهای ملت ها و فعالان اجتماعی، اقتصادی و... در سطح جهان با همدیگر است. در جریان این سفر هم 100 نفری از کشورهای مختلف و کسانیکه بعضا فعال اقتصادی و اجتماعی بودند، در این ملاقات ها با یکدیگر دیدار داشتند. البته در سال های گذشته جمعا حدود 400 نفر از شاعران و پزشکان و غیره هم دعوت می شدند. بر طبق اخباری که به خبرنگار آفتاب یزد رسیده است، موسسه لرنینگ این بار تصمیم گرفت از زنان فعال ایران در زمینه تجارت و بازرگانی و چند هنرمند، دعوت به عمل آورد. حدود 130 رزومه به موسسه فرستاده شد، رزومه هایی که به گفته اعضای تیم، همه به زبان انگلیسی تهیه شد واین هم جزو مواردی بود که باعث تعجب دیگر کشورهای شرکت کننده شد.
آفتاب یزد در ادامه آورده است: اما بعد از مسافرت، فریال مستوفی حرف عجیبی زد« آنجا موقعی که با دوستان آمریکایی صحبت می کردم و خودم را به عنوان یک زنی که در حوزه معدن فعالیت دارم معرفی می کردم حقیقتا جا می خوردند و چهره شان عوض می شد و تعجب می کردند و می گفتند مگر می شود یک خانمی در ایران در این فعالیت ها حضور داشته باشد آنها فکر می کردند که زنان در ایران با رو بنده هستند و اصلا اجازه بیرون رفتن از خانه را ندارند و تصویر کاملا اشتباهی داشتند؛ وقتی متوجه می شدند که خانمی مثل من در ایران در کار معدن است و پروژه های صنعتی برای آنها خیلی جالب بود مثلا ما جلسه ای با شهرداری سانفرانسیسکو داشتیم ( شهرداری سانفرانسیسکو آنجا مسئول پروژه های زیربنایی شهر است) می گفت ما در سالجاری در حدود 8 میلیارد دلار پروژه زیر بنایی در شهر داریم و وقتی من به او گفتم که شرکت ما در حدود 3 میلیارد دلار پروژه دارد اصلا باورش نمی شد و شوکه شده بود.»
باید آمریکا را تحقیر کنیم
روزنامه کیهان در تیتر اصلی خود به استقبال نیمه شعبان رفته و تیتر " بیتو شمردهایم هزاران سپیده را" برای آن برگزیده است: انتظار، شاید سختترین کار ممکن در عصر حاضر است، آن هم در انتظار ظهور و حضور عزیزی که با قدوم مبارکش قرار است عدالتگستر جهانی باشد. حال در این میان وظیفه ما به عنوان یک منتظر واقعی در عصر انقلاب اسلامی چیست؟ و نشانههای یک منتظر واقعی در دنیای کنونی که دنیای ارتباطات و عصر اطلاعات است چگونه است؟مسئله مهدویت و ظهور قائم آلمحمد(عج) جزء بنیادیترین و زندهترین مسایل دینی، اعتقادی و اسلامی به خصوص از منظر مکتب اهل بیت(ع) است. یکی از کسانی که جریان ظهور مصلح کل و عدلگستر جهانی در آثار و اندیشه او پرفروغ تجلی کرده مصلح بزرگ قرن بیستم یعنی حضرت امام خمینی(ره) است. امام خمینی، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران درباره مهدویت از جنبههای مختلف و به طور زنده، آموزنده و کار آمد بدان پرداخته است. حجتالاسلام والمسلمین دکتر یحیی جهانگیری مدرس حوزه و دانشگاه و مبلغ بینالمللی درباره رسالت امروزی ما در بحث مهدویت از زاویه نگاه امام خمینی(ره) به گزارشگر کیهان میگوید: «امروز ما منتظر انقلابی عصر انتظار محسوب میشویم و باید ببینیم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) چه نگاهی به بحث مهدویت داشت و چگونه به این موضوع مینگریست، ما نیز همان نگاه و برنامهها را دنبال کنیم.»
انتهای پیام/فرهنگ نیوز
ارسال نظر