احمدی نژاد چگونه با جایگزینی امثال رحیمی و بقایی به جای مدیران خوشنام دولت نهم، امروز مفسدان و حامیان فساد را مدعی کرده است؟
یکی از آفت های اصلی دولت دهم که بارها و بارها نیز دلسوزان دولت و شخص رییس جمهور آن را مشفقانه به وی یادآوری کردند اما در عمل احمدی نژاد به آن وقعی ننهاد، احاطه یک حلقه مدیریتی خاص و پر حاشیه به جای مدیران سالم و کارآمد دولت نهم بود
یکی از آفت های اصلی دولت دهم که بارها و بارها نیز دلسوزان دولت و شخص رییس جمهور آن را مشفقانه به وی یادآوری کردند اما در عمل احمدی نژاد به آن وقعی ننهاد، احاطه یک حلقه مدیریتی خاص و پر حاشیه به جای مدیران سالم و کارآمد دولت نهم بود اما مشخص نیست احمدی نژاد که از سابقه افرادی مانند رحیمی، بقایی، مرتضوی، ملک زاده و... به خوبی با خبر بود با چه منطق و استدلالی بر حضور آنها در دولت دهم اصرار داشت و کار را تا جایی ادامه داد که بعد از گذشت دو سال از پایان دولت وی، بسیاری از رسانه ها وچهره هایی که خود ید طولایی در حمایت از مفسدان اقتصادی دارند و بعضا جزو بانیان و پایه گذاران اشرافیت و عدالت ستیزی در جمهوری اسلامی هستند، امروز در قامت مدعی فساد ستیزی ظاهر می شوند؟
به گزارش گلستان 24 ، خبرسازترین اظهارات روز گذشته سخنگوی قوه قضاییه، اعلام خبر بازداشت معاون اجرایی دولت دهم بود: «حمید بقایی بازداشت شد»
به گزارش رجانیوز، این خبر اگرچه برای بسیاری تعجب آور و غیر منتظره بود اما واقعیت آن است که برای آنهایی که دستی در حمایت و برنشاندن وی به مسند ریاست جمهوری آنهم با اتکاء به شعارهای انقلابی و مردم داری داشتند، تاسف آور و موجب اندوه فراوان بود هر چند با رویه ای که محمود احمدی نژاد از ابتدای دولت دوم خود آن را آغاز کرد، طبیعتا به همین نقطه می رسد و از این رو نباید امروز از اخبار مختلف این چنینی درباره حلقه اطراف رییس جمهور سابق تعجب کنیم.
محمود احمدی نژاد که سال ۸۴ با شعار فسادستیزی و عدالتخواهی توانست توجه ملت را به خود جلب کند و بر منصب ریاست جمهوری تکیه بزند، در همان دولت نهم نشان داد عزم جدی برای این کار دارد و با گرد آوردن بسیاری از نیروهای دلسوز، خدوم و بی حاشیه در عمل در همین مسیر حرکت کرد اما متاسفانه این مشی رفتاری وی در دولت دهم پایدار نماند و به تدریج با جایگزین شدن افراد پرحاشیه و نامتجانس با گفتمان سوم تیر، بسیاری از مدیران سالم و پاکدست دولت نهم جای خود را به افراد پرحاشیه و بد سابقه ای دادند که نتیجه آن تصمیم گیری های اشتباه، امروز بیش از هر زمان دیگر خود را نشان می دهد.
احاطه یک حلقه مدیریتی خاص و پر حاشیه به جای مدیران سالم و کارآمد دولت نهم، بزرگترین اتفاقی بود که مسیر امید آفرین دولت نهم را به سمت دره سقوط و ناامیدی سوق داد. با این حال مشخص نیست احمدی نژاد که از سابقه افرادی مانند رحیمی، بقایی، مرتضوی، ملک زاده و... به خوبی با خبر بود با چه منطق و استدلالی بر حضور آنها در دولت دهم اصرار داشت و کار را تا جایی ادامه داد که بعد از گذشت دو سال از پایان دولت وی، بسیاری از رسانه ها وچهره هایی که خود ید طولایی در حمایت از مفسدان اقتصادی دارند و بعضا جزو بانیان و پایه گذاران اشرافیت و عدالت ستیزی در جمهوری اسلامی هستند، امروز با استناد به مفاسد همین وصله های نچسب دولت نهم، در قامت مدعی فساد ستیزیظاهر می شوند؟
در هر صورت، این روزها اگرچه روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و باور کردن بسیاری از شعارهای حسن روحانی درباره مبارزه با فساد و ... نتیجه مستقیم عملکرد اطرافیان احمدی نژاد در بکارگیری این چهره ها چهار سال دوم ریاست جمهوری اش است و البته بزرگ ترین ضرر کننده از روند مورد اشاره، شخص رییس جمهور سابق است که با روی کار آوردن افراد معلوم الحال به جای مدیران خوش نام و خوش سابقه دولت نهم، باعث شد تا حتی بسیاری از اقدامات مثبت و تحول آفرین وی در ۸ سال گذشته نیز نادیده گرفته شود و راه برای فرار به جلوی بسیاری از مفسدان اقتصادی و حامیان آنها در دهه ۷۰ و ۸۰ باز شود.
ارسال نظر