خدا را چگونه به کودکان معرفی کنیم ؟
شخصیت هر فرد و اساس خصوصیتهای اخلاقی وی در ابتدای کودکی پیریزی میشود.
به گزارش گلستان ۲۴؛ مجتبی لشکربلوکی، کارشناس تعلیم و تربیت نوشت: یک کودک از بدو تولد تا سه سالگی قادر به هیچ گونه درکی از خالق نیست اما از سه سالگی می توان او را با خدا آشنا کرد چرا که مسائل محسوس را درک کرده و خدا را به صورت انسان تصور می کنند.
کودک در ابتدا به دنبال قویترین فرد است.
چون از نوزادی مادر نیازهایش را رفع کرده است ، فکر می کند مادر محکمترین تکیهگاه است ؛ ولی به زودی میفهمد مادر از خیلی چیزها میترسد.
سپس پدر را می بیند که از چیزهایی که مادر می ترسد او نمیترسد ، بنابراین پدر را تکیهگاه و قویترین آدم مییابد.
ولی باز هم درمی یابد که پدر هم از بعضی چیزها میترسد.
در این زمان است که از ما میپرسد :
خدا کجاست؟
خدا چه میخورد؟
خدا چه کار می کند ؟
و ...
این سوالات ناشی از تصویر کودکانه او است.
نکته :
کودک سه ساله در مرحله تفکر ابتدائی است و فقط آنچه را میبیند ، قبول می کند ، نمیتوان به او گفت:
خدا نادیدنی است و همه جا هست .
کودک تا پیش از آموزش های رسمی در مدارس باید تمام نیازهای آموزشی سن خود را از والدین بگیرد .
هنر پدر و مادر این است که زیباترین تصویر را از خدا به فرزندشان نشان دهند ، زیرا این تصویر در ضمیر ناخودآگاه کودک باقی مانده و مستقیماً تأثیر در احساسات دینی و مذهبی او خواهد داشت.
تصویر کودکان از خدا معمولاً شبیه تصویری است که از والدین یا مربیان خود دارند ، چه مهربان باشند و چه بد اخلاق !!!
پس والدین به این نکته باید توجه کنند که نام خدا را با عواطف منفی همراه نسازند.
مثلا:
اگر مادر را اذیت کنی خدا دوستت ندارد.
خدا بچه های شیطون رو دوست ندارد .
و ...
باید خدا را با کلمات و احساسات مثبت یاد کنید .
مثل:
خدا بچه ها را دوست دارد .
خدا مهربان هست .
خدا زیبایی رو دوست دارد .
نباید قید و شرطی در وصف خوبی خدا قرار دهید.
پدر و مادر ، نعمتهای خدا را برای کودک بازگو کرده و از خدا بخاطر آن نعمت ها تشکر نمایند.
همانند :
خدایا از اینکه این بدن سالم را به ما هدیه دادی متشکرم .
خدایا از اینکه به ما چشمان سالم دادی سپاسگزارم .
خدایا ...
وقتی اتفاق خوبی می افتد آن را به خدا نسبت دهید.
برف و باران می بارد ، گلی شکوفا می شود بگویید کار خداست ، اما اتفاقات بد را به خدا نسبت ندهید.
وقتی کودک از علت مریض شدنش می پرسد نگویید "خدا اینطور خواسته است".
تربیت در بازی کلامی با کودک
حضرت زهرا(س) در دوران شیرخوارگی امام حسن مجتبی(ع) با ایشان بازی می کردند و در آن حال ، با زبان شیرین مادرانه اشعاری با این مضمون را برایشان زمزمه می کرده اند:
« ای حسن ! شبیه پدرت باش.
قید و بند را از دور حق ، کنار بزن و خدایی را که صاحب نعمت هاست ، پرستش کن و با کینه توزان دوستی نکن. »
این بازی و این شعر خواندن برای کودک لذت بخش است .
این شعرها می تواند مزموم خوبی و معرفی خدا به زبان کودکانه باشد .
هنگامی که کودک بزرگتر شد ، خدا را به او چنان معرفی میکنیم که بچهها از او خوش شان آید.
از لطف و کرم خدا ، مهربانی ، قدرت خدا و زیبا دوستی او میگوییم.
درباره بهشتی که به نیکوکاران وعده داده ، سخن میگوییم.
در این سالها هرگز از قهر خدا و جهنم گناهکاران چیزی نگویید.
و اینها تا پیش از سن ۷ سالگی و شروع رفتن به مدرسه است که والدین باید آن را انجام دهند .
ارسال نظر