پشت پرده چند شبکه فارسی زبان ماهواره ای؛

شبکه های پخش موزیک سیاست اندلسی سازی جامعه ایرانی را دنبال می کنند سیاستی که در نهایت به سقوط جامعه و زیر سلطه رفتن آن می انجامد.

سرگرم‌سازی نامحدود و غفلت بی‌پایان در رقص و موزیک +عکس

به گزارش گلستان 24، هنر وسیله ای است برای بیان موضوعات در اشکال جذاب و تاثیرگذار، و موسیقی هنری است در ارتباط با لحظات زندگی و تمایلات مهم انسان که تأثیر آن بر ذهن و روان او ناخودآگاه، عمیق، بی‌واسطه، تدریجی و ماندگار است. تأثیری که می‌تواند فرد و جامعه را ناخواسته به سمت آرامش و تعالی یا برعکس فساد، تباهی، مصرف گرایی و شهوت سالاری سوق دهد.

طی سال های اخیر کارکرد شبکه های ماهواره ای بر فضای ایران از غلبه برنامه های سیاست محور، به سوی فعالیت های ضدفرهنگی منصرف شده و در راستای این هدف، تجهیز و افزایش شبکه های پخش موزیک شتاب بیشتری گرفته است.

در نگاه اول آنچه از این شبکه ها به ذهن تداعی می کند، شبکه ای شاد و سرگرم کننده است. چیزی که صاحبان آن ادعا می کنند.

 

 

اما برنامه سازان این شبکه ها با آگاهی از تاثیرات یادشده موسیقی بویژه در جوان ترها، بصورتی حساب شده ابتذال را به جامعه ایرانی تزریق می کنند. در واقع آنها در پوشش سرگرمی یا سرگرمی سازی " Entertainment" و با جادوی موسیقی، تکنیک راهبردی "کنترل ذهن" را پیاده می کنند که در این مقطع حساس زمانی می کوشد با رسوخ به ناخودآگاه ذهن مخاطب ایرانی فرهنگ بیگانه را تحمیل کند.

 

این کار بخشی از سیاست اندلسی کردن ایران برای سقوط از درون است زیرا تسلط در این صورت آسان تر و سقوط مردمانی که بر پوچ تکیه کنند، حتمی است. بنابراین چه بدانیم یا ندانیم و چه بخواهیم یا نخواهیم آنها در حال تغییر فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان به دلخواه خود هستند.

 

 

 

از سویی محصولات ارائه شده در این شبکه ها فارغ از بیگانگی با موسیقی و فرهنگ اصیل ایرانی در غالب موسیقی های عامه پسند نظیر پاپ، راک و ... ارائه می شود که به دلیل خاستگاه غربی آن از عناصر تأثیرگذار در ترویج سبک زندگی غربی است. این ترانه های عامه‌‌پسند، به عنوان ابزار نظام‌های سلطه، پوچی را با استفاده از معنی‌سازی کاذب، ارزشمند جلوه می‌دهد.

در آخرین تحقیقات انجام شده در خصوص برنامه های برخی شبکه های فارسی زبان از جمله Nex1 ،Pmc ،Tv Persian ،Mifa ،Aaa mosic که عمدتا موسیقی پخش می کنند، مسایل فوق به خوبی روشن است.

بر این اساس در برنامه های این شبکه ها چند نکته مهم و قابل توجه به چشم می خورد که در نگاه اول شاید بینندگان ایرانی متوجه آن نشوند:

 

آمارها نیاز به توضیح ندارد

همیشه برنامه های یک شبکه، تلویزیون و یا مجموعه می تواند بیانگر سیاست های کلی گردانندگان آن باشد. بر اساس آمار استخراج شده از رصد شبکه های ضدفرهنگی پخش موزیک، در میان ترانه های پخش شده 63 درصد با صدای مرد  و 37 درصد نیز به خوانندگان زن تعلق داشته که از این میان 63 درصد به اجرای خواننده های ایرانی و 37 درصد نیز به موزیک های خارجی اختصاص داشته است.

این در حالی است که موسیقی سنتی و اصیل  ایرانی کمترین محل را از اعراب داشته و اجراهای مربوط به آن حتی به یک درصد هم نمی رسد.

 

ابتذال هشتاد 80 درصدی موزیک ویدئوها

قدری دقت در محتوای موزیک ها شما را متقاعد می کند که تنها رهاورد این موزیک ویدئو ها ترویج فساد و ناهنجاری است.

بطور مثال خیانت به همسر به وضوح در آنها دیده می شود و این ویدئوها این اتفاق ناخوشایند را عشق واقعی و نوعی پیروزی و آزادی از بند جلوه می دهند.

ابتذال تصویری و کلامی آنقدر عادی جریان دارد که بی برو برگرد در تمامی ویدئوها حاضر است. تصاویر عریان خوانندگان و رقاصان  زن و مرد در حالت های بسیار تحریک آمیز و مستهجن به راحتی به نمایش درمی آید تا تماشاچی مسحور شده دیگر گرد حیا نیاید.

البته گاهی در این موزیک ها پوشش های حداقلی هم دیده می شود که تلاشش القاء یک پوشش نامتعارف به بیننده ایرانی است.

همچنین موسیقی ها عمدتا بر اساس ضعف‌ها و غرایض پست بشری نظیر شهوت، خشونت و میل به تنبلی و بیهودگی پی ریزی شده که با برهم زدن تعادل روحی به خصوص در قشر جوان‌ انجام فعالیّت‌های ساختار شکنانه‌، زیاده طلبی و خشونت را در او افزایش می دهد. بی‌قیدی، بی‌توجهی به آموزه‌های اخلاقی و اجتماعی، گریز از کار، افت تحصیلی، تسلیم شدن در برابر هیجان‌های زودگذر، خشونت زبانی و بروز آن در فحاشی و ادای سخنان رکیک، شهوت گرایی و ... نتیجه‌ تحریک این نیازها و تمایلات است.

 

لطفا برای مشاهده سایز بزرگ تصاویر روی آن ها کلیک کنید

 

با این حساب برای کودکان طفل معصوم چیزی باقی نمی ماند

در بخش کودک اما برنامه ها قدری پیچیده تر است. پخش صحنه های رقص و آواز با حضور کودکان یکی از ترفند های زشت مدیران اصلی این شبکه ها برای جلب توجه خردسالان ایرانی است.

مدیران اصلی این شبکه ها در برنامه های خود به این نکته رسیده اند که در دایره‌ علم موسیقی هر صدایی که کودک می‌شنود معنی و مفهومی خاص دارد. کودک اگر صدایی لطیف بشنود نرم خو، آرام و متفکر می‌گردد و اگر لحن خشن و ناموزون بشنود، تندخو، پرخاشگر و گاه بیش فعال و کم تمرکز می‌شود.

موسیقی رایج این شبکه ها بیش‌تر بر ریتم‌های تند استوار است و در نسل نوجوان و خردسال غیر از گرایش‌های هیجانی، از بین رفتن تمرکز، بی‌مبالاتی و خشونت تأثیر دیگری ندارد. نیز تحریک هیجان‌های غریزی باعث گسترش روز افزون فساد و روی آوردن به تخلیه‌های روانی کاذب می‌گردد، چیزی که نسل جوان امروز ایران با آن دست و پنجه نرم می‌کند و به این کار شعرهای بی‌محتوا، پوچ‌گرایانه و خشونت بار را نیز، اضافه کنید.

بیگانگی با نوا و ضرب آهنگِ درست در این برنامه ها موج می زند تا کودکان را در اولین فرصت به سمت نواهای مبتذل و بی‌محتوا بکشاند. وقتی چنین شد به مرور زمان آنچه رخ داده ملکه‌ ذهنی او شده و دیگر موسیقی اصیل در هر شکل، چه آوازی و چه سازی برای او بیگانه و نامفهوم است.

 

لطفا برای مشاهده سایز بزرگ تصاویر روی آن ها کلیک کنید

 

اما بخش دیگر برنامه ها، موسیقی های هدفدار و پخش کلیپ هایی با محوریت مصرف دخانیات و مشروبات الکلی است که بطور فزاینده ای در برنامه ها گنجانده و دنبال می شود.

 

لطفا برای مشاهده سایز بزرگ تصاویر روی آن ها کلیک کنید

 

مورد دیگر در برنامه های این شبکه های ماهواره ای استفاده از نمادهای مذاهب دیگر برای مردم مسلمان کشور است! آیا آنها به دنبال مذهبی کردن ما هستند یا فقط می خواهند از مسلمان بودنمان دست بکشیم؟

پخش موسیقی فرقه های خاص هم نشان از ارتباط آموزه های این فرقه ها با اهداف شبکه دارد. انتشار موزیک های شیطان پرستی، همجنس بازی و موسیقی هایی که در آن انحرافات جنسی برخی گروه ها نظیر مازوخیست ها نمایش داده می شود واقعیت انکارناپذیر دیگر است.

به راستی ارتباط این مسایل به فرهنگ ایرانی چیست؟ آیا شیطان پرستی و همجنس بازی جزو فرهنگ ماست یا ایرانیان منحرفان جنسی هستند؟

 

لطفا برای مشاهده سایز بزرگ تصاویر روی آن ها کلیک کنید

 

 

بایکوت موسیقی اصیل و سنتی ایران و ادعای ایران دوستی

سوال مهم دیگر اینکه با توجه به ادعای مدیران این شبکه ها درباره کمک به غنای فرهنگ ایرانی حال باید پرسید جایگاه موسیقی ایرانی در این شبکه ها کجاست؟ چرا موسیقی ایرانی و سنتی کمترین سهم را در شبکه های موزیک دارد؟ جالب اینکه حتی کفه ترازوی پخش ترانه ها به زبان انگلیسی، ترکی، اسپانیایی و حتی روسی در این شبکه ها سنگین تر از طرف ایرانی است و به آنها زمانی بیشتر برای عرض اندام داده می شود.

 

بودجه این شبکه ها از کجا تامین می شود

و سوال آخر که ذهن های جستجوگر را رنج می دهد و همواره بی جواب مانده مربوط به درآمد این شبکه هاست که چگونه از پس این هزینه های میلیاردی برمی آیند. آیا مالکان این شبکه ها واقعا برای ارتقاء فرهنگ مردم ایران اینگونه دلسوزانه هزینه های میلیاردی می کنند!

 

 

115

 

ارسال نظر

آخرین اخبار