تحولات اخیر ارشاد
"جدایی" ساز جدید مدیران موسیقی ارشاد
این روزها همه تصمیمات جنجالی این وزارت خانه حول محور موسیقی و سینما میگذرد و انگار که همه مشکلات کشور در این دو مسئله خلاصه میشود.
به گزارش گلستان 24، انگار گاهی اوقات داغی فصل تابستان به برخی از بحثها و مسائلی که در کشور مطرح است سرایت کرده و بر روی آنها هم تأثیر میگذارد.موسیقی و کنسرت و حال و هوای حضور برخی از بانوان در آنهم چندان با فصل تابستان غریبه نیست و همزمان با آغاز گرمترین فصل سال بحث کنسرت و موسیقی و نحوه حضور بانوان در این مراسمها داغ میشود.
اما امسال تصمیم یکی از مسئولین وزارت ارشاد آنهم در بخش موسیقی، بر برافروختهتر شدن آتشداغ موسیقی و حواشی آن کمک کرد. "پیروز ارجمند"، مدیرکل سابق دفتر امور موسیقی وزارت ارشاد ایران، هفته گذشته استعفا کرد و علت کنارهگیری خود از این سمت را اینگونه عنوان کرد: چون به این نتیجه رسیدم که حضورم "مؤثر" نیست و بهعنوان مدیرکل، "نقش حاکمیتی" ندارم.
این سخنان شاید برای افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند و در فضای تصمیمات کلی و جزئی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیستند، طبیعی و منطقی به نظر برسد اما برای افرادی که در جریان همه تصمیمات این وزارت خانه پرحاشیه هستند این سخنان تعجببرانگیز است.
البته ناگفته نماند که اثبات این ادعا تنها برای اشخاصی ممکن است که اعتقاددارند وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران باید طبق قانون اسلامی باشد در غیر این صورت تعجببرانگیز بودن یا نبودن این مسئله کاملاً رنگ میبازد و اصلاً فرقی ندارد.
این روزها همه تصمیمات جنجالی این وزارت خانه حول محور موسیقی و سینما میگذرد و انگار که همه مشکلات کشور در این دو مسئله خلاصه میشود.عملکرد نزدیک به دوساله وزارت فرهنگ و ارشاد و همچنین مدیرکل سابق دفتر امور موسیقی نهتنها تناقضی بزرگ در سخنان و ادعاهای اخیر مدیرکل سابق دفتر امور موسیقی ایجاد میکند بلکه ظاهر قانونی عملکرد این مدیران را زیر علامت سؤالی بزرگ میبرد.
صدور مجوز دفن گروه موسوم به سگهای زرد در بهشتزهرا، صدور مجوز برای کنسرتهای مسئلهدار، صدور مجوز برای تکخوانی زنان در کنسرت و انتقاد به نیروی انتظامی به دلیل جلوگیری از زنان بدحجاب در این کنسرتها، صدور مجوز برای تئاترهای هنجارشکن و همچنین صدور مجوز برای آلبومهای مختلف و آزادی غیرطبیعی در این بخش، تنها بخشی از عملکردی است که نشان میدهد مدیران وزارت ارشاد نهتنها برای پیاده کردن اهداف خود در این وزارت خانه موفق بودهاند بلکه نقش حاکمیتی مدنظر خود را میتوانستند داشته باشند.
حال در چنین شرایطی سؤالاتی مطرح میشود، اول اینکه باوجود چنین شرایطی چرا در فراری روبهجلو این مدیر ارشاد تصمیم به چنین استعفایی میگیرد و بعد هم با رسانه مطلوب مدنظر جریان خود، مصاحبه میکند و فضا را طوری جلوه میدهد که گویی جو خفقان حاکم بر وزارت ارشاد! وی را از پیشبرد اهداف بلندش بازداشته است؟سؤال دیگر اینکه آیا اهداف بلند این نوع مدیران با اهداف بلند حاکمیت جمهوری اسلامی ایران یکسان است که بحث نقش حاکمیتی مدیر مطرح میشود؟
عملکرد تقریباً دوساله برخی از مسئولین وزارت ارشاد نشان میدهد آزادی مدنظر آنها با آزادی مدنظر جمهوری اسلامی ایران فرسنگ ها فاصله دارد و عملاً جز رقص و آواز و تکخوانی زنان در کنسرت موضوع دیگری بهمنظور احیای آزادی در کشور در ذهن برخی از مدیران نمیگذرد.این در حالی است که هم قانون و هم اعتراضات مردمی مخالف این عملکرد هستند. بااینوجود این مدیران توانستند بهخوبی نقش خود را با توجه به اهداف خود ایفا کنند.
اما استعفای خودجوش و بدون استیضاح توسط شخص یا گروهی باوجود همه آزادیهای مدیریتی که وجود داشت میتواند این قضیه را در ذهن تداعی کند که تنها بهمنظور فرار روبهجلو شانه خالی کردن از وظایف و همچنین نشان دادن فضای محدود در عرصه مدیریت کشور، استعفا رقم خورده است.
این مسئله برای برخی از مدیران حوزههای مختلف هم وجود دارد که عملکرد ضعیف و یا عدم توانایی اداره یک مجموعه را به علل مختلف بر گردن دیگران و یا حکومت میاندازند که از این طریق با یک تیر دونشان را میزنند و هم خود را از پاسخگویی احتمالی نسبت به عملکرد خود رها میکنند و هم اینکه با سیاه نمایی از فضای مدیریتی کشور فضا را محدود و بسته جلوه میدهند و مدعی میشوند که باوجود توانمندی زیادی که داشتند، عدهای نگذاشتند که کار کنند.
در چنین شرایطی میطلبد که مدیران بالادست و وزرا در انتخاب مدیران زیردست خود دقت بیشتری داشته باشند و حداقل قبل از انتخاب آنها درباره نحوه مدیریت و سوابق آنها اطلاعاتی کسب کنند تا اینگونه نظام و حکومت، چنین مدیران استخوان در گلویی را تحمل نکند و انگ محدودسازی مدیران را نخورد.
ارسال نظر