درباره فیلم "موقعیت مهدی"
به گزارش گلستان ۲۴؛ این فیلم ساخته هادی حجازیفر است.
1- این فیلم اساسا شخصیتمحور است؛ حول شخصیت شهید مهدی باکری و ایضا حمید باکری قرار دارد. کارگردان زمانی را که در اختیار دارد، به شش قسمت تقسیم میکند، تلاش دارد شش بُرِش کوتاه از زندگی جهادی شهید مهدی باکری را به تصویر کشیده، چهرهای مجاهد، عازم (صاحب عزم)، شجاع، بصیر و در عین حال غیراسطورهای از مهدی باکری نشان داده، گرد و غبار از تصویر یکی از قهرمانان نستوه ملتی هشتاد میلیونی بزداید تا این ملت محصور در بسیاری از ابتلائات ببالد به وجود چنین ستارگانی در آسمان تاریخ همین چند سال گذشتهاش؛
میشود حدس زد هادی حجازیفر از مدتها قبل، خود را مدیون سرداری چون مهدی باکری میدانسته و با ساخت "موقعیت مهدی" خواسته دِین خویش را به این شهید و برادرش مهدی و شهدای مظلوم لشکر 31 عاشورا ادا کرده باشد.
2- از ویژگیهای برجسته این فیلم، همانا به رخ کشیدن "سختیِ جنگ" به معنای واقعی آن است. از این حیث که کمتر فیلمی از فیلمهای مرتبط با دفاع مقدس توانستهاند صعوبت و سختیِ کارزار در جنگ و فضای آتش و دود و خون و خاکستر را تا این حد خوب و ملموس، نشان دهند، "موقعیت مهدی" را شبیه کتاب " سفر به گرای 270 درجه" دیدم. با آنکه دهها جلد کتاب با موضوع دفاع مقدس خواندهام، ولی کتابی را سراغ ندارم که مانند "سفر به گرای 270 درجه" توانسته باشد با استفاده از تصویرگریِ کلمات و داستان، تا این حد شیوا و محسوس، وحشتناک بودنِ یک جنگ خونین را عیان کند. حینِ تماشا به محض ورود فیلم به فضای عملیات سخت و نفسگیر خیبر و سپس همهی صحنههایی که از جنگ نشان داد، ذهنم بیدرنگ آن کتاب را به خاطر آورد. اتفاقا نامهای شخصیتهای حاضر در فیلم ( خسرو و قدیر و ... ) را هم شبیه نامهای شخصیتهای کتاب یافتم. حتی شوخیهای بامزه موجود در فیلم در کشاکش آتش و خون و هُرم سوزناکِ جنگ را نیز بسیار شبیه روایتگری فضای شوخی و خنده در کتاب مذکور دیدم. و ایضا حتی تبیین رفاقت عمیق، عاطفی و جون جونیِ دو رزمندهی باصفای ترکزبان حاضر در فیلم که شهادت یکیشان داغی میگذارد بر جگر دیگری نیز ، شباهت عجیبی با برخی دوستیهای بسیار صمیمی دارد که احمد دهقان در گرای 270درجهاش بیان کرده؛ حدس میزنم بعید نباشد هادی حجازیفر به عنوان سازندهی فیلم "موقعیت مهدی"، سفری کرده باشد به گرای 270 درجهی احمد دهقان.
3- وقتی بعد از گذشت ثلث فیلم، متوجه شخصیتمحوریِ فیلم حول شخصیت شهید باکری شدم، به یاد فیلم مستند "زیدان، پورتره قرن21" افتادم که آنجا و در مسابقه رئال مادرید با ویارئال تعدادی حدود 20 دوربین فیلمبرداری فقط روی زیدان و حرکاتِ او زوم کرده و کاری به باقی ماجراهای مسابقه نداشتند. در "موقعیت مهدی" هم انگار، کارگردان خواسته با اشاره به سالهای زندگی مهدی و حمید باکری از ابتدای انقلاب تا لحظهی شهادت مهدی در سال 63، حضور شخصیت اول فیلم ( مهدی باکری) در تمامِ صحنههای فیلم بدون استثناء و عدم بازگشت جنازه هر دو شهید و بدون قبربودنشان، بگوید که میخواهد روایتگر شخصیت مهدی و حمید باشد و لاغیر!
4- شاید بشود گفت این فیلم با این ویژگی که دارد، میتوانست حامل برخی صحنههای معنوی و دراماتیک نیز باشد، اما انگار کارگردان تعمدی ندارد که از این فرصت استفاده کند و اصراری ندارد که بخواهد با استفاده از این سفرهی آماده از بیینده و تماشاچیاش اشک بگیرد؛ غیر از یکی دو جا معدود ( مثل صحنهی گلهگذاری خواهر شهید باکری از برادرش که چرا مانع بازگرداندن جنازه حمیدشان شده که بازیِ خوب و احساسی بازیگر نقش خواهر شهید و دیالوگهای تاثیرگذارش بیننده را متاثر میکند و نیز صحنهی به دوش کشیدن خسرو توسط قدیر و زمزمهی نوحه حضرت اباالفضل که با موسیقی خوبی همراه میشود)، تقریبا در هیچ کجای فیلم خبری از صحنههای باصطلاح درام نیست.
5- شبیه سازی چهرههای معروف جنگ را میشود در فیلم حس نمود. بیشترین شباهت و بهترین گریم از این حس را بازیگر نقش حمید باکری داراست. اما شبیهسازیِ اتاق فکر عملیات با حضور سرداران شهید، حاج قاسم سلیمانی و حاج احمد کاظمی از لحظههای خاطرهانگیز فیلم به نظر میرسد.
6- به نظر نگارنده، فیلمنامه و فیلمبردایِ خوب "موقعیت مهدی" جزو برجستهترین ویژگیهای آن به حساب میآیند. باید منتظر بود و دید در اختتامیه جشنواره فیلم فجر ، آیا این فیلم توانسته نظرات داوران و تماشاچیان را به خود توجه دهد یا خیر.
احمد متوسلیان – گرگان
19 بهمن 1400
ارسال نظر