یاد صفا و صمیمیت خانه های قدیمی شهر من کردکوی بخیر!
چرا فردی که خودش با ساز و کار قانونی نظام و شورای نگهبان چهار سال در جایگاه نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی حضور داشته است اکنون همان شورا را به رد صلاحیت های گسترده و بدون دلیل متهم می کند در نوع خود قابل توجه است.
به گزارش گلستان 24، خانه های قدیمی را که می بینیم این نکته خیلی مهم است که آن زمان امکانات در حد بسیار پایین تری از حالا بوده و قدرت و توان اقتصادی مردم نیز با امروز قابل مقایسه نبوده چگونه پدران ما اینقدر برای زیبایی و آراستگی محل زندگیشان تلاش و هزینه می کردند.
آنها به عناصر یک خانه به شکلی ماهرانه شخصیت می دادند و به همه ابعاد فرهنگی و کارکرد یک خانه مسکونی به طور دقیق توجه داشتند و به خانه تنها به عنوان محل خواب و استراحت نگاه نمی کردند.
زیبایی و آراستگی خانه های قدیمی آرامش را به ساکنان این منازل تزریق می کردند که هم اکنون نیز این آرامش را در این خانه های باقی مانده قدیمی در روستاهای شهرستان کردکوی می توان عمیقا احساس کرد.
اما اکنون خانه های جدید ما تنها زندان هایی هستند فاقد هیچ روح و معنایی.
آپارتمان های قوطی مانند امروزی تنها کارآیی شان دادن مجالی است برای خوابیدن و خستگی در کردن که آن هم با مشغله ها و استرس های روزمره مان به سادگی قابل حصول نیست.
اگر قرار باشد ساعاتی مداوم در یک آپارتمان بمانیم دلمان می گیرد و هر لحظه دنبال بهانه ای هستیم تا از خانه بیرون بریم اما خانه های قدیم روزها هم در آن سپری می کردی خسته و آزرده نمی شدی؛ چون واقعا لذت زندگی را را در آن احساس می کنی.
حوض و باغچه (لَته)، تنور گلی، تراست چوبی (تَقسر)، پلکان چوبی (نال سر)، زمستانی گرم و تابستانی خنگ (بخاطر چوب و گِل در ساخت خانه)، مطبخ ساده، پذیرایی و پستو (خان دِله) و جالب تر از همه جایی به نام اتاق خواب نداشت.
هر جایی که هوس می کردی رختخوابی ساده پهن می کردی با آرامشی خاص می خوابیدی. گاهی در حیات روی یک تخت چوبی و گاهی تراست (تفسر) اتاق خوابت می شد.
با وجود فضای زیاد در خانه های قدیمی پدران مان جایی را به اتاق خواب اختصاص نمی دادند. چون برای آنان خوابیدن اصالت نداشت. برای آنان زندگی و جلای روح در فضای گرم منزل اصل بود. اما آپارتمان های امروزی ما حتی اگر 50- 70 متر هم زیربنا داشته باشد اتاق خواب های 3*4 دارد. با آن تختخواب های فلزی بزرگ و بی تناسب بی روح دائما در آن ما را به خوابیدن فرا می خواند. تنها کار مفیدی که می شود در آپارتمان کرد.
وسایل مان در آپارتمانها هر کدام جایگاه مشخصی دارند. برای همه آنها جایگاه درنظر گرفتیم اما جای خودمان معلوم نیست. جای تنفس و آرامش روحمان تعیین نشده است.
ما سعی میکنیم وسایل خانه را با محل تلویزیون یا مبل مشخص کنیم در بیشتر مهمانی های ما تلویزیون دیدن جای حرفهای قشنگ و زیبای ما را میگیرد و در پایان فیلم یا سریال همگی از هم خداحافظی می کنیم و به آپارتمان های قوطی کبریتی خودمان برمیگردیم.
بعضی از ماها با تلویزیون، کامپیوتر، تبلت و موبایل بیش از افراد خانواده تعامل و مصاحبت داریم. گاهی بین افراد خانواده هیچ حرفی برای گفتن وجود ندارد و هر کدام سر در تنهایی خویش و سر لاین و غیره داریم، حتی ساعت های خوابمان هم بهم خورده است.
این روزگار دیگر خبری از گفتگو های صمیمانه، شعرخوانی و ضرب المثل نیست. بازی های بچه گانه هم دیگر جای خود را به کامپیوتر و پلی استیشن و تبلت داده است و می توان گفت آپارتمانهای امروزی مجموعه جزایری هستند که هرکس در جزیره تنهایی خویش آرام گرفته و به دیگری کاری ندارد. حتی وقت دادن یک لیوان آب به همدیگر را نداریم…چه به رسد صدای خندهای بلند را….
این آپارتمان های بتنی و بی روح چیزهای ارزشمندی را از دست ما گرفته اند. چقدر تنها شده ایم و چقدر زندگی هایمان بی کیفیت شده است. این آپارتمان ها که خانه نیستند. خانه همون خانه های قدیم! یادش بخیر
نویسنده رادکانا: یعقوب محمودی
بافت قدیمی و سنتی روستای سرکلاته خرابشهر:
برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگتر بر روی هر تصویر کلیک کنید.
ارسال نظر